• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وفای به عهد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: وفی (مفردات‌قرآن).

وفای به عهد و پیمان، که یکی از فرایض و از جمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می‌رود، باید همیشه مورد توجه سالک الی‌الله باشد.
در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر فوق‌العاده اهمیت داده شده است.



در قرآن کریم برای کسانی که وفای به عهد دارند نشانه‌هایی را ذکر کرده است:

۱.۱ - علامت ایمان

قرآن مجید یکی از ویژگی‌ها و خصوصیات افراد با ایمان را وفای به عهد می‌داند و می‌فرماید:
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِاَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ؛ مؤمنان آنها هستند که امانت‌ها و عهد خود را مراعات می‌کنند.»

۱.۲ - نشانه نیکوکاران

در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه افراد نیکوکار دانسته و می‌فرماید:
«... الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدُوا...؛ ... نیکوکاران کسانی هستند که به عهد خود (هنگامی که عهد بستند) وفا می‌کنند....»


در اهمیت وفای به عهد همین بس که خدای متعال آنگاه که می‌خواهد از حضرت اسماعیل (علیه‌السّلام) به عظمت نام ببرد وفای به عهد را به عنوان یکی از اوصاف برجسته او یادآور می‌شود و می‌فرماید:
«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ اِسْماعِیلَ اِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا؛ در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده‌هایش صادق، و رسول و پیامبر بزرگی بود.»
جالب آنکه در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوّت و رسالت می‌آورد، گویی که صدق وعد پایه نبوّت است.
به هر حال، قرآن مجید درباره وفای به عهد زیاد سفارش کرده و می‌فرماید:
«... اَوْفُوا بِالْعَهْدِ اِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً؛ ... به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤال می‌شود.»


در روایات نیز به وفای به عهد و پیمان توصیه زیادی شده است که توجه شما را به پاره‌ای از آن روایات جلب می‌کنیم.

۳.۱ - از ویژگی‌های مؤمنان

رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلیف اذا وعد؛ آن کس که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به وعده خود وفا کند.»
حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمود:
«ان الوفاء بالعهد من علامات اهل الدین؛
[۷] مجلسی، محمدباقر، سفینة البحار، ج۲، ص۶۷۵.
وفای به عهد از نشانه‌های مردم متدیّن است.»
در حدیث دیگری رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«لا دین لمن لا عهد له؛ کسی که پای‌بند به پیمان خود نباشد دین ندارد.»


در حدیثی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است که فرمود:
«آیة المنافق ثلاثٌ اذا حدیث کذب و اذا وعد اخلف و اذا ائتمن خان؛ نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان‌شکنی، و خیانت در امانت


وفای به عهد همانند نذر است
هشام بن سالم می‌گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:
«عدة المؤمن اخاه نذرٌ لا کفارة له فمن اخلف فبخلف الله بدا و لمقته تعرض و ذلک قوله: «یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون؟؛ وعده‌ای که مؤمن به برادر دینی خود می‌دهد نوعی نذر است که وفا کردن به آن لازم است جز اینکه کفاره ندارد و هر کس از وعده‌ای که داده است تخلّف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا سخنی می‌گویید که عمل نمی‌کنید؟»


امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در فرمان خود به مالک اشتر فرمود:
«ایاک... ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک... و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس قال الله تعالی «کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون؛ بپرهیز از اینکه به مردم وعده بدهی و تخلّف کنی... زیرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنانکه قرآن می‌فرماید: «نزد خدا بسیار خشم‌آور است که بگویید چیزی را که به آن عمل نمی‌کنید.»


امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:
«المؤمن اخوا المؤمن عینه و دلیله لایخونه و لایظلمه و لا یغشه و لا یعده عدة فیخلفه؛ مؤمن برادر مؤمن و مانند چشم و راهنمای اوست، به او خیانت نمی‌کند و ستم روا نمی‌دارد و او را فریب نمی‌دهد و به او وعده‌ای نمی‌دهد که تخلّف کند.»


همان‌گونه که از آیات و روایات استفاده می‌شود مسئله وفای به عهد از مسائل مهم و اساسی به شمار می‌رود که در دین مقدس اسلام مورد کمال عنایت قرار گرفته است، زیرا اگر بنا باشد به این مسئله اساسی توجه نشود زندگی مردم متلاشی خواهد شد و در اثر بی‌نظمی و هرج و مرج مردم از یکدیگر سلب اعتماد خواهند کرد و در نتیجه زیربنای روابط اجتماعی سست می‌شود. از این رو اسلام آنقدر به وفای به عهد اهمیت می‌دهد که حتی در مورد دشمن و کسی که از نظر عقیده و مسلک و هدف با انسان توافق ندارد وفای به عهد و پیمان را لازم می‌شمرد.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:
«ثلاثٌ لم یجعل الله عزوجل لاحد فیهن رخصة: اداء الامانة الی البر و الفاجر و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر و بر الوالدین برین کانا اوفاجرین؛
[۱۴] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۲، ص۹۲.
سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار، و وفای به عهد درباره هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار، و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار.»

۸.۱ - وفای به عهد به دشمن

امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) به مالک اشتر فرمان داد که اگر به دشمن خود هم وعده‌ای داده‌ای باید به پیمان خود وفا کنی، آنجا که فرمود:
«و ان عقدت بینک و بین عدوک عقدة او البسته منک ذمة فحط عهدک بالوفاء وارع ذمّتک بالامانة و اجعل نفسک جنة دون ما اعطیت، فانّه لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتّت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود و قد لزم ذلک المشرکون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر فلا تعذرنّ بذمّتک و لا تخیسن بعهدک و لاتختلن عدوک فانه لا یجتری علی الله الا جاهل شقی، و قد جعل الله عهده و ذمّته امناً افضاه بین العباد برحمته و حریماً یسکنون الی منعته...؛ اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی و یا تعهد کردی که به او پناه دهی، جامه وفا را بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهّدات خویش قرار ده! زیرا هیچ یک از فرایض الهی مانند وفای به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند نسبت به آن این‌چنین اتفاق نظر داشته باشند و حتّی مشرکان زمان جاهلیت آن را مراعات می‌کردند، چرا که عواقب پیمان‌شکنی را آزموده بودند. بنابراین، هرگز پیمان‌شکنی مکن و در عهد خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب مده، زیرا غیر از شخص جاهل و شقی، کسی گستاخی بر خداوند را روا نمی‌دارد. خداوند عهد و پیمانی را که بنام او منعقد می‌شود با رحمت خود مایه آسایش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده تا به آن پناه برند....»

۸.۲ - وفای به عهد وظیفه مسلمین

در آئین مقدس اسلام وفای به عهد یکی از وظایف مسلمین است، خواه موقع جنگ باشد یا در حال عادی، طرف پیمان مسلمان باشد یا غیرمسلمان، که برای نمونه به برخی از آیات و روایاتی که در این باره رسیده است می‌پردازیم.
قرآن مجید می‌فرماید:
«اِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ اَحَداً فَاَتِمُّوا اِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ اِلی مُدَّتِهِمْ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ؛ مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بسته‌اید و چیزی از آن فروگذار نکرده‌اند و با احدی بر ضدّ شما همدست نشده‌اند. پیمان آنها را تا پایان مدّتش محترم بشمرید، زیرا خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد.
رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«المسلمون اخوة تتکافی دمائهم و یسعی بذمتهم ادناهم هم ید علی من سواهم؛ ارزش خون مسلمانان با یکدیگر برابر است و امانی که کوچکترین فرد آنها می‌دهد برای همه‌شان محترم است و آنها در مقابل بیگانگان به هم پیوسته و دارای قدرت متشکّل و فشرده‌اند.»


یکی از دشمنان رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جبهه جنگ از آن حضرت امان خواست و آن بزرگوار به او امان داد. توضیح اینکه مسلمانان در جنگ خیبر برای تصرّف آخرین دژی که انبار کالا و اموال یهودیان بود و به همین جهت از آن محافظت بیشتری می‌شد و دشمن مقاومت می‌کرد، به زحمت افتادند تا اینکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور داد قلعه را محاصره کنند. یکی از یهودیان خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: اگر بدانم جان و مال و فرزندانم در امان هستند راه تسخیر این سنگر را به شما نشان می‌دهم. حضرت فرمود: تو در امان هستی. گفت دستور دهید اینجا را حفر کنند تا به راهی که آب آشامیدنی مردم از آن تامین می‌شود دست یابید؛ آنگاه آب را به روی مردم ببندید تا وادار به تسلیم شوند. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: تو در امان هستی اما من چنین کاری نمی‌کنم تا اینکه خداوند ما را از راه دیگری بر دشمن پیروز کند.
به هر حال، پای‌بند بودن به تعهّدات (با دوست و دشمن) از مهمترین پایه‌های نظام اجتماعی بشر است که باید انسان به وعده خود وفا کند و وفای به عهد تا آن حد از نظر اسلام اهمیت دارد که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«اقربکم منی غدا فی الموقف اصدقکم للحدیث وآداکم للامانة و اوفاکم بالعهد؛ نزدیکترین افراد روز قیامت نسبت به من کسانی هستند که در سخن راستگوتر، در ادای امانت کوشاتر و در عهد و پیمان از یکدیگر با وفاتر باشند.»


به خاطر اهمیت فوق‌العاده‌ای که وفای به عهد دارد در تعلیمات اسلامی آمده است هر کس بخواهد به دیگری وعده‌ای بدهد باید در موقع دادن تعهّد، قدرت خود را ارزیابی کند که آیا می‌تواند به وعده‌ای که می‌دهد وفا کند یا نه و در صورتی که توانایی ندارد وعده ندهد.
امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) فرمود:
«لا تعد بما تعجز عن الوفاء؛ چیزی را که از وفا کردن به آن عاجزی وعده مکن.»
و فرمود:
«لا تعدن عدة لا تثق من نفسک بانجازها؛ چیزی را که یقین به وفای آن نداری وعده مده.»


امام‌ خمینی در بیان معنای عهد و ارتباط آن با عقد بر این باور است که عهد به ‌معنای قراردادن در ذمه و به عهده‌ کسی که کاری انجام می‌دهد، می‌باشد که این عهد حقیقتی است در معاهده‌های اعتباری بین اشخاص و عقد استعاره و مجاز است که بین آنها به حسب مصداق عموم و خصوص من وجه است. برخی اهل معرفت در ذیل آیه (یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقُودِ اُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَةُ الْاَنْعامِ) حلیت انعام را متوقف بر وفای به عهد که ولایت باشد می‌داند. امام‌ خمینی نیز با استناد به کلام صاحب تفسیر بیان السعاده در ذیل این آیه حلیت بهیمه را متوقف وفای عهد ولایت می‌داند و معتقد است امامت دارای جنبه باطنی است که از آن به ولایت تعبیر می‌شود، صاحب این مقام باطنی، انسان کامل و حجت خداوند بر زمین است و دارای خلافت کلی الهی است که به ‌سبب آن ‌همه موجودات عالم در برابر او خاضع‌اند. این مقام، مقام کشف و بسط حقایق است از این‌ رو ولی امر مالک جمیع ممالک وجود و مدارج غیب و شهود می‌باشد و هیچ تصرفی بی اذن او جایز نیست زیرا جمیع اراضی از آنِ معصوم است و غیر اهل ولایت غاصب‌اند.
ناگفته نماند امام‌ خمینی در آثار فقهی خود این قول که گفته شد مراد از «العقود» در آیه مذکور، ولایت است را نمی‌پذیرد و معتقد است آیه شریفه عمومیت دارد و نباید آن را منحصر در این معنا دانست. این نگاه امام به آیه بنابر ظاهر آیه و مشرب فقهی ایشان است نه نگاه بطونی و تاویلی از این‌ رو عقد را به ‌معنای ولایت نمی‌داند.
[۲۹] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۲۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۱. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۸.    
۲. معارج/سوره۷۰، آیه۳۲.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۴. مریم/سوره۱۹، آیه۵۴.    
۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۴.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۶۴، حدیث ۲.    
۷. مجلسی، محمدباقر، سفینة البحار، ج۲، ص۶۷۵.
۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۸۴، ص۲۵۲.    
۹. ابشیهی، محمد بن احمد، المستطرف، ج۱، ص۲۰۶.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۶۳، حدیث ۱.    
۱۱. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، صبحی صالح، نامة ۵۳، ص۳۰۱.    
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۶، حدیث ۳.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، چاپ اسلامیه، ج۲، ص۱۶۲، حدیث ۱۵.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۲، ص۹۲.
۱۵. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه صبحی صالح، نامة ۵۳، ص۳۰۰.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۴.    
۱۷. حر عاملی، محمد بن یعقوب، وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج۲۹، ص۷۶.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۲۱، ص۳۰.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۷، ص۱۵۲.    
۲۰. حرانی، ابن شُعبه، تحف العقول، ص۴۶.    
۲۱. آمدی، عبدالواحد، فهرست غرر، ص۷۴۳، شماره ۱۰۱۷۷.    
۲۲. آمدی، عبدالواحد، فهرست غرر، ص۷۵۱، شمارة ۱۰۲۹۷.    
۲۳. خمینی، روح‌الله، کتاب البیع، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۲۴. مائده/سوره۵، آیه۱.    
۲۵. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۱۰۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۶. خمینی، روح‌الله، ولایت فقیه، ص۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۷. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۱۰۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۸. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۵۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۹. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۲۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «وفای به عهد»، تاریخ بازیابی ۹۶/۴/۲۵.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار