• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مشورت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شور (مقالات مرتبط).
دیگر کاربردها: شوری (ابهام‌زدایی).

‌مشورت به معنای شوری، رایزنی و شور کردن‌ است. مشورت و نظرخواهی از دیگران یکی از عوامل مهم و مسایل حیاتی در تصمیم‌گیری، و ارزنده‌ترین دستورهای شریعت جهت سلامت جامعه و نیل به اهداف والای انسانی است و دین اسلام به مشورت‌کردن در امور فردی و اجتماعی اهمیت زیادی داده است، و برای مشورت‌کننده فواید و آثار زیادی در روایات بیان شده، و لذا در قرآن کریم و روایات اسلامی سفارش به مشورت‌کردن شده است و البته باید مشورت با افراد با تجربه و صاحب عقل و درایت باشد.

فهرست مندرجات

۱ - مقدمه
۲ - معنای مشورت
۳ - اهمیت
       ۳.۱ - مشورت پیامبر
۴ - فلسفه مشورت
۵ - آیات
۶ - آثار و فواید مشاوره
       ۶.۱ - کمک گرفتن از افکار دیگران
       ۶.۲ - زندگی با ارزش
       ۶.۳ - پشتیبانی
       ۶.۴ - شناسایی خطاها
       ۶.۵ - دستیابی به راهکار مناسب
       ۶.۶ - پیشگیری از پشیمانی
       ۶.۷ - مبارزه با تکبر و استبداد نظر
              ۶.۷.۱ - مذمت استبداد به رای
       ۶.۸ - رسیدن به مقصود
       ۶.۹ - کامروایی
       ۶.۱۰ - جلوگیری از سرزنش دیگران
       ۶.۱۱ - دستاورد‌های دیگر
۷ - رابطه رای و بخت
۸ - ویژگی‌های مشاوران
       ۸.۱ - ویژگی‌های مثبت
       ۸.۲ - ویژگی‌های منفی
۹ - وظیفه‌ مشاور
۱۰ - موارد منع مشاوره
       ۱۰.۱ - اصول دین و احکام
       ۱۰.۲ - تعیین امام معصوم
       ۱۰.۳ - شتاب‌زدگی در تصمیم
       ۱۰.۴ - افراد ممنوع از شور
۱۱ - نتایج مشورت
۱۲ - موارد مشورت
       ۱۲.۱ - مشورت با پیران
       ۱۲.۲ - زمینه‌های مشورتی
۱۳ - راه تقویت روحیه مشورت‌خواهی
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع


موضوع مشاوره در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است چنانچه پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با قطع نظر از وحی آسمانی آنچنان فکر نیرومندی داشت که هیچ‌گاه نیاز به مشاوره پیدا نمی‌کرد، ولی برای اینکه از یک سو مسلمانان را به اهمیت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه‌های اساسی زندگی خود قرار دهند و از سوی دیگر نیروی فکر و‌ اندیشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومی مسلمانان که جنبه‌ اجرای قوانین الهی داشت (نه قانون‌گزاری) جلسه‌ مشاوره تشکیل می‌داد و مخصوصاً برای رای افراد صاحب‌نظر ارزش خاصی قائل بود تا آنجا که گاهی به احترام آن‌ها از رای خود صرف‌نظر می‌کرد، چنان‌که نمونه‌ آن در جنگ احد اتفاق افتاد و می‌توان گفت که یکی از عوامل موفقیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در پیشبرد اهداف اسلامی همین بود.


مشورت از ماده "شور" است که در لغت به معنای برداشتن و استخراج عسل از کندوی زنبور عسل است.
در تعریف اصطلاحی کلمه "تشاور"، "مشاورت" و "مشورت" به معنای استخراج رای صحیح است، اینکه آدمی در مواقعی که خودش درباره کاری رای صحیح ندارد، به دیگران مراجعه و از عقل و تجارب آنان استفاده نماید.


در متون اسلامی، مشورت از اهمیت بالا و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است تا آنجا که در قرآن کریم یک سوره تحت عنوان شوری وجود دارد و در آیاتی نیز مساله مشاوره مطرح و به انجام آن دستور داده شده است. (مومنان کسانی هستند که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند و نماز را بپا داشتند و امورشان را به مشورت گذاشتند و از آنچه که روزیشان کردیم انفاق می‌کنند.) نگرش مکتبی اسلام بر مساله شورا از چنان ظرافت و عمقی برخوردار است که حتی مسائل بسیار کوچکی همانند از شیر گرفتن کودک را امری مشورتی بین پدر و مادر تلقی می‌کند (هرآنگاه که پدر و مادر با رضایت و مشورت بخواهند کودک را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آنها نیست.) و توصیه می‌شود که اگر خواستید فرزند خود را از شیر بگیرید، با یکدیگر مشورت کنید. (بدیهی است توصیه اسلام به مشاوره در مساله جزئی فوق، اهمیت و ضرورت آنرا در مسائل مهمتر و امور عمومی جامعه اسلامی روشن می‌سازد.)
اهمیت مشاوره در اسلام به‌اندازه‌ای است که خداوند به پیامبرش امر می‌کند که مشورت کند: «و شاورهم فی الامر؛ با مردم خود مشورت کن و از آنان نظر بخواه.»
علی‌رغم اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دیگر معصومین (علیه‌السّلام) عقل کل و معصوم بودند و از طریق وحی به منبع لایزال علم و قدرت خداوند ارتباط داشتند و از نظر علم و عقل هرگز نیازی به راهنمایی‌ها و ارشاد دیگران نداشتند، اما مامور شدند تا مشورت کنند، همانطور که مورخین و مفسرین اسلامی یکی از صفات آنان را کثرت مشاوره دانسته‌اند. از جمله در مورد پیامبر عالیقدر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورده‌اند که: «سیره پیامبر چنین بود که با اصحاب خود زیاد مشورت می‌کرد.»
شکی نیست که مشورت ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) به خاطر رفع جهل نبوده است، بلکه به این جهت بوده که اولا، این اصل را پایه‌گذاری کنند (جنبه آموزشی) و مسلمانان را به اهمیت مشورت متوجه سازند تا آنان شور و مشاوره را جزو برنامه‌های زندگی خود قرار دهند و ثانیاً به همراهان و پیروان خود شخصیت داده تا نیروی فکر و‌ اندیشه آنان پرورش یابد.
[۸] حسینی بیرجندی، سیدمهدی، مشاوره و راهنمایی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۷ - ۲۱، تهران، امیرکبیر.
[۹] تقوی دامغانی، سیدرضا، نگرشی در مدیریت اسلامی، ص۱۹۵ – ۱۹۷، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
[۱۰] ملکی، محمد، شورا در اسلام، ص۱۹، تهران، نهضت زنان مسلمان.
[۱۱] موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۸ – ۹، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
[۱۲] اسکندری، حسین، آیه‌های زندگی، ج۱، ص۲۸۲، تهران، سروش.

بنای حکومت اسلامی‌ بر مشورت و دوری از استبداد و خودرایی است و حاکمان اسلامی باید از مشورتِ مشاوران کارآزموده و آگاه بهره‌مند باشند، البتّه پیروی از رای آنان برای حاکم الزامی نیست و او می‌ تواند به تشخیص خود عمل کند.

۳.۱ - مشورت پیامبر

حکومت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه از نخستین حکومت‌های سیاسی مبتنی بر شوری‌ بود و خداوند در قرآن کریم مسلمانان آن روزگار را اهل مشورت می‌خواند.
مشورت در اسلام چنان ارجمند است که خداوند به پیامبر معصوم خویش -‌که به منبع دانش غیبی متّصل است- فرمان می‌دهد با اصحاب، مشورت کند.
پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر چند در امور مهم، تصمیم نهایی را خود می‌گرفت، به نظر دیگران نیز در تصمیم‌های خود نقشی می‌داد.


مشورت، به لحاظ فوائد متنوعی که دارد نمی‌تواند دارای یک فلسفه و حکمت باشد. در اینجا، به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:
۱. بهره‌مندی از‌ اندیشه دیگران: بدون شک مهمترین فلسفه مشورت در اسلام استفاده از نظر دیگران و یافتن راه اصلح است که نسبت به سایر راه‌ها کمترین نقص را داشته باشد، چنان که امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «راه درست و صواب به دست نیاید مگر با مشورت کردن.»
۲. استفاده از تایید و حمایت دیگران.
۳. جلوگیری از سرزنش دیگران.
۴. شناسایی افراد صاحب نظر و مؤمن.
۵. رشد فکری مردم.
۶. احتراز از استبداد رای.
۷. گسترش فرهنگ مشاوره و ایجاد تفاهم.
بنابراین مشاوره همیشه دلیل بر عدم آگاهی شخص نیست بلکه این موارد مذکور نیز از هدف‌های مورد نظر در مشاوره بوده و غالبا حصول به همه یا تعدادی از آنها مورد نظر می‌باشد.
[۱۶] حسینی بیرجندی، سیدمهدی، مشاوره و راهنمایی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۲۸.
[۱۷] موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۹ - ۱۰.



در این بخش از مبحث مشورت اشاره‌ای به دو آیه از قرآن کریم می‌پردازیم:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشاوِرْهُمْ فِی اْلاَمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ؛ از پرتو رحمت الهی در برابر آنها نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگ‌دل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند، بنابراین آن‌ها را عفو کن و برای آنها طلب آمرزش نما و در کارها با آن‌ها مشورت کن، اما هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش و) بر خدا، توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.»

«وَالَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ اَاقمُوا الصَّلوةَ وَ اَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ؛ و آنان که دستورات پروردگار را اجابت و اطاعت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را با مشورت یکدیگر انجام دادند و از آنچه روزی‌شان دادیم انفاق می‌کنند.»


مشورت که از پشتوانه وحیانی و عقلانی برخوردار است، فواید زیادی دارد. آثار و برکات فراوانی که از مشورت‌کردن نصیب انسان می‌شود، هرگز از تفکر فردی و امکانات و منابع فراوان مادی به دست نمی‌آید. در اینجا به بخشی از آثار و فواید مشورت اشاره می‌نماییم.

۶.۱ - کمک گرفتن از افکار دیگران

مشورت به انسان کمک می‌کند تا افکار و‌ اندیشه‌های دیگران، به ویژه صاحب‌نظران و متخصصان را به یاری طلبد و با قرار دادن افکار و‌ اندیشه‌های آنان در کنار فکر و نظر خود، بر قدرت، وسعت و عمق‌ اندیشه و بینش خود بیفزاید و از درخشش افکار و‌ اندیشه‌های دیگران بهره‌مند شود. حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «کسی که با خردمندان و عاقلان مشاوره کند به نور عقلها و خردها روشنی یابد.»
«هر کس با دیگران مشورت نماید، از‌ اندیشه‌های آنان بهره گرفته است.»
«لعبدالله بن العباس و قد اشار علیه فی شیء لم یوافق رایه، لک ان تشیر علی و اری، فان عصیتک فاطعنی؛ به عبدالله بن عباس که آن حضرت را به چیزی راهنمایی کرد که با نظر ایشان سازگاری نداشت، فرمود: تو حق داری نظرت را به من بگویی و من هم نظر خاص خود را دارم. بنابراین اگر بر خلاف تو عمل کردم از من پیروی کن!»

۶.۲ - زندگی با ارزش

از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که فرمود: «اِذا کانَ امَرائُکُمْ خِیارَکُمْ وَ اَغْنِیائُکُمْ سُمَحائُکُمْ وَ اَمْرُکُمْ شُوری بَیْنَکُمْ فَظَهْرُ الاَرْضِ خَیْرٌ لَکُمْ مِنْ بَطْنِها وَ اِذا کانَ امَرائُکُمْ شِرارَکُمْ وَ اَغْنِیائُکُمْ بُخَلائَکُمْ وَلَمْ یَکُنْ اَمْرُکُمْ شُوری بَیْنَکُمْ فَبَطْنُ اْلاَرْضِ خَیْرٌ لَکُمْ مِنْ ظَهْرِها؛ هنگامی که زمامداران شما، نیکان شما باشند و توان‌گران شما سخاوت‌مندان، و کارهای نیک با مشورت انجام گیرد، ‌در این موقع روی زمین، از زیر زمین برای شما بهتر است (یعنی شایسته‌ حیات و زندگی هستید) ولی اگر زمام‌دارانتان بدان و ثروتمندان افراد بخیل باشند و در کارها مشورت نکنید در این صورت زیر زمین از روی آن برای شما بهتر است.»

۶.۳ - پشتیبانی

امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در اثناء خطبه می‌فرماید: «وَلا مُظاهَرَةَ اَوْثَقُ مِنَ الْمُشاوَرَةِ؛ هیچ پشتیبانی مطمئن‌تر از مشورت نیست.»
«لا ظهیر کالمشاورة؛ هیچ پشتیبانی، چون مشاوره نیست.»

۶.۴ - شناسایی خطاها

یکی دیگر از آثار مثبت مشورت این است که مشورت کردن و استفاده از نقطه نظرهای دیگران به انسان کمک می‌کند تا خطاها و اشتباهات را بشناسد. امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «من استقبل وجوه الآرا، عرف مواقع الخطا؛ هر که آرا مختلف را بررسی کند، جاهای خطا را بشناسد.»

۶.۵ - دستیابی به راهکار مناسب

مشورت باعث می‌شود تا تصمیم معقول و مناسبی اتخاذ شود و راه درستی انتخاب گردد. حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هرکس با صاحبان‌ اندیشه و خرد مشورت نماید، به راه درست رهنمون می‌شود.»

۶.۶ - پیشگیری از پشیمانی

معمولا بعد از هر تصمیمی که بدون مشورت اتخاذ شود و جوانب و زوایای مختلف آن به خوبی سنجیده نشده باشد، پشیمانی و ندامت از اینکه چرا این تصمیم بدون سنجش جوانب مختلف مسئله اتخاذ شده، طبیعی است. امیرمومنان حضرت علی (علیه‌السّلام) این نکته را یادآور می‌شود و می‌فرماید: «با افراد عاقل و صاحب خرد مشورت کن تا از لغزش و پشیمانی ایمن گردی.»
و نیز فرمودند: «رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرا به یمن فرستاد، سفارشات لازم را کرد و فرمود: ‌ای علی! کسی که استخاره کند سرگردان نخواهد شد و کسی که مشورت کند پشیمان نمی‌شود.»
از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده: «مَنِ لَا یَسْتَشِرْ یَنْدَمُ؛ کسی که مشورت نکند پشیمان می‌شود.»
از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل شده: در تورات چهار جمله آمده: «مَنْ لایَسْتَشیرُ یَنْدِمُ وَ الْفَقْرُ الْمَوْتُ اْلاَکْبَرِ وَ کَما تَدینُ تُدانُ وَ مَنْ مَلَکَ اِسْتَاْثَرَ؛ کسی که مشورت نکند پشیمان می‌شود، فقر، مرگ بزرگ است، هر چه کنی با تو همان خواهد شد و کسی که مالک شود استبداد می‌ورزد یعنی نوعاً اینها از تبعات این خصلت‌ها است.»

۶.۷ - مبارزه با تکبر و استبداد نظر

آنگاه که با غفلت از مشورت، خوی استبداد و تکبر در جامعه تقویت شود و جامعه از پشتوانه فکری و عملی مشاوران محروم گردد، رکودی مرگبار رخ می‌نماید و جامعه را از پیشرفت و شکوفایی باز می‌دارد. این واقعیت در زبان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین جاری شده است که فرمود: «آن‌گاه که فرمانروایان شما از بدانتان و ثروتمندان شما از تنگ چشمانتان باشند و مشورت و رایزنی از میانتان رخت بربندد، به زمین فرو رفتن شما بهتر از زندگی در آن است.»

۶.۷.۱ - مذمت استبداد به رای

از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: «اَلْمُسْتَبِدُّ بِرَاْیِهِ مَوْقُوفٌ عَلی مَداحِضِ الزُّلَلِ؛ استبداد به رای (انسان را) حبس می‌کند بر (مطالب) باطل و خطا».
و نیز فرمود: «لا تَشِرْ عَلَی الْمُسْتَبِدِّ بِرَاْیِهِ؛ با مستبد به رای مشورت مکن.»
و باز فرمود: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَاْیِهِ هَلَکَ؛ کسی که در رای خویش استبداد داشته باشد، هلاک می‌گردد.»
از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِراْیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فی عُقُولِها؛ کسی که مستبد به رای خویش باشد هلاک می‌گردد و کسی که مشورت کند با افراد بزرگ، در عقل‌های آنها شریک شده است.»
«هیچ تنهایی ترسناک‌تر از خودپسندی و خودبینی و هیچ پشتیبانی مطمئن‌تر از مشورت نیست.»

۶.۸ - رسیدن به مقصود

نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «هر که بخواهد کاری کند و درباره آن مشورت کند خدا او را به خردمندانه‌ترین کارها توفیق دهد.»
«الاستشارة عین الهدایة، و قد خاطر من استغنی برایه؛ مشورت عین به مقصود راه یافتن است و هر که خودسرانه کار کند دچار خطر شود.»

۶.۹ - کامروایی

مشاوره فرایندی سودمند است که می‌تواند زمینه چیرگی بر مشکلات و رشد فکری و افزایش تشخیص و تصمیم‌گیری را فراهم کند. بنابراین، کامروایی و پویایی فرد و جامعه در گرو مشورت‌دهی و مشورت‌خواهی است. امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «مشورت‌کننده کامیاب و رستگار خواهد شد.»
[۴۱] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۵.


۶.۱۰ - جلوگیری از سرزنش دیگران

از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده: «ما عُطِبَ امْرِءٌ اِسْتَشارَ؛ سرزنش نمی‌شود کسی که مشورت کرده است.»

۶.۱۱ - دستاورد‌های دیگر

دستاورد‌های دیگر مشورت عبارتند از: پیروی از روش ائمه معصومین (علیه‌السّلام)، روشن‌بینی و بصیرت، ازدیاد عقل (رشد‌ اندیشه، قدرت تدبیر)، نوعی مشارکت فکری و تشویق به کار جمعی، قدرت تصمیم‌گیری واقع‌بینانه، احترام به افکار و آراء، موجب اطمینان نفس و راحتی، پی‌بردن بر قدرت فکری و میزان دلسوزی دیگران (شناسایی افراد شایسته از دیگران)، موجب شکوفایی استعدادها و رشد ذوق‌ها و در نتیجه موجب گشایش راه‌های نوین، افزایش میزان مطلوبیت و درجه مقبولیت (جلوگیری از بدگمانی و جلب نظر مردم)، موجب دوری از انتقادهای مغرضانه و انتقادهایی را که بر اشخاص خودمحور و تک‌رو می‌باشد، تضمین تداوم کار در سایه مشورت، موجب افزایش آگاهی‌ها و معلومات دیگران.
[۴۳] تقوی دامغانی، سیدرضا، نگرشی در مدیریت اسلامی، ص۱۹۷ – ۱۹۹.
[۴۴] موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۱۰.
[۴۵] آقا پیروز، علی و دیگران، مدیریت در اسلام، ص۶۷ – ۷۰، قم، پژوهشگاه و حوزه و دانشگاه، زمستان ۸۵، چاپ چهارم.
[۴۶] نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ج۱، ص۱۶۷، قم، موسسه ولی عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، زمستان ۸۵، چاپ دوم.
[۴۷] حسینی شیرازی، سید محمد، شورا در اسلام، ص۹، قم، آل الرسول (علیه‌السّلام)، ۱۴۲۰ ه ق، چاپ ششم.



«صواب الرای بالدول: یقبل باقبالها، و یذهب بذهابها؛ درستی به رای بسته به دولت بخت است: اگر دولت رو کند درستی رای نیز رو می‌کند و اگر آن پشت کند این نیز می‌رود.»


مسلم است که هر کس نمی‌تواند طرف مشورت قرار گیرد، زیرا گاه بعضی از اشخاص نقاط ضعفی دارند که مشورت با آنها مایه‌ بدبختی و عقب‌افتادگی است و از این جهت در روایات خاندان عصمت و طهارت صفاتی را برای مستشار ذکر نموده‌اند.

۸.۱ - ویژگی‌های مثبت

ویژگی‌های بسیاری در آموزه‌های اسلامی برای مشاوران آمده است. در این قسمت به برخی از آنها اشاره می‌شود:
۱. ایمان:
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «مومن مایه سود است اگر همراهش شوی سودت دهد و اگر با وی مشورت کنی سودت دهد و اگر شریکش شوی سودت دهد و همه کار وی مایه سود است.»
۲. تقوا:
امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «در کارهایت با پرهیزکاران مشورت کن تا راهنمایی شوی.»
[۵۰] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۷.

از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: «اِسْتَشِرْ فی اَمْرِکَ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛ مشورت کنید در پیش آمدها (از) کسانی که می‌ترسند از پروردگارشان.»
۳. خردمندی:
امیرالمومنین (علیه‌السّلام) فرمودند: «هر کس با صاحبان خرد مشورت نماید، به راه راست و درست رهنمون می‌شود.»
«کسی که با شخص عاقل و دانا مشاوره کند بر کار خود مالک و مسلط شود.»
[۵۳] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۹.

۴. تجربه و آزمودگی:
حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «برترین کسی که با وی مشورت می‌کنی، کسی است که دارای تجربه‌های فراوان باشد.»
۵. علم و تخصص (آگاهی و صلاحیت):
امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «با کسی که نادان در کار تو است مشورت نکن.»
۶. رازداری:
امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «با دشمن خویش مشورت نکن و راز خود را از او پوشیده دار.»
۷. نصح (خیرخواهی) ۸. آینده‌نگر (دور‌اندیشی) ۹. حلم امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «با کسانی که دارای پنج خصلت باشند مشورت کن. آنان که دارای عقل، حلم، تجربه، خیرخواهی و تقوا هستند.»
از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: مشورت تحقق نمی‌گیرد مگر با شرائطش و اگر کسی آن شرایط را نداند در مشورت ضرر می‌کند، پس اولین آنها عبارت است از اینکه مستشار عاقل باشد و دومین شرط این است که آزادمرد و متدین باشد و شرط سوم عبارت است از اینکه مستشار دوست حقیقی باشد و شرط چهارم عبارت است از اینکه بتوانی او را آگاه کنی از امور پنهانی خود و علم آن نسبت به موضوع مانند علم خودت باشد که به افراد دیگر نرسد.

۸.۲ - ویژگی‌های منفی

منظور از ویژگی‌های منفی، خصوصیاتی است که مشاوران می‌بایست فاقد آن باشند. این خصوصیات عبارتند از:
۱. بخل:
امیرالمومنین (علیه‌السّلام) فرمودند: «افراد بخیل را در مشورت خود دخالت مده؛ زیرا که تو را از احسان منصرف می‌کند و از تهی‌دستی و فقر می‌ترساند.»
۲. جبن (ترس):
حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «با افراد ترسو مشورت مکن، زیرا در کارها روحیه‌ات را تضعیف می‌کند.»
۳. حرص:
امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «حریص را به مشورت مگیر که حرص را با ستمگری در نظرت زینت می‌دهد.»
۴. دروغ:
امیرمومنان علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «با فرد دروغ‌گو مشورت نکن، زیرا او مانند سراب است که دور را برای تو نزدیک و نزدیک را دور جلوه می‌دهد.»
از ویژگی‌های دیگر منفی و سلبی مشاوران می‌توان به: جهل، حماقت، فرومایگی، خودرایی، وغد (سست خردی)، تلون (نفاق و چند رنگی)، لجاجت، عاطفه محض اشاره نمود.
[۶۳] کتابچی، محسن، مدیریت موفق، ص۱۶۴ – ۱۷۱، تهران، نشر الف.
[۶۴] تقوی دامغانی، سیدرضا، نگرشی در مدیریت اسلامی، ص۲۰۰ - ۲۰۱.
[۶۵] علی آقا پیروز و دیگران، مدیریت در اسلام، ص۷۰ – ۷۳.
[۶۶] ر. ک: حقانی زنجانی، حسین، صفات و ویژگیهای مشاور در اسلام، ص۴۸ – ۵۳، ماهنامه درسهایی از مکتب اسلام.
[۶۷] حقانی زنجانی، حسین، صفات و ویژگیهای مشاور در اسلام (۲)، ص۲۳ – ۲۹، ماهنامه درسهایی از مکتب اسلام.
[۶۸] جاسبی، عبدالله، شوری و مشاوره در اسلام، ص۳۱ – ۵۴، دو فصلنامه روان شناسی و علوم تربیتی (دانشگاه تهران).



همان‌طوری که در اسلام، درباره‌ مشورت‌کردن دستور مؤکّد داده شده، به افرادی که مورد مشورت قرار می‌گیرند نیز تاکید شده که از هیچ‌گونه خیرخواهی‌ای فروگذار نکنند و خیانت در مشورت یکی از گناهان بزرگ محسوب می‌شود، حتی این حکم درباره‌ غیر مسلمانان نیز ثابت است، یعنی اگر انسان، پیشنهاد مشورت را از غیر مسلمانی بپذیرد، حق ندارد در مشورت نسبت به او خیانت کند و غیر از آنچه تشخیص می‌دهد به او اظهار نماید.
در رساله‌ حقوق که از امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل شده چنین آمده: «وَحَقُّ الْمُسْتَشیرِانْ عَلِمْتَ لَهُ رَاْیاً اَشَرْتَ عَلَیْهِ وَ اِنْ لَمْ تَعْلَمْ اَرْشَدْتَهُ اِلی مَنْ یَعْلَمُ وَ حَقُّ الْمُشیرِ عَلَیْکَ اَنْ لا تَتَّهِمَهُ فیما لا یُوافِقُکَ مِنْ رَاْیِهِ فَاِنْ وافَقَکَ حَمِدْتَ اللهَ؛ حق کسی که از تو طلب مشورت می‌کند این است که اگر عقیده و نظری داری در اختیار او بگذاری و اگر درباره‌ آن کار چیزی نمی‌دانی او را به کسی راهنمایی کنی که می‌داند و اما حق کسی که مشاور تو است، این است که که در آنچه که با تو موافق نیست، او را متهم نسازی پس اگر با تو موافق بود، شکر خدای گویی.»
و از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده: «مَنْ غَشَّ الْمُسْلِمینَ فی مَشْوَرَةٍ فَقَدْ بَرِئْتُ مِنْهُ؛ کسی که در مشورت به مسلمانان خیانت کند پس به حقیقت من از او بیزارم.»
و نیز از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: «مَنِ اسْتَشارَ اَخاهُ فَلَمْ یَنْصَحْهُ مَحْضَ الرَّاْیِ سَلَبَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَاْیَهُ؛ کسی که مشورت کند با برادر خویش و او خیر و حقیقت را به او نگوید، خداوند رای و درک او را می‌گیرد.»


مشورت در جایی که خداوند تکلیف چیزی را روشن کرده و انسان را موظّف ساخته است به آن عمل کند، روا نیست.

۱۰.۱ - اصول دین و احکام

مشورت در اصول دین و احکام و حدود شرعیه راه ندارد. دانشمندان اسلامی عموما معتقدند که در نحوه اجرای کارها و نیز تشخیص موضوع احکام می‌توان مشورت کرد، اما مشورت در اصول و احکام را مساوی با لغو دین و تشریع می‌دانند. هیچ شکی نیست که مشورت و شورا در احکام ثابت دین که بستگی به شرائط و مقتضیات زمان ندارد و به عبارت دیگر با ابعاد فطری انسان (که ثابت است) تطابق کامل دارد، غیر معقول است.
خداوند بنابر مصالحی تصمیم‌گیری در برخی امور را برای خود محفوظ داشته و اختیاری به انسان نداده است. در چنین اموری انسان قادر نیست با مشورت به مصلحت خویش و جامعه انسانی راه بیابد.
بنابراین بنظر می‌رسد که درباره حکم هر مسئله‌ای که به‌طور مشخصی از شرع نرسیده باشد، شورا و مشورت، امکان‌پذیر است.
[۷۵] موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۱۰ – ۱۱.
در این رابطه مضمون حدیث زیر قابل توجه است: علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: عرض کردم‌ ای پیامبر خدا! اگر با مسئله‌ای روبرو شدم که درباره آن نه از طرف خداوند حکمی نازل شده بود و نه در سنت وجود داشت چه وظیفه‌ای داریم و چه دستوری می‌فرمایید؟
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: شورایی مرکب از اهل فقه و افراد با ایمان عابد تشکیل می‌دهید و به یک نظر خاص اکتفا نمی‌کنید (بلکه نظر همه آنها را بخواهید).

۱۰.۲ - تعیین امام معصوم

مثلًا تعیین شخص امام معصوم (امامت) از گذر مشورت روا نیست. این کار بر عهده خداوند است، زیرا امام باید دارای شرایطی مانند عصمت باشد و بازشناختن کسی که از این خصیصه برخوردار است، در توان انسان نیست. از این‌رو، مشورت برای تعیین امام کاری بی‌فایده است.

۱۰.۳ - شتاب‌زدگی در تصمیم

«لا تستعموا الرای فیما لا یدرک قعره البصر، و لا تتغلغل الیه الفکر؛ در مسائل و موضوعاتی که بینش به ژرفایشان راه نمی‌برد و‌ اندیشه به آن‌ها دسترسی ندارد، رای خود را به کار نگیرید.»

۱۰.۴ - افراد ممنوع از شور

از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده که فرمود: (با سه طایفه مشورت نکن) «وَلا تُدْخِلَنَّ فی مَشْوَرَتِکَ بَخیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ وَلا جَباناً یُضْعِفُکَ عَنِ اْلاُمُورِِ وَلا حَریصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَّةَ بِالْجَوْرِ؛ با افراد بخیل مشورت نکن زیرا ترا از بخشش و کمک به دیگران باز می‌دارند و از فقر می‌ترسانند (و نیز) با افراد ترسو مشورت نکن زیرا آنها ترا از انجام کارهای مهم باز می‌دارند (و همچنین) با افراد حریص مشورت نکن که آنها برای جمع‌آوری ثروت و یا کسب مقام، ستمگری را در نظر تو جلوه‌گر می‌سازند.»
از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده: «اِیّاکَ وَ مُشاوَرَةَ النِّساءِ اِلاّ مَنْ جَرَّبْتَ بِکَمالِ عَقْلٍ...؛ خودداری کن از مشورت با زنان، مگر آنان که رشد عقلی و فکری‌شان به تجربه ثابت شده باشد.»
از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: «لاتَشِرْ عَلَی الْمُسْتَبِدِّ بِرَایِهِ؛ مشورت نکن با کسی که استبداد رای دارد.»
دور باد رای کج‌اندیش! «عزب رای امری تخلف عنی، ما شککت فی الحق مذ اریته؛ دور باد رای کسی که با من مخالفت کند، من از زمانی که حق به من نمایانده شد در آن تردید نکرده‌ام.»
بخیل را در مشورت داخل مگردان! «من کتابه للاشتر لما ولاه مصر: لا تدخلن فی مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل و یعدک الفقر، و لا جبانا یضعفک عن الامور، و لا حریصا یزین لک الشره بالجور؛ در فرمان حکومت مصر به مالک اشتر می‌نویسد: در مشورت خود بخیل را داخل مگردان، زیرا او تو را از نیکی و بخشش کردن باز می‌دارد و از تنگدستی می‌ترساند، و نه ترسو را، چه او تو را در اقدام به کارها سست می‌کند و نه آزمند را، چون آزمند ستمگری را در نظرت زیبا جلوه می‌دهد.»


اصولاً مردمی که کارهای مهم خود را با مشورت و صلاح‌اندیشی یکدیگر انجام می‌دهند، کمتر گرفتار لغزش می‌شوند به عکس، افرادی که گرفتار استبداد رای هستند و خود را بی‌نیاز از افکار دیگران می‌دانند، هر چند از نظر فکری فوق‌العاده باشند، باز هم غالباً گرفتار اشتباهات خطرناک و دردآگین می‌شوند، از این گذشته استبداد رای، شخصیت را در توده‌ مردم می‌کشد و افکار را متوقف می‌سازد و استعدادهای آماده را نابود می‌کند و به این ترتیب بزرگ‌ترین سرمایه‌های انسانی یک ملت از دست می‌رود.
به علاوه کسی که در انجام کارهای خود با دیگران مشورت می‌کند، اگر مواجه با پیروزی شود کمتر مورد حسد واقع می‌گردد، زیرا دیگران، پیروزی وی را از آن خودشان می‌دانند و معمولاً انسان نسبت به کارهایی که خودش انجام داده، حسد نمی‌روزد و اگر احیاناً با شکست مواجه گردد، ‌زبان اعتراض و ملامت و شماتت بر او بسته است، زیرا کسی به نتیجه‌ی کار خودش اعتراض نمی‌کند، و نه تنها اعتراض نخواهد کرد بلکه دلسوزی و غم‌خواری نیز می‌کند.
یکی دیگر از فوائد مشورت این است که انسان ارزش شخصیت افراد و میزان دوستی و دشمنی آنها را با خود درک خواهد کرد و این شناسائی راه را برای پیروزی او هموار می‌کند و شاید مشورت‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آن قدرت فکری فوق‌العاده که در حضرتش وجود داشت به خاطر مجموع این جهات بوده است و در این روایات نیز به این مطلب اشاره شده است.


شوری‌ و مشورت تنها در اموری روا است که سودی برساند و کارگشایی بکند و نصّ و فرمان صریحی از خداوند یا بندگان معصومش در دست نباشد.

۱۲.۱ - مشورت با پیران

پند پیر از رای جوان بهتر است: «رای الشیخ احب الی من جلد الغلام، و روی من مشهد الغلام؛ رای پیران را از دلاوری جوانان (و به روایتی از اجتماع جوانان) بیشتر دوست دارم.»

۱۲.۲ - زمینه‌های مشورتی

زمینه‌ها و امور مشورتی عبارتند از: ۱) تحصیلی ۲) اخلاقی ۳) اعتقادی ۴) خانوادگی ۵) حقوقی ۶) پزشکی ۷) اقتصادی ۸) روان شناسی ۹) سیاسی ۱۰) شغلی.
[۸۴] نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ص۱۶۸.



تحقق و تقویت این اصل از راه‌های گوناگونی امکان‌پذیر است از جمله:
دوری از خود محوری، دقت در فوائد مشورت، دقت در آیات و روایات این باب، تجربه نمودن در بعضی امور زندگی، مبارزه با تکبر و موانع دیگر برای مشورت‌خواهی، به یادآوردن شکست‌های گذشته، دقت در عوامل موفقیت خود و دیگران.
[۸۵] نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ص۱۶۷.



۱. قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۸۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۰، تهران، الحوراء، تابستان ۸۱، چاپ چهارم.    
۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۹۲، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی.    
۴. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۷. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی‌بکر، تفسیر جلالین، ص۸۹.    
۸. حسینی بیرجندی، سیدمهدی، مشاوره و راهنمایی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۷ - ۲۱، تهران، امیرکبیر.
۹. تقوی دامغانی، سیدرضا، نگرشی در مدیریت اسلامی، ص۱۹۵ – ۱۹۷، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
۱۰. ملکی، محمد، شورا در اسلام، ص۱۹، تهران، نهضت زنان مسلمان.
۱۱. موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۸ – ۹، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
۱۲. اسکندری، حسین، آیه‌های زندگی، ج۱، ص۲۸۲، تهران، سروش.
۱۳. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۱۵. آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۷۶۹.    
۱۶. حسینی بیرجندی، سیدمهدی، مشاوره و راهنمایی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۲۸.
۱۷. موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۹ - ۱۰.
۱۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۱۹. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸.    
۲۰. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۶۲۹.    
۲۱. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۴۲، حکمت ۱۶۱.    
۲۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۶۶، حکمت۳۲۱.    
۲۳. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۳۶.    
۲۴. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۳۴، کلمات قصار ۱۱۳.    
۲۵. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۲۶، حکمت۵۴.    
۲۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۴۲، حکمت۱۷۳.    
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۵، تهران، المکتبة الاسلامیه.    
۲۸. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۴۱۳.    
۲۹. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۰.    
۳۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۰-۱۰۴.    
۳۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۰.    
۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۹.    
۳۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۵.    
۳۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۵.    
۳۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۴.    
۳۶. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۵.    
۳۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۴۲، حکمت۱۶۱.    
۳۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۳۴، حکمت ۱۱۳.    
۳۹. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۷۵۹، ح ۲۹۶۲.    
۴۰. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۴۷، حکمت۲۱۱.    
۴۱. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۵.
۴۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۰-۱۰۴.    
۴۳. تقوی دامغانی، سیدرضا، نگرشی در مدیریت اسلامی، ص۱۹۷ – ۱۹۹.
۴۴. موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۱۰.
۴۵. آقا پیروز، علی و دیگران، مدیریت در اسلام، ص۶۷ – ۷۰، قم، پژوهشگاه و حوزه و دانشگاه، زمستان ۸۵، چاپ چهارم.
۴۶. نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ج۱، ص۱۶۷، قم، موسسه ولی عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، زمستان ۸۵، چاپ دوم.
۴۷. حسینی شیرازی، سید محمد، شورا در اسلام، ص۹، قم، آل الرسول (علیه‌السّلام)، ۱۴۲۰ ه ق، چاپ ششم.
۴۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص ۳۶۸،حکمت۳۳۹.    
۴۹. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۷۸۱، ح ۳۰۹۸.    
۵۰. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۷.
۵۱. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۶.    
۵۲. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۶۲۸.    
۵۳. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۹.
۵۴. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۳۵۶.    
۵۵. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۷۴۵.    
۵۶. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۷۴۵.    
۵۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۳.    
۵۸. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۶.    
۵۹. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۲۹۲، نامه ۵۳.    
۶۰. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۲۹۲، نامه ۵۳.    
۶۱. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۲۹۲، نامه ۵۳.    
۶۲. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۷۵۶.    
۶۳. کتابچی، محسن، مدیریت موفق، ص۱۶۴ – ۱۷۱، تهران، نشر الف.
۶۴. تقوی دامغانی، سیدرضا، نگرشی در مدیریت اسلامی، ص۲۰۰ - ۲۰۱.
۶۵. علی آقا پیروز و دیگران، مدیریت در اسلام، ص۷۰ – ۷۳.
۶۶. ر. ک: حقانی زنجانی، حسین، صفات و ویژگیهای مشاور در اسلام، ص۴۸ – ۵۳، ماهنامه درسهایی از مکتب اسلام.
۶۷. حقانی زنجانی، حسین، صفات و ویژگیهای مشاور در اسلام (۲)، ص۲۳ – ۲۹، ماهنامه درسهایی از مکتب اسلام.
۶۸. جاسبی، عبدالله، شوری و مشاوره در اسلام، ص۳۱ – ۵۴، دو فصلنامه روان شناسی و علوم تربیتی (دانشگاه تهران).
۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۹۳، به نقل از تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۴۰۵.    
۷۰. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، ج۱، ص۴۰۵.    
۷۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۹.    
۷۲. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۷.    
۷۳. ر. ک:قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۸۹ – ۹۰.    
۷۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۴، ص۸۷.    
۷۵. موسائی، میثم، شوری و مشورت در قرآن و حدیث، ص۱۰ – ۱۱.
۷۶. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنزالعمال، ج۵، ص۸۱۲، خ ۱۴۴۵۶، بیروت، موسسة الرسالة.    
۷۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۶۹، خطبه۸۷.    
۷۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۲۹۲، نامه ۵۲، فرمان امام به مالک اشتر.    
۷۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۵۳.    
۸۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۵.    
۸۱. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۱۱، خطبه۴.    
۸۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۲۹۲، نامه۵۳.    
۸۳. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۲۹، حکمت۸۶.    
۸۴. نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ص۱۶۸.
۸۵. نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ص۱۶۷.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مشاوره در اسلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۰۲.    
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مشورت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۰۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مشورت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۴/۲۵.    
جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، ص۳۱۴.    






جعبه ابزار