• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیاس جلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ــ مفهوم موافقه، هرگاه علت حکم و جامع در فرع اقوی از اصل باشد، قیاس جلی تعبیر می‌شود. مانند «قیاس ضرب والدین» بر «تأفیف» و حکم به حرمت آن که علت حرمت یعنی اذیت در ضرب بیشتر و قویتر است، قیاس جلی را برخی مرادف قیاس به طریق اولی دانسته‌اند.

ــ قیاس جلی به قیاس دارای «علّتِ» منصوص ، با علم به عدم تاثیر فرق‌های اصل و فرع در حکم می‌گویند.



به عبارت دیگر قیاس جلی آن است که فارق بین اصل و فرع آن به طور قطع تأثیری در حکم نداشته باشد.
[۲] قوانین‌الاصول، ج۲، ص۸۷.
[۳] تیسیر‌ التحریر، ج۳، ص۲۶۴.



قیاس جلی، مقابل قیاس خفی بوده و به قیاسی گفته می‌شود که علت آن چه از طریق نص ، چه اجماع و چه غیر آنها معلوم باشد و علاوه بر آن، معلوم باشد که فرق‌های میان اصل و فرع در اختلاف حکم آن دو، تاثیر ندارد؛ مثل مقایسه « حرمت زدن پدر و مادر» با «حرمت اف گفتن به آنها» که در این قیاس، به علت حکم تحریم اف گفتن علم وجود دارد و آن آزردن پدر و مادر است. هم چنین به عدم تاثیر تفاوت‌های موجود بین اف گفتن و زدن در تفاوت حکم آنها قطع وجود دارد.
به این ترتیب، حکم حرمت از اصل به فرع سرایت می‌کند. مثال دیگر، قیاس امه (کنیز) به عبد است، زیرا علم داریم که مرد یا زن بودن، فارق بین این دو در احکام عتق نیست.


«حنفی» ‌ها قیاس جلی و قیاس خفی را به گونه‌ای دیگر معنا نموده‌اند.
در کتاب « اصول الفقه الاسلامی » آمده است:
«هذا وقد جری الحنفیة علی اصطلاح آخر فی القیاس الجلی والقیاس الخفی، القیاس الجلی: هو القیاس الظاهر الذی یتبادر الیه الذهن و تسبق الیه الافهام بسبب ظهور العلة فیه...».
[۴] اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۷۰۴-۷۰۳.



در مصادیق قیاس جلی نیز اختلاف وجود دارد؛
[۵] منابع اجتهاد (از دیدگاه مذاهب اسلامی)، جناتی، محمد ابراهیم، ص۲۶۷.
عده‌ای از اصولیون اهل سنت هر قیاسی را جلی می‌دانند، اما برخی دیگر با آن مخالف‌اند و فقط قیاسی را که از راه‌هایی چون نص، اجماع، و اولویت، به علت آن یقین حاصل شود جلی می‌دانند.
[۶] احکام الفصول فی احکام الاصول، باجی، سلیمان بن خلف، ص۵۵۰.
[۸] اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۴، ص۴۳.
[۹] قوانین الاصول، میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، ج۲، ص۸۷.
[۱۰] المستصفی من علم الاصول (به ضمیمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، غزالی، محمد بن محمد، ج۲، ص۳۲۰.
[۱۱] الوجیز فی اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۸۴.
[۱۲] مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، محمدی، ابوالحسن، ص۱۹۳-۱۹۲.



۱. معالم، ص۲۳۰.    
۲. قوانین‌الاصول، ج۲، ص۸۷.
۳. تیسیر‌ التحریر، ج۳، ص۲۶۴.
۴. اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۷۰۴-۷۰۳.
۵. منابع اجتهاد (از دیدگاه مذاهب اسلامی)، جناتی، محمد ابراهیم، ص۲۶۷.
۶. احکام الفصول فی احکام الاصول، باجی، سلیمان بن خلف، ص۵۵۰.
۷. الاحکام فی اصول الاحکام، آمدی، علی بن محمد، ج۲، ص۲۶۹.    
۸. اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۴، ص۴۳.
۹. قوانین الاصول، میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، ج۲، ص۸۷.
۱۰. المستصفی من علم الاصول (به ضمیمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، غزالی، محمد بن محمد، ج۲، ص۳۲۰.
۱۱. الوجیز فی اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۸۴.
۱۲. مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، محمدی، ابوالحسن، ص۱۹۳-۱۹۲.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۵۳، برگرفته از مقاله «قیاس جلی».    
جابری عرب‌لو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۴۶.

رده‌های این صفحه : قیاس




جعبه ابزار