• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قتل انبیاء (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در آیات قرآن کریم نهی از قتل انبیاء کرده است، و به قاتلان آنها مجازات و عذاب دردناک بشارت داده است.



کشتن انبیاء حرام می‌باشد:
«... وضربت علیهم الذلة والمسکنة وباءو بغضب من الله ذلک بانهم کانوا یکفرون بـایـت الله ویقتلون النبیین بغیر الحق ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون؛ ... و (مهر) ذلت و نیاز، بر پیشانی آنها زده شد؛ و باز گرفتار خشم خدائی شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهی، کفر می‌ورزیدند؛ و پیامبران را به ناحق می‌کشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.»
«ولقد ءاتینا موسی الکتـب وقفینا من بعده بالرسل وءاتینا عیسی ابن مریم البینـت وایدنـه بروح القدس افکلما جاءکم رسول بما لاتهوی انفسکم استکبرتم ففریقـا کذبتم وفریقـا تقتلون• وقالوا قلوبنا غلف بل لعنهم الله بکفرهم فقلیلا ما یؤمنون؛ ما به موسی کتاب (تورات) دادیم؛ و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم؛ و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم؛ و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید)؛ پس عده‌ای را تکذیب کرده، و جمعی را به قتل رساندید؟!• و (آنها از روی استهزاء) گفتند: دلهای ما در غلاف است! (و ما از گفته تو چیزی نمی‌فهمیم. آری، همین طور است!) خداوند آنها را به خاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته، (به همین دلیل، چیزی درک نمی‌کنند؛) و کمتر ایمان می‌آورند.»
«ان الذین یکفرون بـایـت الله ویقتلون النبیین بغیر حق... فبشرهم بعذاب الیم؛ کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می‌ورزند و پیامبران را بناحق می‌کشند، ... به کیفر دردناک (الهی) بشارت ده!»
«ضربت علیهم الذلة این ماثقفوا الا بحبل من الله وحبل من الناس وباءو بغضب من الله وضربت علیهم المسکنة ذلک بانهم کانوا یکفرون بـایـت الله ویقتلون الانبیاء بغیر حق ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون؛ هر جا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، (و تجدید نظر در روش ناپسند خود،) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن)؛ و به خشم خدا، گرفتار شده‌اند؛ و مهر بیچارگی بر آنها زده شده؛ چرا که آنها به آیات خدا، کفر می‌ورزیدند و پیامبران را به ناحق می‌کشتند. اینها بخاطر آن است که گناه کردند؛ و (به حقوق دیگران،) تجاوز می‌نمودند.»
«لقد سمع الله قول الذین قالوا ان الله فقیر ونحن اغنیاء سنکتب ما قالوا وقتلهم الانبیاء بغیر حق ونقول ذوقوا عذاب الحریق؛ خداوند، سخن آنها را که گفتند: خدا فقیر است، و ما بی‌نیازیم، شنید! به زودی آنچه را گفتند، خواهیم نوشت؛ و (همچنین) کشتن پیامبران را بناحق (می‌نویسیم)؛ و به آنها می‌گوییم: بچشید عذاب سوزان را (در برابر کارهایتان!)»
«لقد اخذنا میثـق بنی اسرءیل وارسلنا الیهم رسلا کلما جاءهم رسول بما لا تهوی انفسهم فریقـا کذبوا وفریقـا یقتلون؛ ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم؛ و رسولانی به سوی آنها فرستادیم؛ (ولی) هر زمان پیامبری حکمی بر خلاف هوس‌ها و دلخواه آنها می‌آورد، عده‌ای را تکذیب می‌کردند؛ و عده‌ای را می‌کشتند.»


در تفسیر عیاشی در ذیل جمله (ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله)، از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت کرده، که آن جناب قرائت کردند: (ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله، و یقتلون النبیین بغیر الحق، ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون)، و سپس فرمودند: به خدا سوگند انبیاء را با دست خود نزدند، و با شمشیرهای خود نکشتند، ولکن سخنان ایشان را شنیدند، و در نزد نااهلان، آن را فاش کردند، در نتیجه دشمن ایشان را گرفت، و کشت، پس مردم کاری کردند که انبیاء هم کشته شدند، و هم تجاوز شدند، و هم گرفتار مصائب گشتند.
در کافی نظیر این روایت آمده، و شاید امام (علیه‌السّلام) این معنا را از جمله: (ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون)، استفاده کرده، چون معنا ندارد قتل و مخصوصا قتل انبیاء و کفر به آیات خدا را به معصیت تعلیل کنند، بلکه امر بعکس است، چون شدت و اهمیت از اینطرف است، ولکن عصیان به معنای نپوشیدن اسرار، و حفظ نکردن آن، می‌تواند علت کشتن انبیاء واقع شود، و این را با آن تعلیل کنند.
در حدیثی از ابو عبیده جراح می‌خوانیم که می‌گوید: از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسیدم کدامیک از مردم عذابش در روز قیامت از همه شدیدتر است؟
فرمود: کسی که پیامبری را به قتل برساند یا مردی را که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس.
سپس افزود: ای ابا عبیده! بنی اسرائیل ۴۳ پیامبر را در آغاز روز در یک ساعت کشتند، در این حال ۱۱۲ نفر از عابدان بنی اسرائیل قیام کردند و قاتلین را امر به معروف و نهی از منکر نمودند، آنها نیز در همان روز کشته شدند، و این همان است که خداوند می‌فرماید: فبشرهم بعذاب الیم.


از آیات فوق استفاده می‌شود که آنها به دو جهت گرفتار خواری و ذلت شدند:
یکی برای کفر و سرپیچی از دستورات خدا، و انحراف از توحید به سوی شرک.
دیگر اینکه مردان حق و فرستادگان خدا را می‌کشتند، این سنگدلی و قساوت و بی اعتنایی به قوانین الهی، بلکه تمام قوانین انسانی که حتی امروز نیز به روشنی در میان گروهی از یهود ادامه دارد، مایه آن ذلت و بدبختی شد.

از آیه دوم شدت مجازات کسانی که اقدام به قتل چنین مردم صالحی بکنند به خوبی روشن می‌شود، زیرا سابقا گفته‌ایم حبط درباره همه گناهان نیست بلکه در مورد گناهان شدیدی است که اعمال نیک را نیز از میان می‌برد و از همه گذشته نفی شفاعت از این اشخاص نشانه دیگری بر شدت گناه آنها است.
از جمله: فبشرهم بعذاب الیم، (آنها را به عذاب شدید بشارت بده) استفاده می‌شود که کافران معاصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز مشمول این آیه بوده‌اند در حالی که می‌دانیم آنها قاتل هیچ یک از انبیاء نبوده‌اند و این به خاطر آن است که هر کس راضی به برنامه و مکتب و اعمال جمعیتی باشد در اعمال نیک و بد آنها سهیم است و چون این دسته از کفار (مخصوصا یهود) نسبت به برنامه‌های پیشینیان خود و اعمال خلاف آنها سخت وفادار بودند مشمول سرنوشت آنها خواهند بود. کلمه بشارت در اصل به معنی خبرهای نشاط‌انگیز است که اثر آن در بشره و صورت انسان آشکار می‌گردد، به کار بردن کلمه بشارت در مورد عذاب در این آیه و بعضی دیگر از آیات قرآن در واقع یک نوع تهدید و استهزاء به افکار گنهکاران محسوب می‌شود و این شبیه سخنی است که در میان ما نیز متداول است که اگر کسی کار بدی را انجام داد در مقام تهدید و استهزاء به او می‌گوییم: مزد و پاداش تو را خواهیم داد!.


مراد از کشتن انبیا بدون حق این است که اگر انبیا را نمی‌شناختند و نمی‌دانستند که مثلا فلان شخص پیغمبر خدا است و یا سهو می‌کردند، و یا به خطا می‌رفتند، می‌توانستیم بگوئیم که کشتن به حق بوده، ولی یهودیان، پیغمبران را با علم به اینکه پیغمبراند کشتند، پس کشتن‌شان به غیر حق بود، و اگر خدای تعالی در این آیه شریفه سخن نامبرده یهود را در ردیف پیغمبرکشی آنان قرار داد، برای این بود که بفهماند آن سخن دست کمی از پیغمبر کشی نداشت، بلکه سخن عظیم و توهین بزرگی به ساحت مقدس خدا بود، و کلمه حریق در جمله: نقول ذوقوا عذاب الحریق، به معنای آتش و یا زبانه آتش است، بعضی گفته‌اند به معنای محرق (سوزاننده) است.
منظور از بغیر حق، این نیست که می‌توان پیامبران را به حق کشت بلکه منظور این است که قتل پیامبران همیشه به غیر حق و ظالمانه بوده است و به اصطلاح بغیر حق قید توضیحی است که برای تاکید آمده.


۱. بقره/سوره۲، آیه۶۱.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۸۷.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۸۸.    
۴. آل عمران/سوره۳، آیه۲۱.    
۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۲.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۱.    
۷. مائده/سوره۵، آیه۷۰.    
۸. عیاشی، محمدبن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۵، ح۵۱.    
۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱، ص۲۹۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۸۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۸۰-۲۸۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۸۰-۴۸۱.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۴، ص۱۲۹-۱۳۰.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۸۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «قتل انبیاء».    



جعبه ابزار