• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کشش متقاطع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کشش متقاطع یا کشش متقابل تقاضا یکی از اصطلاحات اقتصادی به معنای حساسیت نسبی مقدار تقاضای یک کالای مفروض را به تغییرات قیمت کالای دیگر که گمان می‌رود با همدیگر وابسته است،‌ اندازه‌گیری می‌کند. وقتی دو کالا بخوبی جانشین یکدیگرند و مورد تقاضای رقابتی قرار دارند هر افزایش در قیمت یکی از آن دو تقاضا برای دیگری را زیاد خواهد کرد و اثر تغییر قیمت یک کالا روی مقدار تقاضای دیگری است.



کشش در علم اقتصاد که از ترجمه کلمه Elasticity به معنای حساسیت اخذ شده است، برای یافتن حساسیت فاکتوری بر فاکتور دیگر استفاده می‌شود؛ که در واقع بیانگر نسبت تغییرات یک متغیر روی متغیر دیگر است. اگر اقتصاددان تمایل داشته باشد بداند که افزایش قیمت کالای الف یابد چه تغییری در مقدار فروش آن ایجاد می‌کند و یا اینکه تغییرات نهاده کار چه تاثیری بر نهاده سرمایه دارد، باید از کشش استفاده کند.
کشش متقاطع تقاضا حساسیت نسبی مقدار تقاضای یک کالای مفروض را به تغییرات قیمت کالای دیگر که گمان می‌رود با همدیگر وابسته است،‌ اندازه‌گیری می‌کند. تقسیم تغییر نسبی در مقدار تقاضای کالای X‌ بر تغییر نسبی در قیمت کالای Y، همان کشش متقاطع تقاضا است.
[۱] فرگوسن، جی. پی، گلد، نظریه اقتصاد خرد، محمود روزبهان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۶، چاپ بیستم، ج۱، ص۱۲۷.
درصد تغییر در قیمت کالایY/ درصد تغییر در مقدار تقاضا برای کالای X=کشش متقابل دو کالای X و Y است.
در واقع کشش متقاطع به اقتصاددان می‌گوید که اگر یک درصد افزایش در قیمت کالائی (Y) صورت پذیرد، چه تغییری در خرید کالای X اتفاق خواهد افتاد.
مفهوم کشش که با مشتق در ریاضیات مرتبط است توسط اقتصاددان بزرگ آلفرد مارشال (۱۸۴۲- ۱۹۲۴) وارد این علم شد.
[۲] قره‌باغیان، مرتضی، فرهنگ اقتصاد و بازرگانی، ‌تهران، رسا، ‌۷۶، چاپ دوم، ص۲۳۴.
کشش با عناوینی مانند کشش تقاضا، کشش عرضه، کشش درآمدی، کشش متقاطع (با متقابل تقاضا) و غیره مطرح می‌گردد.


فهم روابط میان مؤلفه‌ها، یکی از مهمترین مسایل علم اقتصاد است. تاثیر تغییرات در یک مؤلفه عموما با تاثیر متقابل در فاکتورهای دیگر همراه است به عنوان مثال نمی‌توان قیمت کالایی را در بازار بی‌تاثیر از دیگر کالاها و شرایط کاملا خنثی دانست. فهم این مساله با تاثیر قیمت بنزین در شرایط فعلی کشورمان به خوبی مشهود است.
گویا مؤلفه‌های زیادی در هم گره خورده‌اند. حرکت هر یک با تغییرات دیگری همراه است و تا زمانی که فهم دقیقی از ارتباط این امور با همدیگر بوجود نیاید نمی‌توان از سیاست‌گذاری صحیحی بهره برد. یکی از بهترین مفاهیمی که جهت تاثیرات مؤلفه‌ها بر همدیگر را بررسی می‌کند کشش‌ها هستند.


مقدار کشش تقاطعی تقاضا نوسانی از مثبت بی‌نهایت تا منفی بی‌نهایت دارد. اگر ηxy علامت مثبت داشته باشد اصطلاحاً کالای جانشین خوانده می‌شود.
[۳] لیپسی، ریچارد جی و‌هاربری، کالین، اصول علم اقتصاد ۱، فکری ارشاد، مشهد، نیکا، ۷۸، ص۱۴۶.
[۴] نوروزی علیرضا و مریدی، ‌سیاوش، فرهنگ اقتصادی، تهران، نگاه، ۷۳، ص۵۹۶.

کالای جانشین به دسته کالاهایی گفته می‌شود که قابلیت جایگزینی با همدیگر را دارند؛ مثل گوشت مرغ و گوشت گوسفند. دانستن اینکه کالای الف با کالای ب جانشین است به سیاست‌گذار این امکان را می‌دهد که با جایگزینی کالاها با همدیگر منابع موجود را به بهترین وجه مدیریت کند؛ البته کالای جانشین در صنعت می‌تواند نشانگر تعریف محدود صنعت باشد (گروهی از مؤسسات تولیدی که کالاهای مشابه تولید می‌کنند.)
[۵] بایلاس، ریچارد‌ای، نظریه اقتصاد خرد، ‌حسین راغفر، تهران، ‌نی، ۱۳۷۱، ‌ ص۵۹.

اگر کشش متقاطع، علامت منفی داشته باشد دو کالا را مکمل می‌نامند. کالاهای مکمل کالاهایی هستند که با همدیگر استفاده می‌شوند؛ مثل قند و چایی.
لازم به ذکر است که جانشینی و مکمل بودن گاهی به صورت کامل و گاهی ناقص است؛ یعنی کالای الف می‌تواند صد در صد جایگزین کالای ب گردد و گاهی نیز این‌گونه نیست؛ به عنوان مثال ممکن است دو باهمدیگر فقط ۳۰ درصد قابلیت جاگزینی دارد. اگرباشد، ۰=ηxy باشد، یعنی این دو کالا هیچ ارتباطی با همدیگر نداشته و از همدیگر مستقل‌اند.


۱. فرگوسن، جی. پی، گلد، نظریه اقتصاد خرد، محمود روزبهان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۶، چاپ بیستم، ج۱، ص۱۲۷.
۲. قره‌باغیان، مرتضی، فرهنگ اقتصاد و بازرگانی، ‌تهران، رسا، ‌۷۶، چاپ دوم، ص۲۳۴.
۳. لیپسی، ریچارد جی و‌هاربری، کالین، اصول علم اقتصاد ۱، فکری ارشاد، مشهد، نیکا، ۷۸، ص۱۴۶.
۴. نوروزی علیرضا و مریدی، ‌سیاوش، فرهنگ اقتصادی، تهران، نگاه، ۷۳، ص۵۹۶.
۵. بایلاس، ریچارد‌ای، نظریه اقتصاد خرد، ‌حسین راغفر، تهران، ‌نی، ۱۳۷۱، ‌ ص۵۹.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «کشش متقاطع»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۱/۰۹.    






جعبه ابزار