• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملاعبدالله فاضل قندهاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ملاعبدالله فاضل قندهاری از روحانیون شاعر و مجاهد شیعه افغانستان در قرن سیزدهم هجری بوده است.



وی در ۱۲۲۷ ق (و به نوشته برخی منابع در ۱۲۰۴ ق) در شهر قندهار در خانواده‌ای فرهیخته و دانشمند به دنیا آمد. مبادی فقه و اصول، تفسیر و حدیث را نزد پدرش ملانجم الدین، که از عالمان منتفذ و به نام شیعه قندهار بود، فراگرفت و به مقام و مرتبه بالایی در علوم دینی رسید.


ملاعبدالله عالمی بلندنظر و دوراندیش بود؛ از اینرو با درایتی بسیار توانست نهال دشمنی را از میان اهل سنت و شیعیان کابل از میان برداشته و آنان را با یکدیگر آشتی دهد. در ۱۲۵۴ ق/ ۱۸۳۹، انگلیسی‌ها به بهانه حمایت از شاه شجاع به افغانستان تاختند و قندهار و کابل را اشغال کردند. این امر موجب نفرت افغان‌ها از انگلیسی‌ها گردید.
ملاعبدالله پس از اطلاع بلافاصله از قندهار به سوی کابل حرکت کرد. به محض ورود به پایتخت، بر ضد انگلیسی‌ها شروع به فعالیت نمود و در مساجد و تکاپو عموم مردم از شیعه و سنی را به وحدت مبارزه و جهاد علیه انگلیسی‌ها دعوت کرد. در نتیجه جهاد او دیگر علمای افغان، مردم بر ضد نیروهای اشغالگر شوریدند و همه آنان را که تعدادشان به هفده هزار و پانصد نفر می‌رسید – به جز یک تن ـ کشتند.


بعد از نابودی و بیرون رانده شدن سپاه انگلستان از افغانستان، امیر دوست محمدخان با سازش خائنانه با انگلستان، بار دیگر به امارت افغانستان دست یافت (۱۲۵۸ق/ ۱۸۴۳) و با انگلیسی‌ها پیمان صلحی بست.
از شرایط انگلیسی‌ها در این پیمان، قلع و قمع رهبران جهادی و بیرون راندن ملاعبدالله از افغانستان بود، لذا وی به ناچار و از بیم جان از آنجا گریخت و به ایران آمد. او چندی در اصفهان نزد سیدمحمدباقر شفتی، مشهور به حجه الاسلام (– ۱۲۶۰) و پس از آن در نجف نزد شیخ مرتضی انصاری (-۱۲۸۱ق) درس خواند. وی بار دیگر به ایران بازگشت و تا پایان زندگانی خود در مشهد ساکن شد.


به نوشته آقا بزرگ تهرانی، فاضل قندهای «عالمی جامع و ذوفنون بود که در هر علمی، یدطولی و معرفت عظمی داشت». وی از بزرگترین دانشمندان و مشهورترین و مدرسان و مهمترین رهبران و بارزترین مراجع شهر بود و مدرسه‌ای پررونق و شاگردان فراوان داشت. شاگردان او از دروس فقه، اصول، حدیث، تفسیر، کلام، عقاید، حکمت، تاریخ، ادبیات و … استاد فاضل خود استفاده می‌کردند.


ملا عبدالله سال‌ها در همانجا به تدریس علوم دینی و تالیف و تصنیف پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. او شعر می‌سرود و در شعر، نخست «مهجور» و سپس «وصال» تلخص می‌کرد از آثار اوست: البرهان فی قطع شبه الشیطان (برهانیه)، تجویدالقرآن، تحریر الاصول، تذکره العلما، حل العقال فی خلق الاعمال، خوان الوان، به شیوه کشکول شیخ بهایی، دلاله السالکین فی قواعد العارفین؛ الفرائد البهیه فی شرح العقاید الشیخ البهایی، کحل الطرف فی علم الصرف، کشف الغطا عن مسئله البداء، مصارع الملحدین فی رد الصوفیه و المتفلسفین.
وی در ۱۳۱۲ ق در شهر مشهد درگذشت و در دارالضیافه حرم امام رضا (علیه‌السّلام) دفن شد.
[۱] دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۱۰۸۸.
[۲] مشاهیر تشیع در افغانستان، ج۱، ص۱۲۷-۱۳۰.
[۳] یادواره علامه شهید سیداسماعیل بلخی، ص۲۴۷-۲۴۸.



۱. دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۱۰۸۸.
۲. مشاهیر تشیع در افغانستان، ج۱، ص۱۲۷-۱۳۰.
۳. یادواره علامه شهید سیداسماعیل بلخی، ص۲۴۷-۲۴۸.



دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «ملاعبدالله فاضل قندهاری».    






جعبه ابزار