• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کمیته مشترک ضد خرابکاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کمیته مشترک ضد خرابکاری اصطلاحی است که ساواک برای معرفی و تخریب چهره مبارزین یا انقلابیون که عمدتاً به صورت مسلحانه فعالیت می‌کردند، اختراع کرده بود.



به دنبال تظاهرات سراسری دانشجویان در سال ۱۳۴۹ش، اداره کل سوم (امنیت داخلی ساواک) کمیته ویژه‌ای را مامور شناسایی عوامل اصلی حرکت‌های دانشجویی نمود.
[۱] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
[۲] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
[۳] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
این کمیته مقر فعالیت‌های خود را در زندان اوین متمرکز کرد. تلاش‌های این کمیته طی مدت کوتاهی، منجر به کشف سازمان چریک‌های فدائی خلق، گروه فرقان، گروه امیر پرویز، گروه سیاهکل و گروه‌های کمونیستی دیگر گردید. همزمان با فعالیت این کمیته، از سوی ساواک کمیته دیگری متشکل از تعدادی از نیروهای اداره کل سوم در اوین مستقر شد و در سازمان مجاهدین خلق نفوذ و با تعقیب و مراقبت گسترده نسبت به افراد و خانه‌های تیمی و امکانات سازمان، اشراف کلی به دست آوردند. با توجه به در پیش بودن جشن‌های ۲۵۰۰ ساله و احتمال انجام عملیاتی از سوی سازمان مجاهدین خلق، ساواک طی عملیاتی گسترده در شهریور ماه سال ۱۳۵۰ اقدام به دستگیری ده‌ها نفر از کادرها و عناصر اصلی سازمان نمود
[۴] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
و در این رابطه علاوه بر دستگیری سران و بنیانگذاران سازمان تعدادی از خانه‌های تیمی آنها نیز کشف و مقادیر زیادی اسناد درون سازمانی و سلاح و مهمات نیز بدست آمد. به دنبال ضربات وارده بر گروه‌های معتقد به مشیء مبارزه مسلحانه (گروههای چریکی سازمان مجاهدین خلق و فدائیان خلق) عناصر باقی‌مانده آنها اقدام به عملیاتی از جمله اقدام به ربودن شهرام (پسر اشرف پهلویسرقت بانکها، حمله به کلانتری قلهک تهران، حمله به کلانتری ۵ تبریز نمودند که منجر به کشته شدن تعدادی از نیروهای شهربانی و خلع سلاح بعضی از مامورین گردید که شهربانی گروه‌های ویژه‌ای را مامور تعقیب و شناسایی عوامل این عملیاتها می‌نمود.
[۵] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، سند شماره ۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
با ادامه پیدا کردن این مشکلات با دستور شاه در مورخه ۴/۱/۱۳۵۰ کمیته مشترک ضد خرابکاری در محل شهربانی تشکیل شد و در کمیته‌ای که ساواک به منظور تعقیب مبارزین و گروههای مسلح تشکیل داده بود و کلیه نیروها و امکانات آن در اختیار کمیته مشترک ضد خرابکاری قرار گرفت و مقرر شد کلیه سرنخ‌های اطلاعاتی و عملیاتی ساواک، اطلاعات شهربانی، پلیس تهران و سایر مراجع رژیم در اختیار کمیته مشترک ضد خرابکاری قرار گیرد. استعداد اولیه کمیته مشترک ۲۶۵ نفر بود که یک سوم آن از کارکنان ساواک و دو سوم آن از درجه داران و افسران و پاسبان‌های شهربانی تشکیل گردیده بود.
[۶] مرکز بررسی اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۶ - ۸۷، تهران، ۱۳۸۱.
مسئولیت کمیته به عهده سپهبد صدری رئیس شهربانی وقت قرار گرفت و مسئولیت ستاد آن به عهده پرویز ثابتی مدیر کل اداره سوم ساواک بود.
ساختار کلی تشکیلات کمیته شامل سه واحد اداری، اطلاعاتی، پشتیبانی بود و تا سال ۱۳۵۱ به همین صورت فعالیت نمود.
[۷] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۰- ۱۰۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
لکن در اوائل ۵۲ به دلیل گسترش فعالیتها و نقائص و مشکلات موجود به لحاظ سازمانی ساواک طرح جدیدی را در خصوص ساختار و تشکیلات طراحی کرد که پس از تصویب شاه به مورد اجرا گذاشته شد و سرتیپ رضا زندی‌پور از امرای ساواک به ریاست کمیته مشترک ضد خرابکاری منسوب گردید؛ لکن نامبرده در تاریخ ۲۶/۱۲/۵۳ بدست اعضای سازمان مجاهدین خلق کشته شد و پس از او مدت کوتاهی «ودیعی» سرپرستی کمیته را برعهده گرفت و سپس «سجده‌ای» از سوی شاه به ریاست کمیته مشترک منصوب شد.
[۸] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
[۹] مرکز بررسی اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۹ - ۹۰، تهران، ۱۳۸۱.



به دنبال اوج‌گیری مبارزات مردم و مخالفت‌هایی که با ساواک و عوامل آن در مطبوعات مطرح بود، هیئت وزیران وقت مصوبه‌ای را از تصویب گذراند که بر اساس آن وزیر دادگستری موظف شد، تا لایحه تجدید نظر در وضع تشکیلاتی ساواک را به قید فوریت تهیه و به مجلس ارائه کند و همزمان برای فریب مردم و آرام کردن تظاهرات خشمگینانه مردم، نصیری رئیس ساواک نیز به بند افتاد و تا پیروزی انقلاب در بند ماند و به دست مردم اسیر و نهایتاً محاکمه و معدوم شد.
[۱۰] مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر، ص۸۷ - ۸۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۸۱.

بودجه کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم شاه در سال ۵۷ بر اساس برآوردی که از دولت درخواست شده بود ۲۳۰ میلیون ریال بود که همه این هزینه‌ها بدون هیچ مشکلی به تصویب مقامات رژیم و شخص شاه می‌رسید و بلافاصله پرداخت می‌شد.
[۱۱] ایرنبرگر‌هارالد، ساواک یا دوست شکنجه‌گر، ص۱۵، ترجمه، م- احمدی، تهران، آزادی، ۱۳۵۸.
[۱۲] ایرنبرگر‌هارالد، درباره ساواک، ص۱۸ - ۱۹، ترجمه جمعیت آزادی، ۱۹۷۸.



بررسی شکنجه‌هایی که در کمیته مشترک ضد خرابکاری اجرا می‌شد
اصل کار این کمیته بر اساس شکنجه و آزار و اذیت بود و تمامی کسانی که به دست این کمیته دستگیر می‌شدند، از این امر مسثنی نبودند. این آزارها و شکنجه به چند دسته تقسیم می‌شدند:
۱- بستن دستها و پاها به تخت و شلاق و زدن با کابل‌های نازک و کلفت به کف و روی پاها که منجر به ریختن ناخنها می‌گردید.
۲- بستن دستها و پاها توسط آپولو و گذاشتن کلاه مخصوص همراه با سر و صدا و زدن کابل و شوک الکتریکی به جاهای حساس بدن.
۳- زدن دستبند قپانی و آویزان کردن با همین حالت و زدن کابل از نوک پا تا فرق سر.
۴- بستن به آسیبان، همراه زدن با کابل و شوک الکتریکی.
۵- صلیبی آویزان کردن از نرده‌های اطراف فلکه (طبقات) همراه با شوک، زدن با کابل و انواع آزار و اذیت‌ها مانند سوزاندن و لگد کردن.
۶- آویزان کردن به وسیله دو دست یا یک دست از قلاب‌های اتاق بازجویان پس از تحمل شکنجه‌های اتاق شکنجه.
۷- سوزاندن جاهای حساس به وسیله سیگار، فندک، شمع، بخاری برقی، قفس آهنی، ماند روی دستها، پشت کمر، باسن، سینه‌ها، روی پاها، روی کتفها.
۸- تهدید و استعمال بطری به زندانی.
[۱۳] غفاری،‌هادی، خاطرات حجت الاسلام مختاری، ص۷۶، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴.
[۱۴] غفاری،‌هادی، خاطرات حجت الاسلام مختاری، ص۸۴، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴.
[۱۵] گرامی، محمد علی، خاطرات، ص۳۲۹- ۳۴۳، تدوین محمد رضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب ۱۳۸۱.

۹- ایستادن تک پا و دواندن زندانی و رفتن بازجو با کفش روی پاهای مضروب و مجروم و به شدت ورم کرده و سیاه شده.
۱۰- بی‌خوابی‌های ممتد و ایستاده همراه با گرسنگی و تشنگی.
۱۱- بستن دستها و پاها به تخت و بستن چشمها و قرار دادن زندانی در کنار هشتی بند برای مدت بسیار طولانی در شبانه روز (یک روز تا ۵ روز مشاهده شده).
۱۲- نگه داشتن در سلول انفرادی برای مدت طولانی همراه با بازجویی‌های مستمر وقت و بی‌وقت (چندین ماه).
۱۳-تحقیر و توهین و دادن فحش‌های رکیک و مستهجن به همه بستگان زندانی به ویژه مقدسات و‌ اندیشه‌ها و امام و روحانیان و مبارزین خاص.
۱۴-دادن شوک به وسیله باطوم الکتریکی و استفاده از آن به عنوان دروغ سنج.
۱۵-کشیدن ناخن‌ها و زدن روی دست‌ها و پاهای متورم و مجروح و چرک کرده و متعفن شده.
۱۶-فرو کردن سوزن یا سنجاق زیر ناخن‌ها و داغ کردن آنها به وسیله فندک و کبریت و عفونی شدن ناخنها و افتادن آنها (معمولاً دست چپ).
۱۷-زدن سیلی‌های ممتد توی صورت و گوش افراد که منجر به پاره شدن پرده گوش می‌شد.
۱۸-فرو کردن چوب و میله آهنی به مقعد زندانی و گذاشتن چوب به و میله آلوده در دهان فرد.
۱۹-ادرار کردن در دهان زندانی به شدت تشنه و دارای دهان و گلوی خشک شده.
۲۰- لغت کردن فرد در حالات مختلف (زیر شکنجه- آویزان- داخل سلول- بستن به تخت و...)
[۱۶] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۲-۱۰۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.

البته این گوشه‌ای از شکنجه‌هایی بود که در کمیته مشترک ضد خرابکاری به ویژه در سالهای ۵۱ تا ۵۵ متداول بود و این در حالی است که اگر پروژه تنظیمی بازجویان و دادگاه‌های رژیم برای زندانیان سیاسی را ملاحظه نماییم، تقریباً اثری از شکنجه و این اعمال شنیع در آن دیده نمی‌شود و طبق موازین حقوق بشر پروژه‌ها تنظیم شده است و این مسئله از صدها زندانی سوال شده است.
[۱۷] دباغ، طاهره، خاطرات شکنجه، ص۱۱-۲۴-۳۳، تدوین احمد سالک، حمید داود آبادی، موسسه فرهنگی و هنر فکه ۱۳۸۰.
[۱۸] مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر، ص۸۷ - ۸۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۸۱.
[۱۹] خاطرات و آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۵/۳۲۳.
[۲۰] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۱۹- ۱۲۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.



ایشان در مسجد امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) تهران درس حوزوی می‌خواند و با مبارزان سیاسی گروهی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تهران ارتباط داشت. او به همراه دخترش در منزل شخصی توسط نیروهای ساواک دستگیر شدند و با هر وسیله ممکن از قبیله فحاشی، شلاق زدن به کف پاهایش، سوزن فرو کردن به زیر ناخن‌هایش و در همان حالت نوک انگشتانش را به دیوار کوبیدن سوزن‌ها تا انتهای ناخن در انگشتانش فرو کردن، با باطوم برقی که شوک الکتریکی به بدن ایجاد می‌کرد، بر بدنش زدند و شکنجه با آپولو (آپولو: نوعی شکنجه که انگلیسی‌ها و اسرائیلی‌ها به مامورین خود آموزش داده بودند به این صورت که مجموعه است چند دستگاه فلزی که متهم را ابتدا روی یک تخت فلزی می‌خوابانند و با یک کلاه فلزی بر سیم‌هایی به آن وصل بود سر متهم را می‌پوشانند و با کابل پاهای متهم را می‌زند و سپس دستگاه آپولو را به برق وصل می‌کردند و دستگاه بدن «سیستم عصبی» مختل می‌کند.) او را بدترین وضع شکنجه دادند؛ چون از طریق شکنجه نتوانستند‌، از خانم دباغ اعتراف بگیرند، دختر سیزده ساله او را به نام رضوانه را به باد شکنجه گرفتند و دخترش را از ساعت ۱۲ شب تا ۴ صبح آنقدر شکنجه کردند که بی‌هوش در جلوی چشمان مادرش در پتویی به بیمارستان منتقل کردند و پس از ۱۶ روز او را از بیمارستان به کمیته برگرداندند و با مادرش در یک سلول جای دادند، سلول آنها همیشه خیس و نمور بود و هر چند روز یک بار یکی از آنها را برای شکنجه به اتاق شکنجه می‌بردند و مامورین ساواک برای ترساندن آنها از موش و گاهی هم مارهایی که زهرشان گرفته شده بود، را در سلول آنها رها می‌کردند و این موجب ترس و وحشت آنها می‌شود.
[۲۱] دباغ، طاهره، خاطرات شکنجه، ص۱۱- ۲۴، تدوین احمد سالک و حمید داود آبادی، موسسه فرهنگی هنری فکه، ۱۳۸۰.



این بنا از آغاز با کاربری زندان و بازداشتگاه طراحی و ساخته شده است. در طول دوران حکومت ستم شاهی همواره از آن به عنوان زندان و بازداشتگاه استفاده شده است. به دنبال تشکیل کمیته ضدخرابکاری در سال ۱۳۵۰ مهمترین محل بازداشت و تخلیه اطلاعاتی زندانیان امنیتی، محل استقرار بازجویان و شکنجه گران رژیم و بالاخره محل استقرار کادر اصلی اطلاعاتی، اداری، پشتیبانی و خدمات، علمیات کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم شاه در همین ساختمان بوده است. که موزه تاریخ اطلاعات کشور مبدل شده است و از آن به عنوان موزه عبرت نام یاد شده است.
[۲۲] مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۶ -۸۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱.

این بازداشت گاه سه طبقه و ۶ بند دارد. ۴ بند انفرادی و ۲ بند عمومی. تعداد سلول بندهای ۱ و ۲ و ۳ و ۴ جمعاً ۸۶ سلول بود و بندها دو به دو قرینه و در یک طبقه قرار داشتند. بندهای عمومی شامل ۸ اتاق می‌شود و در طبقه دوم ساختمان قرار داشت. بندها توسط یک هشتی به فلکه‌ای متصل می‌شود که دور تا دور آن را اتاق‌های بازجویی و اتاق مخصوص شکنجه قرار داشت.
[۲۳] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۸۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
حیاط مدور با حوضی گرد در وسط آن به علاوه اتاق افسر نگهبان، راهرو حمام، بهداری و دسترسی به راه پله‌ها از چهار طرف در طبقه همکف قرار داشت. ظرفیت معمولی این بازداشت گاه حداکثر ۲۰۰ نفر می‌شد؛ لکن در شرایط خاص تا ۵۰۰ نفر هم در آن نگهداری می‌شدند که پس از تکمیل پرونده و تخلیه اطلاعاتی تدریجاً به سایر زندانها مانند قصر، اوین و...منتقل می‌شدند.
[۲۴] سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۸۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷



۱. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۲. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۳. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۴. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۹۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۵. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، سند شماره ۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۶. مرکز بررسی اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۶ - ۸۷، تهران، ۱۳۸۱.
۷. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۰- ۱۰۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۸. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۹. مرکز بررسی اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۹ - ۹۰، تهران، ۱۳۸۱.
۱۰. مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر، ص۸۷ - ۸۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۸۱.
۱۱. ایرنبرگر‌هارالد، ساواک یا دوست شکنجه‌گر، ص۱۵، ترجمه، م- احمدی، تهران، آزادی، ۱۳۵۸.
۱۲. ایرنبرگر‌هارالد، درباره ساواک، ص۱۸ - ۱۹، ترجمه جمعیت آزادی، ۱۹۷۸.
۱۳. غفاری،‌هادی، خاطرات حجت الاسلام مختاری، ص۷۶، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴.
۱۴. غفاری،‌هادی، خاطرات حجت الاسلام مختاری، ص۸۴، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴.
۱۵. گرامی، محمد علی، خاطرات، ص۳۲۹- ۳۴۳، تدوین محمد رضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب ۱۳۸۱.
۱۶. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۲-۱۰۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۱۷. دباغ، طاهره، خاطرات شکنجه، ص۱۱-۲۴-۳۳، تدوین احمد سالک، حمید داود آبادی، موسسه فرهنگی و هنر فکه ۱۳۸۰.
۱۸. مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر، ص۸۷ - ۸۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۸۱.
۱۹. خاطرات و آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۵/۳۲۳.
۲۰. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۱۹- ۱۲۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۲۱. دباغ، طاهره، خاطرات شکنجه، ص۱۱- ۲۴، تدوین احمد سالک و حمید داود آبادی، موسسه فرهنگی هنری فکه، ۱۳۸۰.
۲۲. مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۶ -۸۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱.
۲۳. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۸۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
۲۴. سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۸۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «کمیته مشترک ضد خرابکاری» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۵/۲۳.    






جعبه ابزار