• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مشروعیت استخاره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



همه مذاهب اسلامی اصل استخاره را پذیرفته‌اند.
[۲] موسوعة الفقه، ج‌۶، ص‌۱۱۶.




البته بعضی، در برخی روشهای آن با استناد به آیه‌۳‌مائده/۵ که بر حرمت استقسام با ازلام تصریح و تأکید دارد تشکیک کرده‌اند: «حُرِّمَت عَلَیکُمُ المَیتَةُ والدَّمُ... و اَن تَستَقسِموا بِالاَزلمِ ذلِکُم فِسقٌ».


مفسّران در تفسیر استقسام به ازلام که قرآن کریم آن را حرام شمرده اختلاف نظر دارند. جمعی مقصود از آن را استخاره (‌طلب شناخت خیر و شرّ) به وسیله ازلام
[۳] التفسیرالکبیر، ج‌۱۱، ص‌۱۳۵.
دانسته‌اند.

۲.۱ - علّت تحریم

طرفداران این رأی درباره علّت تحریم آن گفته‌اند: این عمل نوعی تلاش برای دستیابی به علم‌غیب است که از طرف خداوند حرام شده است. از نظر این مفسّران ازلام خصوصیتی ندارد و تحریم آیه هرگونه استقسامی، از جمله استخاره با قرآن یا تسبیح را شامل می‌شود؛
[۵] احکام القرآن، ابن‌العربی، ج‌۲، ص‌۵۴۴‌-۵۴۵.
[۶] تفسیر المنار، ج‌۶‌، ص‌۱۵۰‌-۱۵۱.


۲.۱.۱ - ردّ ادّعا

ولی جمعی با ردّ این ادّعا می‌گویند: استقسام به ازلام هیچ ارتباطی با علم‌ غیب ندارد، بلکه تلاش برای دستیابی به گمان به وسیله امارات و قراین متعارف است وگرنه باید علم تعبیر خواب و امثال آن نیز حرام و کفر باشد.
[۷] التفسیرالکبیر، ج‌۱۱، ص‌۱۳۶.
[۸] روح‌المعانی، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۸۸‌.
برخی نیز

۲.۲ - حکمت تحریم

حکمت تحریم آیه را نفی خرافه‌پرستی و اوهام دانسته، می‌گویند: این معنا مخصوص استقسام به ازلام نیست، بلکه شامل هرگونه استقسام، هر چند با تسبیح یا مصحف می‌گردد، ازاین‌رو استخاره را مورد هجوم قرار داده، آن را عامل عقب‌ماندگی و مانع پیشرفت معرفی می‌کنند.
[۹] تفسیر المنار، ج‌۶‌، ص‌۱۵۰‌-۱۵۱.
[۱۰] تفسیر مراغی، مج‌۲، ج‌۶، ص‌۵۲‌-۵۳.


۲.۲.۱ - جواز استخاره

برخی از معاصران با ردّ این سخنان با استناد به روایات جواز استخاره می‌گویند: استخاره نوعی رجوع به خداوند در زمان حیرت و سرگردانی است و با اندیشیدن و تعقل منافاتی ندارد،
[۱۱] من وحی القرآن، ج۸، ص۴۲‌-۴۳.
افزون بر این، جمعی ازمحققان سبب حرمت استقسام به ازلام را تفکّری شرک‌آلود دانسته‌اند که در پس این عمل وجود داشته است، زیرا مشرکان عرب این عمل را در کنار بتهای خود و به فرمان آنها دانسته و برای یاری جستن از آنها در یافتن سرنوشت خویش انجام می‌دادند و بر اثر همین تلقی شرک‌آلود بوده که قرآن‌کریم آن را حرام کرده است و گرنه این عمل به خودی خود حرام نیست.
[۱۳] التفسیر الکبیر، ج‌۱۱، ص‌۱۳۶.
[۱۴] روح‌المعانی، مج‌۴، ج‌۶‌، ص۸۸‌.


۲.۳ - نظر علامه طباطبایی

علامه طباطبایی و برخی دیگر معتقدند با توجه به سیاق آیه که درباره تحریم برخی خوردنیهاست استقسام به ازلام در تقسیم گوشت به وسیله تیرها که نوعی قمار بود، ظهور دارد و اساساً شامل استخاره و موارد مشابه آن مانند قرعه نمی‌شود،
[۱۷] مواهب‌الرحمن، ج‌۱، ص‌۳۰۰‌-۳۰۱.
به هر روی، علما در اینکه استخاره در مواردی خاص مشروعیت دارد و تحریم آیه شامل آن نمی‌شود اتفاق نظر دارند.


برای‌ مشروعیت و اعتبار استخاره به دلایلی استناد شده‌است:
۱. هر دو معنای استخاره (خیرجویی و خیرشناسی) نوعی دعا و درخواست از خداوند است که فرد متحیّر عاجزانه از خدای عالِم و قادر می‌خواهد تا نتیجه خیر بر اعمال او مترتب کند یا خیر را در کوره راههای زندگی به او بشناساند، از این‌رو عموم آیه «اُدعونی اَستَجِب لَکُم = مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» شامل آن می‌شود.
۲. روایاتی فراوان در منابع شیعی و سنی بر مشروعیت استخاره دلالت می‌کند؛ مانند آنچه از جابر‌ بن‌ عبداللّه نقل شده و نزد همه مذاهب اسلامی پذیرفته است. او می‌گوید: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌ما استخاره می‌آموخت، چنان که سوره‌های قرآن را آموزش می‌داد.
[۲۰] سنن ابن‌ماجه، ج‌۱، ص‌۴۴۰.

در روایتی دیگر فضیل از امام صادق (علیه‌السلام) نقل‌کرده که هیچ مؤمنی استخاره نکند، مگر آنکه خداوند، برای او خیر مقدر فرماید، حتی اگر حوادث ناگواری برای او پیش آید.
[۲۱] فتح الابواب، ص‌۱۴۸‌-۱۴۹.



احکام القرآن، ابن‌العربی؛ احکام القرآن، جصاص؛ اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار؛ بحارالانوار؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ تاریخ ادیان و مذاهب جهان؛ تاریخ تمدن، ویل‌دورانت؛ تاریخ الحضارات العام؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر المنار؛ تهذیب‌الاحکام؛ جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعه؛ جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حاشیة ردالمحتار علی الدرالمختار؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی؛الذکری؛ الرسائل العشر؛ رسالة فی الاستخارة من القرآن المجید و الفرقان الحمید؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ سنن‌ابن‌ماجه؛ سنن النسائی؛ صحیح البخاری؛ صحیفه سجادیه؛ صراط النجاة؛ العروة الوثقی؛ فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات؛ قاعدة القرعه؛ الکافی؛ کتاب الاصنام؛ کتاب السرائر؛ کشف الاسرار؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ لسان العرب؛ لغت‌نامه؛ مجمع‌البحرین؛ مجموعة الرسائل؛ المحاسن؛ المحبر؛ مختلف الشیعة فی احکام‌الشریعه؛ مستدرک الوسائل؛ المستطرف فی کل فن مستظرف؛ مصباح المتهجد؛ مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ معجم المحاسن و المساوی؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ المقنعه؛ مکارم الاخلاق؛ منتهی‌المطلب؛ من لا یحضره الفقیه؛ المنمق فی اخبار قریش؛ من وحی القرآن؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ موسوعة الفقه الاسلامی؛ الموسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ المیسر و القداح؛ النهایة فی غریب‌الحدیث والاثر؛ نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار؛ وسائل‌الشیعه.


۱. الموسوعة‌الفقهیه، ج‌۲، ص‌۲۸۱.    
۲. موسوعة الفقه، ج‌۶، ص‌۱۱۶.
۳. التفسیرالکبیر، ج‌۱۱، ص‌۱۳۵.
۴. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۱۳.    
۵. احکام القرآن، ابن‌العربی، ج‌۲، ص‌۵۴۴‌-۵۴۵.
۶. تفسیر المنار، ج‌۶‌، ص‌۱۵۰‌-۱۵۱.
۷. التفسیرالکبیر، ج‌۱۱، ص‌۱۳۶.
۸. روح‌المعانی، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۸۸‌.
۹. تفسیر المنار، ج‌۶‌، ص‌۱۵۰‌-۱۵۱.
۱۰. تفسیر مراغی، مج‌۲، ج‌۶، ص‌۵۲‌-۵۳.
۱۱. من وحی القرآن، ج۸، ص۴۲‌-۴۳.
۱۲. مجموعة‌الرسائل، ج‌۱، ص‌۱۲۶.    
۱۳. التفسیر الکبیر، ج‌۱۱، ص‌۱۳۶.
۱۴. روح‌المعانی، مج‌۴، ج‌۶‌، ص۸۸‌.
۱۵. المیزان، ج۵،ص۱۶۶.    
۱۶. المیزان، ج۶،ص۱۱۸.    
۱۷. مواهب‌الرحمن، ج‌۱، ص‌۳۰۰‌-۳۰۱.
۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.    
۱۹. بحارالانوار، ج‌۸۸، ص‌۲۲۴.    
۲۰. سنن ابن‌ماجه، ج‌۱، ص‌۴۴۰.
۲۱. فتح الابواب، ص‌۱۴۸‌-۱۴۹.



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله استخاره.    



جعبه ابزار