هیم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هیْم (به کسر هاء و سکون یاء) و
هُیام (به ضم هاء و فتح یاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای کسی است که از روی
عشق و مانند آن راه برود بیآنکه مقصود خودش را بداند. این کلمه تنها دو بار در
کلام الله مجید آمده است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
هَیماء (به فتح هاء و سکون یاء و فتح میم) به معنای شتر تشنه.
هیْم و
هُیام مصدر و به معنای کسی است که از روی عشق و مانند آن راه برود بیآنکه مقصود خودش را بداند. عبارت
مصباح چنین است: «هَامَ یَهِیمُ: خرج علی وجهه لا یدری این یتوجّه».
اقرب الموارد نیز چنین گفته باضافه «من العشق و غیره». این سخن درباره شاعران و خیالبافان کلیت دارد و این اشخاص نوعا در
مدح و
ذم و ثنا و قدح بیراهه و بی خودانه میروند، به قول آن کس که میگفت: شاعر مانند آدم دیوانه است که با خودش حرف میزند.
می و معشوق خیالی عمده محرّک
شاعر است وقتی میبینی در
عرش اعلی قدم میزند و گاهی در حضیض بیهدفی گام بر میدارد.
این کلمه تنها دو بار در
کلام الله مجید آمده است:
(اَ لَمْ تَرَ اَنَّهُمْ فِی کُلِّ وادٍ یَهِیمُونَ) «آیا نمیبینی در هر وادی ای بیخودانه راه میروند.» در واقع قرآن مجید با لفظ «یَهِیمُونَ» واقعیّت را آفتابی کرده است.
(فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ) (و روى آن از آب سوزان مىنوشيد.)
(فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ) (و همچون شتران مبتلا به
بیماری عطش، از آن مىآشاميد!)
هَیام (به فتح هاء و یاء) بمعنی عطش نیز آمده است، «هَامَ هَیَاماً: عطش» به شخص شدید العطش هیمان و هائم گویند.
هیْم (به کسر هاء و سکون یاء) جمع "اهیم" و مؤنّث آن
هَیماء (به فتح هاء و سکون یاء و فتح میم) است و آن شتر تشنه را گویند که از آب سیر نمیشود البتّه در اثر عروض مرض عطش.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هیم»، ج۷، ص۱۷۳.