• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولادت حضرت مهدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




ولادت حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، پنج سال قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) در سامرا واقع شده است.
حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) یگانه فرزند امام عسکری (علیه‌السلام) پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادرش نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ق به دنبال شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) همچون حضرت عیسی (علیه‌السلام) و حضرت یحیی (علیه‌السلام) که در سنین کودکی عهده‌دار نبوت شده بودند، در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده‌دار شد و بعد از چند سال غیبت صغری تا این زمان در غیبت کبری به سر می‌برند. درباره چگونگی ولادت آن حضرت روایاتی وارده شده که مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه خاتون (علیهاالسلام) عمه امام عسکری (علیهم‌السلام) است که در کتاب‌های علمای شیعه به آن اشاره شده است. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.



از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) است. ولادت آن حضرت، از مسلمات تاریخ به شمار می‌آید. نه فقط امامان معصوم (علیهم‌السلام)، دانشمندان و تاریخ‌نویسان شیعه به این مهم اشاره کرده‌اند، بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آن‌را یک واقعیت دانسته‌اند. حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف)، ولادت شگفت‌آوری داشته و این، برای بسیاری سؤال‌انگیز بوده است، از این‌رو ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت (علیهم‌السلام) برابر این پدیده، ضروری می‌نماید.


علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی، شیخ مفید، شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) و... اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ در سامرا چشم به جهان گشود، و از آنجا که مسئله ولادت امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) از منظر شیعه امامیه مشهور است، تنها به صورت اجمالی به ذکر برخی از ادله ولادت آن حضرت می‌پردازیم:

۲.۱ - اخبار پیامبر و امامان

اخبار پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امامان معصوم (علیهم‌السّلام) از تولد فرزندی برای امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) که پس از به دنیا آمدن، از دیدگان پنهان گشته وبعد از ظهور جهان را پر از قسط و عدل خواهد نمود که مجموع این اخبار بیش از هزار حدیث است که در کتب روایی معتبر شیعه ازجمله الکافی، الغیبه، کمال الدین و... آمده است.

۲.۲ - سال ولادت

سال ولادت امام زمان (علیه‌السّلام) بنابر نقل اکثر مورّخین مُعتبر و محدّثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ق می‌باشد، و سال شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) سال ۲۶۰ق می‌باشد. بنا‌بر تصریح علمای بزرگ امامیّه مانند شیخ مفید، آن حضرت در سال شهادت پدر بزرگوارش پنج ساله بود: «وکان عمره عند وفاة ابیه خمس سنین اتاه الله تعالی فیها الحکمه کما اتاها یحی صبیاً و جعله اماماً فی حال الطفولیه...».
این قول مشهور و دقیق بین علمای شیعه و تمام شیعیان است، بنابراین امام دوازدهم (علیه‌السّلام) پنج سال در کنار پدر بزرگوارش و در سایه پدر مهربانش زندگی نموده است و این زندگی و حتی تولد حضرتش به نوعی در خفاء و پنهانی بوده است، علّت اختفاء مربوط به اوضاع سیاسی و اجتماعی معاصر امام عسکری (علیه‌السّلام) و حتی ائمه پیش از او بوده است به لحاظ امنیت جانی چنان‌که ولادت برخی از انبیای الهی در خفا و استتار بوده است.

۲.۳ - تقیه شیعیان در عصر امام عسکری

شرایط سیاسی حاکم بر عصر امام به علت تدابیـر سخت نظامی ‌خلفای عباسی که دشمن سرسخت ائمّه بوده‌اند اقتضاء می‌نمود، که شیعیان در تقیّه کامل و اختفاء فعّالیت‌های مذهبی خود را انجام دهند و ارتباط با ائمه برای شیعیان بسیار سخت انجام می‌گرفت، تنها وکلای شیعه در این دوره با زحمات عدیده امکان ارتباط با ائمه را داشتند، مخصوصاً دوره امام عسکری (علیه‌السّلام) سخت‌ترین دوران سیاسی و اجتماعی برای شیعه محسوب می‌شود. این امام عزیز اکثر دوران خویش را در پادگان‌های نظامی ‌به سر برد و بخشی از عمر شریفش را نیز کاملاً تحت مراقبت و کنترل شدید نیروها و جاسوسان امنیتی خلفای جائر و ستم‌پیشه عباسی بوده است و وظیفه سنگین الهی، امامت را انجام می‌داد با توجّه به این اوضاع فشار و خفقان سیاسی است که امام زمان (علیه‌السّلام) در کودکی برای خیلی از مردم ناشناخته بود و فقط خصیّصین از بزرگان شیعه و نزدیکان ائمه و صحابی بزرگ به زیارت حضرت توفیق یافته و او را دیده‌اند و تعداد این افراد به حدّی است که یقین‌آور است. علاوه بر این‌که این رؤیت‌کنندگان خودشان از فقها و از اصحاب بزرگ و کاملاً مورد اطمینان و تایید ائمه بوده‌اند که در یقین و اطمینان کامل به کلام آنها جای هیچ شبهه و شکی را باقی نمی‌گذارد.

۲.۴ - دیدار خواص شیعه با امام

اسامی ‌افرادی که امام زمان را در دوران کودکی دیده‌اند، در کتاب‌های حدیثی و تاریخی علمای بزرگ شیعه و سنّی آمده است و بسیاری از این افراد خودشان به محضر امام زمان (علیه‌السّلام) در زمان امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) رسیده‌اند با توجّه به این‌که در مدّت پنج سال امام عسکری (علیه‌السّلام) با خواص از شیعیان ارتباط مستمر داشت یا از طریق وکلای مخصوص در نواحی مختلف سرزمین اسلامی ‌یا ارتباط مستقیم که در این فرصت‌ها امام سعی می‌نمود جانشین خود را به شیعیان معرفی کند و آنها را از تحیر و سر درگمی ‌نجات دهد، همان‌طوری که ائمه قبل از او علاوه بر تصریح پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بنام ائمه، شخصاً و عیناً او را به شیعیان معرفی می‌کرده‌اند تا هیچ‌کس به دروغ مدّعی مقام امامت نشود که منجر به انحراف شیعه از مسیر حق گردد، لذا در سیره تمام ائمه ما می‌بینیم که آنها علاوه بر معرفی جانشین خود از آخرین امام معصوم نیز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصریح سخن گفته‌اند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر به‌فرد معرفی نموده‌اند.


با این اهتمام به مقام امامت، امام عسکری (علیه‌السّلام) هم خبر از ولادت و غیبتش داده و او را شخصاً از دوران نوزادی و تولّد او را با طرق مختلف از جمله فرستادن «عقیقه»، به تمام شیعیان از ولادت آن حضرت خبر داده و او را به بزرگان شیعه نشان داده و در زمان خود شناسانده‌اند تا حجّت بر آنها تمام شده است. در اینجا بترتیب از منابع معتبر و مختلف به تبیین برخی از افرادی که بـه حضور حضرت صاحب الامر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در زمان پدر بزرگوارش مشرّف شده‌اند می‌پردازیم:

۳.۱ - محمد بن عثمان عمری

محمد بن عثمان عمری همراه چهل نفر از شیعیان آن حضرت را در کودکی دیده‌اند که امام عسکری (علیه‌السّلام) به آنها فرموده است «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم اطیعوه».

۳.۲ - احمد بن هلال کرخی

احمد بن هلال کرخی به نقل از ابو‌هارون که از شیعیان بوده است نقل می‌کند که صاحب الزمان (علیه‌السّلام) را دیدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور می‌داد.

۳.۳ - یعقوب بن منقوش

یعقوب بن منقوش هم به نقل از شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در کمال الدین از جمله کسانی است که حضرت را دیده است.
شیخ صدوق از بزرگان شیعه است که کتاب‌های گرا‌ن‌سنگی را در علوم مختلف از خود برجای گذاشته است که دارای اعتبار ویژه‌ای در پیش فُقهای شیعه هستند، از جمله کتاب‌های بسیار معتبر او کتاب «کمال الدین و اتمام النعمة» است که آن‌را درباره امام عصر (علیه‌السّلام) نگاشته و تفصیلاً مباحث مختلفی را حول محور مهدویت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر این جریان را در آن جواب داده است که بسیار قابل توجّه و مناسب است لذا هیچ شبهه‌ای در کتاب و نویسنده آن وجود ندارد و از جهاتی، از جمله نزدیکی دوران حیات صدوق به دوران غیبت صغری از نقاط قوت این کتاب است و ممتاز بودن و برخورداری نویسنده از فضائل نفسانی از موارد دیگر امتیازات این کتاب شریف است که قابل توجّه می‌باشد. در حقیقت این کتاب جواب شبهاتی است که درباره مسئله مهدویت و وجود امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در عصر صدوق بر شیعه وارد شده و صدوق قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.

۳.۴ - حکیمه خاتون و دیگران

از جمله کتاب‌های معتبر شیعه که به این مسئله «رویت امام در حیات پدرش» پرداخته، کتاب الارشاد شیخ مفید است (۳۳۶-۴۱۳)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) که از نوادگان امام کاظم (علیه‌السّلام) بود، در عراق امام زمان را در کودکی و در حیات پدرش دیده است.
حمزة بن موسی بن جعفر به نقل از حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیه‌السّلام) که از جمله روایات بسیار معتبر است او را دیده در حیات پدرش دیده است، این روایت که حکیمه خاتون حضرت را دیده است در بسیاری از کتاب‌های مربوط به موضوع مهدویت کراراً آمده است که حتّی شب ولادت حضرت صاحب الزمان (علیه‌السّلام) آن بانوی مکرّم در خانه امام عسکری (علیه‌السّلام) حاضر بوده و افطار را در کنار برادرزاده‌اش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است، و او را مکرراً دیده است.

۳.۵ - گروه‌های رویت‌کننده

بنابر این اگر رویت‌کنندگان حضرت را در یک جمع‌بندی قرار دهیم می‌توانیم چنین نتیجه بگیریم که سه گروه حضرت را دیده‌اند:
گروه اول: اهل بیت آن حضرت، مانند حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیه‌السّلام) و خادمان خانه امام عسکری (علیه‌السّلام) در ردیف اولین کسانی بوده‌اند که امام را زیارت کرده‌اند. الف. ظریف (ابونصر) خادم دودمان امام عسکری (علیه‌السّلام) ابوسعید غانم خادم دیگر امام عسکری(علیه‌السّلام) نقل کرده است که امام زمان (علیه‌السّلام) در گهواره بود که به محضرش شرف یاب شدم... به من فرمود: «انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عن اهلی و شیعتی». «و روی محمد بن یعقوب رفعه عن نسیم الخادم و خادم ابی محمد (علیه‌السّلام)...» وارد شدم به حضور امام زمان (علیه‌السّلام) بعد از این‌که ده شب از ولادتش می‌گذشت، در این حال عطسه نمودم به من فرمود: «یرحمک الله...»، فقال «الا ابشرک فی العطاس، هو امان من الموت ثلاتة ایام».
گروه دوم: که از دیدار امام در حیات پدرش مسرور شده‌اند از نواب حضرتش بودند، عثمان بن سعید عمری چنانکه قبلاً نیز گفته شد.
گروه سوم: از زیارت کنندگان حضرت در عهد امام عسکری (علیه‌السّلام) اصحاب خاص و شیعیان نامدار حضرت بوده‌اند که به برخی از آنها اشاره کردیم و بسیاری از بزرگان شیعه از جمله علمای شهر قم و شیعیان خاص امام عسکری (علیه‌السّلام) به زیارت حضرت صاحب الزمان (علیه‌السّلام) در زمان حیات پدرشان رسیده‌اند.


جریان امامت پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام)، پس از رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله) فراز و فرودهای فراوانی پیدا کرد. امامان معصوم (علیهم‌السلام)، با حفظ راهبرد کلی و خطوط اساسی امامت، در رابطه با حفظ مکتب و ارزش‌های آن، روش‌های گوناگونی را در برابر ستمگران، در پیش گرفتند. این فراز و نشیب‌ها، تا زمان امامت علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام)، ادامه داشت و امامان (علیهم‌السلام) تا آن زمان، هر یک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط سیاسی و اجتماعی، موضعی ویژه برمی‌گزیدند. پس از امام رضا (علیه‌السلام)، جریان امامت شکل دیگری یافت. امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهم‌السلام)، در برابر دستگاه حاکم و خلفای عباسی موضعی یگانه برگزیدند.
[۲۳] جمعی از نویسندگان، چشم‌ به‌ راه مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف)، ص۳۱۸.



پس از این‌که دو قرن و اندی از هجرت پیامبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله) سپری شد و امامت به آنان رسید، اندک‌اندک میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلافت، نگرانی‌هایی عمیق جان گرفت. این نگرانی‌ها مربوط به اخبار و احادیث بسیاری بود که در آن‌ها اشاره شده از امام عسکری (علیه‌السلام) فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زنندۀ اساس حکومت‌هاست، از این‌رو بر فشارها و سخت‌گیری‌ها بر امام حسن عسکری (علیه‌السلام) افزوده شد، تا شاید با نابودی ایشان، از تولد مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) و تداوم امامت جلوگیری شود، اما بر خلاف برنامه‌ریزی‌ها و پیشگیری‌های دقیق و پی‌درپی دشمنان، مقدمات ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) آماده شد و توطئه‌های ستمگران، راه به جایی نبرد، بدین‌علت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از مردم پنهان بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و اصحاب خاص امام عسکری (علیه‌السلام)، کسی او را پس از ولادت نمی‌دید. آنان نیز مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) را گاه‌گاه می‌دیدند، نه پیوسته و به صورت عادی.
[۲۴] حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۲۱-۲۲. (با تصرف).



دربارۀ چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) ایشان مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه (علیهاالسلام) عمۀ امام عسکری (علیهم‌السلام) است. شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است.
شیخ طوسی در کتاب الغیبه و علمای دیگر روایت کرده‌اند و صدوق در کتاب کمال الدین به سند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسی بن جعفر (علیهما‌السّلام) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمدتقی (علیه‌السّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه‌ شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است.
من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او اثری نیست. فرمود: همین است که برای تو می‌گویم. حکیمه گفت: پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افرازم را بیرون آورد، گفت: ‌ای سیده من و سیده خاندان من، چگونه شب کردی؟ گفتم: ‌بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی. گفت: ‌ای عمه این چه سخن است؟! گفتم: ‌ای دخترم، خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است؛ پس او خجلت کشید و حیا کرد، وقتی از نماز عشاء فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخاستم برای نماز شب، نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود، ‌من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود پس برخاست نماز شب را خواند و خوابید.
حکیمه فرمود: برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود، هنوز نرجس در خواب بود، در شک افتادم، امام فریاد زد، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده. گفت: نشستم و سوره الم سجده و سوره یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد، من به بالینش شتافتم و گفتم: «بسم الله علیک» آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: بله، ‌ای عمه. گفتم: آسوده خاطر باش همان است که به تو گفتم. حکیمه گفت: پس مرا سستی و از خود بی‌خودی فرا گرفت و او نیز چنین شد، وقتی به حس آقایم بیدار شدم، جامه را از روی نرجس به یک سو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده، او را در بر گرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است، حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) به من صیحه زد: ‌ای عمه پسرم را به نزد من بیاور.
او را نزد امام بردم، ‌اما دستهایش را زیر دو ران و پشت او گذارد و پاهایش را به سینه خود قرار داد و زبانش را در دهان او نهاد و دست بر چشم‌ها و گوش و مفاصلش کشید. پس فرمود: سخن بگو‌ ای پسرم. فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» سپس بر امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود. امام فرمود: او را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند و به نزد من آور، پس او را نزد مادرش بردم، به مادرش سلام کرد، سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم. فرمود: ‌ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا. حکیمه فرمود: بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم، پرده را بالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم گفتم: فدایت شوم چه شد آقای من؟ فرمود: ‌ای عمه او را به آن کس سپردم که مادر حضرت موسی او را به او سپرد.
حکیمه گفت: روز هفتم که شد به نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: پسرم را به نزد من بیاور، پس من آقایم را در حالی‌که در پارچه‌ای بود به نزد آن حضرت بردم با او مانند روز اول رفتار کرد، پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیر و عسل به او می‌دهد سپس فرمود: سخن بگو: گفت: اشهد ان لا اله الا الله و صلوات بر محمد و امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) فرستاد و این آیه را تلاوت کرد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَروُنَ». موسی بن محمد بن قاسم، راوی حدیث گفت: این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت: حکیمه راست فرموده است.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۲.    
۲. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۹.    
۳. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمه، ج۲، ص۴۲۴.    
۴. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۹.    
۵. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۶.    
۶. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۹.    
۷. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۱۰۵.    
۸. مفید، محمد بن محمد، الارشاد ج۲، ص۳۳۶.    
۹. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۷۹.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۲۴۵.    
۱۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۲۲.    
۱۲. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.    
۱۳. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمه، ج۲، ص۴۳۴.    
۱۴. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمه، ج۲، ص۴۳۷.    
۱۵. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۵۱.    
۱۶. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمه، ج۲، ص۴۲۴.    
۱۷. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۲۲.    
۱۸. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۵۴.    
۱۹. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۲۴۵.    
۲۰. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۲۴۶.    
۲۱. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ج۲، ص۴۴۲.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۲۳۲.    
۲۳. جمعی از نویسندگان، چشم‌ به‌ راه مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف)، ص۳۱۸.
۲۴. حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۲۱-۲۲. (با تصرف).
۲۵. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۲۳۹.    
۲۶. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۲۴.    
۲۷. اربلی، ابن ابی‌الفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۲۴۳.    
۲۸. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ج۲، ص۳۹۴- ۳۹۶.    



سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۶۸، برگرفته از مقاله «ولادت حضرت مهدی».    
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ولادت حضرت مهدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۲۸.    







جعبه ابزار