• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مبطلات نماز (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انجام برخی اعمال باعث بطلان نماز می‌شود.در این مقاله مبطلات نماز با توجه به آیات قرآن معرفی می‌شوند.



جنابت، از مبطلات نماز:
۱. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ ... وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى‌ تَغْتَسِلُوا ....
۲. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ ... وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا ....


خواب، از مبطلات نماز:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ‌ ...
در روايتى از امام صادق علیه‌السلام جمله «و انتم سكارى» به خواب تفسير شده است.


انجام دادن نمازهای واجب به جهت و سمت غير قبله، موجب بطلان آن:
۱. وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى‌ النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‌ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ‌ قَدْ نَرى‌ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ‌ وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ.
۲. وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ.


ریا، موجب بطلان نماز:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ‌ الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ.


فقدان طهارت (وضو، غسل و تیمم) از مبطلات نماز:
۱. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى‌ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى‌ أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً.
۲. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى‌ أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.


فقدان عقل (مستی، بیهوشی و دیوانگی) موجب بطلان نماز:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ‌ ...
«سُكر» حالتى است كه بر عقل آدمى عارض مى‌شود.


مستی، از مبطلات نماز:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى‌ تَغْتَسِلُوا ....


مبطلات نماز چند چیز است:

۸.۱ - حدث اکبر و اصعر

یکی از مبطلات نماز «حدث اصغر و اکبر است‌ که در هر جای نماز واقع شود اگرچه نزد میم (آخر) السلام‌ علیکم باشد، بنابر اقوی، خواه عمدی باشد یا سهوی و یا بدون اختیار - جز در مورد مسلوس و مبطون و مستحاضه، بنابر آنچه گذشت - باطل کننده نماز است.»

۸.۲ - تکفیر

دوم: تکفیر است‌ و آن عبارت است از گذاشتن یکی از دست‌ها بر روی دیگری، همان طور که مورد عمل غیر ما (شیعیان) است. و این تکفیر، اگر عمداً - نه سهواً - انجام گیرد، نماز را بنابر اقوی باطل می‌کند؛ هر چند در جایی که سهواً باشد، احتیاط (مستحب) اعاده نماز است، و در حال تقیّه اشکالی ندارد.

۸.۳ - گرداندن تمام بدن به پشت قبله یا طرف راست یا طرف چپ

سوم: گرداندن تمام بدن به پشت قبله یا طرف راست یا طرف چپ، بلکه به ما بین راست و چپ به طوری که از رو به قبله بودن خارج شود، که انجام عمدی تمام این کارها باطل کننده نماز است، بلکه اگر تمام بدن را به طوری بگرداند که از بین مشرق و مغرب خارج شود، حتی اگرچه سهواً یا با زور و مانند این‌ها باشد، نماز را باطل می‌کند. اما برگرداندن صورت مختصراً به طرف راست یا چپ در حالی که بدن رو به قبله باشد، نماز را باطل نمی‌کند، ولی این کار مکروه است و چنانچه صورت را بیش از حد برگرداند به طوری که تمام صفحه صورتش رو به طرف راست قبله یا چپ آن قرار بگیرد، بنابر اقوی نماز را باطل می‌کند.

۸.۴ - حرف زدن عمدی

چهارم: حرف زدن عمدی، اگرچه با دو حرف بی‌معنی باشد؛ به اینکه لفظ بی‌معنایی را که از دو حرف ترکیب یافته در معنایی مانند نوع و یا صنف آن لفظ استعمال کند که بنابر اقوی نماز را باطل می‌کند و اگر آن را در معنایی به کار نبرد، بنابر احتیاط (واجب) چنین است (نماز را باطل می‌کند). و همچنین است یک حرفی که در معنایی استعمال شود، مثل اینکه «ب» بگوید و آن را رمز برای اول بعضی از نام‌ها و وسیله فهماندن آن قرار دهد (که بنابر احتیاط واجب نماز را باطل می‌کند)، بلکه باطل شدن نماز به آن خالی از قوّت نیست. بنابراین به طور کلّی حرفی که فهماننده مطلبی است، اگرچه اصلًا برای معنایی وضع نشده باشد، اگر آن را به قصد حکایت و فهماندن مطلبی ادا نماید، خالی از قوّت نیست که نماز را باطل کند، چنان که اگر لفظی را که برای معنایی وضع نشده است بگوید و قصد حکایت و فهماندن مطلبی را ننماید و یک حرف باشد، بنابر اقوی نماز را باطل نمی‌کند، ولی اگر آن لفظ دو حرف و بیشتر باشد (اگرچه به قصد حکایت استعمال نکند) مادامی‌که به حدی نرسد که نام نماز بر آن صدق نکند، بنابر احتیاط (واجب) نماز را باطل می‌کند وگرنه (یعنی اگر به حدّی برسد که دیگر به عملش نماز گفته نمی‌شود) بدون شک، حتی در صورت سهو، نماز را باطل می‌کند. اما حرف زدن سهوی که صورت نماز را از بین نبرد، نماز را باطل نمی‌کند، چنان که جواب سلام دادن در نماز اشکالی ندارد، بلکه واجب است و اگر جواب سلام را ندهد و مشغول قرائت و مانند آن شود، نمازش باطل نیست؛ تا چه رسد به آن‌که به مقدار جواب سلام سکوت نماید (و سپس نمازش را ادامه دهد)، البته تنها به گردنش گناه ترک واجب است.

۸.۴.۱ - خطاب به غیر خدا

در هر جای نماز، ذکر گفتن و دعا کردن و قرآن خواندن غیر از آنچه موجب سجده می‌شود اشکالی ندارد. و بنابر اقوی، هرگونه خطاب به غیر خداوند متعال، حتی در ضمن دعا، مثل اینکه بگوید: «غَفَرَ اللَّهُ لَکَ» (خدا تو را بیامرزد) و «صَبّحَکَ اللَّهُ بِالْخَیر» (خدا تو را به خوبی وارد صبح کند) در صورتی که قصد دعا برای او داشته باشد، نماز را باطل‌ می‌کند، تا چه رسد به اینکه با این جملات قصد تحیّت بنماید و همچنین است ابتدا نمودن به سلام (که نماز را باطل می‌کند).

۸.۵ - قهقهه

پنجم (از مبطلات نماز): قهقهه است، ولو اینکه اضطراری (بدون اختیار) باشد. البته قهقهه سهوی اشکالی ندارد، همچنان که تبسّم اگرچه عمدی باشد، بی‌اشکال است. و قهقهه عبارت از خنده‌ای است که دارای صدا و ترجیع (زیر و بم) باشد، و خنده‌ای که فقط مشتمل بر صدا باشد، بنابر احتیاط (واجب) از نظر حکم، ملحق به قهقهه می‌باشد، و اگر خنده به صورت فرض و تقدیر دارای صدا یا هم دارای صدا و هم دارای ترجیع بود (یعنی اگر از آن جلوگیری نکند این خصوصیات را خواهد داشت)، مثل کسی که نگذارد که خنده‌اش آشکار شود ولی درونش از خنده پر باشد و صورتش سرخ گردد و مثلًا بدنش به لرزه بیفتد، چنین خنده‌ای نماز را باطل نمی‌کند، مگر آن‌که طوری شود که صورت نماز از بین برود.

۸.۶ - با صدا گریه کردن از روی عمد به خاطر از دست دادن چیزهای دنیوی

ششم: با صدا گریه کردن از روی عمد به خاطر از دست دادن چیزهای دنیوی، بر خلاف آن گریه‌ای که سهواً (به دلیل آن‌که از نمازش غافل شده است) انجام گیرد و یا به خاطر امر اخروی و یا به خاطر درخواست چیز دنیوی از خداوند متعال، مخصوصاً اگر شرعاً رجحان داشته باشد انجام شود، که چنین گریه‌ای نماز را باطل نمی‌کند. اما گریه‌ای که دارای صدا نیست، پس احتیاط (مستحب) در مورد آن این است که نماز را (بعد از تمام کردن) از نو بخواند؛ هر چند باعث بطلان نماز نبودن چنین گریه‌ای خالی از قوّت نیست. و کسی که گریه باطل کننده نماز بر او غلبه کند و بی‌اختیار گریه کند، احتیاط (واجب) آن است که نمازش را از نو بخواند، بلکه وجوب آن (و باطل شدن نماز) خالی از قوّت نیست. و در اینکه گریه بر سید الشهداء (علیه‌السلام) جایز باشد، تامل و اشکال است. پس احتیاط ترک نشود (در نماز بر آن حضرت گریه نکند).

۸.۷ - هر کاری که نماز را از بین می‌برد و صورت نماز را به هم می‌زند

هفتم: هر کاری که نماز را از بین می‌برد و صورت نماز را به هم می‌زند، به طوری که صحیح باشد که نام نماز از آن سلب شود (که گفته شود مشغول نماز نیست) اگرچه کم باشد، چنین کاری- عمداً یا سهواً - نماز را باطل می‌کند. ولی کاری که صورت نماز را به هم نمی‌زند، چنانچه موالات نماز- به معنای پی‌درپی انجام دادن عرفی افعال نماز- را از بین ببرد، در صورتی که عمداً- نه سهواً- انجام دهد، بنابر احتیاط (واجب) نماز را باطل می‌کند. و اگر موالات مذکور را از بین نبرد، انجام عمدی آن نماز را باطل نمی‌کند تا چه رسد به اینکه سهواً باشد، اگرچه زیاد باشد، مثل حرکت انگشتان و با دست و یا غیر دست اشاره کردن به منظور صدا زدن کسی و کشتن مار و عقرب و برداشتن طفل و زمین گذاشتن او و بغل کردن او و شیر دادن او و مانند این‌ها از چیزهایی که نه منافاتی با موالات دارد و نه صورت نماز را به هم می‌زند.

۸.۸ - خوردن و آشامیدن

هشتم: خوردن و آشامیدن‌ - هرچند بنابر احتیاط (واجب) کم باشند - اما فرو بردن ریزه‌هایی (از غذا و غیره) که در دهان یا در لابه‌لای دندان‌ها باقی‌مانده است اشکالی ندارد، ولی احتیاط (مستحب) اجتناب از آن است و احتیاط (واجب) به اجتناب از نگهداشتن شکر - اگرچه کم باشد - در دهان تا آب شود و کم کم از گلو پایین رود، ترک نشود، هرچند که صورت نماز را به هم نزند و با موالات هم منافات نداشته باشد. و در تمام مبطلاتی که شنیدی، فرقی میان نماز واجب و مستحب نیست (هم نماز واجب را باطل می‌کند و هم نماز مستحبی را) مگر روگرداندن از قبله در نافله که در حال راه رفتن، خوانده می‌شود، که در غیر این نافله، احتیاط (واجب) آن است که نماز را باطل می‌کند، و مگر شخص تشنه‌ای که مشغول دعا در نماز وتر است و قصد روزه گرفتن همان روز را دارد و بترسد که ناگهان صبح شود و آب در مقابل او باشد و تنها نیاز داشته باشد دو سه قدمی راه برود، که چنین کسی برایش جایز است راه برود و به قدری بیاشامد که سیراب شود، اگرچه زمانش طولانی گردد، به شرط آن‌که کار دیگری که نماز را باطل می‌کند انجام ندهد، حتی اینکه وقتی خواست به جای خود برگردد، عقب عقب بیاید تا پشت به قبله نشود، و اقوی (در جواز این عمل) آن است که اقتصار بر خصوص آشامیدن‌ آب شود، نه خوردن، و نه آشامیدن غیر آب - گرچه مدّتش کم باشد - چنان که احتیاط (واجب) آن است که اقتصار بر نماز وتر شود نه نمازهای مستحبی دیگر. و بعید نیست که این حکم اختصاص به حال دعا نداشته باشد، بنابراین سایر حالات نماز وتر هم، به حال دعا ملحق می‌شود؛ اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که اختصاص به همان حال دعا داشته باشد و احتیاط بیشتر از آن این است که حکم اختصاص به موردی داشته باشد که تشنگی در اثنای نماز وتر پیدا شود، بلکه اقوی آن است که کسی که تشنه باشد و به این قصد داخل نماز وتر شود که بین دعا، کمی قبل از سپیده، آب بیاشامد، مستثنا نیست (و این حکم شامل حال او نمی‌شود).

۸.۹ - بعد از تمام کردن سوره حمد، عمداً «آمین» گفتن

نهم: بعد از تمام کردن سوره حمد، عمداً «آمین» گفتن، مگر آن‌که به خاطر تقیّه باشد که (در این صورت) اشکالی ندارد، مانند کسی که سهواً بگوید.

۸.۱۰ - شک در رکعت‌های نمازهای واجبی که چهار رکعتی نیستند

دهم: شک در رکعت‌های نمازهای واجبی که چهار رکعتی نیستند و شک در رکعت اول و دوم نمازهای واجب چهار رکعتی، بنابر آنچه که در محل خودش - ان شاء اللَّه تعالی - خواهد آمد.

۸.۱۱ - زیاد یا کم کردن عمدی جزء واجب و رکن نماز در هر صورت

یازدهم: زیاد یا کم کردن جزئی از نماز در هر صورت – عمدی یا سهوی‌ – اگر آن جزء رکن باشد، و در صورت عمد اگر غیر رکن باشد.


۱. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۳، ص ۳۷۱، ح ۱۵.    
۵. بقره/سوره۲، آیات۱۴۳- ۱۴۵.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۷. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۴.    
۸. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۶.    
۹. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۱۱. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۱۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۱۶، «سکر».    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۳، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۷، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۷، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۷، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۷، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۸، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۸، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۹۸، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۴۴۸، برگرفته از مقاله «مبطلات نماز».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار