• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منبر و محراب پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از مکان‌های مقدس و قابل احترام در مسجدالنبی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، محل منبر رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد. پیامبر‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ابتدا و به هنگام سخنرانی در مسجد مدینه به نیم تنه‌ای از درخت خرما تکیه می‌داد و به ایراد سخن می‌پرداخت. سپس به عللی که به آنها اشاره می‌شود، منبری برای ایشان ساخته شد. (در این که چه کسی منبر را برای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ساخته است، اختلاف است.)



نقل شده، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزهای جمعه کنار ستونی در مسجد ایستاده خطبه می‌خواند، چون ایستادن برای حضرت مشکل بود یکی از اصحاب گفت: آیا برای شما منبری به آن گونه که در شام دیده‌ام، بسازم؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از مشورت با مسلمانان به این کار راضی شد. عباس بن عبدالمطلب پیشنهاد کرد غلامش که در این کار مهارت دارد، آن را بسازد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: به او بگو بسازد. غلام عباس عموی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منبر را ساخت. این منبر دو پله داشت و جایگاهی برای نشستن، غلام آن را در مسجد قرار داد.
همچنین از سهل بن سعد نقل شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سراغ یکی از بانوان فرستاد و فرمود به خدمت کارت که نجار است دستور بده برای من از چوب وسیله‌ای بسازد که هنگام گفتگوی با مردم بر آن بنشینم، بانوی مذکور دستور داد و خدمتکارش منبر را با چوب‌هائی ساخت. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور فرمود، تا منبر را در محلش بگذارند و روی به مردم کرد و فرمود: «ای مردم این منبر را ساختم که متوجه من باشید و کیفیت نماز گزاردن را فرا گیرید».
انس بن مالک این روایت را چنین آورده است که «روزهای جمعه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معمولا به تنه خرمائی که در مسجد نصب کرده بودند، تکیه می‌داد و خطبه ایراد می‌فرمود، مردی رومی پیش آمد و گفت آیا اجازه می‌دهید که برای شما چیزی تهیه کنم که بر آن بنشینید و مثل این که ایستاده باشید سخنرانی نمائید؟ و پس از اجازه منبری ساخت که دو پله داشت و آن حضرت در مرتبه سوم آن می‌نشستند.»
به هر حال، «تجلیل خاص قرآن از پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باعث شد که بعضی از اطرافیان و اصحاب آن حضرت به ایشان پیشنهاد کنند که به خاطر کثرت جمعیت مسلمانان‌ و این که آنها دوست دارند به هنگام سخنرانی، ایشان را ببینند، منبری ساخته شود
[۵] یوسفی غروی، محمد‌هادی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵، ترجمه حسین علی عربی، قم، موسسه امام خمینی.
و این کار انجام شد.


از طبری نقل شده که منبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال هفتم هجری ساخته شده است و «هم در این سال منبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که از آن جا برای کسان سخن می‌کرد، ساخته شد که دو پله و جایی برای نشستن داشت. به قولی منبر به سال هشتم ساخته شد؛ اما درست، همان سال هفتم است.»
[۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۱۵۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.
در نقلی دیگر هم آمده است: «منبر پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال هشتم و به نقلی هفتم هجری ساخته شد.» ‌ منبر رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روز جمعه، اوایل سال هشتم هجری به مسجد آورده شد.
[۸] یوسفی غروی، محمد‌هادی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵، ترجمه حسین علی عربی، قم، موسسه امام خمینی.



پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه می‌کرد، ناله‌ای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آن تکیه می‌کرد صدای ناله‌ای سر داد، به طوری که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: سوگند به کسی که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمی‌رساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ‌اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند.» این ستون به ستون «حنانه» شهرت یافته است.
ابن عمر هم می‌گوید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام سخنرانی و ایراد خطبه به پایه‌ای که تنه درخت خرمائی بود، تکیه می‌داد و چون منبر آماده شد و حضرت برای خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که پیامبر بازگشت و به آن دست کشید. شیخ مفید ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است. (به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شد ستون حنانه گفتند این ستون امروزه موجود است.)
[۱۱] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۳۴۳، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه بی‌تا.



پس از ساخت منبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد و روی آن ایستاد و فرمود: این منبر من در کنار جویباری از جویبارهای بهشت قرار دارد و پایه‌هایش در بهشت استوار است، و فرمود: منبر من کنار حوض من قرار خواهد داشت و فرمود: میان منبر و خانه من باغی از باغ‌های بهشت است. از ام‌سلمه همسر گرامی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است که پیامبر می‌فرمود: پایه‌های منبرم در بهشت هم، بر افراشته است، یا در بهشت استوار است.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور داده بود مراسم سوگند خوردن در موارد حقوقی، کنار منبر انجام شود و می‌فرمود: هر کس کنار منبرم سوگند دروغی بخورد، هر چند برای یک چوبه مسواک باشد، جایگاه او در آتش خواهد بود.


در برخی از نقلها به تلاش بی‌ثمر معاویه و برخی دیگر از حاکمان اموی برای انتقال منبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مدینه به شام مطالبی ذکر شده است. طبری به نقل از سعید بن دینار آورده است: معاویه گفت: «نظر من این است که منبر پیغمبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه نَماند که مردم آن جا قاتلان و دشمنان امیرمؤمنان عثمان بوده‌اند.» ابوهریره و جابر بن عبداللَّه پیش معاویه آمدند و او را از این کار باز داشتند. معاویه کوتاه آمد و شش پله بر منبر افزود که اکنون (زمان طبری) هشت پله دارد و از کاری که کرده بود از مردم عذر خواست.
[۱۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۸۰۳، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.

عبدالملک و ولید نیز قصد این کار را داشتند؛ اما به عللی منصرف شدند.
[۱۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۸۰۳، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.



کلمه «محراب» به معنای جایی است که مخصوص عبادت باشد، حال چه در مسجد باشد، و چه در خانه. (راغب در مفردات می‌گوید: " محراب مسجد" را بقول بعضی از این جهت محراب خوانده‌اند که آنجا جای حرب و ستیز نمودن با دشمن و با هوای نفس است.) در زمان پیامبر چیزی به نام محراب وجود نداشت و مسلمانان تنها با نام آن که در آیات قرآن (در خصوص حضرت مریم (علیه‌السّلام) و زکریا(علیه‌السّلام) و داوود(علیه‌السّلام) آمده بود)، آشنا بودند؛ تا این که در زمان ولید بن عبدالملک و به دستور او توسط عمر بن عبدالعزیز محرابی برای مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ساخته شد. شکی نیست که محراب کنونی جایی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آنجا نماز می‌خوانده است. بنابراین قداست این مکان به واسطه این است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سالها در این مکان نماز خوانده است. ساخت محراب به تقلید از کلیساهای نصارا در شام بوده است.


تهجّد به معنی نماز و عبادت و شب زنده‌داری است. محراب تهجد مکانی در کنار ستونی است که بعدها به ستون «تهجد» شهرت یافت. در قرون بعدی، در آن مکان به پاس احترام به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، محرابی ساختند که به محراب تهجد معروف گردید.
[۲۳] نجفی، سید محمد باقر، مدینه شناسی، ص۱۰۰، تهران، قلم، ۱۳۶۴، اول.

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جهت برگزاری نماز شب به آن جا می‌رفته و عبادت می‌کرده است. محراب تهجّد توسط حکومت سعودی برچیده شده است.
[۲۴] شیخی حمید رضا، فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۳۳۹، تهران، مشعر، ۱۳۸۳، اول.



این محراب در جنوب محراب «تهجّد»، داخل مقصوره، یا حجره حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) ‌ قرار دارد و بنای آن از پشت پنجره‌ها برای هر زائری نمایان است. در روایات اهل‌بیت ‌(علیهم‌السّلام) به مناسبت‌های مختلفی از این محراب یاد شده است.
امام مجتبی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «مادرم فاطمه (علیها‌السّلام) را شب جمعه‌ای در محراب عبادتش دیدم که تا طلیعه صبح ایستاده و نام مردان و زنان مؤمن را به زبان می‌آورد و برایشان بسیار دعا می‌کرد و برای خود دعا نمی‌کرد، گفتم: مادر! چرا برای خود دعا نکردی؟ فرمود: پسرم! اوّل همسایه و سپس اهل خانه.» در روایات دیگر از درخشش نور از چهره آن حضرت به هنگام عبادت در محراب سخن به میان آمده است.
علاوه بر محراب اصلی دو محراب دیگر در سمت قبله مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وجود دارد، یکی محراب عثمانی است منسوب به سلاطین عثمانی و دیگری محراب سلیمانی که به نام سلطان سلیمان عثمانی می‌باشد. این محراب پس از سال ۸۶۰ ساخته شده است.


منبر مسجد النبی؛ محراب مسجد ‌النبی.


۱. مقریزی، تقی‌الدین، امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۹۵-۹۶، بیروت دارالکتب اللمیه، ۱۴۲۰، اول.    
۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.    
۳. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۲، ص۵۵۴.    
۴. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۲، ص۵۵۹.    
۵. یوسفی غروی، محمد‌هادی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵، ترجمه حسین علی عربی، قم، موسسه امام خمینی.
۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۱۵۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.
۷. مقریزی، تقی‌الدین، امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۹۵، بیروت دارالکتب اللمیه، ۱۴۲۰، اول.    
۸. یوسفی غروی، محمد‌هادی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵، ترجمه حسین علی عربی، قم، موسسه امام خمینی.
۹. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۲، ص۵۵۸.    
۱۰. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۲، ص۵۵۷.    
۱۱. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۳۴۳، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه بی‌تا.
۱۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.    
۱۳. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۲، ص۵۶۴.    
۱۴. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.    
۱۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۸۰۳، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.
۱۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۸۰۳، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.
۱۷. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج‌۳، ص۱۷۴.    
۱۸. آل عمران/سوره۳، آیه۳۷ و ۳۹.    
۱۹. مریم/سوره۱۹، آیه۱۱.    
۲۰. مریم/سوره۱۹، آیه۲۱.    
۲۱. سمهودی، نور الدین علی، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۲۸۲، بیروت، دا الکتب العلمیه، ۲۰۰۶، اول.    
۲۲. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۲۲، قم، مشعر، ۱۳۸۵.    
۲۳. نجفی، سید محمد باقر، مدینه شناسی، ص۱۰۰، تهران، قلم، ۱۳۶۴، اول.
۲۴. شیخی حمید رضا، فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۳۳۹، تهران، مشعر، ۱۳۸۳، اول.
۲۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۸۶، ص۳۱۳، تهران اسلامیه، بی تا.    
۲۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۸، ص۳۸، تهران اسلامیه، بی تا.    
۲۷. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۲۲، قم، مشعر، ۱۳۸۵.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «منبر و محراب پیامبر اکرم(ص)» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۵/۱۳.    






جعبه ابزار