• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نفر - به سکون فاء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: نفر (ابهام‌زدایی).

نَفْر (به فتح نون و سکون فاء) از واژگان قرآن کریم که اگر با «مِنْ» و «عنْ» آید به معنای دوری و تفرّق باشد و اگر با «اِلی» باشد به معنای خروج و رفتن به سوی چیزی است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: نُفور (به ضم نون) به معنای دوری؛ اِسْتِنْفار (به کسر الف و تاء و سکون سین و نون) به معنای رم دادن و رم کردن و طلب خروج و حرکت؛ نَفَر (به فتح نون و فاء) به معنای گروه و دسته و عشیره؛ و نَفیر (به فتح نون) به معنای جماعتی از مردان است.



نَفْر: (بر وزن فَلْس) اگر با «مِنْ» و «عنْ» آید به معنی دوری و تفرّق باشد و اگر با «اِلی» باشد به معنی خروج و رفتن است و به عبارت دیگر اگر گوئیم: «نَفَرَ منه و عنه» یعنی از آن دور شد و اگر گوئیم «نَفَرَ الیه» یعنی به سوی آن رفت.
در قاموس گوید: «النَّفْرُ: التّفرّق» و در اقرب الموارد آمده: «نَفَرَتِ‌ الدّابّة من کذا»، یعنی: از آن ترسید و کنار شد. در مجمع ذیل‌: (قِیلَ لَکُمُ‌ انْفِرُوا) (...به شما گفته مى‌شود: «حركت كنيد در راه خدا ...) گوید: نفر رفتن است به سوی آنچه بر آن تهییج شده و در جای دیگر گفته: آن در اصل به معنی فزع است.


(فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ‌) آن در تقدیر «فلولا نفر الی طلب العلم» است؛ یعنی: «چرا از هر گروه دسته‌ای به طلب علم خارج نمی‌شوند تا در دین عالم باشند». راجع به این آیه در «فقه» بحث شده است.
(یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ‌ فَانْفِرُوا ثُباتٍ اَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً) ‌«ای اهل ایمان احتیاط (و اسلحه) خویش را برگیرید و گروه گروه یا همگی به جهاد خارج شوید».

۲.۱ - نفور

نُفور: (بر وزن عُقول) به معنی دوری است‌.
(بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ) «بلکه در طغیان و دوری از حق اصرار ورزیدند»؛ و اگر با «الی» آید به معنی رفتن و خروج باشد چنانکه در اقرب الموارد هست.

۲.۲ - استنفار

اِسْتِنْفار: رم دادن و رم کردن و طلب خروج و حرکت است‌.
(کَاَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ • فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ) «گوئی آن‌ها الاغ‌های رم کرده‌اند که از شیر گریخته».

۲.۳ - نفر به فتح فاء

نَفَر: (بر وزن فَرَس) گروه و دسته و عشیره است.
(وَ اِذْ صَرَفْنا اِلَیْکَ‌ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ‌) «آنگاه که گروهی از جنّ را به سوی تو برگرداندیم که قرآن را استماع می‌کردند».
(قُلْ اُوحِیَ اِلَیَّ اَنَّهُ اسْتَمَعَ‌ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا اِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً) (بگو: به من وحی شده است كه جمعى از جنّ به سخنانم گوش فرا داده‌اند، سپس گفته‌اند: «ما قرآن عجيبى شنيده‌ايم»). در قاموس گفته نَفَر عبارت است از همه مردم و نیز گروهی از مردان که از ده نفر کم باشد.
در کشاف ذیل آیه ۴۸ سوره نمل (وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ) (و در آن شهر، نُه گروهك بودند كه در زمین به فساد مى‌پرداختند و اصلاح نمى‌كردند) گفته: فرق بین رهط و نفر آنست که نفر از سه است تا نه و رهط از سه است تا ده یا از هفت تا ده؛ و در اقرب الموارد گوید: گروهی است از سه تا ده و به قولی از سه تا هفت نفر از مردان و اگر بیشتر از ده باشد نفر گفته نمی‌شود.
(اَنَا اَکْثَرُ مِنْکَ مالًا وَ اَعَزُّ نَفَراً) (من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نيرومندترم) مراد از نفر در آیه عشیره است؛ طبرسی فرموده: عشیره، نفر خوانده شده که با انسان در حوائج او سعی و حرکت می‌کنند.

۲.۴ - نفیر

نَفیر: مثل نَفَر است، به معنی جماعتی از مردان؛ در مجمع فرموده: نفیر عددی از مردان است؛ زجّاج گفته: ممکن است جمع نَفَر باشد، نفیر و نفر انسان، عشیره او است که یاریش کرده و با او کوچ کنند.
(وَ اَمْدَدْناکُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ اَکْثَرَ نَفِیراً) «یاری می‌دهیم شما را با اموال و فرزندان و عشیره و یارانتان را زیاد می‌گردانیم».


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۹۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۱۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۹۹.    
۴. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۶.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۴۵۳.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۳۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۹۳.    
۱۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۷۸.    
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۷۳.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۴۰۴.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۴۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۶.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۴۰.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۷۱.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۱۶.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۶۷.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۳۰.    
۲۲. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۶.    
۲۳. ملک/سوره۶۷، آیه۲۱.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۶۰.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۰۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۹۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۸۹.    
۲۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۴۵۴.    
۲۹. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۶.    
۳۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۴۵۴.    
۳۱. مدثر/سوره۷۴، آیه۵۰-۵۱.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۹۹.    
۳۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۵۶.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۹۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۸۷.    
۳۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۹.    
۳۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۱۶.    
۳۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۲۸.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۹.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۹.    
۴۱. جنّ/سوره۷۲، آیه۱.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۲.    
۴۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۸.    
۴۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۵۳.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۶۵.    
۴۷. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۶.    
۴۸. نمل/سوره۲۷، آیه۴۸.    
۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۱.    
۵۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۷۴.    
۵۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۳۴.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۴.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۲۲.    
۵۴. زمخشری، کشاف، ج۳، ص۳۷۲.    
۵۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۴۵۴.    
۵۶. کهف/سوره۱۸، آیه۳۴.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۷.    
۵۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۰۹.    
۵۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۲۹.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۲۳.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۶۰.    
۶۲. زجاج، ابو اسحاق، معانی القرآن و اعرابه، ج۳، ص۲۲۸.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۴.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۸۸.    
۶۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۶.    
۶۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۰.    
۶۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۲.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۵.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "نفر"، ج۷، ص۹۲.    






جعبه ابزار