• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نسخ جمیع قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نسخ جمیع قرآن ، نسخ تمام احکام قرآن به دلیل شرعی دیگر می‌باشد.



نسخ جمیع قرآن، یعنی این که تمام احکام قرآن به وسیله ادله معتبر دیگر نسخ گردد.
علمای اسلام ، از شیعه و اهل سنت ، اتفاق دارند که نسخ جمیع قرآن جایز نیست، زیرا قرآن کریم معجزه جاودان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) است و معقول نیست احکام کتاب آخرین شریعت نسخ گردد.
[۱] زحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی، ج۲، ص۹۶۴.

نسخ به‌ معنای ازاله و زدودن، تبدیل و جابه‌جایی است. امام‌ خمینی در تعریف نسخ معتقد است، نسخ عبارت است از دفع حکم منسوخ در مقام ثبوت و عالم واقع، به‌ جهت این‌که نهایت عمل به منسوخ زمان صدور ناسخ بوده، ولی ازآنجا که در ظاهر و مقام اثبات، به دلیل ذکر نشدن قید زمانی برای منسوخ، حکم منسوخ رفع شده، مخاطب گمان کرده که حکم منسوخ ابدی است و شامل همه مکلفان در تمام قرون و اعصار می‌باشد؛ ولی بعد از صدور ناسخ و نداشتن دلیل بر تاخر این حکم از وقت حاجت، میان دو حکم در مقام اثبات تعارض می‌باشد که به‌ همین جهت حکم دوم را «ناسخ» و حکم اول را «منسوخ» یاد می‌شود پس در واقع دو حکم برای دو زمان بوده، ولی حکم اول، در ظاهر به دلیل نداشتن مدت سبب این توهم تو حکم دوم ناقض آن است، درحالی‌که از حکیم محال است چنین حکمی صادر شود. درواقع حکم دوم کاشف از زمان‌دار بودن حکم اول می‌باشد امام‌ خمینی معتقد است قرآن کریم قابل نسخ و انقطاع نیست؛ زیرا که اسم اعظم و مظاهر او ازلی و ابدی می‌باشند و تمام شرایع دعوت به ‌همین شریعت و ولایت محمدی است. امام‌ خمینی معتقد است که مقدار کمی نسخ در قرآن وجود دارد و تذکر می‌دهند که آن مقدار هم در کلیات قانونی نیست، بلکه در موارد جزئی است که در زمان، شرایط و مقتضیات خاص حکمی شده که بعد برداشته شده‌ است مثلاً در قانون مالی یا فضایی یا نظام یا مانند اینها، ابداً ناسخ و منسوخ نیست؛ بلکه گاهی یک تغییری جزئی داده‌ شده است؛ اما اینکه گفته ‌شده ناسخ و منسوخ در قرآن و حدیث زیاد است از بی‌خبری از اسلام و قانون آن و قرآن است؛ لذا هر کس به موارد نسخ رجوع کند، می‌بیند بعضی جزئیات است که به ملاحظه حال مردم تخفیفی یا تغییری داده‌ شده است.
[۴] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۱۴، تهران، بی‌تا.
به اعتقاد ایشان اسلام برای رفع مشکلات خاص در طول قرون و اعصار قواعد و قوانینی قرار داده که ناظر و حاکم بر سایر قوانین هستند و مشکلات فردی و عصری را رفع می‌کنند مانند قاعده لاحرج، اسلام باتوجه‌به این قانون‌ها، مراعات مقتضیات زمان‌ها و اشخاص را کرده‌ است با وجود چنین قواعد و قوانین راه‌گشا، هیچ مشکلی برای تداوم قوانین قرآن پیش نخواهد آمد و نیازی به نسخ نخواهد بود.
[۵] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۱۵، تهران، بی‌تا.



۱. زحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی، ج۲، ص۹۶۴.
۲. خمینی، روح‌الله، التعادل و الترجیح، ص۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۵.    
۳. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۱۴، تهران، بی‌تا.
۵. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۱۵، تهران، بی‌تا.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۳۳، برگرفته از مقاله «نسخ جمیع قرآن».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار