• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نماز قضای پدر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بر پسر بزرگتر واجب است که پس از مرگ پدر، نمازهای فوت شده او را به جا آورد و یا برای انجام آن نایب بگیرد.



امام خمینی در کتاب تحریرالوسیله در بیان حکم مساله می‌فرماید: «بر ولیّ میّت که پسر بزرگ‌تر باشد، واجب است نمازهای پدرش را که به‌خاطر عذر از قبیل خواب و فراموشی و مانند این‌ها فوت شده، قضا نماید. و مادر ملحق به پدر نمی‌شود اگرچه [[احتیاط مستحب|احوط] (استحبابی) است. و قضای نمازهایی را که به جهت رعایت‌نکردن آنچه که در نماز معتبر است به طور باطل خوانده، ظاهراً واجب است. و فقط نمازهای قضاشده خود میّت (پدر) بر ولیّ واجب است نه نمازی که به‌واسطه اجاره و یا از جهت اینکه ولیّ بوده است بر او واجب شده است.» و «اگر پسر بزرگ‌تر بعد از پدرش بمیرد بر برادری که از میان سایر برادران سنّ او از پسر بزرگ‌تر کمتر (و از دیگران بیشتر) است واجب نیست. و لازم نیست که ولیّ در وقت فوت پدر، بالغ و عاقل باشد، پس بر بچه هنگامی که بالغ شود و بر دیوانه وقتی که عاقل گردد واجب می‌شود، چنان که لازم نیست که ولیّ میّت وارث او باشد، بنابراین بر پسر بزرگ‌تری که به‌ سبب کشتن پدر یا کافر بودن یا مانند این‌ها از ارث بردن ممنوع شده، قضای نماز او واجب است. و اگر دو پسر بزرگ‌تر میّت هم‌سن باشند، قضای نماز او بین آن‌ها تقسیم می‌شود و اگر مقدار کسری بماند (که قابل تقسیم نباشد) بر هر دو به طور واجب کفایی واجب است.»


و «بنابر اقوی فرقی نیست که ترک نماز از روی عمد باشد یا غیرعمد. البته کسی که نماز را به‌عنوان طغیان و سرکشی بر مولا نخوانده باشد، بعید نیست که ملحق نشود، اگرچه احتیاط آن است که آن هم ملحق شود، بلکه این احتیاط ترک نشود (و ولیّ قضای آن را به جا آورد).»


چنانچه میّت، فرزند پسر نداشته باشد، قضای نمازهای فوت شده او بر فرزندان دختر و نیز سایر اقوام واجب نیست.
دراین‌خصوص در تحریرالوسیله آمده است: «و (قضای نماز پدر) بر دخترها و بر غیر پسر بزرگ‌تر از میان پسران و بر بقیه خویشان، حتی مردها مثل پدر و برادر و عمو و دایی واجب نیست، اگرچه وجوب قضا بر مردهایشان احوط (استحبابی) است.»


چنان‌که گذشت، همچنین اگر پسر بزرگتر قبل از قضا کردن نمازهای فوت شده پدر بمیرد به دیگر فرزندان پسر وی منتقل نمی‌شود.
[۶] عروة الوثقی ج۱، ص۵۹۱.




و «لازم نیست که ولیّ میّت خودش قضای نماز پدر را بخواند، بلکه می‌تواند کسی را اجیر نماید و شخص اجیر باید از طرف میّت نیّت کند، نه از طرف ولیّ میّت و اگر خود ولیّ یا غیر او نمازهای میّت را بخوانند، باید در احکام شک و سهو، بلکه در اجزاء و شرایط نماز، تکلیف خودشان را به‌وسیله اجتهاد یا تقلید رعایت کنند، نه تکلیف میّت را، چنان که در اصل واجب بودن قضا، در موردی که مقتضای تقلید یا اجتهاد ولیّ با مقتضای تقلید یا اجتهاد میّت مخالف باشد، ولیّ باید رعایت تکلیف خودش را بنماید.»


۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۷، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضا، مسالة۱۶.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۸، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضا، مسالة۱۶.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۸، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضا، مسالة۱۶.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۸، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضا، مسالة۱۶.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۸، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضا، مسالة۱۶.    
۶. عروة الوثقی ج۱، ص۵۹۱.
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۷، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضا، مسالة۱۶.    



• احکام اسلامی، ص۳۶.
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




جعبه ابزار