• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَسی‌ء (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَسى‌ء: (إِنَّمَا النَّسي‌ءُ زِيادَةٌ)
«نَسى‌ء» (بر وزن كثير) از مادّه‌ «نَسْأ» به معناى تأخير انداختن است (اين كلمه مى‌تواند اسم مصدر يا مصدر باشد) و به داد و ستدهايى كه پرداخت پول آن به تأخير مى‌افتد «نِسيئَه» گفته مى‌شود.



(إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَامًا وَ يُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَ اللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ) (تأخير ماه‌هاى حرام و جا به جا كردن آنها فقط، افزايشى در کفر مشركان است؛ كه با آن، كافران گمراه مى‌شوند؛ يک سال، آن را حلال، وسال ديگر آن را حرام مى‌كنند، تا با مقدار ماه‌هايى كه خداوند تحريم كرده هماهنگ شود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد)؛ و به اين ترتيب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زينت داده شده؛ و خداوند جمعيّت كافران را هدایت نمى‌كند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: نسا الشي‌ء ينسوه و نساء و منساة و نسيئا به معناى تاخير انداختن است، گاهى هم به آن ماهى كه حرمتش تاخير انداخته شده مى‌گويند: نسى‌ء . عرب را در جاهليت رسم چنين بود كه وقتى دلشان مى‌خواست در يكى از چهار ماه حرام كه جنگ در آنها حرام بوده جنگ كنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به ماهى ديگر مى‌دادند، و آن ماهى را كه حرمتش را برداشته بودند نسى‌ء مى‌ناميدند. و اما اينكه اين عمل را چگونه انجام مى‌داده‌اند در جزئيات آن، گفتار مفسرين و مورخين مختلف است.
آنچه از خلال كلامى كه در آيه شريفه است برمى‌آيد اين است كه اعراب چنين سنتى در باره ماههاى حرام داشته و آن را نسى‌ء مى‌ناميده‌اند، و از كلمه مزبور اين مقدار استفاده مى‌شود كه حرمت يكى از اين ماهها را به ماهى ديگر غير از ماههاى حرام داده، حرمت خود آن ماه را تاخير مى‌انداختند، نه اينكه بكلى ابطال نموده ماه مورد نظرشان را حلال كنند. چون مى‌خواستند هم ضرورت خود را رفع نموده و هم سنت قومى خود را كه از پيشينيان خود از ابراهیم (علیه‌السلام) به ارث برده بودند حفظ كنند. بهمين منظور تحريم آن را بكلى لغو نمى‌كردند بلكه آن را تا رسيدن يكى از ماههاى حلال تاخير مى‌انداختند. گاهى اين تاخير تنها براى يک سال بود و گاهى براى بيش از يک سال، و آن گاه بعد از تمام شدن مدت تاخير دوباره ماه‌هاى حرام را طبق سنت ابراهيم حرام مى‌نمودند. و اين عمل از آنجايى كه يک نوع تصرفى است در احكام الهى و از آنجايى كه مردم جاهليت مشرک و بخاطر پرستش بت كافر بودند لذا خداى تعالى اين عملشان را زياده در كفر ناميده. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. توبه/سوره۹، آیه۳۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۰۴.    
۳. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۱۴.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۴۸۲.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۳۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۶۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۷۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۸۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَسی‌ء»، ص۵۸۶.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره توبه | لغات قرآن




جعبه ابزار