• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مستشاران خارجی در دوره رضاخان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



لزوم سازماندهی اوضاع اقتصادی کشور استفاده از متخصصان خارجی را ضروری ساخت در پی اجرای سیاست مزبور لایحه استخدام مستشاران مالیه از آمریکا از جانب قوام‌السلطنه به مجلس تقدیم شد، و از طرفی برای زیر ساخت‌های کشور نیاز به مستشاران و مهندسین و شرکت‌های خارجی در این دوره بود که تاسیس کارخانه برق، کارخانه قند، احداث خطوط راه‌آهن و تاسیس مدارس و دانشگاه‌ها از جمله پروژه‌هایی بشمار می‌آید که مستشاران خارجی در آن حضور داشتند.



استخدام میلسپو پس از جنگ جهانی اول و لزوم سازماندهی اوضاع اقتصادی کشور استفاده از متخصصان خارجی را ضروری ساخت در پی اجرای سیاست مزبور لایحه استخدام مستشاران مالیه از آمریکا از جانب قوام‌السلطنه به مجلس تقدیم شد.
میلسپو به عنوان رییس مالیه ایران دارای اختیارات زیادی شد، سومین سال استخدام میلسپو در ایران مقارن با سقوط قاجاریه و ظهور پهلوی بود. ماموریت او در حکومت جدید نیز ادامه یافت که با خاتمه مدت مقرر قرارداد او در سال ۱۳۰۶ تمدید نگردید. اختلافات او با رضاشاه و نگرانی رضاشاه از این‌که کسی غیر از خودش بر مسند امور مالیه ایران نشسته است و نیز اعتراض شوروی و انگلیس به حضور مستشاران آمریکایی در ایران از مهم‌ترین دلایل تمدید نشدن قرارداد با میلسپو بودند.
[۱] هدایت، مهدی قلی خان، خاطرات و خطرات، ص۱۹۸-۲۰۲، تهران، زوار، ۱۳۶۳.



در سال ۱۹۲۷ هنگامی‌ که هیئت مستشاران مالی آمریکایی به ریاست دکتر میلسپو ایران را ترک می‌کردند، راه برای استخدام متخصصین و مستشاران آلمانی در موسسات مالی و بانکی ایران گشوده شد و بار دیگر حسن ظن ایرانیان نسبت به آلمان‌ها مشهود شد.
در ۲۹ سپتامبر ۱۹۲۷/۱۳۰۶ قانونی به تصویب رسید که مقرر می‌داشت یک متخصص عالی‌رتبه آلمان جهت مشاوره در مورد اوضاع مالی و اقتصادی کشور و یک متخصص آلمانی دیگر استخدام شوند. این مستشاران می‌بایست صرفا به صورت مشورتی کار کنند. در سال ۱۹۲۸ یک آلمانی به نام لیندنبلات به مدیریت بانک نوپای ملی ایران منصوب شد.
گروه دیگری از کارشناسان آلمانی هم سرپرستی بخش‌های اداری و شعب آن را بر عهده گرفتند.
[۲] دلدم، اسکندر، زندگی پر ماجرای رضاشاه، ج۳، ص۷۶۷، تهران، گلفام، بی‌تا.
در سال ۱۹۲۹ یکی دیگر از اتباع آلمان به مقام ریاست کل دیوان محاسبات و دیگری نیز به سمت مدیر امور مالی با اختیارات تام منصوب شد. بدین ترتیب بانک ملی ایران توسط آلمان‌ها قبضه شد و به تدریج کلیه معاملات داخلی و خارجی کشور زیر نظارت آن‌ها قرار گرفت. اداره امور مالی ایران توسط آلمان‌ها موجب اعتبار تشکیلات فوق‌الذکر گشت. علاوه بر این مناصب و مقام‌هایی چون مدیریت صنایع نظامی‌ و سرپرستی مدرسه فنی تهران نیز به متخصصین آلمانی واگذار شده بود.
[۳] زرگر، علی، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، ص۳۶۰، ترجمه کاوه بیات، تهران، پروین، ۱۳۷۲.

اگر چه در ایام جمهوری وایمار (جمهوری قبل از روی کار آمدن هیتلر و حزب نازی) فعالیت آلمان‌ها در ایران بیشتر به امور بازرگانی و امور مالی محدود بود؛ ولی آن‌ها در پاره‌ای زمینه‌های دیگر چون حمل و نقل و ارتباطات نیز نفوذ کردند، در واقع یکی از وجوه مشخص نفوذ آلمان در ایران آن بود که بیشتر از هر چیز سعی داشتند به عرصه ارتباطات کشوری راه یابند. در سال ۱۳۰۴ حق انحصاری هواپیمایی در تمام خطوط داخلی ایران بین سال‌های ۱۳۰۵-۱۳۱۰ توسط موسسه هواپیمایی یونکرس کسب گردید و به این ترتیب انحصار خدمات هوایی به استثنای یک مورد خطوط ساحل خلیج فارس که به خطوط هواپیمایی انگلیس واگذار شده بود توسط آن شرکت کسب شد. چنین به نظر می‌رسید که آلمان‌ها به خاطر سرمایه‌گذاری و عرضه کالاهایشان در بازارهای ایران نوعی کنترل بر ارتباطات را ضروری می‌پنداشته‌اند.
[۴] باست، الیور، آلمان‌ها در ایران، ص۵۷، مترجم حسین بنی‌احمد، تهران، شیرازه، ۱۳۷۶.



در جلسه ۱۰ تیر ۱۳۱۰ هیئت وزیران به ریاست مهدی‌قلی‌خان هدایت تصویب نمود که یک کمپانی بلژیکی کارخانه برق را در تهران دایر نماید، بدون اینکه پولی از دولت دریافت نماید. البته سهم این شرکت ۵۰ درصد و سهم دولت نیز ۵۰ درصد در نظر گرفته شد. در این مصوبه تصریح شد که دولت لازم نیست از این به بعد به روس‌ها کارخانه برق و ماشین‌آلات مربوط به آن را سفارش دهد.


در سال ۱۳۱۸ لایحه انعقاد قراردادهای اکتشاف و استخراج برخی معادن ایران با یک شرکت هلندی به منظور گسترش صنایع و معادن به مجلس تقدیم شد. در این قانون آمده است که شرکت و کارمندانش از حمایت قانونی بهره‌مند هستند.
[۵] محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج۲، ص۳۴۷ـ۳۵۴، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶.



در تاریخ ۳ تیر ۱۳۰۷ لایحه‌ای از طرف دولت در مورد استخدام یک نفر متخصص کاغذسازی از ایتالیا جهت تاسیس کارخانه کاغذسازی در ایران مطرح شد. طبق این لایحه اداره مباشرت مجلس مجاز بود که یک نفر متخصص در این امر که دولتش تخصص او را تصدیق کند، برای مطالعه مقدماتی تاسیس کارخانه به مدت ۶ ماه از ایتالیا استخدام نماید. در قانون مذکور ذکر شد که حقوق ماهیانه متخصص مزبور و هزینه رفت و آمد او جمعا ۶۰۰ تومان خواهد بود.
[۶] ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تقنینیه، ص۵۹۹، تهران، موسسه پژوهشی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴.



آلمان بعد از ۱۹۳۳ به نحو چشم‌گیری در طرح صنعتی شدن ایران درگیر بود. بدون اغراق می‌توان گفت که مبنای صنایع جوان ایران را ماشین‌آلات آلمانی تشکیل می‌داد در سال‌های آخر دهه ۱۹۳۸/۱۳۰۸ آلمانی ۵۵ درصد از ماشین‌آلات صنایع نساجی ایران را تامین کرده بود و تقریبا تمام صنایع سبک را در اختیار داشت. در جنوب ایران از میان ۹ طرح احداث کارخانه‌های پارچه‌بافی ۶ طرح آن و تمام طرح‌های احداث کارخانه‌های برق در آن منطقه به آلمان تعلق داشت.
به علاوه کلیه امور آموزشی آن نیز در اختیار آلمان‌ها بود. با این حال نقش آلمان تنها در حیطه امور تجاری محدود ماند و روابط تجاری آلمان با ایران بر اساس اصل هم‌کاری استوار شده بود و نه استثمار. برای مثال می‌توان گفت که آلمان‌ها در ایران تاسیسات صنعتی نداشتند یا برای استخراج مواد خام کشور دست به کار نشدند. البته سیاست اقتصادی‌ای که شاه در پیش گرفته بود نیز تشکیل موسسات خارجی یا تحت کنترل خارجی را تشویق نمی‌کرد. از این رو ماشین‌آلاتی که برای مصارف صنعتی به کشور وارد می‌شد، تحت مالکیت دولت یا صاحبان ایرانی کارخانه‌ها درمی‌آمد.
شاید این نکته و هم‌چنین احتیاج مبرم آلمان به مواد خام که خود دلیل خوبی بر ضرورت تجارت بود دلایلی باشند بر صدق این ادعا. آلمان که منافع آن کشور بیش از هر چیز دیگر ماهیتی اقتصادی داشت هراس رضاشاه از کمونیسم و امکان شیوع آن در ایران و نیز تاکید هیتلر بر حکومت رضاشاه رکن اصلی دخیل در سیاست خارجی او بود.
[۷] باست، الیور، آلمان‌ها در ایران، ص۶۷، مترجم حسین بنی‌احمد، تهران، شیرازه، ۱۳۷۶.



در سال ۱۳۰۳ کمیسیون راه‌آهن جمعیت ملیون ایرانی طی نامه‌ای به هیئت دولت پیشنهاد کرده که برای احداث راه‌آهن و تامین هزینه‌های آن مالیاتی برای قند و شکر وضع شود تا از محل مالیات مذکور مخارج احداث راه‌آهن تامین شود. سپس هیئت دولت این پیشنهاد را به شکل لایحه‌ای به مجلس شورای ملی تقدیم کرد که در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۰۴ به تصویب مجلس رسید.
طبق این قانون دولت موظف شد که برای تهیه مقدمات لازم این مسئله را به اطلاع ممالک خارجی برساند و در این زمینه با شرکت‌های خارجی مکاتبه کند. همچنین برای تهیه مقدمات کار از متخصصین داخلی و مهندسین کشورهای بی‌طرف استفاده بشود. وزارت مالیه و فواید عامه مامور اجرای قانون مزبور شد.
بدین‌ترتیب در ۲۰ بهمن ۱۳۰۴ نقشه‌برداری و ساختمان راه‌آهن به تصویب مجلس رسید و برای این کار پولند مهندس آمریکایی با یازده نفر مهندس دیگر استخدام شدند. استخدام پولند به دلالت میلسپو بود. او مهندسین زیردست خود را به قول خودش بر اساس تصدیق‌نامه موسساتی که در آن‌ها کار می‌کردند انتخاب نموده بود. برای پولند یک منشی آمریکایی نیز استخدام کردند.
[۸] مخبرالسلطنه، هدایت، خاطرات و خطرات، ص۵۰۹-۵۱۰، تهران، زوار، ۱۳۴۴.

پس از ورود آن‌ها اداره‌ای در وزارت فواید عامه آن روز تاسیس شد به نام ‌اداره راه‌آهن. دسته‌ای از متخصصین نقشه‌برداری با تجهیزات فنی برای مطالعات مقدماتی در تعیین بهترین مسیر راه‌آهن به نواحی شمال و جنوب گسیل شدند. مستر پولند شخصا از طرف رضاشاه احضار گردید و ضمن عرض گزارشی از احداث راه‌آهن تاکید کرد که هر چه زودتر اقدامات اساسی برای ساختمان راه‌آهن آغاز شود که کمیسیونی به دستور شاه مرکب از دکتر میلسپو مهندس پولند و موسیو مارتین متخصص ذوب‌آهن و چند تن متخصص خارجی دیگر تشکیل شد.
این کمیسیون چندین گروه را دسته‌بندی کرده و به نواحی مختلف فرستاد تا بهترین مکان برای احداث خطوط راه‌آهن را تعیین کنند. البته کار اساسی در راه‌آهن با نداشتن امکانات و مقدورات لازم به انجام نرسید. در همین موقع پیشنهادهایی به تهران رسید و ایران سرانجام پیشنهاد کمپانی آلمانی و آمریکایی را مورد توجه قرار داد و دولت با سندیکای مزبور قراردادی امضا کرد. بعد از مدتی کار شرکت آمریکایی از نظر هیئت نظارت ایران رضایت بخش نبود، بنابراین در مهر ۱۳۱۰ قرارداد با آنها فسخ شد و باز دولت مستقیما ساختمان راه‌آهن را به عهده گرفت و یک سر منهدس و چندین مهندس از سوئد استخدام شدند و ساختمان قسمت شمال را از شاهی به بعد به عهده آن‌ها گذارده شد و در قسمت جنوب هم کارهای ساختمان به یک آمریکایی دیگر به نام کارول که سابقا هم جز مهندسین اداره راه‌آهن و در خدمت دولت ایران بود و چند آمریکایی که برای کمک به او استخدام شده بودند واگذار شد.
[۹] محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج۲، ص۳۴۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶.



هیئت وزیران به ریاست احمد متین‌دفتری در تاریخ ۱۳۱۹/۰۱/۰۵به پیشنهاد وزارت پیشه و هنر استخدام ده نفر متخصص خارجی در زمینه راه‌اندازی و توسعه کارخانه‌های قندسازی را تصویب کرد. در این مصوبه تصریح شد که متخصصین خارجی جهت توسعه یا راه‌اندازی کارخانه‌های قند مرودشت، آبکوه و شازند و ورامین مورد نیاز می‌باشد.
اولین اقدام دولت در زمینه ساختن کارخانه قندسازی به سال ۱۳۰۷ برمی‌گردد. وقتی خبر آن در اروپا انتشار یافت از طرف یک شرکت چکسلواکی یک تن متخصص قندسازی به نام موسیو ماش به ایران آمد و روز بعد از ورود به وزیر فواید عامه معرفی شد و با شرکت مزبور قراردادی منعقد شد که بر طبق آن از طرف شرکت شروع به چغندرکاری به طور آزمایشی شود و اگر نتیجه مطلوب به بار آمد به تاسیس کارخانه‌های قندسازی اقدام گردد و چون استعداد زمین‌های زیر کشت مسلم شد به وسیله اداره کل صناعت و فلاحت قراردادهایی با کارخانجات معتبر آلمان و چکسلواکی بسته شد تا به میزان هشت دستگاه کارخانه کامل ماشین‌آلات قندسازی به ایران فروخته شود.
کارخانه کرج از کمپانی چکسلواکی چکومورا وسکو به مبلغ ۴۳۰۰۰۰ دلار با ظرفیت اسمی ‌۳۵۰ تن چغندر در بیست و چهار ساعت و با تصفیه‌خانه قند حبه‌ای خریداری شد و نصب ماشین‌آلات آن نیز با کمپانی مزبور بود. ظاهرا یک جای کار اشکال داشت، مهدی فرخ که در آن زمان یا‌ اندکی بعد به ریاست اداره کل صناعت منصوب شد می‌گوید: کارخانه کرج می‌بایست روزانه هزار خروار چغندر خرد می‌کرد؛ ولی عملا می‌دیدیم که مواد اولیه دارد حیف و میل می‌شود و بالاخره کاشف به عمل آمد که مالینوفسکی یک قسمت مهم ماشین‌آلات را وارد نکرده است؛ لذا دو نفر مهندس از پراگ دعوت شدند و آنان نیز تشخیص دادند که ماشین‌ها ناقص است... شرکت مزبور خسارت ایران را حدود ۹۰۰۰۰ تومان تخمین زدند.
[۱۰] فرخ، مهدی، خاطرات سیاسی فرخ، ص۳۰۹، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۷.

مساحت این کارخانه که ۲۵ هکتار بود به دست مهندس مارکوف ساخته شده بود. عملیات نصب ساختمان در پاییز ۱۳۱۱ خاتمه یافت و روز ۸ آذر همان سال افتتاح شد. از طرف دولت ایران به مالینوفسکی مهندس کارخانه سازنده ماشین و موسیو بلوخ مهندس مونتور و سوارکننده ماشین‌های کارخانه و مارکوف مهندس معمار کارخانه مدال داده شد.
[۱۱] محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج۳، ص۲۸۱، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶.



قانون استخدام دو نفر معلم از آلمان برای فارس در فروردین ۱۳۰۷ از تصویب نمایندگان گذشت. ماده واحده این قانون اعلام کرد که وزارت معارف مجاز است که یک نفر معلم آهنگری و یک معلم نجاری از آلمان که شایسته مدیریت فنی هم باشند برای فارس مطابق شرایط استخدام کنند. مدت استخدام این معلمین سه سال و سه ماه بود و در صورت اثبات لیاقت این مدت به پنج سال و سه ماه افزایش می‌یافت.
در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۰۹ راپرت کمیسیون بودجه راجع به قرارداد دکتر‌هانری اشترنک تبعه دولت آلمان و مدیر و معلم دولتی و قرارداد مسیو هول استادکار برای معاونت و معلم آهنگری مدرسه مزبور مطرح شد. این لایحه در ۵ ماده تنظیم شده بود. در لایحه مزبور آمده بود که قرارداد دکتر هانری اشترنگ را تا مدت سه سال تجدید نماید و یک نفر معلم ماشین‌آلات برای مدت سه سال استخدام کنند.
[۱۲] مجموعه مصوبه دوره ششم قانونگذاری، ص۳۶۴-۳۶۵.



ایرانیان در دوره مشروطه ۱۲۸۵-۱۳۰۰ در آموزش عمومی‌ و ابتدایی و در دوره رضاشاه ۱۳۰۰-۱۳۲۰ در آموزش عالی از فرانسویان متاثر و بهره‌مند شد. بعد از کودتای سوم اسفند و شکل‌گیری یک حکومت مرکزی و تلاش برای مدرن کردن ایران نیاز دولت به نیروهای تحصیل کرده افزایش یافت. روابط ایران و فرانسه در دوره رضاشاه نیز بیشتر فرهنگی و مبادلات نوع آموزش و تاسیس مدارس فرانسوی و معلمین فرانسوی بوده است.
البته فرانسه به دلیل رقابت گسترده با آلمان به تاسیس مدارس بسیاری اقدام می‌کند تا نفوذ خود را بیابد. تعاملات فرهنگی ایران و فرانسه در بین سال‌های ۱۳۰۷ـ ۱۳۱۵ از اوج و استحکام برخوردار است. فرانسه چندین مدرسه در ایران تاسیس می‌کند که معلمین این مدارس نیز از خود فرانسوی‌ها است که می‌توان به برخی از آنها اشاره کرد:

۱۰.۱ - مدرسه سن ژوزف

این مدرسه در سال ۱۳۰۶ در بخش دخترانه ۶۰ دانش‌آموز و در بخش پسرانه ۴۰ دانش‌آموز پسر را تحت آموزش قرار می‌داد. مدرسه به دختران خیاطی، توری‌بافی، و کاموابافی آمورش می‌داد و مدرسه متعهد شده بود دروس صرف و نحو و عربی را نیز به داوطلبین بیاموزد.

۱۰.۲ - مدرسه ژاندارک و دارالفنون

این مدرسه توسط زنان تارک دنیا و راهبه فرانسوی اداره می‌شد. این مدرسه فقط زبان فرانسوی تدریس می‌کرد. مادام پولن مدیر مدرسه با انتقاد وزارت معارف متعهد شد که به ادبیات فارسی نیز توجه کند. موسسین مدرسه دارالفنون نیز که توسط معلمین فرانسوی اداره می‌شد، تصمیم داشت همه دروس را به زبان فرانسه تدریس کند که با اعتراض و تحصن دانش‌آموزان روبرو گردید که باعث تغییر تصمیم موسسین مدرسه شد.
[۱۳] ایران نو، شماره ۸۷، ص۱-۲.


۱۰.۳ - مدرسه فرانکو‌پرسان

این مدرسه که دارای ۵۰ دانش‌آموز دختر بود به وسیله یک مدیر زن فرانسوی و پنج معلم زن ایرانی اداره می‌شد. این مدرسه به نام مسیو ریشارخان موسس آن در سال ۱۹۰۷ تاسیس شد و دولت فرانسه سالیانه سیصد فرانک به این مدرسه مساعدت مالی می‌داد.
[۱۴] نشریه آفتاب، شماره ۵۸، سال ۱۳۳۰ه. ق، ص۲.



۱. هدایت، مهدی قلی خان، خاطرات و خطرات، ص۱۹۸-۲۰۲، تهران، زوار، ۱۳۶۳.
۲. دلدم، اسکندر، زندگی پر ماجرای رضاشاه، ج۳، ص۷۶۷، تهران، گلفام، بی‌تا.
۳. زرگر، علی، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، ص۳۶۰، ترجمه کاوه بیات، تهران، پروین، ۱۳۷۲.
۴. باست، الیور، آلمان‌ها در ایران، ص۵۷، مترجم حسین بنی‌احمد، تهران، شیرازه، ۱۳۷۶.
۵. محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج۲، ص۳۴۷ـ۳۵۴، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶.
۶. ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تقنینیه، ص۵۹۹، تهران، موسسه پژوهشی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴.
۷. باست، الیور، آلمان‌ها در ایران، ص۶۷، مترجم حسین بنی‌احمد، تهران، شیرازه، ۱۳۷۶.
۸. مخبرالسلطنه، هدایت، خاطرات و خطرات، ص۵۰۹-۵۱۰، تهران، زوار، ۱۳۴۴.
۹. محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج۲، ص۳۴۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶.
۱۰. فرخ، مهدی، خاطرات سیاسی فرخ، ص۳۰۹، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۷.
۱۱. محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج۳، ص۲۸۱، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶.
۱۲. مجموعه مصوبه دوره ششم قانونگذاری، ص۳۶۴-۳۶۵.
۱۳. ایران نو، شماره ۸۷، ص۱-۲.
۱۴. نشریه آفتاب، شماره ۵۸، سال ۱۳۳۰ه. ق، ص۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مستشاران خارجی در دوره رضاخان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۱۰.    






جعبه ابزار