• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روایات امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



راویان و ناقلان احادیث اعم از شیعه و سنی در آثار خود به صدها روایت از سید و سالار شهیدان (علیه‌السلام) اشاره داشته و آن را در کتب خود به ثبت و ضبط رسانده‌اند. این روایات را که توسط امام (علیه‌السلام) با واسطه و بیواسطه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیهم) و امام حسن (علیه‌السلام) نقل شده و یا به توسط خود حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انشاء گردیده‌اند میتوان در موضوعاتی چون عقاید، تفسیر، احکام، داد و ستد و.... دسته بندی کرد.

فهرست مندرجات

۱ - صد‌ها روایت از امام حسین
۲ - عقاید
       ۲.۱ - امام شناسی
       ۲.۲ - ایمان
       ۲.۳ - قضا و قدر
       ۲.۴ - عرضه اعمال برخدا
       ۲.۵ - تکلیف در حد توان
۳ - تفسیر
       ۳.۱ - تفسیر آیه ۱۹ سوره حج
       ۳.۲ - تفسیر آیه ۴۱سوره حج
       ۳.۳ - تفسیر امام مبین
       ۳.۴ - تفسیر «تراهم رکعا سجدا»
       ۳.۵ - تفسیر «شاهد و مشهود»
۴ - اهل بیت
       ۴.۱ - خلقت اهل بیت
       ۴.۲ - حب و علاقه نسبت به اهل بیت
       ۴.۳ - روایات درباره امام زمان
۵ - عبادات
       ۵.۱ - بهترین عبادت
       ۵.۲ - وضو
       ۵.۳ - چگونگی تشریع اذان
       ۵.۴ - نماز
       ۵.۵ - صله رحم
       ۵.۶ - روزه
       ۵.۷ - طواف و سعی حج
              ۵.۷.۱ - حکم قطع طواف
              ۵.۷.۲ - رمی جمرات
              ۵.۷.۳ - تلبیه
       ۵.۸ - جهاد
       ۵.۹ - دعای حضرت کنار کعبه
              ۵.۹.۱ - دعای در مسجد نبی
              ۵.۹.۲ - نیایش پیامبر اکرم
              ۵.۹.۳ - در زیارت اهل قبور
       ۵.۱۰ - امر به معروف
۶ - داد و ستد
۷ - ازدواج
۸ - تقبیح گناهان
       ۸.۱ - مذمت بدی و پوزش از دیگران
       ۸.۲ - سوگند زیاد
       ۸.۳ - واقعیت غیبت
۹ - اهتمام به حق الناس
۱۰ - حدود
۱۱ - دیگر موارد
۱۲ - عناوین مرتبط
۱۳ - پانویس
۱۴ - منبع


راویان و ناقلان احادیث اعم از شیعه و سنی در آثار خود به صدها روایت از سید و سالار شهیدان (علیه‌السلام) اشاره داشته و آن را در کتب خود به ثبت و ضبط رسانده‌اند. این روایات را که توسط امام (علیه‌السلام) با واسطه و بیواسطه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیهم) و امام حسن (علیه‌السلام) نقل شده و یا به توسط خود حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انشاء گردیده‌اند میتوان در موضوعاتی چون عقاید، تفسیر، احکام، داد و ستد و.... دسته بندی کرد.


بحث از عقاید و امور عقیدتی بخش زیادی از روایات و احادیث نقل شده از سوی امام حسین (علیه‌السلام) را به خود اختصاص داده است. امام (علیه‌السلام) در سخنان و خطبه‌ها و نیز نامه‌های خود کوشیدند حدود و ثغور دین را برای مردم تبیین و حیطه عقاید و اصول آن را برای آنان مشخص نمایند.
روایات زیر نمونهای است از روایاتی که آن حضرت در باب عقاید بیان داشته‌اند:

۲.۱ - امام شناسی

در روایتی نقل شده که «روزی امام حسین (علیه‌السلام) در میان اصحاب به سخن ایستادند و خطاب به آنان فرمودند: ‌ای مردم آگاه باشید که همانا خداوند بندگان خود را نیافرید؛ مگر برای این که به او معرفت پیدا کنند؛ پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هر گاه او را بپرستند با پرستش او، از پرستش و بندگی هر آنچه جز خداست، بی نیاز گردند.
یکی از یاران سؤال کرد: ‌ای فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پدر و مادرم به فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: معرفت و شناخت خداوند به این است که مردم هر زمان، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند(و از او اطاعت کنند).»

۲.۲ - ایمان

امام صادق (علیه‌السلام) از اجداد بزرگوار خود (علیه‌السلام) و آنان از سرور و سالار شهیدان (علیه‌السلام) روایت کردند که ایشان فرمودند: «از امیرمؤمنان (علیه‌السلام) پرسیدند: پایداری ایمان در چیست؟ فرمود: پارسایی؛ پرسیدند: از میان رفتن ایمان در چیست؟ فرمود: طمع ( و آزمندی).»

۲.۳ - قضا و قدر

از امام رضا (علیه‌السلام) روایت شده که حسن بن ابی‌ حسن بصری نامه‌ای به امام حسین (علیه‌السلام) نوشت و از ایشان درباره‌ی معنای قدر سؤال کرد. حضرت (علیه‌السلام) در پاسخ نامه‌ای به او نوشتند و در آن متذکر شدند که:
«آنچه را که درباره معنای قدر به ما اهل بیت (علیه‌السلام) رسیده و آن را برایت شرح میدهم پیروی نما؛ زیرا کسی که به قدر خوب و بد ایمان ندارد کافر است و کسی که گناهان را به خدای عزیز و بزرگ مرتبه نسبت میدهد (و کار او میداند) بهتان بزرگی به خدا بسته است؛ همانا خدای متعال، به زور اطلاعت نشود و با غلبه (دیگری بر او) نافرمانی نگردد و بندگان خود را در طریق هلاکت و تباهی واننهد؛ بلکه اوست مالک هر آنچه را که به آنها مالک گردانیده و قادر است بر هر چه که آنها را به آن توان بخشیده؛ پس اگر سر به طاعت نهند خداوند مانع و سست کنندهی آنها نخواهد بود و اگر سر به معصیت گذارند و خداوند بخواهد بر آنان منت نهد و مانعی میان آنها و معصیت ایجاد کند میتواند و اگر مانع نشد اینگونه نیست که (در این صورت) خدا آنها را با زور و فشار به گناه وادار کرده باشد بلکه پس از آگاهی دادن به آنان و هشدار و اتمام حجت بر آنها از راه بخشیدن اختیار (و قدرت انتخابگری) آنان را بر گناهان توانا ساخته است و در عین حال راه را برای عمل کردن به آنچه ایشان را به آن فرا خوانده و ترک آنچه را که از آن بازشان داشته باز گذاشته است و آنان را برای انجام آنچه بدان فرمان داده و نیز برای اجتناب از آنچه از آن باز داشته و آنان آن را مرتکب میشوند توانمند ساخته است؛ حمد و ثنا، همه از آن خداوندی است که بندگان خود را بر هر آنچه فرمان داده و از هر آنچه بازداشته توان بخشیده است تا بدان وسیله فرمان برند و حجت را بر همه کسانی که راه را بر آنان آشکار نموده تمام ساخته است. پس من بر این باور و اعتقادم (و باز بر آن تاکید کرده میگویم) به خدا سوگند من و یارانم نیز بر آنیم و سپاس شایسته‌ی اوست.»

۲.۴ - عرضه اعمال برخدا

امام رضا (علیه‌السلام) از پدرانش و آنان از امام حسین (علیه‌السلام) نقل کردند که ایشان فرمود: «هیچ صبحی فرا نمیرسد جز اینکه اعمال این امت بر خدای متعال عرضه میشود.»
[۸] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۴، قم، جهان، ۱۳۷۸ش.


۲.۵ - تکلیف در حد توان

در حدیثی از امام حسین (علیه‌السلام) آمده که فرمود: «خداوند تاب و توان از کسی نستاند مگر اینکه بار طاعتی از او بیفکند و نیز توانایی کسی را نگیرد جز اینکه بار تکلیفی از او بر دارد.»
[۱۳] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۷.



آراء تفسیری و نیز روایاتی که از آن حضرت در باب تفسیر قرآن بیان شده است بخشی دیگر از روایات وارده از سوی امام حسین (علیه‌السلام) را به خود اختصاص داده است. روایات زیر بخشی از روایاتی است که از آن حضرت در باب تفسیر قرآن بیان شده است:

۳.۱ - تفسیر آیه ۱۹ سوره حج

نضر بن مالک نقل کرد که به امام حسین (علیه‌السلام) عرض کردم: «ای ابا عبدالله (علیه‌السلام) در توضیح این کلام خدا که فرموده: هذان خصمان اختصموا فی ربهم... ؛ اینان دو گروهاند که دربارهی پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند.
برایم سخن بگو حضرت فرمود: ما و بنیامیه در باره (ایمان و کفر به) خدا با هم در ستیزیم ما باور داریم که خدا راست میگوید آنان میگویند که خدا دروغ میگوید پس ما و آنان در روز قیامت هم، دشمن خواهیم بود.»

۳.۲ - تفسیر آیه ۴۱سوره حج

ابن شهر آشوب در کتابش نقل کرده که «از امام حسین (علیه‌السلام) درباره این آیه شریفه که: الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة... ؛ همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا میدارند... سئوال شد حضرت (علیه‌السلام) فرمودند: این آیه شریفه در شان ما اهل بیت نبوت (علیه‌السلام) است.»
[۱۷] قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج۹، ص۱۱۰، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.


۳.۳ - تفسیر امام مبین

امام باقر (علیه‌السلام) از پدر بزرگوارشان امام سجاد (علیه‌السلام) و ایشان از اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند که: «وقتی که این آیه شریفه: «... و کل شیء احصینه فی امام مبین؛... و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم.» بر پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد ابوبکر و عمر از جای برخاستند و گفتند: ‌ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آیا «امام مبین» تورات است؟ فرمود: نه؛ عرض کردند: انجیل است؟ فرمود: نه؛ سؤال کردند: قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) وارد شد پس پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (به علی (علیه‌السلام) اشاره نموده) فرمودند: امام مبین، این مرد است؛ به درستی که او همان امامی است که خدای تبارک و تعالی علم هر چیزی را در آن به شماره آورده است.
[۲۰] قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج۱۱، ص۶۱.
[۲۱] قندوزی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی جمال اشرف حسینی، ج۱، ص۲۲۹، دار الاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.


۳.۴ - تفسیر «تراهم رکعا سجدا»

در روایتی دیگر آمده «که از امام حسین (علیه‌السلام) درباره تفسیر آیه شریفهی: «... تراهم رکعا سجدا... ؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی.» سئوال شد ایشان فرمود: «این آیه شریفه در شان علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) نازل شده است.»

۳.۵ - تفسیر «شاهد و مشهود»

همچنین در روایت دیگری آمده است که «شخصی از امام حسین (علیه‌السلام) در مورد تفسیر آیه شریفه «و شاهد و مشهود؛ و سوگند به شاهد و مشهود.» پرسش نمود ایشان فرمودئد: «منظور از «شاهد» جدم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و مراد از «مشهود» روز قیامت است؛ سپس(در تایید تفسیر «شاهد» ) این آیه را خواند: انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا؛‌ای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده. و (در تایید تفسیر «مشهود» این آیه شریفه را) تلاوت فرمود: ... ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود؛... همان روزی هست که مردم در آن جمع میشوند و روزی که همه آن را مشاهده میکنند.»
[۲۸] طبرانی، سليمان بن أحمد، المعجم الاوسط، ج۹، ص۱۸۲، دارالحرمین، ۱۴۱۵.
[۲۹] هیثمی، علي بن ابي بکر، مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۳۵-۱۳۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸.



امام حسین (علیه‌السلام) در بخش عظیمی از روایات خود به ذکر مناقب ائمه معصومین (علیه‌السلام) و بیان تعداد آنان پرداخته و اهمیت و لزوم محبت و علاقه نسبت به آنان را یادآور شده اند. در این دسته از روایات، بیان احادیث درباره امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و علائم ظهور آن حضرت جایگاه ویژه و مهمی را به خود اختصاص داده است. و اما نمونه‌هایی از این روایات:

۴.۱ - خلقت اهل بیت

شیخ صدوق با سلسله سندهایش از حبیب بن مظاهر اسدی روایت کرده که میگفت: «به امام حسین (علیه‌السلام) عرض کردم: (یابن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ) پیش از آنکه خداوند آدم (علیه‌السلام) را بیافریند شما (اهل بیت نبوت (علیه‌السلام) ) کجا بودید؟ حضرت (علیه‌السلام) فرمود: «ما اشباح نور بودیم که پیرامون عرش خدای سبحان طواف می‌کردیم و به فرشتگان «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و «الحمدالله» می‌آموختیم».

۴.۲ - حب و علاقه نسبت به اهل بیت

ابوسعید دینار نقل کرده که «از امام حسین (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: «هر کس ما (اهل بیت) را دوست بدارد، خدای سبحان به واسطه محبت ما به او منفعت میرساند اگر چه اسیری در (دیار دور دست) دیلم باشد؛ به درستی که محبت ما گناهان را از پی هم فرو می‌ریزد، همان گونه که (وزش) باد برگهای (خزان شده) را از پی هم فرو میریزد.»
از بشر بن غالب اسدی نیز حدیثی نقل شده که در آن آمده: «روزی امام حسین (علیه‌السلام) خطاب به من فرمود: «ای بشر هر کس ما (اهل بیت نبوت (علیه‌السلام) ) را دوست بدارد و این محبت او جز برای خدا نباشد ما و او (در روز قیامت) همچون این دو (دو انگشت سبابه خود را به یک اندازه نمود) خواهیم بود و هر کس ما را دوست بدارد و این محبت او جز برای دنیا (و رسیدن به اهداف دنیوی) نباشد آنگاه که بر پا دارنده عدل (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) قیام نماید عدالت او هر نیکوکار و تبهکاری را فرا میگیرد.»
همچنین در روایتی دیگر از اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) آمده است: «هر کس به طرف ما اهل بیت (علیه‌السلام) بیاید از یکی از این چهار خصلت بی بهره نمی‌ماند: (اگر از خردمندان و اندیشمندان باشد) به نشانهای استوار از توحید و معرفة الله رهنمون می‌گردد و(اگر از فقها و حقوقدانان باشد) حکمی درست و مطابق با عدالت به دست خواهد آورد و (اگر خواهان مشورت و تدبیر است) برادری (کاردان و باتجربه و) پرسود نصیبش میشود و (اگر خواهان هیچ یک از این موارد نیست) با عالمی از علماء مجالست کرده و از ثواب همنشینی با علماء بهره‌مند میشود.»

۴.۳ - روایات درباره امام زمان

در برخی از منابع آمده است که امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند: «برای صاحب این امر (یعنی حضرت مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) دو گونه غیبت است؛ یکی آن قدر به درازا میکشد که برخی گویند: او، مرده است و بعضی گویند: او کشته شده گروه سومی گویند: او رفته است؛ هیچ کس از دوست و دشمن بر جای او آگاه نمی‌شود؛ مگر آن دوستدار (سر کاملی) که حضرت (علیه‌السلام) سرپرستی او را عهده‌دار گشته است.»
[۳۸] مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم میانجی، ج۲۹، ص۵۸۹، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، بی تا.

در روایتی دیگر، از عبدالله بن عمر نقل شده که می‌گفت: «از حسین بن علی (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند خدای سبحان آن روز را (بلند و) دراز میکند تا مردی از فرزندان من ظهور کند؛ پس زمین را پر از عدل و داد می‌سازد همانگونه که پر از ظلم و جور گشته است؛ من این سخن را اینگونه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم».
از دختر نفیل نیز نقل شده که میگفت: «از حسین بن علی (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: بدان امر (فرجی) که انتظارش را می‌کشید رخ نخواهد داد مگر اینکه در اثر آشفتگی و نابسامانی دستهای از شما از دسته دیگر برائت جوید و برخی از شما بر چهره برخی دیگر آب دهان بیفکند و گروهی از شما به کفر گروهی دیگر شهادت دهد و بعضی از شما بعض دیگر را لعن فرستد.
عمیره گوید: عرض کردم: (پس) در آن زمان هیچ خیری نیست؟ حضرت (علیه‌السلام) فرمود: همه خیرها در آن زمان جمع است؛ قائم ما (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) (قائم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)) قیام میکند و همه آن بدیها را برطرف میسازد.»
[۴۲] مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، السید ابراهیم المیانجی، ج۲۹، ص۳۵۸.



سخن در باب عبادات و احکام مربوط به آن، بخش اعظم روایات امام حسین (علیه‌السلام) را به خود اختصاص داده است که در ذیل به مواردی از این روایات اشاره میشود:

۵.۱ - بهترین عبادت

در روایتی از امام حسین (علیه‌السلام) آمده که فرمود: «جمعی خدا را از شوق بهشت می‌پرستند، این عبادت (عبادت) سوداگران است و گروهی خدا را از بیم دوزخ می‌پرستند، این عبادت (عبادت) بردگان است و عدهای هم خدا را از روی شکر (و قدرشناسی و شوق) میپرستند، این عبادت (عبادت) آزادگان و بهترین عبادت است.»

۵.۲ - وضو

از امام حسین (علیه‌السلام) روایت شده که: «پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هرگاه وضو میگرفت مقداری از آب وضو را بر پیشانی باقی میگذاشت تا (هنگام نماز) بر محل سجده جریان یابد.»
[۴۴] زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۱، بیروت، دار مکتبة الحیاة.
[۴۵] متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، ج۷، ص۳۷، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.


۵.۳ - چگونگی تشریع اذان

امام سجاد (علیه‌السلام) از پدر بزرگوارشان (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند که ایشان فرمودند: «از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) پرسیدند: اینکه مردم درباره تشریع اذان میگویند که علت آن خوابی بود که عبدالله بن زید دید و آن را برای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرد پس حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمان داد که (از آن پس) اذان بگویند، آیا درست است؟
امام حسین (علیه‌السلام) در حالی که (از این حرف) برافروخته (و ناراحت) شده بود، فرمود: « وحی بر پیامبر شما نازل می‌شود و شما می‌پندارید که او اذان را از عبدالله بن زید گرفته است؟ در حالی که اذان سیمای دین شماست» سپس فرمود: از پدرم علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) شنیدم که میفرمود: خداوند فرشته‌ای را به زمین فرستاد تا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به معراج برد، سپس امام (علیه‌السلام) به تشریح داستان معراج پرداخت تا اینکه فرمود: پس خداوند فرشتهای را که پیش از آن وقت دیده نشده بود و پس از آن نیز دیده نشد برانگیخت پس اذان را دو به دو و اقامه را دو به دو ادا کرد. امام حسین (علیه‌السلام) چگونگی اذان را بیان نمود و سپس فرمود: جبرئیل (علیه‌السلام) به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عرض کرد: ‌ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای نماز این گونه اذان بگو.»
[۴۷] بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۶۲۳، قم، المهر، ۱۴۱۴.


۵.۴ - نماز

امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: کسی که امام حسین (علیه‌السلام) را در حال نماز دیده است برای من نقل نمود که: «ایشان در یک جامه نماز می‌گزارد و امام حسین (علیه‌السلام) برای او نقل نموده که: پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دیده است که در یک لباس نماز میخواند.»

۵.۵ - صله رحم

حسن بن جهم از امام رضا (علیه‌السلام) روایت کرده که از آن حضرت (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: «امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: هر که دوست دارد اجل او به تاخیر بیفتد و عمری دراز یابد و روزیش فزونی گیرد باید صله رحم انجام دهد.»
[۵۰] امام رضا علیه‌السلام، صحیفة الرضا علیه‌السلام، ص۹۰.
[۵۱] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۴.


۵.۶ - روزه

در روایتی آمده «از امام حسین (علیه‌السلام) سؤال شد: چرا خدای سبحان روزه را بر بندگان خود واجب فرمود؟ فرمود: تا ثروتمندان درد گرسنگی را بچشند پس اضافه دارایی خویش را بر درماندگان صرف کنند.»
[۵۲] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۶۸.

در روایتی دیگر از امام حسین (علیه‌السلام) نیز چنین آمده است: «هرگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزه‌دار بود افطار خود را با خرما شروع میکرد.»
[۵۵] بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۲۳، ص۳۷۳.


۵.۷ - طواف و سعی حج

از شخصی به نام طرماح نقل شده که «از حسین بن علی (علیه‌السلام) شنیدم که میفرمود: در طواف خانه خدا همراه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودیم که باران بر ما بارید رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رو به ما کرد و فرمود: عمل‌های خود را از سر گیرید؛ زیرا گناهان گذشته ما بخشوده شد.»
[۵۷] متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، ج۵، ص۱۷۱.

از شخصی به نام عبدالرحمن بن اصبهانی نیز روایت شده که می‌گفت: «حسین بن علی (علیه‌السلام) حج و عمره را با هم به جا آورد؛ برای عمره خود طواف خانه خدا و سعی بین صفا و مروه را انجام داد؛ سپس ساعتی در حجر اسماعیل نشست آنگاه برخاست و برای حج خود هفت دور طواف و هفت دور سعی میان صفا و مروه انجام داد سپس فرمود: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اینگونه عمل میکرد.»
[۵۹] مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم المیانجی، ج۳۳، ص۶۱۸.


۵.۷.۱ - حکم قطع طواف

برخی از منابع از حبیب بن مظاهر نقل کرده‌اند که: «طواف واجب خود را شروع کردم یک دور از آن را انجام داده بودم که ناگاه کسی به بینی‌ام خورد و خون از آن جاری شد؛ من از طواف خارج شدم و بینی‌ام را آب کشیدم سپس برگشتم و طواف را از سرگرفتم. جریان را برای امام حسین (علیه‌السلام) نقل نمودم فرمود: اشتباه کردی (که آن را از سر گرفتهای) بهتر بود بعد از بازگشت طوافت را ادامه می‌دادی سپس ادامه داده فرمود: (در عین حال) چیزی از کفاره و.... ) بر تو واجب نیست.»
[۶۰] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۹۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳.
[۶۲] بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۳۲۴.


۵.۷.۲ - رمی جمرات

نقل شده که ابن عباس از امام حسین (علیه‌السلام) پرسید: ‌ای اباعبدالله (علیه‌السلام) ( فلسفه و) مقصود از سنگریزه‌هایی که به جمرات افکنده میشوند چیست؟ زیرا ما ( مسلمانان ) دیر زمانی است که پیوسته آنها را به جمرات می‌افکنیم. امام (علیه‌السلام) فرمود: «هیچ جمره‌ای نیست، مگر آنکه در زیر آن فرشته‌ای و شیطانی نهفته است؛ پس هرگاه مؤمنی رمی کند فرشته آن را میگیرد و به آسمان بالا میبرد و هرگاه کافری رمی کند شیطان به او میگوید: به نشیمنگاه خود افکندی.»
[۶۳] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۵۴.
[۶۵] بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۲.


۵.۷.۳ - تلبیه

از عکرمه روایت شده که میگفت: «در خدمت امام حسین (علیه‌السلام) از مشعرالحرام رهسپار(سرزمین منی) شدیم از حضرت (علیه‌السلام) میشنیدم که پیوسته تلبیه می‌فرمود تا (اینکه در سرزمین منی) رمی جمره عقبه نمود؛ در این باره از ایشان پرسیدم فرمود: به همراه پدرم (علی بن ابیطالب علیه السلام) از مشعرالحرام رهسپار گشتیم پیوسته از او شنیدم که تلبیه می‌فرمود تا (در سرزمین منی) رمی جمره عقبه نمود؛ من نیز در این باره از ایشان پرسیدم فرمود: من همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (از مشعرالحرام) رهسپار گشتیم پس پیوسته می‌شنیدم که تلبیه میفرمود تا اینکه (در سرزمین منی) رمی جمره عقبه نمود.»
[۶۶] کوفی، ابن ابی شیبه، المصنف، تحقیق سعید اللحام، ج۴، ص۳۴۱، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹.
[۶۷] هیثمی، مجمع الزوائد، علي بن ابي بکر، ج۳، ص۲۲۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸.


۵.۸ - جهاد

در روایتی آمده که «از امام حسین (علیه‌السلام) سؤال شد: آیا جهاد مستحب است یا واجب؟ فرمود: جهاد بر چهار گونه است: دو گونه آن واجب است و سومی مستحبی است که جز با واجب بر پا نمیشود و چهارمی مستحب است.
اما یکی از آن دو جهاد واجب، جهاد شخص است با نفس اماره خود، تا آن را از معصیت‌های خداوند باز دارد و این بزرگترین جهادهاست؛ و مجاهده با آن کفاری که هم مرز شما (اهل اسلام) هستند (چه به صورت دفاعی و یا در صورت فراهم بودن شرایط به صورت ابتدائی
دومین جهاد واجب است و اما آن جهاد مستحبی که جز با واجب به پا نمیشود مجاهده با دشمنان می‌باشد که بر همه امت واجب است؛ اگر همگی آن را ترک کنند عذاب به آنها میرسد و این عذاب عمومی همه را(از خوب و بد) فرا میگیرد(بنابراین نباید ترک شود) و گرنه این جهاد بر امام (بی امت) مستحب خواهد بود (نه واجب) و حد این نوع جهاد آن است که امام (علیه‌السلام) همراه امت خود به سراغ دشمنان برود و با آنان جهاد کند. و اما آن جهادی که بر همه مستحب است، تلاشی است که کسی برای به پاداشتن روشی عادلانه و نیکو و به پاداشتن سنتی حسنه در جامعه و یا رشد و باروری و احیاء آن انجام دهد؛ پس کار و تلاش در این راه از بهترین اعمال است زیرا آن، احیای سنت نبوی است.» رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هر که سنت حسنه‌ای را پدید آورد هم خود به پاداش آن می‌رسد و هم از پاداش تمام کسانی را که تا روز قیامت به آن عمل می‌کنند بی‌آنکه از پاداش‌های آنان چیزی کاسته شود بهره‌مند می‌شود.»

۵.۹ - دعای حضرت کنار کعبه

در برخی از منابع نقل شده که امام حسین (علیه‌السلام) در رکن حجر الاسود دامن کعبه را گرفته بود و با خداوند به مناجات برخاسته عرض میکرد: «ای معبود من به حق من که نعمتم بخشیدی و سپاسگزارم نیافتی و مبتلایم نمودی و شکیبایم ندیدی پس تو‌ ای مهربان نه با ناسپاسی من نعمت خود را گرفتی و نه با ناشکیبایی‌ام سختی و بلای خود را پیوسته داشتی؛ آری‌ای محبوب دل من؛ از کریم جز بزرگواری و کرم بر نیاید.»
[۶۹] حلی، رضی الدین، العدد القویه، ص۳۵، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸.
[۷۰] مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم المیانجی، ج۱۱، ص۵۹۵.


۵.۹.۱ - دعای در مسجد نبی

از فردی به نام شریح نقل شده که میگفت «در مدینه وارد مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شدم پس حسین بن علی (علیه‌السلام) را در سجده دیدم که گونه خود را به خاک گذاشته میگفت: «سرور من؛ آقای من؛ آیا اعضای مرا برای گرزهای آهنین دوزخ آفریده‌ای؟ آیا احشاء مرا برای نوشیدن مایع گداخته دوزخ آفریده‌ای؟ معبودا اگر مرا به گناهانم مؤاخذه فرمایی تو را به بزرگواریت بازخواست خواهم نمود و اگر مرا به همراه گنهکاران محبوس داری از محبتی که به تو دارم آنان را آگاه خواهم ساخت؛ سرور من فرمانبرداری بندگان تو را سودی نبخشد و نافرمانی من تو را زیانی نرساند؛ پس آن را که به تو سودی نرساند به من عطا فرما و آن را که به تو زیانی نزند بر من ببخشای به راستی که تو رحم کننده‌ترین رحم کنندگانی.»
[۷۱] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، ج۱، ص۱۵۲، قم، مکتبة المفید، بی تا.
[۷۲] قیومی، جواد، صحیفة الحسین علیه‌السلام، ص۶۴، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۷۳] مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم المیانجی، ج۱۱، ص۴۲۴.


۵.۹.۲ - نیایش پیامبر اکرم

امام سجاد (علیه‌السلام) حدیثی از امام حسین (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند که فرمود: «در هنگام تضرع به درگاه خداوند عادت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر این بود که دو دست مبارک خود را به همانگونه که بینوای درمانده با دلی شکسته و خضوع (تمام) طعام میطلبد بالا میبرد و دعا می‌فرمود.»
[۷۴] دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، اعلامالدین، ص۲۱۳، آل البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۰۸.
[۷۶] ابی‌فراس، ورام، مجموعه ورام، ج۲، ص۷۴، قم، مکتبة الفقیه، بی تا.


۵.۹.۳ - در زیارت اهل قبور

از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: «هر کس به قبرستان وارد شود و بگوید: خدایا، ‌ای پروردگار این ارواح فانی شده و اجساد تباه گشته و استخوان‌های پوسیدهای که با ایمان به تو از دنیا رفته‌اند، اکنون از جانب خود نسیم و بوی خوش راحتی و از جانب من تحیت و سلام بر آنان فرود آور. خداوند به شمار همه خلایق از آدم تا قیام قیامت حسنات برای او بنویسید.»

۵.۱۰ - امر به معروف

شیخ طوسی با سند خود نقل کرده که امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: «برای چشم با ایمان حلال نیست که ببیند خدا معصیت میشود و او دگر سو را بنگرد مگر اینکه گناه را دگرگون سازد و از بین ببرد»


در روایتی از امام حسین (علیه‌السلام) آمده: «دو نفر با هم اختلاف پیدا کردند یکی از آنان به دیگری شتری فروخته بود و با او شرط کرده بود(که در زمان نحر شتر) سر و پوست این حیوان از آن او (فروشنده) باشد. اما زمانی که شتر نحر شد آنها با هم (بر سر پوست شتر و سر آن) اختلاف پیدا کردند. پس جهت حل و فصل خصومت خدمت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) رسیدند؛(پس از اقامه دعوا نزد حضرت علیه السلام) ایشان حکم کردند که به مقدار سر و پوست شتر، فروشنده با خریدار شریک است.»
[۸۱] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۳.



نقل شده «روزی جمعی از دوستان سیدالشهداء وارد منزل آن حضرت (علیه‌السلام) شدند آنان در منزل امام (علیه‌السلام) فرشها و پرده‌های نو مشاهده کردند پس گفتند: در منزل شما چیزهایی میبینیم که در خانه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبود امام (علیه‌السلام) فرمود: ما با زنانی ازدواج کردیم که عادت ما آن است که مهریه زنان را پس از ازدواج به آنها بپردازیم و چون همسران ما امکانات مالی پیدا می‌کنند برای خود لوازم خانه میخرند اینها به ما تعلق ندارد.»


در مورد تقبیح گناهان چند روایت از ایشان ذکر شده است.

۸.۱ - مذمت بدی و پوزش از دیگران

در روایتی از امام حسین (علیه‌السلام) آمده: «کاری مکن که از آن پوزش بخواهی زیرا مؤمن نه بد میکند و نه عذر میطلبد و منافق هر روز بد میکند و عذر میخواهد.»

۸.۲ - سوگند زیاد

از امام حسین (علیه‌السلام) روایت شده که فرمود: «از سوگند بسیار بپرهیزید زیرا قسم آدمی از چهار خصلت سرچشمه میگیرد: یا به سبب خواری‌ای است که در خود می‌یابد و این احساس ذلت او را بر تصدیق مردم (به وسیله قسم) برمی‌انگیزد و یا از ناتوانی در منطق است که سوگندها را پر کننده خلاها و پیوندساز سخنان بیربط خود میکند و یا به جهت بدبینیای است که از مردم نسبت به خود سراغ دارد و میداند که سخنش را جز با سوگند نمی‌پذیرند و یا از آن‌روست که زبان خود را بی‌اندیشه به کار میگیرد.»
[۸۸] ابی‌فراس، ورام ، مجموعه ورام، ج۲، ص۱۱۰.


۸.۳ - واقعیت غیبت

نقل شده «شخصی نزد امام حسین (علیه‌السلام) از کسی غیبت کرد؛ امام (علیه‌السلام) فرمود: ‌ای فلانی دست از غیبت بردار؛ زیرا غیبت، نان خورش سگهای دوزخ است.»
[۹۰] امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن الامین، ج۱، ص۶۲۰، بیروت، دار التعارف، بی تا.



نقل شده که «امام حسین (علیه‌السلام) پیش از یکی از سفرهایش به منادی فرمان داد تا ندا دهد: کسی که بدهکاری دارد در این سفر با ما همراه نشود. مردی گفت: زن من تعهد نموده که بدهی‌ام را بپردازد؛ حضرت (علیه‌السلام) فرمود: ضمانت زن که دستش بسته است (کاری از او بر نمی‌آید) چه ارزشی دارد؟»
[۹۱] طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، ج۳، ص۱۲۳، بیجا، دار احیاء التراث العربی، بی تا
[۹۲] هیثمی، علي بن ابي بکر، مجمع الزوائد، ج۴، ص۱۳۰.



امام صادق (علیه‌السلام) به واسطه اجداد بزرگوار خود (علیه‌السلام) از امام حسین (علیه‌السلام) روایت فرمودند که: «همانا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با سوگند و یک شاهد عادل قضاوت فرمود و علی (علیه‌السلام) (نیز) در عراق بر همین مبنا قضاوت میکرد.»
[۹۳] شیخ صدوق، الامالی، ص۳۶۳.



نقل شده که از «امام حسین (علیه‌السلام) پرسیدند: ادب چیست؟ فرمود: «این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی مگر آنکه او را برتر از خود ببینی.»
[۹۴] گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام، فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه‌السلام، ص۸۲۴، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۸۳.

امام رضا (علیه‌السلام) به واسطه اجداد بزرگوار خود (علیه‌السلام) از امام حسین (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند که ایشان فرمود: «هرگاه دندان‌ها را خلال میکردیم امیرمؤمنان (علیه‌السلام) به ما دستور میداد تا آب نیاشامیم مگر آنکه دهان خود را سه بار شسته باشیم.»
[۹۵] امام رضا علیه‌السلام، صحیفة الرضا علیه‌السلام، ص۸۹.

امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: «شکرگزاری تو برای نعمت پیشین، نعمت تازه را سبب میشود.»
از اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: « سلام هفتاد حسنه دارد شصت و نه حسنه از آن سلام کننده و یکی از آن جواب دهنده سلام.»
امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: «کسی که لباس شهرت بپوشد خداوند در روز قیامت از او روی برمی‌گرداند.»
[۱۰۱] متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، ج۱۵، ص۳۱۷.
(برای اطلاع بیشتر از احادیث و روایات امام حسین (علیه‌السلام) رجوع شود به کتابهایی چون: فرهنگ سخنان امام حسین (علیه‌السلام)، نوشته محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (علیه‌السلام) و فرهنگ جامع سخنان امام حسین (علیه‌السلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (علیه‌السلام)، قم، معروف و...)


امام حسین در قران؛ استناد به قرآن در سیره امام حسین؛ اصحاب امام حسین


۱. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۹، قم، مکتبة الداوری، بی تا.    
۲. کراجکی، ابوالفتح، کنز الفوائد، ج۱، ص۱۵۱.    
۳. حلوانی، حسین بن نصر، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص۸۰، قم، مدرسه الامام المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، چاپ اول، ۱۴۰۸.    
۴. شیخ صدوق، الامالی، ص۲۸۹-۲۹۰، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۰۵.    
۶. امام رضا علیه‌السلام، فقه الرضا علیه‌السلام، ص۴۰۸-۴۰۹.    
۷. مجلسی، محمد باقر، ج۵، ص۱۲۳-۱۲۴.    
۸. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۴، قم، جهان، ۱۳۷۸ش.
۹. امام رضا علیه‌السلام، صحیفة الرضا علیه‌السلام، ص۸۱، مشهد، کنگره جهانی امام رضا علیه‌السلام، ۱۴۰۶.    
۱۰. راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۳۴، قم، مدرسه امام مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، ۱۴۰۷.    
۱۱. زید بن علی، مسند زید بن علی، ج ۱، ص ۵۰۱، بیروت، دار مکتبة الحیاة، بی تا.    
۱۲. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۶، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴.    
۱۳. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۷.
۱۴. حج/سوره۲۲، آیه۱۹.    
۱۵. حج/سوره۲۲، آیه۴۱.    
۱۶. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۰۷، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.    
۱۷. قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج۹، ص۱۱۰، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
۱۸. یاسین/سوره۳۶، آیه۱۲.    
۱۹. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۹۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش.    
۲۰. قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج۱۱، ص۶۱.
۲۱. قندوزی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی جمال اشرف حسینی، ج۱، ص۲۲۹، دار الاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
۲۲. فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۲۳. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۹۸.    
۲۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۰۳.    
۲۵. بروج/سوره۸۵، آیه۳.    
۲۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۵.    
۲۷. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۳.    
۲۸. طبرانی، سليمان بن أحمد، المعجم الاوسط، ج۹، ص۱۸۲، دارالحرمین، ۱۴۱۵.
۲۹. هیثمی، علي بن ابي بکر، مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۳۵-۱۳۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸.
۳۰. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۲۳.    
۳۱. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۷، ص۳۱۱.    
۳۲. مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، تحقیق السید محمد الحسینی الجلالی، ج۱، ص۱۶۳، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۴.    
۳۳. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج۱، ص۶۱، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق.    
۳۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۰.    
۳۵. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۲۴۲.    
۳۶. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۵.    
۳۷. بحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه‌السلام، تحقیق مدرسه الامام المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، ص۶۱.    
۳۸. مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم میانجی، ج۲۹، ص۵۸۹، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، بی تا.
۳۹. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۱۸، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵.    
۴۰. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۳.    
۴۱. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۰۶، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۹۷.    
۴۲. مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، السید ابراهیم المیانجی، ج۲۹، ص۳۵۸.
۴۳. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۶.    
۴۴. زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۱، بیروت، دار مکتبة الحیاة.
۴۵. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، ج۷، ص۳۷، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.
۴۶. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۴۲، مصر، دار المعارف، ۱۳۸۵ق.    
۴۷. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۶۲۳، قم، المهر، ۱۴۱۴.
۴۸. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۷۵.    
۴۹. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۱۳، قم، آل البیت علیه‌السلام، ۱۴۰۸.    
۵۰. امام رضا علیه‌السلام، صحیفة الرضا علیه‌السلام، ص۹۰.
۵۱. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۴.
۵۲. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۶۸.
۵۳. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۶۹، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.    
۵۴. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۳۸۰.    
۵۵. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۲۳، ص۳۷۳.
۵۶. ابن عساکر، علی بن الحسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۲۴، ص۴۳۴، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵.    
۵۷. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، ج۵، ص۱۷۱.
۵۸. ابن حزم، علی بن احمد،المحلی، ج۷، ص۱۷۵، دارالفکر، بی تا.    
۵۹. مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم المیانجی، ج۳۳، ص۶۱۸.
۶۰. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۹۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳.
۶۱. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۷۹، قم، آل‌البیت علیه‌السلام، ۱۴۰۹.    
۶۲. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۳۲۴.
۶۳. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۵۴.
۶۴. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۸۰.    
۶۵. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۲.
۶۶. کوفی، ابن ابی شیبه، المصنف، تحقیق سعید اللحام، ج۴، ص۳۴۱، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹.
۶۷. هیثمی، مجمع الزوائد، علي بن ابي بکر، ج۳، ص۲۲۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸.
۶۸. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۳.    
۶۹. حلی، رضی الدین، العدد القویه، ص۳۵، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸.
۷۰. مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم المیانجی، ج۱۱، ص۵۹۵.
۷۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، ج۱، ص۱۵۲، قم، مکتبة المفید، بی تا.
۷۲. قیومی، جواد، صحیفة الحسین علیه‌السلام، ص۶۴، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
۷۳. مرعشی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق، تعلیق، تصحیح، سید ابراهیم المیانجی، ج۱۱، ص۴۲۴.
۷۴. دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، اعلامالدین، ص۲۱۳، آل البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۰۸.
۷۵. شیخ طوسی، الامالی، ص۵۸۵، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴.    
۷۶. ابی‌فراس، ورام، مجموعه ورام، ج۲، ص۷۴، قم، مکتبة الفقیه، بی تا.
۷۷. بغدادی، خطیب، تاریخ بغداد، ج۸، ص۶۲ بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲.    
۷۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۳۰۰-۳۰۱.    
۷۹. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۳۷۳.    
۸۰. شیخ طوسی، الامالی، ص۵۵.    
۸۱. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۳.
۸۲. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۲۷۶.    
۸۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۴۷۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۸۴. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۶۰.    
۸۵. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۳۱.    
۸۶. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۰.    
۸۷. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۸.    
۸۸. ابی‌فراس، ورام ، مجموعه ورام، ج۲، ص۱۱۰.
۸۹. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۵.    
۹۰. امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن الامین، ج۱، ص۶۲۰، بیروت، دار التعارف، بی تا.
۹۱. طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، ج۳، ص۱۲۳، بیجا، دار احیاء التراث العربی، بی تا
۹۲. هیثمی، علي بن ابي بکر، مجمع الزوائد، ج۴، ص۱۳۰.
۹۳. شیخ صدوق، الامالی، ص۳۶۳.
۹۴. گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام، فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه‌السلام، ص۸۲۴، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۸۳.
۹۵. امام رضا علیه‌السلام، صحیفة الرضا علیه‌السلام، ص۸۹.
۹۶. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۵۳.    
۹۷. زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۴۸۲-۴۸۳.    
۹۸. حلوانی، حسین بن نصر، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص۸۰، قم، مدرسه الامام المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، چاپ اول، ۱۴۰۸.    
۹۹. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۰.    
۱۰۰. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۸.    
۱۰۱. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، ج۱۵، ص۳۱۷.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «روایات امام حسین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۰.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «روایات امام حسین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۰.    






جعبه ابزار