• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میراث فرهنگی امام باقر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



با نگاهی کوتاه به مسانید فقهی و تفسیری شیعه به خوبی می‌توان دریافت که بخش زیادی از روایات اخلاقی، تفسیری و فقهی شیعه از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل شده است. همین میراث باقی مانده، باعث حفظ اعتقادات شیعه از تحریف شد. آن حضرت مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت اهل‌بیت ‌(علیهم‌السّلام)، کوشش بلیغی از خود نشان می‌داد.



امام باقر (علیه‌السّلام) مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت اهل‌بیت ‌(علیهم‌السّلام)، کوشش بلیغی از خود نشان می‌داد و در روایتی که در این زمینه از آن حضرت نقل شده، چنین آمده است: «آل محمد ابواب الله و سبیله و الدُّعاة الی الجنَّة و القادة الیها؛ فرزندان رسول خدا، درهای علوم الهی و راه وصول به رضای او و دعوت‌کنندگان به بهشت و سوق‌دهندگان مردم بدان هستند.»
و نیز از آن حضرت روایت شده: «کلُّ شیء لم یخرج من هذا البیت فهو وبالٌ؛ هر آن چیزی که از این خانه بیرون نیاید خالی از پیامد سوء نخواهد بود.»
در حقیقت آن حضرت علوم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از طریق امام علی (علیه‌السّلام) برای مردم روایت می‌کردند و این در زمانی بود که کسانی چون مکحول (ابن‌ابی‌الحدید او را به بغض امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نسبت داده است.) وقتی حدیثی از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) روایت می‌کردند از شدت ترس، آن حضرت را با عنوان ابوزینب یاد می‌کردند.
بنابراین می‌بینیم که شیعه، تنها وارث احادیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد و دلیل آن این است که این میراث مورد به مورد به قرآن اتکا دارد، به طوری که امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «اذا حدَّثْتُکم بشیء فسالونی عن کتاب الله؛ وقتی حدیثی برای شما نقل می‌کنم در موضوع مطابقت آن با کتاب خدا، از من سؤال کنید.


میراث فرهنگی امام باقر (علیه‌السّلام) سبب حفظ و سلامت شیعه از تحریفاتی شد که به دلیل ننوشتن حدیث و انگیزه‌های دیگر زمینه‌های آن ایجاد شده بود.
امام باقر (علیه‌السّلام) با استناد به حدیث: «علیٌّ اقْضاکم؛ علی قاضی‌ترین شماست» که از طرق متعددی از شخص رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده، می‌کوشید یکی از علمای اهل‌سنت را به پذیرفتن احکام قضایی امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) وا داشته و عقیده‌ آن عالم را دایر بر جواز عمل به احکام قضایی دیگران باطل سازد.
همچنین آن حضرت در پاره‌ای از موارد، علومی را که از طریق برخی صحابه نقل شده بود، به صراحت باطل اعلام می‌کرد، به طوری که یک بار پس از تقسیم احکام به «اسلامی» و «جاهلی» فرمود:
«اُشْهِدکُم علی زید بن ثابت، لقد حَکَمَ فی الفرائض باحکام الجاهلیة؛ شما را گواه می‌گیریم بر زید بن ثابت که در مساله‌ ارث مطابق احکام جاهلیت حکم کرده است.»


در زمینه اخلاق، جملات گهربار و پرمغزی از امام باقر (علیه‌السّلام) روایت گردیده است؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی و برخاسته از روح عصمت و کمالات درونی امام است.
اربلی نوشته است که اخبار انبیا، فراوان از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل شده و مردم اخبار مغازی را از ایشان نقل کرده‌اند و در احکام و مناسک حج به آنچه ایشان از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده استناد کرده‌اند.
آنها همچنین اخباری در تفسیر قرآن از وی نوشته و خاصه و عامه از آن بزرگوار حدیث نقل کرده‌اند.

در این مورد ابوزهره نیز می‌نویسد:
و کان رضی الله عنه مفسّراً للقرآن و مفسّراً للفقه الاسلامی مدرکاً حکمة الاوامر و النواهی فاهماً کل الفهم لمرامیها. آن حضرت مفسر قرآن و مبیّن فقه اسلامی بود و فلسفه اوامر و نواهی را درک می‌کرد و هدف آن را در حد نهایی آن می‌فهمید.
نیز در زمینه‌ اندیشه‌ها و جملات اخلاقی اجتماعی امام می‌نویسد:
و لکمال نفسه و نور قلبه و قوة مدارکه انطقه الله تعالی بالحکم الرائعة و رویت عنه عبارات فی الاخلاق الشخصیة و الاجتماعیة ما لو نظم فی سلوک لتکون منه مذهب خُلْق سام؛ به خاطر کمال نفسانی و روشنی قلب و قدرت درکش، خداوند حکمت‌های اعجاب‌انگیزی بر زبان او جاری ساخت و عباراتی دربارة اخلاق شخصی و اجتماعی از آن حضرت روایت شده که اگر مرتب شوند یک روش گرانبها و جامعی از آن در زمینه‌های اخلاقی به وجود می‌آید.

نمونه‌ای از درسهای اخلاق عملی امام، مخالفت آن حضرت با خشکِ مقدسی بود. آن حضرت در مقام عمل، با نظر آن دسته که گمان می‌کردند ترک کامل نعمتهای دنیوی، ورع اسلامی و زهد است مقابله می‌کرد. حکم بن عُیَیْنه می‌گوید:
دخلت علی ابی جعفر و هو فی بیت منجَّد و علیه قیص رَطْبٌ و ملحفة مصبوغة قد اثَّر الصَّبْغ علی عاتقه، فجعلْتُ انظر الی البیت و انظُرُ فی هیئته، فقال لی: یا حَکَم و ما تقول فی هذا؟ فقلت: ما عسیت ا‌ن اقول و انا اراه علیک، فاما عندنا فانما یفعله الشباب المْرهِق، فقال لی: یا حکم! «من حرَّم زینة الله التی اخْرج لعباده و الطیبات من الرزق» و هذا ممّا اخرج الله لعباده، فامّا هذا البیت الذی تری فهو بیت المراة و انا قریب العهد بالعرس و بیتی البیت الذی تعرف؛
روزی خدمت ابوجعفر (علیه‌السّلام) مشرف شدم و او را در خانه‌ای تزیین شده و آراسته یافتم، در حالی که آن حضرت پیراهن مرطوبی بر تن داشت و روی آن، ملافة رنگارنگی بر دوش‌ انداخته بودند و رنگ ملحفه در شانه‌شان اثر گذاشته بود.

داشتم خانه و طرز تزیین آن را تماشا می‌کردم که آن حضرت مرا مورد خطاب قرار داده و فرمودند: راجع به وضع اتاق چه فکر می‌کنی؟ گفتم: حالا که شما در این وضعیت قرار گرفته‌اید، من چه می‌توانم بگویم، اما بین ما این کار نوجوانان است.
فرمودند: ‌ای حکم! «زینت‌هایی را که خدا برای مردم اجازه داده و روزی‌های حلال او را چه کسی حرام کرده»؟ این که می‌بینی از همان قسمی است که خدا برای مردم حلال فرموده است؛ و اما این اتاق را که می‌بینی اتاق همسر جدیدم است که تازه با او ازدواج کردم. اتاق من همان است که می‌شناسی.
عده‌ای فکر می‌کردند تلاش برای معاش، که نشانه‌ی فعالیت برای زندگی بهتر است، درست نیست.
محمد بن منکدر یکی از حفاظ قرآن در عصر امام باقر (علیه‌السّلام) در ضمن تمجید از آن حضرت می‌گوید: می‌خواستم او را وعظ کنم که او مرا موعظه فرمود. سؤال کردند چگونه؟ گفت: روزی از مدینه بیرون آمدم و در صحرا محمد بن علی بن الحسین (علیه‌السّلام) را دیدم.

او در حالی که بدن چاقی داشت در کنار دو غلام سیاه‌ کار می‌کرد، پیش خود گفتم: سبحان الله! پیرمردی از قریش، در چنین ساعتی با این وضعیت برای به دست آوردن دنیا در تلاش است. باید او را موعظه کنم! نزد او رفته و گفتم: خداوند تو را حفظ کند، اگر در این حالی که هستی اجل تو برسد چه خواهی کرد؟!
فرمود: اگر در این حالی که هستم اجلم سر رسد، در حالی که در اطاعت خدا بوده‌ام از دنیا رفته‌ام. من با کار کردنم، خودم و عیالم را از محتاج بودن به تو و به مردم حفظ می‌کنم. وقتی از سر رسیدن اجل هراسناک خواهم بود که اجل مرا در حال نافرمانی خدا دریافته باشد. گفتم: ‌ای فرزند رسول خدا! راست فرمودی، من می‌خواستم تو را موعظه کنم که تو مرا موعظه فرمودی.
[۱۹] حرعاملي، محمدبن حسن، الفصول المهمه، ص۲۱۳.



امام باقر (علیه‌السّلام) به ویژه دربارة تفسیر، شهرت بسزایی دارد به همین جهت دربارة شخصیت علمی او گفته‌اند: لم یظهر عن احد من ولد الحسن و الحسین من العلوم ما ظهر منه من التفسیر و الکلام و الفتیا و الاحکام و الحلال و الحرام.
[۲۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۹۴.


مالک بن اعین جهنی در شعری امام باقر (علیه‌السّلام) را چنین ستوده است:
«اذا طلب الناس علم القرآن کانت قریش علیه عیالاً ••• و ان فاه فیه ابن بنت النبی تلقت یداه فروعاً طوالا»
«اگر مردم در صدد جستجوی علم قرآن برآیند، باید بدانند که قریش اهل و عائله‌ ایشان هستند و اگر فرزند دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (امام باقر (علیه‌السّلام)) درباره‌ی علوم قرآن لب به سخن بگشاید، فروع زیادی برای آن ترسیم می‌کند.»
[۲۷] حرعاملي، محمدبن حسن، الفصول‌المهمه، ص۲۱۰-۲۱۱.
[۲۸] ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۴.

ابن‌ندیم در الفهرست، کتاب تفسیری به امام باقر (علیه‌السّلام) نسبت داده و گفته است که آن را ابوالجارود زیاد بن منذر از امام نقل کرده است. (تفسیر ابی‌الجارود در کتاب تفسیر قمی درج شده که البته طرق تفسیر ابی‌الجارود مورد اشکال محققین واقع شده است.
[۳۰] سید مرتضی، علی بن حسین، الذريعة الى اصول الشريعة، ج۱، ص۱۰۳
)
[۳۱] صدر، سید حسن، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۲۷.
بخش بزرگی از این روایات در تفسیر قمی و تفسیر پرارج مجمع البیان آمده است.


درباره‌ی مسائل کلامی نیز امام باقر (علیه‌السّلام) بسیاری از خطبه‌های امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را در مسائل مربوط به توحید و صفات خدا روایت کرده‌اند. همین طور آن حضرت بیانگر بسیاری از نکات دقیق مسائل کلامی مورد اختلاف بین شیعه و اهل‌سنت می‌باشند. این روایات در اصول کافی به وفور دیده می‌شوند.


وسائل الشیعه و کتب تفسیری مانند البرهان از بحرانی، صافی از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینة تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شان نزول آنهاست که از آن حضرت روایت شده است.
تلاشهای خستگی‌ناپذیر امام باقر (علیه‌السّلام) و پس از وی تلاشهای امام صادق (علیه‌السّلام) سبب شد تا فقه شیعه با اتکای به احادیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اشراقات و الهامات غیبی بر قلوب ائمه‌ اطهار (علیهم‌السّلام)، زودتر از اهل‌سنت و... به مرحله‌ی تدوین برسد تا جایی که مصطفی عبدالرازق می‌نویسد:
و من المعقول ان یکون الشروع الی تدوین الفقه کان اسرع الی الشیعة لانَّ اعتقادهم العصمة فی ائمَّتهم او ما یشبه العصمة کان حریّاً الی تدوین اقْضِیَتِهِمْ و فتاویهم؛
[۳۳] عبد الرزاق، مصطفی، تمهید لتاریخ الفلسفه الاسلامی، ص۲۰۳.


پذیرفتن این‌که تدوین فقه شیعه زودتر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به عصمت یا معانی شبیه آن در مورد ائمه‌شان چنین اقتضا می‌کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آنها به وسیله‌ پیروانشان تدوین گردد.
این میراث فقهی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که از طریق اهل‌بیت عصمت (علیهم‌السّلام) به طور مستقل به ما رسیده است.
اهل‌سنت، احادیثی را که از امام باقر ‌(علیه‌السّلام) نقل می‌کنند، معمولاً با اتصال سند آن از پدرش از پدرانش به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌رسانند، ولی شیعه به دلیل اعتقاد به امامت و عصمت آن حضرت و دیگر ائمه (علیهم‌السّلام)، نیازی به ذکر سند نمی‌بیند.

از خود امام باقر (علیه‌السّلام) درباره‌ی احادیثی که بدون ذکر سند از پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند، سؤال شد، فرمودند:
«اذا حدَّثْتُ بالحدیث و لم اُسْنده، فَسَندی فیه الی زین العابدین، عن ابیه الحسین الشهید عن ابیه علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) عن رسول الله عن جبرئیل عن الله تعالی؛
[۳۵] طبرسی، فضل‌بن‌حسن، اعلام الوری، ص۲۴۶.
وقتی حدیثی را روایت کرده و سند آن را ذکر نمی‌کنم سند من در چنین مواردی پدرم زین‌العابدین از پدرش حسین شهید از پدرش علی بن ابی‌طالب، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از جبرئیل و پس از آن از خداست.»


مقدار زیادی اخبار تاریخی دربارة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است.
[۴۶] طبری، ابن جریر، تاریخ طبری،ج۵، ص۱۷۶-۱۹۷.



۱. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۸۶.    
۲. حر عاملی، محمدبن‌حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۹.    
۳. کعبی، علی موسی، الإمام أبو جعفر الباقر علیه السلام سیرة وتاریخ، ص۱۶۶.    
۴. شیخ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۱۲۸.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۶، ص۱۵۵.    
۶. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۲۱-۲۲۰.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۷، ص۴۰۸.    
۸. حر عاملی، محمدبن‌حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۸-۹.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۷، ص۴۰۷.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۱۸.    
۱۱. اربلی، این ابی‌فتح، کشف الغمه، ج۲، ص۱۲۶.    
۱۲. کعبی، علی موسی، الإمام أبوجعفرالباقر علیه السلام سیرة وتاریخ، ج ۱، ص ۲۲۷    
۱۳. کعبی، علی‌موسی، الإمام أبوجعفرالباقر علیه السلام سیرة وتاریخ، ج ۱، ص ۲۲۷-۲۲۸    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۶، ص۴۴۶    .
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۹۲.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۵، ص۷۳.    
۱۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۶، ص۴۴۶.    
۱۸. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۲۵.    
۱۹. حرعاملي، محمدبن حسن، الفصول المهمه، ص۲۱۳.
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۹۲.    
۲۱. عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۳۵۲.    
۲۲. ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۲۷.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۹۴.
۲۴. شیرازی، جمال‌الدین، اتحاف بحب الاشراف، ص۱۴۴.    
۲۵. اربلی، ابن‌ابی‌فتح، کشف‌الغمه، ج۲، ص۱۲۳.    
۲۶. ابن عتبة، احمد بن علی، عمدة الطّالب فی أنساب آل‌أبی‌طالب، ص۱۹۵.    
۲۷. حرعاملي، محمدبن حسن، الفصول‌المهمه، ص۲۱۰-۲۱۱.
۲۸. ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۴.
۲۹. شُرَّاب، محمدحسن، نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، ص۱۴۳.    
۳۰. سید مرتضی، علی بن حسین، الذريعة الى اصول الشريعة، ج۱، ص۱۰۳
۳۱. صدر، سید حسن، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۲۷.
۳۲. شریف قرشی، باقر،حیاة الامام الباقر، ج۱، ص۱۹۰.    
۳۳. عبد الرزاق، مصطفی، تمهید لتاریخ الفلسفه الاسلامی، ص۲۰۳.
۳۴. شیخ مفید، محمد بن نعمان، امالی، ص۴۲.    
۳۵. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، اعلام الوری، ص۲۴۶.
۳۶. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۱۲-۲۱۳.    
۳۷. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۲۹.    
۳۸. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۳۴-۲۸۶.    
۳۹. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۳۲۴.    
۴۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۶.    
۴۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۸.    
۴۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۹.    
۴۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۱۰.    
۴۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۳.    
۴۵. طبری، ابن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۳۷.    
۴۶. طبری، ابن جریر، تاریخ طبری،ج۵، ص۱۷۶-۱۹۷.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «میراث فرهنگی امام باقر(علیه‌السلام)»، تاریخ بازیابی ۹۸/۴/۱.    






جعبه ابزار