• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کیفیت قسامه ورثه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی از فقها اعتقاد دارند که اقامه قسامه برای تمامی ورثه واجب است. گروهی دیگر اعتقاد دارند که تنها بعضی از ورثه چنین تکلیفی دارند.



برخی از ورثه مکلف به ارائه قسامه می‌باشند. کودکان، مجانین و زنان اگر چه جزو ورثه باشند بر آنها قسامه واجب نیست؛ زیرا قسامه به این دلیل بر افراد تحمیل می‌شود که موظف به یاری مقتول و نیز موظف به حفظ موضع قتل می‌باشند و ما می‌دانیم که کودکان و زنان و مجانین چنین وظیفه‌ای ندارند. (یادآوری می‌شود، حنفیه اعتقاد دارند که قسامه ابتدا متوجه متهم یا متهمین است)
[۱] کاسانی، بدایع الصنایع، ج۷، ص۲۹۴.


۱.۱ - دخالت نداشتن کودک و مجنون در قسامه

کودک و مجنون حتی اگر در موضع قتل باشند، در قسامه دخالتی ندارد؛ فرق ندارد که مقتول در ملک او پیدا شود یا نشود؛ اما اگر مقتول در ملک دیوانه یا کودک پیدا شود، آنان در پرداخت دیه همراه عاقله شریک‌اند؛ زیرا وجود مقتول در ملک کسی بمثابه شرکت در قتل است و ما می‌دانیم که کودک و مجنون در ضمان مالی مسئولیت دارند.

۱.۲ - قسامه زن

اگر مقتول در غیر ملک زن یافت شود، زن در قسامه و دیه دخالتی ندارد؛ اما اگر مقتول در منزل یا قریه‌ای یافت شود که غیر از زن کسی دیگری نیست، در این صورت قسامه به زن واجب می‌شود؛ زیرا زن استحقاق ادای سوگند را دارد و همین طور بر خلاف نظام عاقله، زن در این صورت موظف به پرداخت دیه است.
ابو یوسف اعتقاد دارد که در این صورت، قسامه بر زن نیست؛ بلکه قسامه بر عهده عاقله زن است؛ زیرا زن کسی نیست که بتواند جلوی قتل را بگیرد. عموم حنفیان معتقدند، اولیای مقتول سوگند نمی‌خورند؛ زیرا سوگند برای رد اتهام است نه اثبات اتهام.

۱.۳ - اجرای قسامه بر حسب قاعده الاقرب فالاقرب

قسامه و دیه که توسط مدعی علیهم اجرا می‌شود، به ترتیب قاعده‌ی «الاقرب فالاقرب» صورت می‌پذیرد. اهل خانه، اهل قوم، اهل محله، اهل شهر و... می‌توانند قسامه را اجرا کنند. بدیهی است که مثلا اگر اهل خانه کفایت کند به اهل قوم نمی‌رسد. از نظر ابو حنفیه و محمد بن حسن شیبانی ، مستاجرین و مستخدمین داخل در قسامه نمی‌شوند؛ ولی ابو یوسف معتقد است که اینان داخل در قسامه هستند.
از نظر این فرقه، اگر اهل محل قسامه را اقامه کنند، موظف به پرداخت دیه در قتل عمد هستند. اگر قتل از نوع خطای محض باشد دیه بر عهدۀ عاقله ی آنان است. اگر مکانی که مقتول در آنجا یافت شد در ملکیت کسی باشد، اقامه قسامه بر عهدۀ مالک و پرداخت دیه بر عهدۀ عاقله است. اگر چنانچه مردان محل به ۵۰ نفر نرسند، مردان قسم‌ها را بین خود تقسیم می‌کنند؛ به گونه‌ای که به ۵۰ قسم تکمیل شود؛ زیرا اقامه ی ۵۰ قسم در قسامه واجب است. بنابراین حتی الامکان باید به ۵۰ برسد. با توجه به وجوب ۵۰ سوگند، در خصوص فایده تکرار قسم بحثی نمی‌شود.
[۲] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.



بین قتل‌های عمدی و خطایی در این خصوص فرق وجود دارد.

۲.۱ - در قتل خطایی

در قتل خطایی ، ورثه مقتول اقامه قسامه می‌کنند؛ حتی اگر وارث یک نفر باشد؛ زن باشد یا برادر و یا خواهر مادری باشد؛ اما اگر ورثه متعدد باشند، ۵۰ قسم، به قدر سهم الارث ، بین آنان توزیع می‌شود. اگر بعد از توزیع مساوی، از ۵۰ قسم باقی ماند، صاحبان سهم الارث بیشتر، جبران می‌کنند؛ حتی برای ورثه غایب نیز منتظر می‌مانند تا سوگند بخورد. برای کودک نیز صبر می‌کنند تا بالغ شود. اگر ورثه مقتول از اقامه قسامه خودداری نمایند، هر یک از عاقله قاتل قسم می‌خورند. اما اگر جانی عاقله نداشته باشد، خود وی ۵۰ قسم می‌خورد و تبرئه می‌شود. اگر جانی عاقله داشته باشد ولی بعضی حاضر به ادای سوگند نشوند، کسانی که حاضر به اقامه قسامه هستند می‌توانند قسم را تکرار نمایند تا به ۵۰ برسد.

۲.۲ - در قتل عمد

در قتل عمد، بستگان نسبی مرد سوگند می‌خورند؛ چه وارث باشند و چه نباشند. قسم خورندگان باید بیش از دو مرد باشند؛ چون در قتل عمد، شهادت زنان پذیرفته نیست. اقامه قسامه آنان نیز پذیرفته نیست. اگر در بین ورثه غیر از زن نباشد، مقتول مثل کسی است که ورثه ندارد و در این صورت قسامه به متهم حواله می‌شود.
متهم ۵۰ قسم می‌خورد که من نکشتم.
[۳] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.



کلیه ورثه، چه زن و چه مرد می‌توانند قسامه را اقامه نمایند. تعداد قسم بین آنان مطابق قانون ارث است.
[۴] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.



ورثه ذکور، فرض بران، بالغ و عاقل مطابق سهم الارث قسامه را اقامه می‌کنند. اگر ورثه یک نفر باشد، خودش به تنهایی ۵۰ قسم می‌خورد. زنان، کودکان و دیوانگان داخل در قسامه نیستند؛ زیرا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «۵۰ مرد از میان شما قسم بخورد تا صاحب خون پیدا شود»؛ زیرا قسامه دلیل و حجت قتل عمد است. بنابراین، همان طور که شهادت زنان را در قتل عمد نمی‌پذیریم، قسامه آنان را نیز نمی‌پذیریم.
کودکان و دیوانگان هم اصولا قولشان حجت ندارد؛ زیرا وقتی اقرار آنها علیه خودشان مسموع نباشد، به طریق اولی قولشان برای دیگری حجت نیست.
[۵] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.



در این خصوص، نظریه‌ی واحدی وجود ندارد. گروهی از فقها اعتقاد دارند که قسم توسط بستگان اقامه می‌شود؛ بدون اینکه معلوم کنند منظور از بستگان چه کسانی هستند.
[۶] آیت الله خویی، مبانی تکملة المنهاج، ص۱۱۰.
گروهی نیز اعتقاد دارند که قسم توسط وارثین اقامه می‌شود؛ بدون اینکه ذکری از طبقات ارث بشود.
[۷] شهید ثانی، شرح لمعه، ص۴۱۰.


۵.۱ - نظر امام خمینی

امام خمینی در این خصوص می‌گوید:
آیا در قسامه معتبر است که قسم خورندگان از وراث فعلی باشند یا در طبقات ارث باشند؛ گرچه فعلا وارث نباشند، یا کفایت می‌کند که قسم خورندگان عرفا از قبیله مدعی و عشیره او باشند؛ اگر چه از نزدیکان نباشند؟ ظاهر آن است که وراثت فعلی شرط نیست. البته ظاهر آن است که این در مدعی معتبر است؛ اما در مورد بقیه قسم خورندگان اکتفا به اینکه از قبیله و یا عشیره مقتول باشند بعید نیست. لیکن اظهر آن است که از نزدیکان مقتول باشند و ظاهر آن است که مرد بودن در قسامه شرط است. اما در مدعی معتبر نیست؛ یعنی مدعی می‌تواند زن باشد و چنانچه تعداد قسم خورندگان کافی نباشد و مدعی زن باشد، قسم بین مردها تکرار می‌شود و اما اگر هیچ مردی وجود نداشته باشد، مدعی تمام قسم‌ها را اقامه می‌کند، اگر چه زن باشد.

۵.۲ - قانون مجازات اسلامی

ماده ۲۴۸ قانون مجازات اسلامی به تقلید از فقهای شیعه مقرر می‌دارد: «... قسم خورندگان باید از خویشان و بستگان نسبی مدعی باشند و در مورد آنان رجولیت شرط است.»
تبصره ۱: مدعی علیه می‌تواند حسب مورد، یکی از قسم خورندگان باشد.
تبصره ۲: چنانچه تعداد قسم خورندگان کمتر از ۵۰ نفر باشد، هر یک از قسم خورندگان مرد می‌تواند بیش از یک قسم بخورد؛ به نحوی که ۵۰ قسم کامل شود.
تبصره ۳: چنانچه هیچ مردی از خویشان و بستگان نسبی مدعی برای قسامه وجود نداشته باشد، مدعی می‌تواند ۵۰ قسم بخورد؛ هر چند زن باشد.

۵.۳ - نتیجه

فقها به اتفاق آرا نظر دارند که قسامه موجب تکلیف عاقله به پرداخت دیه در قتل خطای محض و شبه عمد است؛ اما در قتل عمد، نظریه‌ی فقها مختلف است. حنفیه و شافعیه اعتقاد دارند که قسامه موجب قصاص نمی‌شود؛ بلکه موجب پرداخت دیه از سوی قاتل خواهد شد؛ چرا که پیامبر در قسامه به دیه حکم داد و فرقی بین عمد و غیر عمد قائل نشد. مضاف بر اینکه قسامه دلیل ضعیف و مشتمل بر شبهه است. پس نمی‌تواند موجب قصاص شود؛ زیرا احتیاط در خون مسلمان واجب است.


در خصوص مقتولی که بین دو قریه یافت شد، حضرت علی علیه‌السّلام و عمر حکم به پرداخت دیه از سوی قریه‌ای که به مقتول نزدیکتر بود دادند؛
[۹] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۹.
اما مالکیه و حنابله
[۱۰] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۱۹.
اعتقاد دارند که قسامه در قتل عمد موجب قصاص است. مالکیه معتقد است که اگر تعداد متهمان از یک نفر بیشتر باشد، با قسامه نمی‌توان بیش از یکی را قصاص کرد و حنابله معتقدند که هرگاه شرط مکافات (تساوی) نباشد، قسامه موجب قصاص نیست؛ مثلا اگر قاتل بیش از یک نفر باشد یا مقتول زن و قاتل مرد باشد.


دو فرقه فوق، وجوب قصاص را با دو خبر صحیح استدلال کرده‌اند. در خبر صحیح آمده است: «آیا قسم می‌خورید و صاحب خون می‌شوید؟» و دیگر اینکه «پس قاتل تسلیم شما می‌شود.»
در قتل عمد به این دلیل قسامه موجب قصاص است که قسامه یکی از ادله اثبات قتل عمد است؛ همان طور که با شهادت دو مرد قتل عمد ثابت می‌شود. روایتی از عامر نقل شده است که پیامبر در طائف با قسامه حکم به قصاص داد.
[۱۱] الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۱۰.



از نظر فقهای شیعه- که قانون مجازات اسلامی (ماده ۲۳۵) نیز طبق آن است- تعداد قسم در قسامه برای قتل عمد، ۵۰ قسم و برای شبه عمد و خطای محض ۲۵ قسم است.
همچنین بر خلاف نظریه‌ی فقهای اهل سنت ، فقهای شیعه اعتقاد دارند که قسامه در قتل عمد موجب قصاص و در قتل شبه عمد موجب پرداخت دیه از سوی قاتل و در خطای محض موجب پرداخت دیه از سوی عاقله است.
[۱۲] آیت الله خویی، مبانی تکملة المنهاج، ص۱۰۹.
به نظر می‌رسد، با توجه به شرایطی که در مباحث پیش گفتیم، اولا: استفاده از قسامه برای اثبات قتل، در زمان کنونی تقریبا امری غیر عملی است. ثانیا: اثبات قصاص امری بعید است؛ به خصوص آنکه نظر به وجود اختلافات فقهی، بی گمان از موارد شبهه است و شمول قاعده ی درا، همان طور که قبلا بحث شد، نسبت به موارد قصاص خالی از توجیه نیست و به هر حال مقتضای احتیاط در دماء، عدم قصاص است. و الله اعلم.


۱. کاسانی، بدایع الصنایع، ج۷، ص۲۹۴.
۲. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.
۳. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.
۴. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.
۵. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۸.
۶. آیت الله خویی، مبانی تکملة المنهاج، ص۱۱۰.
۷. شهید ثانی، شرح لمعه، ص۴۱۰.
۸. امام خمینی، تحریر الوسیله، ص۳۰۶.    
۹. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۰۹.
۱۰. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۱۹.
۱۱. الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۶، ص۴۱۰.
۱۲. آیت الله خویی، مبانی تکملة المنهاج، ص۱۰۹.



قواعد فقه، محقق داماد، سید مصطفی، ج۴، ص۳۲۳، برگرفته از مقاله «کیفیت قسامه ورثه».    



جعبه ابزار