• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معتقدات بلوچ‌ها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سرزمین بلوچستان عمدتا از دو گروه اصلی بلوچ و برهویی تشکیل می‌شود. مذهب بلوچ‌ها و برهویی‌ها پیرو مذهب تسنن هستند.




در سرزمین بلوچستان به معنای وسیع آن، دو گروه اصلی یعنی بلوچ‌ها و برهویی‌ها ، گرچه از نظر قومی، وضع ظاهری و زبان با یکدیگر تفاوت دارند، ولی به صورت سازمان اجتماعی واحدی به هم پیوسته‌اند.
قبایلی از هر دو گروه در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و معتقدات و اعمال مذهبی آن‌ها را نمی‌توان به آسانی از هم باز شناخت.



بلوچ‌ها و برهویی‌ها همگان پیرو مذهب تسنن‌اند ، ولی در عمل تسامح بسیار نشان می‌دهند و بسیاری از آداب آن‌ها به آداب اهل تشیع و دیگران، شباهت دارد.
تسامح ایشان این حسن را نیز دارد که با روحی مدارا کننده همراه است.



گیسوی بلوچ‌ها عموماً بلند است و ریش و موی سر خود را کوتاه نمی‌کنند، مگر موی شارب ، که آن را کوتاه می‌کنند.
بسیاری از همسایگانِ درست‌آیین‌تر آن‌ها بر آناند که حنفیّت بلوچ چندان فراتر از این نمی‌رود، و در واقع اعتقاد ایشان را به دینی، مگر از نوع منفی آن، منکرند.



تعداد ملاّیان و سادات در میان بلوچ اندک است؛ از طرف دیگر، بقاع مشایخ یا پیران بسیار مورد احترام است.



مساجد رواج چندانی ندارد، و هر کجا که یافت شود غالباً عبارت است از طرحی از سنگ‌هایی که بر روی تپه‌ای ناشیانه در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند تا قبله را نشان دهند.



بلوچ‌ها و برهویی‌ها پیش از مهاجرت به سرزمینی که اکنون بلوچستان نامیده می‌شود اسلام آوردند.
این امر را می‌توان به دوره متعاقب نخستین فتوحات اسلامی در جنوب شرقی ایران مربوط دانست.
اصطخری
[۱] ابراهیمبن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
اسلام آوردن آن‌ها را به دوران خلفای عباسی نسبت میدهد.
فرشته
[۲] محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته، یا، گلشن ابراهیمی، ج ۲، ص ۳۲۹، لکنهو ۱۲۸۱.
 اظهار می‌دارد که شهزاد (میرشهدا) پسر میرچاکر (میرعماد کرویزی) نخستین کسی بود که تشیع را در مُلتان باب روز کرد.
افسانه‌های بلوچی به شهزاد اصل و نسبی رمزآلود نسبت می‌دهند.
از این زمان به بعد، چنین به نظر می‌رسد که به تدریج بلوچ‌ها، دست‌کم اسماً، به مذهب اهل سنت روی آورده باشند، گو این‌که این امر تفاوت عملی چندانی نداشته است.



مزار مشایخ یا پیران، در سراسر این سرزمین مرکز عبادت و زیارت ، و زیارت مهم‌ترین جنبه عملی مذهب این قوم است.
شکی نیست که در بسیاری موارد، این مزارها به زمانی قبل از ورود اسلام به منطقه تعلق دارند و بیش‌تر آن‌ها هنگام مهاجرت بلوچ‌ها و برهویی‌ها وجود داشته‌اند.
برخی از آن‌ها از اهمیت بسیار برخوردارند و زوّار از دور و نزدیک به زیارت آن‌ها می‌روند، در حالی که بعضی از آن‌ها فقط شهرت محلّی دارند.
به منظور تحقّق نذر خود، زوّار تکّه‌هایی از پارچه ، زنگوله ، شیپور ، سنگواره ، یا اشیای دیگر به ضریح می‌بندند.



از جمله زیارت‌گاه‌های مهم مورد توجه این‌هاست: سخیسرور ؛ سلیمان شاهِ تونسا شریف ، که زیارت‌گاه نسبتاً جدیدی است برای مسلمانان سنی؛ حضرت غوث در کوه چهل‌تن یا چهل‌پیر که وجه تسمیه آن چهل فرزند غوثاند که بر روی کوه رها شده بودند؛ پیر سُهری در سهری کُشْتَغ (کُشْتَکْهه) در منطقه بُغْتی (بوگطی)، که زیارت‌گاهی واقعاً بلوچی است؛ چِتن شاه در نزدیکی کلات ؛ پیر عمر نزدیک خُزدر، جایی که آزمون گناه و بی‌گناهی از طریق آب اعمال می‌شود؛ سلطان شاه در زِهری، که افراد مبتلا به تب به زیارت آن می‌روند؛ و جیوه لال (لعل) که نام دیگرش لال شاه‌باز است، در سِهوانِ سند.



پای‌بندی کامل نسبت بدان‌چه قبیله آن را محترم می‌شمارد نزد همه بلوچ‌ها دارای اهمیتی والاست، و این اصول نزد ایشان از معتقدات مذهب اسمی آن‌ها نفوذ بیشتری دارد.



حفظ شرف خانوادگی با تنبیه بی‌عفتی در همسران نیز بسیار مهم، و مکافات همسر و مرد خاطی مرگ است، گو این‌که در دوران اخیر غرامت نیز پذیرفته می‌شود.
غرامت به صورت نقدی است، ولی در عمل ادای دین معمولاً از طریق ازدواج یا نامزدی زنی از خانواده مرد خاطی با مردی از خانواده شوی آسیب دیده انجام می‌پذیرد.



به سنت‌های بلوچستان، رسوم دیگری متضمن جنبه‌های خرافاتی نیز منضم است؛ به علائم و نشانه‌ها معتقدند، و با بررسی رگ‌های سطحی کتف گوسفندی که تازه ذبح شده به تفأل می‌پردازند.
رؤیت آلاگَزَنِه در سمت چپ هنگام عزیمت به مسافرت ، بدیمن است، و همین کافی است که دسته‌ای از سواران را از سفر منصرف کند.



گوشت خوک البته حرام است، ولی بلوچ‌ها محرّمات ملی یا قبیله‌ای خاص خود را نیز دارند؛ مثلاً همگان از خوردن ماهی خودداری می‌کنند، و توجیه ایشان این است که آن را نمی‌توانند به شیوه مقرّر، یعنی سر بریدن، ذبح کنند؛ تخم مرغ را نیز غالباً مردار یا حرام می‌شمارند.
افراد عشیره سردار کِهْل، که از رِنْدهای کچّهی هستند، گوشت شتر را نمی‌خورند.



برخی از محرّماتی که اقوام بلوچستان برای خود وضع کرده‌اند، محتملاً دارای اصلی توتمیستی است.
وجود چند نام قبیله یا عشیره که از اسامی گیاهان یا جانوران گرفته شده تا حدّی مؤیّد این نظریه است.
ولی، در میان بلوچ‌ها و برهویی‌ها هیچ موردی از وجود اعمال توتمیستی دیده نشده است.
موردی از «آزمون از طریق آتش» را در میان بزدارها در ۱۳۰۷/ ۱۸۸۹ نویسنده شخصاً شاهد بوده، و هیوز ـ بولّر نیز نمونه دیگری از آن را، با مختصر تفاوتی، و هم‌چنین موردی از «آزمون از طریق آب» را توصیف کرده است.



برخی از قبایل یا بخش‌هایی از آن‌ها را دارای نیروی شفا دهنده می‌دانند و معتقدند که ایشان با دمیدن بر بیمار می‌توانند سلامت او را به وی باز گردانند.
عشیره نوتهنی از بوگطی، قبیله کهیری و قبیله کَلَمَتی از این جمله‌اند.
قبیله کلمتی احتمالاً در اصل بلوچ نیستند ولی در حال حاضر در ایشان ادغام شده‌اند.
شاید ایشان اخلاف بدعت‌گذاران قرمطی باشند که در ابتدای قرن چهارم، محمود غزنوی ایشان را از مُلتان رانده بود.



(۱) ابراهیمبن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۲) محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته، یا، گلشن ابراهیمی، لکنهو ۱۲۸۱.


 
۱. ابراهیمبن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۲. محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته، یا، گلشن ابراهیمی، ج ۲، ص ۳۲۹، لکنهو ۱۲۸۱.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «معتقدات بلوچ‌ها»، شماره۴۵۷۷.    



جعبه ابزار