• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فواید لباس روحانیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



لباس روحانیت نمادی است از یک صنف و نشانی از یک نهاد که رسالتی بزرگ بر دوش دارد. این نهاد برای انجام آن رسالت باید از بهترین ابزارها بهره گیرد تا روز به روز بر سرعت و کیفیت عمل او افزوده، و موفقیت او در پیشبرد اهدافش بیشتر شود. «نماد» یکی از آن ابزارهاست. لباس روحانیت هم نماد است و تمام بهره‌هایی که از نمادها به دست می‌آید، از این لباس هم انتظار می‌رود. این نماد وابسته به یک ایده و رسالت و فرهنگ می‌باشد که با آغاز تاریخ انسان آغاز شده و به سابقه همه پیامبران الهی دیرینه دارد.



اگر از لباس روحانیت به عنوان لباس پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام صادق (علیه‌السّلام) یاد می‌شود، به این معنا نیست که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام صادق (علیه‌السّلام) همین عمامه و عبا و قبا را با سبک امروزین آن در بر داشته‌اند. این سخن بیان وابستگی این نماد به اسلام و تشیع، و پیوند آن با نبوت و امامت است و به همین دلیل بزرگداشت این لباس نیز، تعظیم یکی از شعائر الهی به شمار می‌رود. از این رو جمله زیبای شهید مطهری هم بسیار جالب توجه است که فرمودند: «من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم، آن هم همین عمامه و عباست».


این لباس که لباس عالمان دین است، برای ابلاغ پیام دین، دفاع از وحی و ایفای وظیفه سترگ تعلیم و تربیت زمینه ارتباطی همواری پدید می‌آورد که در آن انتقال پیام، به سهولت امکان‌پذیر است. این لباس، معرف روحانی است که در انجام وظایف خود باید حضور خود را ابراز نماید. پزشک، پلیس و راننده تاکسی هر کدام با استفاده از نماد ویژه‌ای، هویت صنفی و نوع خدمات اجتماعی خود را اعلام می‌کند. روحانیت نیز با این لباس هویّت، حضور و آمادگی خویش را برای خدمات صنفی خاصّی اعلام می‌کند. پیامبران خدا نیز در آغاز رسالت خویش، ناگزیر از معرفی جایگاه و اعلام هویت خود بوده‌اند. به عنوان مثال قرآن می‌فرماید:
۱. قُل یا ایُّهَا النّاسُ اِنّی رَسُول الله اِلَیکُم جَمیعاً؛
امروزه این مهم بر عهده نمادهاست.
به خوبی روشن است که این اعلام هویّت، مصداق تظاهر و خودنمایی مذموم نیست. خودنمایی آن هنگام مذموم است که موضوعیت یافته و به هدف جلب توجه، فخرفروشی یا اثبات بزرگی خود یا تحقیر دیگران صورت پذیرد؛ اما اگر به هدف اعلام آمادگی برای انجام وظیفه باشد، ضرورتی اجتماعی به شمار می‌رود. در این صورت، آنچه اصالت و اهمیت دارد، انجام وظیفه است و این نمایاندن مقدمه آن می‌باشد. پزشک با معالجه بیمار، آهنگر با ساختن در و پنجره، و عالم دین با تبیین آموزه‌های دینی، قابلیت‌های خود را اثبات می‌کنند و خود را در معرض مراجعه دیگران قرار می‌دهند.
اگر پیامبران به بهانه پرهیز از تظاهر، پیام خدا را منتقل نمی‌کردند، عالمان دین نیز در گوشه انزوا خاموش می‌نشستند؛ نه می‌گفتند و نه می‌نوشتند و نه در مقابل‌اندیشه‌های باطل بر می‌آشفتند و از نمایاندن توان علمی دین و بهره خود طفره می‌رفتند، امروز چه مقدار از ارزش‌ها و اصالت‌ها به ما منتقل می‌شد؟
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اذا ظَهَرت البِدَعُ فی اُمّتی فَلیُظهِر العالمُ عِلمَه فَمَن لَم یَفعَل فَعَلیهِ لَعنه الله: هنگامی که بدعت در امت من آشکار شد، عالم باید علم خود را آشکار نماید و هرکس چنین نکند، لعنت خدا بر او باد».
پس لباس روحانیت، لباس ابراز هویّت و اعلام آمادگی برای انجام بخشی ازخدمات اجتماعی است؛ لباس حمایت از ارزش‌های دینی، دفاع از مکتب تشیع و پاسداری از رسالت انبیاست.


این لباس به دلیل پیوندی که با دین یافته، تداعی کننده دعوت انبیا به خدا، قیامت، وحی و آسمان است و این تداعی برای انسان ارزش فراوان دارد. آدمی که باید در منزل دنیا مقدمات سعادت ابدی خود را به دست آورد، به دلیل دل مشغولی به شهوات و آرزوها، از وظایف الهی خود غافل می‌شود. داروی این غفلت، تذکر و توجه است و نمادهایی مانند لباس،‌ اندکی در غفلت‌زدایی و ایجاد حالت «توجه» تاثیر دارند


این توجهات افزون بر صاحب لباس، برای دیگر مردم نیز حاصل می‌شود. حضور یک روحانی در میان جمع، معادل حضور کاروانی از مفاهیم دینی است که هر یک از آنها در حیات طیبه انسانی بسی نقش آفرین و مؤثرند.
آیت‌الله حسن زاده آملی می‌فرمودند: «در ایام کشف حجاب که پوشیدن لباس بلند جز برای عده‌ای از علمای بزرگ و مجتهدان با سابقه ممنوع اعلام شده بود و ماموران دولت رضاخان لباس روحانیت را به زور از تن طالبان علوم دین بیرون می‌کردند، یکی از علمای بزرگ خود را موظف کرده بود که روزانه یکی دو ساعت در بازار شهر حضور یابد و قدم بزند. ایشان می‌فرمودند می‌خواهم با این عمل، از فراموش شدن دین و روحانیت جلوگیری کنم».
این ماجرا نشان می‌دهد که عالمان دین به نقش مؤثر نشانه‌ها در تبلیغ دین به خوبی آگاه بوده و از سر آگاهی ـ نه بدون حساب و تصادفی ـ از نمادها، پاسداری و بهره برداری می‌کرده‌اند.
افزون بر این، این لباس به دلیل همراهی همیشگی تاریخی با شخصیت‌های بزرگ جهان اسلام، بندگان شایسته خدا، دانشمندان بصیر، فقیهان نامدار، عارفان متالَه، عالمان روشنگر و مبارزان نستوه، تداعی کننده یاد همه آن رادمردان است و راهی را که آنها پیمودند و ارزش‌هایی را که با جان و دل برگزیدند، در دل‌ها شعله‌ور می‌سازد.


این لباس، اعلام موجودیت فرهنگ دینی درجامعه و نشانه‌ای از حیات و حضور‌اندیشه اصیل حوزه‌های شیعی است. هر چه تعداد روحانی در جامعه‌ای بیشتر باشد، هویّت روحانی در نظر آنان موجّه تر و دارای رسمیت بیشتر است.
کسی که این لباس را می‌پوشد، با قدرت و صلابت از راهی که انتخاب کرده دفاع می‌کند و به صراحت اعتقادات خود را اعلام می‌نماید. این صراحت و شجاعت، در نهایت موجب رسمیت و اعتلای آن اعتقاد خواهد شد. بنابراین انسان با لباس خود، علاقه‌ها، حساسیت‌ها، دلبستگی‌ها و آرمان‌های خود را با صدای رسا اعلام می‌کند.


اگر ارتباط روحانی با مردم ارتباط موفقی باشد و‌اندکی به جلب اعتماد آنها بینجامد، افزون بر بهره‌های تبلیغی مستقیمی که از سخن او به مردم انتقال می‌یابد، اثر مهم دیگری نیز دارد و آن جلب اعتماد مردم به «روحانی» و دفع یا رفع پاره‌ای از مفروضات نادرست و شایعه‌های بی اساس است. این بهره غیرمستقیم، از انبوه مطالبی که مبلّغ تلاش می‌کند به ذهن مخاطب خود سرازیر کند، به مراتب ارزشمندتر است.
روحانی اگر بتواند مخاطب خود را به آثار بزرگانی همچون علامه طباطبایی، امام خمینی و شهید مطهری پیوند دهد و آنها را به روحانی خوش بین و وابسته سازد، بُرد نهایی کار او بسیار بیشتر خواهد شد. امروزه عده‌ای از مبلغان خوش‌سلیقه، با معرفی مقام اولیا و عارفانی مانند مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت و ارائه آثار آن بزرگان، روح معنویت و تقوا را درجامعه گسترش داده‌اند.


از مجموع شواهد روایی می‌توان استفاده کرد که این لباس افزون بر بهره‌های اجتماعی، از ارزش و قداست نیز برخوردار است. از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در توصیف عمامه احادیثی نقل شده که بیانگر اهمیت آن است:
الَعمائمُ وَقارُ المُؤمنِ وَ عِزٌّ لِلَعَرَبِ فاذا وَضَعَتِ العربُ عَمائِمَها وَضَعَت عزّها؛
[۴] متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال، ح ۴۱۱۴۷.
[۵] وسائل الشیعه، ج۵، ص۵۷.
[۶] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۱۹.
عمامه، مایه وقار مؤمن و عزت عرب است، پس هرگاه عرب عمامه‌ها را به کناری نهاد عزتش را از دست داده است.
رکعتان مع العمامه خیر من اربع رکعات بغیر عمامه؛ دو رکعت نماز با عمامه، از چهار رکعت بدون عمامه بهتر است.
اما العمامه فسلطان الله؛ عمامه، نشان سلطنت خداوند است (بر ذهن و جان انسان).
در برخی روایات فرشتگان مامور یاری مسلمین نیز با عمامه توصیف شده‌اند؛ به عنوان مثال پیامبر اکرم فرمودند: ان الله ایدنی یوم بدر و حنین بملائکه معممین؛ خداوند مرا روز جنگ بدر و حنین به فرشتگانی دارای عمامه تایید نمود.
در روایت دیگر، به عمامه به عنوان «تاج فرشتگان» اشاره شده است.
به طور کلی، هیات عمومی این لباس در همان نگاه اول زیبایی همراه با سنگینی، و عظمت و قداست را می‌نمایاند و نوعی دلالت نمادین بر مقام بندگی دارد.


۱. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۲، ص۲۸۹.    
۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۸.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۵۴، ح ۲.    
۴. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال، ح ۴۱۱۴۷.
۵. وسائل الشیعه، ج۵، ص۵۷.
۶. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۱۹.
۷. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۸. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۳، ص۳۳۹.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۸، ص۳۱۰.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۳، ص۱۹۹.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، ج۶، ص۴۶۱.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «لباس روحانیت و فواید آن»، تاریخ بازیابی۹۷/۳/۱۳.    


رده‌های این صفحه : مقالات‌ اندیشه قم




جعبه ابزار