• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فعل کثیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فعل کثیر، از مبطلات نماز محسوب می‌شود.



از احکام آن در باب صلات سخن گفته‌اند.


عنوان «فعل کثیر»، هر چند در کلمات فقها موضوع حکم واقع شده؛ لیکن در آیه یا روایتی نیامده است؛از این رو، برخی گفته‌اند:از نظر عرف یا شرع و یا لغت نیازی به تعریف فعل کثیر نیست؛ زیرا چنین عنوانی در شرع وارد نشده است.
به دلیل عدم ورود عنوان «فعل کثیر» در روایات ، در تفسیر و تعریف آن اختلافاتی پدید آمده است و کلمات فقها در این‌باره مضطرب و حتی بر حسب ظاهر متناقض است.
بسیاری از فقها آن را به کار زیادی که انجام دهنده آن را از عنوان نمازگزار خارج سازد و موجب محو صورت نماز گردد، تعریف کرده‌اند.
[۷] حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۵، ص۲۹۳.
ضمن آنکه مرجع در تشخیص کثرت را نیز عرف و عادت دانسته‌اند.


بنابر تعریف یاد شده، ملاک در فعل کثیر خروج فاعل از عنوان نمازگزار و محو صورت نماز است. بنابراین، فعلی که موجب محو عنوان نماز نشود، فعل قلیل به شمار می‌رود و موجب بطلان نماز نمی‌شود.
برخی، فعل کثیر را به کار زیادی که موالات میان اجزای نماز را برهم زند، تعریف کرده‌اند. بنابر هر دو تعریف، صرف انجام دادن کار زیاد در اثنای نماز، بدون آنکه موجب محو صورت نماز و نیز فوت موالات شود، از موضوع حکم خارج است؛ لیکن برخی، فعل کثیر را به تکرار کاری خارج از جنس اعمال نماز ( ذکر ، دعا و مانند آن) تعریف کرده‌اند. بنابراین تعریف، عنوان فعل کثیر موضوع احکام است، هرچند موجب محو صورت نماز و نیز فوت موالات نشود. ظاهر کلمات برخی نیز همین است؛ لیکن برخی گفته‌اند:شاید مقصود از فعل کثیر نزد اینان نیز همان کثرتی باشد که موجب خروج انجام دهنده از عنوان نمازگزار و محو صورت نماز می‌گردد.


بدون شک فعل کثیری که از سنخ و جنس نماز است، همچون ذکر و دعا در اثنای نماز، ضرری به نماز نمی‌زند؛ اما فعل کثیر از غیر سنخ نماز مانند گام برداشتن، حرکت دادن بدن و دست‌ها در صورتی که موجب محو صورت نماز گردد و نمازگزار را از عنوان نمازگزار خارج کند، موجب بطلان نماز می‌شود. همچنین است اگر موالات را برهم زند.
آیا فعل کثیری که فاقد دو ویژگی یاد شده باشد، موجب بطلان نماز می‌شود یا نه؟ برخی تصریح به عدم بطلان کرده‌اند. ظاهر کلام جمعی بطلان است.
آیا ارتکاب فعل کثیر از روی سهو نیز موجب بطلان نماز می‌شود یا نه؟ در صورتی که موجب محو صورت نماز گردد، بسیاری آن را باطل کننده دانسته‌اند؛
[۳۳] مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۱۷۱.
اما چنانچه موجب فوت موالات گردد، با حفظ صورت نماز ، نماز باطل نخواهد شد.


بسیاری از فقها بین از بین رفتن صورت نماز و از بین نرفتن آن و نیز بین فوت موالات و عدم آن تفصیل نداده‌اند و کلمات آنان در عدم بطلان نماز به فعل کثیر از روی سهو مطلق است. این نظر به مشهور اصحاب و ظاهر اصحاب نسبت داده شده است؛ بلکه برخی تصریح به عدم بطلان به نحو مطلق کرده‌اند.


بعضی فقها ارتکاب هر عملی از غیر جنس نماز جز آنچه بر جواز آن نصّی وارد شده است را موجب بطلان نماز دانسته‌اند؛ مصداق فعل کثیر باشد یا نباشد؛ صورت نماز را برهم زند یا نزند.


۱. موسوی عاملی، محمد، مدارک الاحکام، ج۳، ص۴۶۶.    
۲. نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۱۶۸.    
۳. مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۳، ص۶۹.    
۴. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۳، ص۲۴۴.    
۵. حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۲۳۸.    
۶. حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، ج۲، ص۲۵۵.    
۷. حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۵، ص۲۹۳.
۸. عاملی، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج۴، ص۶ ۷.    
۹. عاملی، محمد بن مکی، غایة المراد، ج۱، ص۱۹۲.    
۱۰. مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۳، ص۶۹.    
۱۱. موسوی عاملی، محمد، مدارک الاحکام، ج۳، ص۴۶۶.    
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۱، ص۱۱۸.    
۱۳. حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۲۳۸.    
۱۴. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۲۸۸.    
۱۵. محقق اصفهانی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۴، ص۱۷۴.    
۱۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۲.    
۱۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۵.    
۱۸. حلبی، علی بن حسن، اشارة السبق، ص۹۲.    
۱۹. طوسی، محمد بن حسن، الإقتصاد، ص۲۶۴.    
۲۰. بیهقی کیدری، محمد بن حسین، إصباح الشیعة بمصباح الشریعة، ص۷۹.    
۲۱. حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۷۷.    
۲۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۲.    
۲۳. طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۶، ص۵۸۴.    
۲۴. حسینی عاملی، جواد، مفتاح الکرامة، ج۲، ص۳۳۲.    
۲۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۲ ۶۶.    
۲۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۴.    
۲۷. طوسی، محمد بن حسن، الإقتصاد، ص۲۶۴.    
۲۸. حلبی، علی بن حسن، اشارة السبق، ص۹۲.    
۲۹. بیهقی کیدری، محمد بن حسین، إصباح الشیعة بمصباح الشریعة، ص۷۹.    
۳۰. عاملی جبعی، علی بن احمد، الدروس الشرعیة، ج۱، ص۱۸۵.    
۳۱. عاملی جبعی، علی بن احمد، مسالک الافهام، ج۱، ص۲۲۸.    
۳۲. موسوی عاملی، محمد، مدارک الاحکام، ج۳، ص۴۶۶.    
۳۳. مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۱۷۱.
۳۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۶.    
۳۵. خویی، ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۵، ص۵۰۱ ۵۰۵.    
۳۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۷.    
۳۷. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۳، ص۲۵۱.    
۳۸. عاملی، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج۴، ص۹.    
۳۹. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۲، ص۳۵۰.    
۴۰. طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۶، ص۵۸۴ ۵۸۵.    
۴۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۹، ص۴۳.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۷۰۶.    



جعبه ابزار