• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرائت و تجوید از منظر فقها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آن‌چه که در قرائت نماز و قرآن و ادعیه لازم است، قرائت به زبان عربی است نه چیز دیگر. اگر برای قرائت متون دینی عربی قواعد تجویدی را مطرح کردند، به خاطر این است که بتوانیم مثل عرب‌ها بخوانیم و گرنه این‌ها موضوعیت ندارند؛ ازاین‌رو مثلا اگر کسی بدون این‌که زبانش را به طرف دندان‌های آسیاب ببرد، بتواند ضاد را مثل عرب‌ها ادا کند، کفایت می‌کند؛ اما اگر کسی زبانش را به طرف دندان‌های آسیاب ببرد، ولی نتواند ضاد را مثل عرب‌ها ادا کند، این صحیح نیست.
قبل از ارائه دیدگاه‌ فقهای شیعه در باب رعایت قواعد علم تجوید در نماز لازم است راجع به معنای واژه ترتیل که در ارتباط تنگاتنگ با این مبحث است، به اختصار سخن بگوییم.



خداوند در قرآن کریم، به رسول گرامی خود می‌فرماید: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً»، لغت‌شناسان، مفسران و فقهای بزرگوار در معنای این آیه و کلمه ترتیل، مباحث گسترده‌ای را مطرح کرده‌اند که ما به مقدار ضرورت، مسئله را تبیین می‌کنیم.


جوهری در صحاح خود می‌نویسد: «ترتیل در قرائات به معنای آهسته و آشکار قرائت کردن و تبیین حروف و کلمات بدون تجاوز از حد آن است».
[۱] اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۷، بنیاد بعثت.


۲.۱ - دیدگاه مجاهد

مجاهد می‌گوید: «ترتیل عبارت است از با تأنی خواندن و ظاهر کردن حروف و کلمات در حین قرائت».

۲.۲ - حدیثی از امام علی

شخصی به نام عبدالله بن سلیمان از امام صادق (علیه‌السلام) در معنای آیه «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً» می‌پرسد، امام از قول امیرمؤمنان (علیه‌السلام) نقل می‌کند که:

«بیِّنْهُ تِبیاناً، وَ لا تَهُذَّهُ هَذَّ الشَّعْرِ، و لا تَنْثُرْهُ نَثرَ الرَّمل، وَ لکن اِفْزَعُوا قُلُوبَکُمُ الْقاسیَةَ وَ لا یَکُنْ هَمُّ اَحَدکُمْ اخِرَ السُّورةِ»؛
[۴] کلینی، اصول کافی، مترجم، ج۴، کتاب فضل القرآن، ص۴۱۸، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران.

یعنی آن را خوب بیان کن و همانند شعر آن را با شتاب مخوان، و هنگام خواندن مانند ریگ آن را پراکنده مساز؛ ولی دل‌های سخت خود را به وسیله آن به بیم و هراس افکنید و همت شما این نباشد که سوره را به آخر رسانید.

۲.۳ - حدیثی دیگر

در روایتی دیگر از امام علی (علیه‌السلام)، ترتیل چنین معنا شده است: «حِفظُ الوُقوفِ وَ اَداءُ الحُروفِ»، یعنی حفظ محل وقف‌های قرآن و تلفظ صحیح حروف.


با توجه به مضمون این حدیث و احادیث دیگر که در معنای ترتیل آمده است، از مجموع نظرات مفسران قرآن و فقهای شیعه برمی‌آید که ترتیل عبارت است از: آهسته و آشکار خواندن قرآن، بیان واضح و صحیح حروف و اظهار آن، ترک مبالغه در مخارج حروف،
بیان حرکات و نظم حروف و حفظ محل وقف‌های قرآن در حین قرائت آن.
[۱۱] شهید اول، محمد بن مكي، ذکری، ج۱، کتاب الصلاة، باب قراءة، الواجب الرابع، به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۹.

به این ترتیب می‌توان گفت: تجوید و ترتیل مترادف یک‌دیگرند.


در مورد این‌که آیا در نماز رعایت قواعد تجویدی واجب و لازم است یا خیر، ‌و اگر لازم است چه مقداری از آن باید رعایت شود، محور بحث را نظرات فقهی حضرت امام خمینی (رحمة‌الله) قرار می‌دهیم و سپس به تبیین آن نظرات می‌پردازیم.


امام راحل (رحمة‌الله) در تحریر الوسیله می‌فرماید:

«واجب است که قرائت، صحیح باشد، پس اگر عمداً، یک حرف، یا حرکت، یا تشدید، یا مانند آن را اخلال کند، نمازش باطل است و کسی که حمد یا سوره را نمی‌تواند به‌خوبی بخواند، ‌واجب است یاد بگیرد».

با توجه به نظر معظم له، بر هر مکلف فرض و واجب است که نمازهای یومیه و واجب خود را صحیح بخواند و بهتر است در این مورد به افرادی که اهل فن و خبره (استاد یا آشنا به تجوید نظری و عملی) هستند مراجعه نموده و قرائت نماز خود را به آنان عرضه نماید تا خدای ناکرده بعد از گذشت چندین سال از این تکلیف و خواندن نمازها با قرائت اشتباه و ناصحیح، مجبور به اعاده آن نباشد.
تأکید ما بر مراجعه به استاد تجوید عملی، ازاین‌روست که چه‌بسا افرادی با مبانی علم تجوید آشنا باشند، ولی در مقام عمل (تلفظ و ادا) مهارت نداشته باشند.


اکنون معیار صحیح بودن قرائت را بیان می‌کنیم:

۶.۱ - مسئله ۱۳ تحریر الوسیله

در تحریر الوسیله می‌خوانیم:

«معیار در صحت قرائت‌ این است که حروف از مخارج خودشان ادا شوند؛ به طوری که اهل این زبان (عربی) در وقت ادای آن حروف بگویند که او فلان حرف را ادا کرد نه حرف دیگر را».

۶.۱.۱ - شناخت ادای صحیح حروف

در توضیح المسائل امام (رحمة‌الله) مسأله شماره ۱۰۰۰ آمده است که اگر... به جای حرفی حرف دیگری بگوید، مثلاً به جای (ض)، (ظ) بگوید... نماز او باطل است.
از فتاوای گذشته این نتیجه حاصل می‌شود که فراگیری مقداری از تجوید عملی که مربوط به نحوه ادای صحیح حروف می‌باشد، لازم و واجب است. این مطلب بدان معنا نیست که صحیح خواندن نماز در گرو گذراندن یک دوره کلاس تجوید نظری و عملی است؛ بلکه مقصود شناخت ادای صحیح حروف است؛ مثلاً حرف «ص» طوری ادا شود تا با «س» اشتباه نشود و یا «ض» با «ظ» و یا «ح» با «ه» و یا «ط» با «ت» و... .

۶.۲ - ادامه مسئله ۱۳

در ادامه مسأله ۱۳ تحریر الوسیله آمده است:

«و همزه وصل وقتی در اثنای قرائت قرار گیرد (که متصل به کلمه ماقبل می‌شود)، مثل همزه «ال» در «الرحمن الرحیم» و همزه «اهدنا» بنابر احتیاط واجب حذف شده و خوانده نشود. و همزه‌ قطع ثابت مانده و خوانده شود؛ مثل: همزه «انعمت».

۶.۲.۱ - شناخت همزه وصل و قطع

در اصل، مبحث شناخت همزه وصل و قطع مربوط به مباحث علم ادبیات عرب است و در علم تجوید به صورت تبعی می‌آید و شناخت موارد آن در نماز به این نیست که مکلف ، باید قواعد مربوط به شناخت آن را فراگیرد؛ بلکه اگر نمازگزار عادت به وصل نمودن آیات و دیگر اذکار نماز را دارد، باید موارد آن را در نماز بشناسد و از یکدیگر تشخیص دهد تا به جای هم نخواند.

۶.۲.۲ - عدم لزوم ریزه‌کاری‌های علم تجوید

در ادامه مسأله ۱۳ تحریر آمده:

«و در تعیین و تشخیص مخارج حروف، مراعات ریزه‌کاری‌های علمای تجوید لازم نیست، چه رسد به جهاتی (از ریزه‌کاری‌های علمای تجوید) که به صفات حروف بر‌می‌گردد از قبیل «شدت» و «رخوت» و «تفخیم» و «ترقیق» و «استعلاء» و غیر این‌ها».


فتوای حضرت امام (رحمةالله‌علیه) ناظر به مطالبی است که قبلاً گفته شد و آن پرهیز از پرداختن به ریزه‌کاری‌ها و ظرافت‌های علم تجوید برای خواندن نماز است؛ اما توجه به دو نکته ضروری است:

۷.۱ - اول

جایی که تمایز حرفی از حرف دیگر مربوط به شناخت صفت آن حرف است، دانستن آن صفت متمایز، ضروری است، به عنوان مثال: شناخت و تمییز حرف «ص» از «س»، در درشت ادا شدن «ص» (تفخیم) و نازک ادا شدن «س» (ترقیق) است و تمییز «ذ» از «ظ» و «ط» از «ت» و بقیه موارد مشابه نیز چنین است.

۷.۲ - دوم

عدم لزوم رعایت «تدقیقات» و ریزه‌کاری‌های تجوید از باب کفایت حداقل صحت قرائت است؛ و گرنه افرادی از قبیل قاریان که قادر به قرائت صحیح و زیبای نماز هستند، بجاست تا نماز را هم با رعایت قواعد و ترتیل زیبا قرائت کنند که این پسندیده‌تر است.


۱. اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۷، بنیاد بعثت.
۲. طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، تفسیر التبیان، ج۱۰، ص۱۶۲، مکتبة النّعمان، نجف، به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۱۴.    
۴. کلینی، اصول کافی، مترجم، ج۴، کتاب فضل القرآن، ص۴۱۸، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۲۳، مکتبة الاسلامیه، تهران.    
۶. زمخشری، تفسیر کشّاف، ج۳، ص۲۷۸؛ به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۷.    
۷. زمخشری، تفسیر کشّاف، ج۴، ص۶۳۷؛ به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۷.    
۸. طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، تفسیر التبیان، ج۷، ص۴۸۸، مکتبة النّعمان، نجف، به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۸.    
۹. علامه حلی، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، علامه، کتاب الصلاة، باب قراءة، ج۱، ص۴۶۴،‌ به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۹.    
۱۰. شهید اول، محمد بن مکی، ذکری، ج۱، ص۱۸۸، کتاب الصلاة، باب قراءة، الواجب الرابع.    
۱۱. شهید اول، محمد بن مكي، ذکری، ج۱، کتاب الصلاة، باب قراءة، الواجب الرابع، به نقل از اصفهانی، محمدحسین، تفسیر مجد البیان، ص۱۸۹.
۱۲. امام خمینی (رحمة‌الله)، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۶۷، کتاب الصلوة، باب فی القراءة و الذکر، مسألة ۱۲.    
۱۳. امام خمینی (رحمة‌الله)، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۶۷، کتاب الصلوة، باب فی القراءة و الذکر، مسألة ۱۳.    
۱۴. امام خمینی (رحمة‌الله)، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۶۷، کتاب الصلوة، باب فی القراءة و الذکر، مسألة ۱۳.    
۱۵. امام خمینی (رحمة‌الله)، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۶۷، کتاب الصلوة، باب فی القراءة و الذکر، مسألة ۱۳.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «قرائت و تجوید از منظر فقها».    






جعبه ابزار