• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیاس مستنبط العلة

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ـــ حکمی که علت آن ذکر نشده باشد و از طریق آراء و نظر به وجود آید به این قیاس، قیاس مستنبط العلة یا اجتهاد قیاسی گفته می‌شود.

ـــ قیاس مستنبط العلة، قیاس دارای «علّتِ» مستنبَط به اجتهاد ظنی است.



قیاس مستنبط العلة، مقابل قیاس منصوص العلة بوده و به قیاسی گفته می‌شود که علت حکم شرعی در آن توسط استنباط ظنی مجتهد به دست آمده است، زیرا شارع علت حکم را در دلیل بیان نکرده است، بلکه عقل ، علیت را از کلام شارع استنباط می‌نماید، مانند آن که مجتهدی ظن پیدا کند که علت تعلق زکات به گندم این است که گندم یک غذای عمومی است مصرف عام دارد آن گاه برنج را به آن، قیاس کند و بگوید: چون برنج نیز یک غذای عمومی است پس باید مشمول حکم زکات گردد.

۱.۱ - مفید ظن بودن قیاس مستنبط العلة

قیاس مستنبط العلة معمولا مفید ظن است و به همین دلیل است که علمای امامیه آن را حجت نمی‌دانند، اما بیشتر عالمان سنی آن را حجت می‌دانند.
ناگفته پیداست در صورتی که علت حکم در موضوعی به قطع و یقین احراز شود، می‌توان آن حکم را به موضوع دیگری که دارای همان علت است، سرایت داد، زیرا حجیت قطع، ذاتی است.

۱.۲ - تفاوت قیاس مستنبط العله و تنقیح مناط

برخی تفاوت قیاس مستنبط العله و تنقیح مناط را در این دانسته‌اند که در قیاس مستنبط العله، به علت حکم، و در تنقیح مناط، به موضوع حکم نظر می‌شود.
[۳] قوانین الاصول، میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، ج۲، ص (۸۰-۷۹).
[۴] دانش‌نامه حقوقی، جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ج۲، ص۴۹۶.
[۵] اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۴، ص۴۱.



هرگاه شارع در طی بیان حکم اشاره‌ای به مناط و علت آن ننماید و ما علت حکم را به رأی و نظر خویش استنباط کرده و حکم مزبور را در همه مواردی که علت موجود است جاری و ساری نماییم این قیاس را اصطلاحاً مستنبط‌العله گویند. مانند تحریم ربا در گندم که علت و مناط آن مورد اختلاف است.
فی‌المثل اکثر شافعیه گفته‌اند که علت حرمت مطعوم بودن آن است و بدین جهت باید گفت که تفاضل در برنج و کشمش نیز به مقتضای قیاس حرام است.
و اما حنفیه علت را کیل و وزن دانسته‌اند و در هر مکیل و موزون به حرمت تفاضل حکم نموده‌اند.
و نیز مانند تحریم شرب خمر که گفته می‌شود مناط حرمت اسکار است، بنابراین نبیذ هم حرام می‌باشد چون مسکر است.
[۷] المستصفی، ج۲، ص۵۵.
[۸] المقدمات (ابن رشد)، ص۲۴.



بالجمله این قسم (قیاس مستنبط العلة) که اجتهاد قیاسی نامیده می‌شود، معرکه آراء و مورد اختلاف شدید است اهل ظاهر و طائفه‌ای از معتزله بغداد و جمیع شیعه مگر ابن جنید آن را انکار کرده و باطل دانسته‌اند و جمهور فقهای اهل سنت آن را حجت دانسته و یکی از ادله قرار داده‌اند.
[۹] المستصفی، ج۲، ص۵۵.
[۱۰] قوانین‌الاصول، ج۲، ص۷۹.



۱. انوار الاصول، مکارم شیرازی، ناصر، ج۲، ص۵۲۰.    
۲. انوار الاصول، مکارم شیرازی، ناصر، ج۲، ص۱۵۲.    
۳. قوانین الاصول، میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، ج۲، ص (۸۰-۷۹).
۴. دانش‌نامه حقوقی، جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ج۲، ص۴۹۶.
۵. اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۴، ص۴۱.
۶. مبادی الوصول الی علم الاصول، علامه حلی، حسن بن یوسف، ص۲۱۹.    
۷. المستصفی، ج۲، ص۵۵.
۸. المقدمات (ابن رشد)، ص۲۴.
۹. المستصفی، ج۲، ص۵۵.
۱۰. قوانین‌الاصول، ج۲، ص۷۹.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۵۸، برگرفته از مقاله «قیاس مستنبط العلة»۶۵۸.    
جابری عرب‌لو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۴۴-۱۴۵.



جعبه ابزار