• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هلاک (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





هَلاک (به فتح هاء و لام) از واژگان قرآن کریم به معنای ضایع شدن و تباه گشتن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: مَهْلِک‌ (بر وزن مغرب؛ به فتح میم و سکون‌هاء و کسر لام) به معنی هلاکت و تَهْلُکَة (وزن تفعلُه؛ به فتح تاء و سکون‌هاء و ضم لام و فتح کاف) به معنی‌ هلاک.



هَلاک در اصل به معنی ضایع شدن و تباه گشتن است.


طبرسی ذیل‌ (وَ لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی‌ التَّهْلُکَةِ) (و با ترک انفاق، خود را به دست خود، به هلاکت نيفكنيد.) گفته و اضافه کرده: آن بودن چیزی است بطوری که دانسته نیست کجا است. در اقرب الموارد گفته: بکار نمی‌رود مگر در مرگ بد.
[۷] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
از راغب نیز استفاده می‌شود که ذم در آن منظور است.

۲.۱ - مهلک

مَهْلِک‌ (بر وزن مغرب؛ به فتح میم و سکون‌هاء و کسر لام) مصدر میمی است به معنی هلاکت است.
(وَ جَعَلْنا لِمَهْلِکِهِمْ‌ مَوْعِداً) «برای هلاکت آنان و عده‌ای قرار دادیم.» (ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ‌ اَهْلِهِ‌) «سپس به ولی و جانشین او می‌گوئیم: ما شاهد مرگ خانواده او نبودیم و از مرگ آنها بی‌خبریم.»

۲.۲ - تهلکه

تَهْلُکَة (وزن تفعلُه؛ به فتح تاء و سکون‌هاء و ضم لام و فتح کاف) به قولی مصدر است بمعنی‌ هلاک و به قولی هر چیزی است که عاقبتش هلاکت باشد. در کلام عرب مصدری بر وزن تفعله (مضموم اللام) نیست مگر این مصدر. در صحاح نقل کرده تهلکه از نوادر مصدرها و بر غیر قیاس است.
(وَ اَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی‌ التَّهْلُکَةِ وَ اَحْسِنُوا اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ‌) «در راه خدا مال خرج کنید و خودتان را به هلاکت نیاندازید و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.» ظاهر آیه آنست که عدم انفاق در راه خدا القاء نفس در تهلکه است ولی قطع نظر از آن جمله‌ (لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی‌ التَّهْلُکَةِ) (و با ترك انفاق، خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد.) یک قاعده کلّی است.

۲.۳ - موارد استعمال

اینک موارد استعمال این کلمه در کلام الله مجید:

۲.۳.۱ - مرگ عادی‌

از جمله موارد این کلمه در قرآن مجید مرگ معمولی است چنانکه درباره یوسف (علیه‌السّلام) آمده: (وَ لَقَدْ جاءَکُمْ یُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَیِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِی شَکٍّ مِمَّا جاءَکُمْ بِهِ حَتَّی اِذا هَلَکَ‌ قُلْتُمْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا)(پيش از اين يوسف با دلايل روشن به سراغ شما آمد، ولى شما پيوسته در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد؛ تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد!)
ایضا آیه‌ (اِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ‌ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ اُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَکَ‌) (اگر مردى از دنيا برود، كه فرزندى نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از آن اوست.)
و نیز (وَ ما یُهْلِکُنا اِلَّا الدَّهْرُ) (و جز طبيعت روزگار -طبيعت‌- ما را هلاک نمى‌كند.)
و همچنین‌ (اِنْ اَرادَ اَنْ‌ یُهْلِکَ‌ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ‌) (اگر خدا بخواهد مسیح بن مریم را هلاك كند.) در همه این آیات هلاک به معنای مرگ معمولی است.
در المنار ذیل‌ (اِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ‌...) (اگر مردى از دنيا برود، ...) گوید لفظ هلاک از چند قرن باین طرف بکار نمی‌رود مگر در مقام تحقیر و قرآن آن را در این آیه و در آیه دیگر که درباره یوسف (علیه‌السّلام) آمده‌ (حَتَّی اِذا هَلَکَ...) (تا زمانى كه از دنيا رفت، ...) در مرگ مطلق بکار برده است.
نگارنده گوید علی هذا هلاک در زمان نزول قرآن به مرگ مطلق و غیر آن اطلاق می‌شده و اعتبار ذمّ و تحقیر در آن از مستحدثات می‌باشد و شاید از این جهت است که طبرسی و غیره درباره آن چیزی نگفته و در آیات فوق مرگ مطلق معنی کرده‌اند. راغب که قید ذمّ را لازم دانسته علت استعمال آن را در مرگ‌ مطلق به کتاب دیگری حواله داده که اطلاعی از آن نداریم.
در سیره ابن هشام که در اواخر قرن دوم هجری نوشته شده این عبارات هست: «هَلَکَ‌ عبدالله ابو رسول الله صلّی اللّه علیه و آله» - «هَلَکَ‌ ابو طالب- هَلَکَتْ‌ خدیجة بنت خویلد» از این معلوم می‌شود که هلاک در آن عصر بمعنی مرگ عادی بوده است.

۲.۳.۲ - تباهی و از بین رفتن‌

در آیاتی نظیر (لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ‌ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ...) (در راه فساد در زمين، كوشش مى‌كنند، و زراعتها و چهارپايان و انسان‌ها را نابود مى‌سازند؛...)
(رِیحٍ فِیها صِرٌّ اَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ‌ فَاَهْلَکَتْهُ‌) (همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده و در جايگاه نامناسب، كشت نموده‌اند)، بوزد و آن را نابود سازد.) مراد تباه شدن و از بین رفتن است که از مصادیق هلاک می‌باشد.

۲.۳.۳ - هلاک به وسیله عقوبت‌

بیشتر موارد استعمال آن در قرآن عزیز همان هلاکت بوسیله عذاب است مثل‌ (وَ اَنَّهُ‌ اَهْلَکَ‌ عاداً الْاُولی‌) (خداوند قوم عاد نخستين را به كيفر اعمالشان هلاك كرد؟)
(وَ کَمْ‌ اَهْلَکْنا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ‌) (چه بسيار اقوامى را كه بعد از نوح، مى‌زيستند طبق همين سنت هلاك كرديم.)
ناگفته نماند فعل هلک در قرآن مجید همواره لازم بکار رفته و متعدی آن از باب افعال استعمال شده است ولی در صحاح و اقرب الموارد است که بنی‌تمیم هلک را متعدی (نیز) بکار می‌برند.
[۴۱] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
و نیز ناگفته نماند: کلمه هلاکت در کلام عرب بکار نرفته ظاهرا آن فقط در افواه معمول شده و ماخذ صحیحی ندارد.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۵۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۴۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۹۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۳۴.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۴۴.    
۹. کهف/سوره۱۸، آیه۵۹.    
۱۰. نمل/سوره۲۷، آیه۴۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۳۴.    
۱۲. جوهری، اسماعیل، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۴، ص۱۶۱۶.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰.    
۱۶. غافر/سوره۴۰، آیه۳۴.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۱.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۱۷۶.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۶.    
۲۰. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۴.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۱.    
۲۲. مائده/سوره۵، آیه۱۷.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۰.    
۲۴. نساء/سوره۴، آیه۱۷۶.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۶.    
۲۶. غافر/سوره۴۰، آیه۳۴.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۱.    
۲۸. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۸۹.    
۲۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۴۴.    
۳۰. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۴۷.    
۳۱. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۴۶.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۰۵.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲.    
۳۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۷.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۵.    
۳۶. نجم/سوره۵۳، آیه۵۰.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۸.    
۳۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۷.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۴۰. جوهری، اسماعیل، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۴، ص۱۶۱۶.    
۴۱. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هلک»، ج۷، ص۱۵۹.    






جعبه ابزار