• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کاربردهای عزت در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



واژه عزت در قرآن در معانی متعددی استعمال شده است ولی بازگشت همه معانی به معنای سختی و نفوذناپذیری است.



در آیات قرآن نیز واژه «عزت» و مشتقات آن در این معانی و مفاهیم به کار رفته است:

۱.۱ - عزیز و ارجمند

عزیز و ارجمند، در برابر ذلیل و بی ارج و بها:
«فلما دخلوا علیه قالوا یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر؛ پس هنگامی که برادران یوسف بر او وارد شدند، گفتند: هان ای عزیز!. ...» (گفتنی است که واژه «عزیز» یکی از صفات خداست، و در قرآن، فراتر از ۹۲ بار، ذات بی همتای او با این صفت یاد شده و این واژه در این مورد به کار رفته است).

۱.۲ - سرفراز و پرصلابت

سرفراز و پرصلابت، دربرابر فروتن و نرم‌خو:
«یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما از دین و آیین خویش برگردد به خدا زیانی نمی‌رساند، چرا که به زودی خدا گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز او را دوست می‌دارند؛ با مردم با ایمان و قانونگرا فروتن و نرمخو هستند، و بر کفرگرایان و قانون ستیزان پرصلابت و سرفراز.»

۱.۳ - نیرومندتر و پرتوان‌تر

نیرومندتر و پرتوان تر، در برابر ناتوان تر و زبون تر:
«انا اکثر منک مالا و اعز نفرا؛ دارایی من از تو افزون تر است و از نظر شمار نفرات نیز از تو پرتوان ترم.»

۱.۴ - غالب و چیره

غالب و چیره، در برابر مغلوب و شکست پذیر:
«ان هذا اخی له تسع وتسعون نعجة ولی نعجة واحدة فقال اکفلنیها وعزنی فی الخطاب؛ این برادر من است. او نود و نه عدد میش دارد، و من تنها یک میش دارم، اما او می‌گوید: آن را هم به من واگذار کن؛ و در سخنوری بر من چیره شده است.»

۱.۵ - شکوه و شکست‌ناپذیری

شکوه و شکست ناپذیری:
«ایبتغون عندهم العزة فان العزة لله جمیعا؛ ... آیا اینان به راستی سرافرازی و پیروزمندی را نزد حق ناپذیران می‌جویند؟! این پنداری بی اساس است! چرا که پیروزمندی و سرافرازی یکسره از آن خدا و نزد اوست.»

۱.۶ - سخت و دشوار

سخت و دشوار:
«لقد جآءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم...؛ بی تردید برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او گران است شما در رنج و دشواری بیفتید....»

۱.۷ - عزیزتر و ارجمندتر

عزیزتر و ارجمندتر:
«قال یا قوم ارهطی اعز علیکم من الله...؛ هان ای قوم من! عشیره کوچک من بر شما از خدا عزیزتر است که فرمان او را پشت سر خویش افکنده و او را از یاد برده‌اید؟»

۱.۸ - تعصب و سرکشی

تعصب و سرکشی و حق ناپذیری:
«بل الذین کفروا فی عزة و شقاق؛ آنان که کفر ورزیدند در سرکشی و ستیزه‌اند.»
با این بیان، واژه «عزت» به تناسب مفهوم اصلی اش ـ که سختی و نفوذ ناپذیری است ـ گاه در سرکشی و حق ناپذیری نیز به کار رفته است، که در این صورت، به بیان «راغب» با این واژه، گاه ستایش می‌گردد و گاه نکوهش.


واژه «عزت» در فرهنگ قرآن و عترت به مفهوم اوج گرفتن به مرحله توانمندی معنوی و اخلاقی و عظمت روح و توسعه شخصیت و آراستگی به مهر و مدارا و صلابت و شکست ناپذیری روان در برابر باطل و بیداد آمده است.
این قدرت شگرف و شکست ناپذیر، در مرحله نخست از ژرفای جان انسان خودساخته سرچشمه می‌گیرد و پس از سربرآوردن از رویشگاه خویش، به تدریج در کران تا کران اندیشه و عقیده، زبان و قلم، دست و دیده، گفتار و کردار و برنامه‌ها و هدف‌ها و روش زندگی او تجلی می‌یابد و آن گاه به او عظمت و شکوه و معنویت و مهر و مدارا و شکست ناپذیری می‌بخشد.
کسی که به این ویژگی انسانی و معنوی آراسته شود، از سویی به راستی تجسم اخلاص و پاکی، حق گرایی و حق پذیری، فروتنی و بردباری، صلح جویی و مدارا در ابعاد گوناگون زندگی می‌شود و در همان حال خود را فراتر از برده منشی و دنباله روی، فراتر از بافتن و شنیدن چاپلوسی‌ها و ستایش‌های چندش آور و لقب‌های پوشالی و پرطمطراق، فراتر از فرمانبرداری‌های چاکرمنشانه و اهانت آمیز می‌خواهد.
به مرحله‌ای اوج می‌گیرد و خود را عزیز می‌دارد که نه در برابر زر و زور، نفوذ می‌پذیرد و نه در برابر نیرنگ و فریب؛ نه بیداد و ناروا را تحمل و نه آن را به دیگران تحمیل می‌کند و نه می‌تواند نظاره گر اسارت مردمی در چنگال این آفت‌های عزت کش و ذلت بار باشد و دم فرو بندد.
آری، حقیقت عزت و آزادگی پذیرش مدیریت خرد و وجدان بر جان و جامعه و رعایت مقررات و حقوق مردم است، نه انبوهی شعر و شعار بدون عمل و فرصت سوز.
امیرمؤمنان عزت و آزادگی واقعی را تواضع و فروتنی در برابر حق و عدالت می‌نگرد: «العز ان تذل للحق اذا لزمک.»
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «شرف المؤمن قیامه باللیل و عزه کف الاذی عن الناس.» «شرف انسان در شب زنده‌داری اوست و کرامت و آزادگی اش در عدالت و دست نگاه داشتن از آزار مردم و رعایت حقوق آنان.»
«الصدق عز و الجهل ذل.» «آراستگی به راستی و درستی، عزت و آزادگی است و جهالت و نادرستی، ذلت و خفت است.»
«حسن خلق المؤمن من التواضع، و عزه ترک القیل و القـال.» «منش شایسته انسان با ایمان از تواضع و فروتنی اوست و عزت و آزادگی او، در وانهادن جنجال و هیاهو و زبان و سیاست خشونت بار است.»


با بازنگری و جمع بندی آنچه آمد، به این نتیجه می‌رسیم:
۱ـ عزت نفس و کرامت روح و رفتار بزرگوارانه از بنیادی‌ترین دهش‌های اسلام به انسان، و از هدف‌های بزرگ تربیتی پیامبران و از ویژگی‌های ارجدار اخلاقی و انسانی است.
۲ـ این ویژگی اوج بخش در رشد و بالندگی انسان، و قانون گرایی و سلامت فرد و جامعه و مدیریت آن نقش معجزه آسایی دارد؛ چرا که اگر انسان به گوهر کمیاب عزت و بزرگ منشی ومیوه‌های دل انگیز آن دست یافت و از بلای ذلت و احساس پوچی و یابزرگ پنداری و خودکامگی و ره آورد ویرانگر آن رها شد، تنها سر بندگی در برابر خدا ـ که سرچشمه عزت و توانایی و زیبایی است ـ فرود می‌آورد و در برابر غیر او، سربلند و استوار و شکست ناپذیر می‌ایستد و زمامدار خود و فراتر از خود می‌شود. چنین فرد و جامعه‌ای، نه تاریک اندیشی و ستم و تباهی را بر می‌تابد و نه به دیگران روا می‌دارد؛ چه که پیش از هر چیز خود را عزیزتر و برتر از این حقارت‌ها و تباهی‌ها می‌نگرد و می‌یابد.
۳ـ نهضت عدالت خواهانه عاشورا، دارای ابعاد گوناگون و آموزه‌های ارزشمندی برای زندگی سرشار از عزت و آزادگی است. این حرکت سترگ با این وصف که از آغازین روزهای شکل گیری تاکنون با الهام از بینش و منطق حسین ‌(علیه‌السّلام) و طلایه داران راه او، مورد پژوهش قرار گرفته وهزاران کتاب و مقاله در تحلیل آن نگارش یافته، باز هم گاه به بعدی از آن می‌توان راه یافت که اندیشه‌ها به آن راه نجسته است. موضوع «جلوه‌های عزت و شکست ناپذیری عاشورا بر اساس آموزه‌های قرآن» یکی از آن مفاهیم جالب است.
۴ـ اگر این نهضت عزت طلبانه و ذلت ستیز، در ابعاد گوناگون مورد پژوهش دقیق و همه جانبه قرار گیرد، از همان جرقه‌های آغازین نفی بیعت خواهی زورمدارانه از سوی پیشوای آزادی تا نپذیرفتن پیشنهاد همکاری با استبداد، سکوت و کنار آمدن با آن، دورافکندن امان و امان نامه‌ها، به هیچ انگاشتن فشارها و تهدیدها، محتوای نامه‌های روشنگر، خطبه‌های شعور آفرین، موضع گیری‌های حماسه ساز، دیدارها و اتمام حجت‌ها، تا لحظه لحظه رشد و شکوفایی و اوج آن در روز عاشورا و شهادت حسین (علیه‌السلام)، و تا طنین تلاوت قرآن سر سرفراز او بر فراز نیزه و در کاخ بیداد و پیام رسانی کاروان اسیران آزادی بخش و بازگشت پیروزمندانه آنان به کرانه‌های گلگون فرات و... ، سراسر عزت آفرین و افتخارانگیز و ستم ستیز و عدالت خواهانه است.
۵ـ از سوی دیگر نگرش به تمامی اسناد عاشورا نشانگر آن است که این نهضت عزت خواهانه از آغاز تا ادامه کار هماره و همه جا از قرآن و سیره و منش پیامبر سرچشمه گرفته و پیشوا و یاران و سفیران و پیام رسانان آن هماره در اندیشه و منطق، منش و موضع گیری، برنامه ریزی ونتیجه خواهی، قرآن را مشعل راه قرار داده‌اند.
۶ـ از شاهکارهای سترگ حسین (علیه‌السّلام) این بود که شخصیت عزت خواه و منش آزادی طلب وروح و اندیشه استقلال جوی پروردگان قرآن و پیامبر را ـ که زیر فشار استبداد دیرپا نابود شده و کار فریب و سرکوب و تحمیل ذلت به جایی رسیده بود، که اگر یکی از کنیزکان دربار اموی را هم نامزد رهبری می‌کردند، با او بیعت می‌شد ـ با روشنگری فکری و شورانگیزی و حماسه سازی والگودهی عینی و عملی خویش، زنده و بالنده و پرطراوت ساخت.
به مردم ذلت زده و تحقیر شده و مقهور خشونت و استبداد، جرات بخشید تا خود را انسان و صاحب حرمت و کرامت بنگرند، خود را به سان حاکمان و مدیران جامعه، دارای حقوق و آزادی و امنیت متقابل بخواهند، و به خود جسارت و شهامت اندیشه و مقایسه و سنجش و گزینش و نفی آزادانه بدهند.
۷ـ سرانجام این که عاشورا به مفهوم حقیقی، نه تحریف شده آن، روح همت و آزادگی در کالبدها دمید، خون شهامت و شجاعت و شکست ناپذیری و ایمان و عدالت بر بوستان جان‌ها تزریق کرد و با افروزش شعله‌های حیات و حرکت در جنبش‌ها و نهضت‌های اصلاحی و انسانی و سلب امنیت از ستمکاران و خودکامگان راه رسوایی و نابودی استبداد را تا هماره تاریخ و تضمین کرامت و حقوق انسان گشود، تا کدامین جامعه آن درس‌ها را آن گونه که باید فرا گیرد.
۶ـ گفتنی است که واژه «عزیز» یکی از صفات خداست، و در قرآن، فراتر از ۹۲ بار، ذات بی همتای او با این صفت یاد شده و این واژه در این مورد به کار رفته است.


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.    
۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۱.    
۳. نمل/سوره۲۷، آیه۳۴.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۳۴.    
۶. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۷. ص/سوره۳۸، آیه۲۳.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.    
۹. یونس/سوره۱۰، آیه۶۵.    
۱۰. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۰.    
۱۱. ص/سوره۳۸، آیه۸۲.    
۱۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۶.    
۱۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۱۴. مریم/سوره۱۹، آیه۸۱.    
۱۵. توبه/سوره۹، آیه۱۲۸.    
۱۶. هود/سوره۱۱، آیه۹۲.    
۱۷. ص/سوره۳۸، آیه۲.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۰۶.    
۱۹. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه عزت.    
۲۰. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۷، ص۳۶۴.    
۲۱. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۷، ص۳۶۴.    
۲۲. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۷، ص۳۶۴.    
۲۳. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۷، ص۳۶۴.    



دانشنامه کلام و عقاید، برگرفته از مقاله «کاربردهای عزت در قرآن».    



رده‌های این صفحه : عزت | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار