• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پسر شوهر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پسر شوهر، فرزند ذکور شوهر از همسر دیگر وی است.



پسر شوهر را ناپسری،
[۱] فرهنگ فارسی، ج۱، ص۷۸۶، «پسر».
پسر اندر، پسر شوهر از زن دیگر
[۲] لغت نامه، ج۴، ص۴۸۹۴، «پسر».
و برخی به او «ربیب» گفته‌اند،
[۳] لغت نامه، ج۸، ص۱۰۴۸۲، «ربب».
هرچند بیشتر لغویان ربیب را به معنای پسر زن از شوهر دیگر دانسته‌اند.
[۵] القاموس المحیط، ج۱، ص۱۶۵، «ربب».



قرآن در یک آیه از پسر شوهر به صراحت نام برده است: «اَو اَبناءِ بُعولَتِهِنَّ» و در دو آیه دیگر هرچند نامی از پسر شوهر نبرده؛ ولی مخاطب آیه پسران شوهر هستند: «ولا تَنکِحوا ما نَکَحَ ءاباؤُکُم مِنَ النِّساءِ». در این آیات از برخی رسوم باطل دوران جاهلی درباره رفتار پسر شوهر با همسر پدر خویش و برخی احکام فقهی پسر شوهر سخن به میان آمده است.




۳.۱ - حرمت تملک نامادری پس از مرگ پدر

در جاهلیت پس از مرگ شوهر، پسران و در صورت نداشتن پسر، دیگر خویشاوندان وی پارچه‌ای بر روی همسر او افکنده، بدین ترتیب او را به ارث می‌بردند. سپس او را به ازدواج دیگری درآورده و مهر او را خود تملک می‌کردند
[۹] جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۰۴-۴۰۶.
[۱۰] مجمع البیان، ج۳، ص۳۹.
[۱۱] التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۰.
یا از ازدواج او جلوگیری می‌کردند تا مهر خود را به آنان ببخشد یا پس از مرگ او، مهر و دیگر اموال وی را تملک کنند.
[۱۲] جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۰۵.
[۱۴] التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۰.
قرآن این اعمال را حرام شمرد و مؤمنان را از آن بازداشت: «یـاَیُّها الَّذینَ ءامَنوا لا یَحِلُّ لَکُم اَن تَرِثوا النِّساءَ کَرهـًا ولا تَعضُلوهُنَّ لِتَذهَبوا بِبَعضِ ما ءاتَیتُموهُنَّ». در شان نزول این آیه گفته‌اند که پس از مرگ ابو قیس بن اسلت، پسرش نامادری خود را به ارث برد؛ ولی نه به وی نفقه می‌داد و نه او را رها می‌کرد تا به نزد اهلش بازگردد که آیه مذکور نازل شد و ارث بردن زنان از سوی فرزندان را مردود شمرد.
[۱۶] جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۰۵.
[۱۷] مجمع البیان، ج۳، ص۳۹.
قید «کَرهاً» در آیه اشاره به واقعیت موجود در عصر جاهلیت است که زنان از این امر ناراضی بودند؛ نه اینکه این عمل تنها در صورت نارضایتی زنان حرام باشد.
[۱۸] تفسیر المنار، ج۴، ص۴۵۴.


۳.۲ - حرمت ازدواج با نامادری

از دیگر رسوم دوران جاهلیت ازدواج پسر با نامادری خود پس از مرگ پدر بود.
[۱۹] جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۲۰.
[۲۰] مجمع البیان، ج۳، ص۴۴.
چنین ازدواجی «نکاح مَقْت» و فرزندان حاصل از آن «مقتی» نامیده می‌شدند. قرآن این عمل را نیز حرام شمرد و مسلمانان را از آن بازداشت: «و لا تَنکِحوا ما نَکَحَ ءاباؤُکُم مِنَ النِّساءِ اِلاّ ما قَد سَلَفَ اِنَّهُ کانَ فـحِشَةً ومَقتـًا وساءَ سَبیلا». در شان نزول آیه فوق احادیث متعددی در مورد ازدواج پسران شوهر با نامادری خود نقل شده است.
[۲۴] جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۲۰ - ۴۲۱.
[۲۵] روض الجنان، ج۵، ص۲۹۵ - ۲۹۶.
مراد از جمله «اِلاّ ما قَد سَلَفَ» باطل نبودن ازدواجهای پیشین یا قبل از اسلام یا کیفر نداشتن آنهاست.
[۲۷] زبدة البیان، ص۶۶۰.
همسر پدر با وقوع عقد میان پدر و او بر فرزند حرام می‌شود، هرچند آمیزش انجام نگرفته باشد.
[۲۸] مجمع البیان، ج۳، ص۴۴.
برخی فقیهان، به استناد عموم آیه و اینکه مراد از «نکاح» در آیه آمیزش یا مفهومی اعم از آن و عقد نکاح است زنا کردن را نیز موجب حرمت زن بر پسر مرد زانی دانسته‌اند؛
[۳۲] مجمع البیان، ج۳، ص۴۴ - ۴۵.
[۳۳] التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۷.
اما برخی آن را موجب حرمت ندانسته و ازدواج پسر مرد زانی با چنین زنی را جایز شمرده‌اند؛
[۳۴] التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۷.
همچنین به تصریح فقها حرمت همسر پدر، به پسر بیواسطه شوهر اختصاص ندارد، بلکه شامل نوادگان ذکور شوهر نیز می‌شود، چنان که همسران اجداد پدری یا مادری شخص نیز بر پسرشوهر حرام‌اند،
[۳۶] مجمع البیان، ج۳، ص۴۵.
[۳۷] المغنی، ج۷، ص۴۸۰.
[۳۸] جواهرالکلام، ج۱۹، ص۳۵۰.
[۳۹] الفقه الاسلامی، ج۹، ص۶۶۲۷.
زیرا واژه «آباء» در آیه شامل اجداد پدری یا مادری و نسلهای پیشین نیز می‌شود.
[۴۲] الفقه الاسلامی، ج۹، ص۶۶۲۷.


۳.۳ - محرمیت پسر شوهر با نامادری

در اسلام، بر زنان آشکار کردن زینت در برابر مردان حرام دانسته شده است؛ اما چند گروه، از جمله پسران شوهر محرم زن شمرده شده و از این حکم استثنا شده‌اند: «قُل لِلمُؤمِنـتِ... ولا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعولَتِهِنَّ... اَو اَبناءِ بُعولَتِهِنَّ». از این آیه استفاده می‌شود که پسر شوهر می‌تواند به زینتهای همسر پدر که به نظر بیشتر مفسران و فقیهان مراد از آن مواضع زینت است نگاه کند.
[۴۴] مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷.
این احکام به پسر شوهر اختصاص ندارد، بلکه فرزندان و نسلهای بعدی را نیز شامل می‌شود.
[۴۶] مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷.
مستند این حکم کلمه «اَبناءِ بُعولَتِهِنَّ» است که شامل فرزندان ذکور باواسطه و بیواسطه و حتی نوادگان دختری نیز می‌شود. درباره اینکه مراد از زینت در آیه مذکور چیست و محدوده جواز نظر چه مقدار است در میان فقهای شیعه و اهل سنت آرای گوناگونی مطرح است.


احکام القرآن، جصاص؛ انوارالتنزیل و اسرارالتاویل، بیضاوی؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زبدة البیان فی براهین احکام القرآن؛ فتح القدیر؛ فرهنگ فارسی؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ القاموس المحیط؛ لغت نامه؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مستند الشیعة فی احکام الشریعه؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی.


۱. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۷۸۶، «پسر».
۲. لغت نامه، ج۴، ص۴۸۹۴، «پسر».
۳. لغت نامه، ج۸، ص۱۰۴۸۲، «ربب».
۴. تاج العروس، ج۲، ص۴۶۶.    
۵. القاموس المحیط، ج۱، ص۱۶۵، «ربب».
۶. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۲۲.    
۹. جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۰۴-۴۰۶.
۱۰. مجمع البیان، ج۳، ص۳۹.
۱۱. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۰.
۱۲. جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۰۵.
۱۳. التبیان، ج۳، ص۱۴۹.    
۱۴. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۰.
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۱۶. جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۰۵.
۱۷. مجمع البیان، ج۳، ص۳۹.
۱۸. تفسیر المنار، ج۴، ص۴۵۴.
۱۹. جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۲۰.
۲۰. مجمع البیان، ج۳، ص۴۴.
۲۱. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۶۹.    
۲۲. نمونه، ج۳، ص۳۶۲.    
۲۳. نساء/سوره۴، آیه۲۲.    
۲۴. جامع البیان، مج ۳، ج۴، ص۴۲۰ - ۴۲۱.
۲۵. روض الجنان، ج۵، ص۲۹۵ - ۲۹۶.
۲۶. التبیان، ج۳، ص۱۵۴.    
۲۷. زبدة البیان، ص۶۶۰.
۲۸. مجمع البیان، ج۳، ص۴۴.
۲۹. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۷۵.    
۳۰. النهایه، ص۴۵۱.    
۳۱. احکام القرآن، ج۲، ص۱۶۳.    
۳۲. مجمع البیان، ج۳، ص۴۴ - ۴۵.
۳۳. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۷.
۳۴. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۷.
۳۵. مختلف الشیعه، ج۷، ص۳۵.    
۳۶. مجمع البیان، ج۳، ص۴۵.
۳۷. المغنی، ج۷، ص۴۸۰.
۳۸. جواهرالکلام، ج۱۹، ص۳۵۰.
۳۹. الفقه الاسلامی، ج۹، ص۶۶۲۷.
۴۰. الحدائق، ج۱۲، ص۳۹۷.    
۴۱. مستندالشیعه، ج۱۹، ص۱۹۳ - ۱۹۴.    
۴۲. الفقه الاسلامی، ج۹، ص۶۶۲۷.
۴۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۴۴. مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷.
۴۵. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۸۳.    
۴۶. مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷.
۴۷. تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۲۳۲.    
۴۸. فتح القدیر، ج۴، ص۲۴.    
۴۹. الحدائق، ج۱۲، ص۳۹۱ - ۳۹۲.    
۵۰. تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۲۳۲.    



دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله (پسر شوهر).    



جعبه ابزار