• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فاضل‌ مقداد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فاضل مقداد با نام کامل مقداد بن عبدالله حلی (متوفای ۸۲۶ق)، با القاب فاضل سیوری، اسدی و غروی و کنیه ابوعبدالله، از فقهاء و متکلمان شیعه در قرن نهم هجری قمری بود.
او محقق، پژوهشگر و صاحب‌نظر در دانش‌های کلام، فقه، اصول، ‌معانی، بیان، قرآن، حدیث و منطق و دارای تالیفات ارزشمند که نزد دانشمندان شیعه و سنی شهرتی فراوان دارد. وی در زادگاهش قریه سیور از توابع حله مراحل علمی را گذارنده و سپس تا آخر عمر در نجف سکونت گزید و همان‌جا درگذشت. او از شاگردان شهید اول بود. ایشان تالیفات بسیاری دارند که اثر مهم کلامی او اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیه و در تفسیر کنز العرفان فی فقه القرآن از آثار مهم او به شمار می‌رود.



فاضل مقداد دانشمند، پژوهشگر، صاحب‌نظر در دانش‌ها کلام، فقه، اصول، ‌ معانی بیان، قرآن، حدیث و منطق و دارای تالیفات ارزشمندی است که نزد دانشمندان شیعه و سنی شهرتی فراوان دارد.
نکته مهم و قابل توجه در مورد این دانشمند آن است که وی با این‌که نزد دانشمندان اسلامی، شهرتی خاص دارد و او را به علم، ‌فضل و عظمت شان می‌ستایند، کتاب‌های متنوعش را در اقصی نقاط کشورهای اسلامی شناسانده‌اند و در برابر علوّ مرتبت او سر تعظیم فرود آورده‌اند، ولی از شرح‌حال وی به ویژه از دوران کودکی، کیفیت تحصیل، ویژگی‌های اخلاقی، خدمات فرهنگی و اجتماعی، تعداد دقیق استادان و شاگردان و دیگر شئون زندگی وی مطالب زیادی در دست نیست و برخی نویسندگان تنها به این‌که او «سیوری»، «اسدی»، «غروی»، شاگرد شهید اول و دارای چند اثر و شاگر می‌باشد، بسنده کرده‌اند.
حتی شرح‌حال‌نویسان بعضی از آثار ارزشمند وی مثل «اللوامع الالهیه» و «نضد القواعد» را نام نبرده‌اند. از این‌رو، نویسنده «بهجة الامال» می‌گوید: «عجب آن است که شرح‌حال‌نویسان این مرد، لوامع و نضد القواعد را از جمله کتاب‌های او ذکر نکرده‌اند.»
[۲] علیاری، ملا علی، بهجه الامال، ج۷، ص۹۱.



فاضل مقداد یا فاضل سُیوری از فقیهان بزرگ قرن نهم هجری است. پدرش، ‌عبدالله بن محمّد، جدّش، محمّد فرزند حسین، جد اعلای او، حسین فرزند محمّد و کنیه‌اش ابوعبدالله است. جدّ مادری فاضل مقداد، رکن‌الدین محمّد فرزند علی استرآبادی جرجانی، مترجم « فصول نصیریه» خواجه نصیر، از فارسی به عربی است. فاضل مقداد در کتاب‌های « ارشاد الطالبین» و « الانوار الجلالیه» خود با لفظ «جدّی» و «الجدّ الحمید»، به این مساله تصریح می‌کند.
[۷] فاضل مقداد، اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، مقدمه، ط ـ بح.

رکن‌الدین محمد استرآبادی از متکلمان بزرگ و شاگرد علامه حلی بود. وی دارای آثار فراوانی است، ‌از جمله: روضه المحققین، الارشارات فی علم البلاغه (المعانی و البیان و البدیع)، اشراق اللاهوت فی شرح الیاقوت فی علم الکلام و المباحث العربیه فی شرح الکافیه الحاجبیه.
خاندان مقداد از دانشمندان عرب نجف اشرف هستند، که نسب آنها به قبیله بنی اسد می‌رسد. اهالی بنی اسد، که شیعه بودند، نزدیک رود فرات عراق می‌زیستند.
از میان این طایفه، دانشمندان، ادیبان و امیران فراوانی برخاسته‌اند. بسیاری از دانشمندان حلّه نیز این طایفه هستند. بسیاری از خانواده‌های مقیم نجف اشرف از جمله خانواده مقدادی منتسب به این طایفه هستند. از این‌رو فاضل مقداد را «فاضل مقداد اسدی» نیز گفته‌اند.
[۱۱] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۷۷.



فاضل مقداد به اعتبار محل تولدش به «سُیُوری» مشهور است.
[۱۲] علیاری، ملا علی، بهجه الامال، ج۷، ص۹۳.
سُیُور قریه‌ای است واقع در نزدیکی شهر حلّه عراق. از آنجا که «سیور» از توابع حلّه است، او به حلّی هم منتسب شده است.
[۱۶] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ‌ص۳۷۹.
به وی «مشهدی» و «غروی» نیز گفته می‌شود. چون حضرت علی (علیه‌السلام) در نجف به شهادت رسید و «مشهد» در زبان عربی به معنای محلّ شهادت است. نجف اشرف در بین مردم عراق، به «مشهد» مشهور است. از آن‌جا که فاضل مقداد در نجف اشرف سکونت داشت و در همان‌جا وفات کرد، به «مشهدی» و «غروی» شهرت پیدا کرد.
[۱۷] فاضل مقداد، اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، صبح.

فقیهان و دانشمندان اسلامی لقب‌های فراوانی به مقداد سیوری داده‌اند. آنان به اعتبار فضل، علم، و نقش مؤثر وی در احیا و پاسداری از فرهنگ دین او را «فاضل»، «شرف‌الدین»، «علّامه»، «محقق»، «مدقق» و... نامیده‌اند.
[۲۱] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۴۵.



فاضل مقداد تحصیلات مقدماتی علوم اسلامی را در شهرهای حله و بغداد به پایان رساند و برای ادامه تحصیل، به شهر مقدس نجف اشرف رفت و تحصیلات عالی فقه و اصول و کلام را در آن حوزه دنبال نمود.
[۲۴] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۳۷۹.
وی از دانش و معارف فقیهان و دانشمندان بزرگ آن دیار، بهره‌های فراوان برد.
[۲۵] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۸۵.
[۲۶] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۸۰.

فاضل مقداد با کوشش فراوان در راه تحقیق، پژوهش و طی مراحل اعلای دانش و فضل، جامع علوم عقلی و نقلی شد و به درجه عالی اجتهاد رسید و متصدّی مقام مرجعیت تقلید گشت.


در کتاب‌های معتبر علم تراجم، غیر از شهید اول (محمد بن جمال‌الدین مکی)، شیخ و استادی برای فاضل مقداد ذکر نکرده‌اند. بعضی از شرح‌حال‌نویسان معاصر در کتاب‌های خود یادآور شده‌اند که فخرالمحققین (محمد بن حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی)، سید ضیاء‌الدین عبدالله اعرجی و سید عمیدالدین از استادان و مشایخ فاضل مقداد بوده‌اند.
[۲۹] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

فاضل مقداد از مشهورترین شاگردان و تربیت یافتگان مکتب فقهی شهید اول است.
[۳۴] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۲۶۷.
[۳۵] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۴۹۴۲.
[۳۷] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۳۴۵.
که از او حدیث نقل کرده است وی بسیاری از آثار خود را در شرح و تکمیل و آراء و نظرات فقهی شهید اول، ‌به رشته تحریر درآورده است، مثل: کتاب « قواعد الفقهیه» که آن‌را به نحو خوبی ترتیب و دسته‌بندی کرده و اسم آن را «نضد القواعد» گذاشته است. او مجموعه پرسش‌های خود را از شهید اول در « المسائل المقدادیه» گردآوری نمود.


فاضل مقداد کتاب‌های فراوانی را به رشته تحریر درآورد، که از زمان خویش تاکنون، جزو ذخیره‌های علمی جهان اسلام به شمار می‌رود.
[۴۰] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۳۷۹.
وی پژوهشگر، نویسنده، ادیب، نظریه‌پردازی، نوآور و دارای ذوقی لطیف و ذهنی تیزبین بود، از این‌رو تالیف‌های وی در نهایت نیکویی بیان، اتقان و استحکام معنا می‌باشد. او در تالیفات خود از آخرین دستاوردهای تحقیقاتی و پژوهش خود، که شامل روش‌های نوین علمی، به ویژه در رشته‌های فقه و تفسیر می‌باشد استفاده کرده است. آثار ارزشمند او جزو منابع معتبر و مهم فقهی، قرآنی، ادبی و روایی است و مورد استفاده عالمان و فقیهان است.
علامه مجلسی (رحمة‌الله‌علیه) در بحار الانوار دو کتاب کنز العرفان فی فقه القرآن و ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین فاضل مقداد را از جمله منابع خود در تالیف و تدوین بحار الانوار شمرده و آنها را از کتاب‌های کلامی بسیار نافع به ویژه در بحث امامت می‌داند.
شیخ حر عاملی کتاب ارشاد الطالبین را یکی از منابع کتاب اثبات الهداه معرفی کرده است.
نویسنده‌ روضات الجنات در مورد کتاب اللوامع الالهیه فاضل مقداد، می‌گوید: این کتاب از بهترین کتاب‌هایی است که در فنّ کلام از جهت نظم ظاهری و استحکام باطنی، نوشته شده است. کتاب التنقیح الرائع وی نیز از متین‌ترین کتاب‌های فقه استدلالی، دارای بیان شیوا و مشتمل بر اطلاعات مفید و ارزنده است.
آثار وی که بسیاری از آنها هنوز چاپ نشده و به صورت نسخه‌های خطی در کتابخانه‌های معتبر بزرگ موجودند عبارتند از:
۱. آداب الحج.
۲. الاربعون حدیثاً.
۳. الادعیه الثلاثون.
۴. ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین.
۵. الاعتماد فی شرح رساله واجب الاعتقاد.
۶. الانوار الجلالیه فی شرح الفصول النصیریه.
۷. تجوید البراعه فی شرح تجرید البلاغه.
۸. تفسیر مغمضات القرآن.
۹. التنقیح الرائع من المختصر الشرائع.
۱۰. جامع الفوائد فی تلخیص القواعد.
۱۱. رساله فی وجوب مراعاه العداله فی من یاخذ حجه النیابه.
۱۲. شرح الالفیه للشهید.
۱۳. شرح سی فصل خواجه نصیر در علم نجوم و تقویم.
۱۴. شرح مبادی الاصول للعلامه.
۱۵. الفتاوی المتفرقه.
۱۶. کنز العرفان فی فقه القرآن.
۱۷. اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه.
۱۸. المسائل المقدادیه.
۱۹. النافع یوم الدین فی شرح باب حادی عشر.
۲۰. نضد القواعد فی شرح القواعد.
[۴۸] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۶۶۷.
[۵۱] علیاری، ملا علی، بهجه الامال، ج۷، ص۹۰.
[۵۵] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ‌ص۲۴۵.

۲۱. التحفه الناجیه فی التقربات الالهیه.
این عالم فرزانه بر بلندای قله معارف دینی قرار گرفته است و فقیهان و دیگر‌اندیشمندان دین در برابر‌اندیشه‌های نوگرایانه او سر تعظیم و تکریم فرود آورده‌اند. بهترین دلیل بر این مدعا، تالیف‌ها و تصنیف‌های ارزشمند این دانشمند گرانمایه است که پر از پژوهش‌های دقیق و نوآوری‌های فراوان است. وی جامع علوم عقلی و نقلی و در رشته‌های مختلف علوم، مثل: کلام، فقه، تفسیر، اصول، حدیث، معانی و بیان، اثرهای جاودانی از خود به یادگار گذاشته است.
فاضل مقداد پژوهش‌های فراوان در علم کلام انجام داد. وی از جمله کسانی است که ارکان این علم را استوار و در تهذیب و تنقیح آن از افکار نادرست، کوشش‌های بسیاری نمود.
او برای علم کلام، که علم جهان‌بینی است، ارزش فوق‌العاده‌ای قائل بود. وی بیش از پژوهش در مسائل فرعی به پژوهش در مسائل کلامی و تالیف کتاب در آن زمینه‌ها می‌پردازد.
وی در ابتدای کتاب «الانوار الجلالیه» به این مطلب چنین تصریح می‌کند: از آن‌جا که علم کلام در بین دانش‌ها، از نظر دلیل و برهان مطمئن‌تر و از نظر بیان، روشن‌تر و از نظر موضوع، شریف‌تر و از نظر اصول و فروع، کامل‌تر است، ‌تقدم آن بر سایر دانش‌ها، لازم و ضروری است.
[۵۷] فاضل مقداد، اللوامع الالهیه.
نیز در مقدمه کتاب فقهی نضد القواعد بعد از آن که علم کلام را از موهبت‌های بزرگ خداوندی می‌شمارد، می‌گوید:
«بعد از آن‌که خداوند توفیق نوشتن کتاب «اللوامع الالهیه فی مباحث الکلامیه» را به من داد لازم دیدم که باید به دنبال آن، به نوشتن کتاب در مورد مسائل فقهی و فروع دین که یکی از دو موهبت بزرگ خداوند است بپردازم.»
فاضل مقداد در زمینه علم کلام ‌اثرهای متعددی دارد که شرح‌حال‌نویسان و دانشمندان علوم مختلف آنها را توصیف کرده و یا منبع کتاب‌های خود قرار داده‌اند.

۶.۱ - آثار کلامی

۱. النافغ یوم الحشر: که شرح « باب حادی عشر» علامه حلی (متوفا: ۷۲۶ق) است شرح‌های بسیار بر باب حادی عشر علامه حلی نوشته شده است که از میان آنها، شرح فاضل مقداد بیش از دیگر شرح‌ها مورد توجه اهل علم و تدریس در حوزه‌های علمیه قرار گرفته
[۶۱] دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۲۹۳.
[۶۲] دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۳۲۵.
[۶۳] دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۳۶۹.
و بارها چاپ شده است. از این شرح، ‌ ترجمه‌های متعددی به فارسی صورت گرفته که معروفترین آنها الجامع فی ترجمه النافع است که توسط محمّدعلی حسینی شهرستانی (متوفا: ۱۳۴۴ق) انجام شده است. هم‌چنین این شرح به زبان انگلیسی برگردانده شده که در سال ۱۹۲۸ م در شهر لندن چاپ شده است.
[۶۴] فاضل مقداد، النافع یوم الحشر، مقدمه، ص۱۶-۱۷.

۲. الانوار الجلالیّه: این کتاب شرح «فصول نصیریه» فصول نصیریه کتابی است کوچک در موضوع اصول عقاید و با زبان فارسی نگارش شده است و مؤلف آن خواجه نصیرالدین طوسی است. این کتاب به وسیله محمد رکن‌الدین جرجانی استرآبادی، جد مادری فاضل مقداد از فارسی به عربی برگردانده شده و فاضل مقداد آن‌را شرح کرده است.
۳. ارشاد الطالبین: که شرح نهج المسترشدین نوشته علامه حلی است. این اثر کلامی در سال ۷۹۲ق به پایان رسیده است. این کتاب یکی از منابع کتاب اثبات الهداه نوشته شیخ حر عاملی و کتاب بحار الانوار نوشته علامه مجلسی می‌باشد.
۴. اللوامع الالهیه.

۶.۲ - آثار فقهی

۱. رساله آداب الحج.
۲. نضد القواعد.
۳. جامع الفوائد فی تلخیص القواعد.
۴. کنز العرفان فی فقه القرآن.کنز العرفان
۵. التنقیح الرائع من المختصر النافع.
نویسنده روضات الجنات بر این باور است که کتاب فقهی «التنقیح الرائع» یکی از متقن‌ترین کتاب‌های فقه استدلالی است.
مهم‌ترین نکته در مورد این فقیه بزرگ، آن است که وی قرآن را به عنوان یکی از منابع مهم فقه استدلالی و احکام شرعی قرار داد. از این‌رو کتاب ارزشمند کنز العرفان فی فقه القرآن را که موضوع آن آیات الاحکام است، نگارش کرد.
[۷۱] بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤ البحرین، ص۱۷۳.
این کتاب از مشهورترین کتاب‌های فقهی و قرآنی در طول چهار قرن اخیر است. فقیهان اسلام در موضوع آیات الاحکام، کتاب‌های زیادی نوشته‌اند.
از آن جهت شهرت، اشتیاق فقیهان و قرآن‌شناسان به آن به‌اندازه کتاب «کنز العرفان» فاضل مقداد مورد توجه قرار نگرفته است.
آیت الله مرعشی نجفی (رحمة‌الله‌علیه) در مقدمه کتاب مسالک الافهام، کتاب کنز العرفان او را در میان ده‌ها کتاب نوشته شده در موضوع آیات الاحکام از بهترین کتاب‌های نوشته شده در بین شیعه و سنی می‌داند.
[۷۳] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۷.

این کتاب ارزشمند مانند سایر کتاب‌های فقهی فاضل مقداد از جمله منابع فقهی و روایی و تفسیری کتاب‌های فقه استدلالی مثل ریاض المسائل سید علی طباطبایی
[۷۴] طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، ج۱، ‌ص۱.
و کتاب‌های روایی مثل بحار الانوار علامه مجلسی می‌باشد.
کنز العرفان همانند تفسیر مجمع البیان طبرسی نزد فقیهان و مفسران شیعه، جایگاه و منزلت خاصی دارد و نزد فقیهان و مفسران سنی، دارای شهرت بسیاری است. نویسنده التفسیر و المفسرون از دانشمندان اهل سنت کتاب کنز العرفان را در ردیف کتاب‌هایی که در موضوع آیات الاحکام توسط بزرگان اهل سنت نوشته شده است آورده و آن‌را معرفی کرده است. وی بعد از ذکر کتاب‌های احکام القرآن ابی‌عبدالله قرطبی، ابن عربی‌اندلسی مالکی، جرصاص ضفی و کیاهراسی شافعی به معرفی و نقد این کتاب می‌پردازد.


فاضل مقداد علاوه بر تالیف کتاب، تربیت شاگردان و عهده‌دار بودن ریاست دینی و مرجعیت عامه، که هر کدام از آن منشا اثرهای فراوان در رشد و بالندگی فرهنگ دینی بود، مدرسه علمیّه‌ای را در شهر نجف اشرف بنا کرد. این مدرسه در قرن نهم و دهم، به مدرسه مقداد سیوری معروف بود. دلیل این مساله، تاریخ و مکان استنساخ کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی است. در انتهای نسخه‌ای خطی از این کتاب آمده است: «استنساخ این کتاب، روز شنبه ۱۲ جمادی الاول سال ۸۳۳ق به دست نیازمند به رحمت پروردگار و شفاعتش، عبدالوهاب، فرزند محمّد، فرزند جعفر، ‌فرزند محمّد، فرزند جعفر، فرزند علی، فرزند سیوری اسدی، در شهر مقدس نجف که سلام و درود بر ساکنانش باد و در مدرسه مقداد سیوری به پایان یافت.
این مدرسه در محله مشراق، یکی از محله‌های معروف نجف، ‌و روبه‌روی مسجد اصاغه قرار دارد. مدرسه تا سال‌های آخرین قرن دهم، آباد بود و پس از آن رو به ویرانی رفت، تا این‌که سلیم خان شیرازی در سال ۱۲۵۰ق آن‌را از نو بنا کرد و به همین سبب به مدرسه سلیمیه معروف شد.
آخرین بازسازی این مدرسه، ‌همان‌طوری که در سر درِ آن نوشته شده، در سال ۱۳۴۰ق توسط سید ابوالقاسم وکیل انجام شده است.
[۷۷] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ‌ ص۳۷۹.
[۷۹] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۳۳۴.

این مدرسه که از قدیمی‌ترین مدرسه‌های دینی حوزه علمیه نجف اشرف است، ‌در سال آخر عمر فاضل مقداد توسط وی بنا شده است. بنابراین سال ساخت و اتمام آن ۸۲۶ق خواهد بود. این مدرسه که به مدرسه سلیمیه معروف است، مدرسه‌ای است کوچک، دارای ۱۲ حجره و اکنون خوابگاه طلبه‌های مهاجر از سایر کشورهای اسلامی به عراق است.
[۸۱] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۷۹.
[۸۲] دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۴۱۳.



فاضل مقداد پس از سال‌ها تحصیل و پژوهش، جزو دانشمندان بزرگ شیعه شد. شهرت علم و کمال او، آفاق را پر کرد. از این‌رو گروه گروه از پویندگان دانش ‌به وی روی آورده تا از فقه، نظریات و تحقیقات علمی او استفاده کنند. تا جایی که بسیاری از فقیهان و محدّثان از مکتب فقهی و علمی وی، فارغ التحصیل شده به درجه اجتهاد رسیدند و جمعی نیز از وی نقل روایت کردند.
شرح‌حال‌نویسان نام شاگردان وی را یکجا ذکر نکرده‌اند، بلکه به مناسبت‌های مختلف، همراه شرح‌حال دیگر دانشمندان به نحوی به شاگردی آنها نزد فاضل مقداد اشاره کرده‌اند.
۱. جمال‌الدین احمد فرزند محمّد فرزند فهد حلی (متوفا: ۸۴۱) وی عالمی زاهد، فقیهی بزرگ و نویسنده کتاب فقهی المذهب البارع است.
[۸۵] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۲. حسن بن راشد حلی: وی فقیه، شاعر و ادیب بود. او دارای قصیده‌هایی در تاریخ پادشاهان، خلفا و تاریخ قاهره است. او قصیده‌هایی در شرح الفیه شهید اول سروده که به نام الجمانه البهیه فی نظم الالفیه شهرت دارد.
حسن بن راشد، معروف به تاج‌الدین و منسوب به حلّی است. او زمان وفات فاضل مقداد را سال ۸۲۶ق و مدفن او را مقابر نجف اشرف معرفی کرده است.
[۸۸] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ‌ص۳۸۰.

۳. حسن بن محمد بن حسن نجفی، نویسنده تفسیر عیون التفاسیر.
[۸۹] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۱۱۸.

۴. حسین بن فخرالدین بن سفرالله، معروف به علاء‌الدین مظفر قمی.
[۹۰] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۵. سیف‌الدین شفرابی.
[۹۳] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ‌ص ۳۸۲.

۶. شرف‌الدین مکی.
[۹۵] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۷. ظهیرالدین بن حسام: وی عالمی فاضل، ‌عابدی فقیه و از مشایخ بزرگ زمان خویش بود. او منسوب به عامل (از شهرهای لبنان) است.
[۹۷] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۸. عبدالله بن مقداد: وی فرزند فاضل مقداد است. پدرش در سال ۷۹۴ق کتاب «الاربعون حدیثاً» را برای او تالیف کرد.
[۱۰۰] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۹. علی بن حسن بن علاله یا «علا» یا «علالا»؛ فاضل مقداد از او با عناوین «شیخ صالح»، «عالم» و «فاضل» یاد کرده و در سال ۸۲۲ق به او دوبار اجازه روایت داده و متن این دو اجازه نامه را در پشت کتاب‌های «الاربعون حدیثاً» و «رساله آداب الحج» نوشته است.
[۱۰۴] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۱۰. علی تولینی نحاریری عاملی: وی معروف به زین‌الدین، نویسنده کتاب الکفایه فی الفقه، یکی از فقیهان و دانشمندان بزرگ نجف بود. او از فاضل مقداد و جمال‌الدین احمد فرزند علی عیناثی عاملی، نقل روایت می‌کند.
۱۱. علی بن عبدالعالی میسی عاملی: وی ملقب به نورالدین، از شاگردان و راویان فاضل مقداد است.
[۱۰۶] صدر، سید حسن، الاجازه الکبیره، ص۳۴۱.
[۱۰۷] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۱.

۱۲. سید رضی‌الدین بن عبدالملک، الواعظ القمی.
[۱۰۹] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۱۳. شیخ قاسم‌الدین.
[۱۱۰] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.

۱۴. محمد بن شجاع قطان انصاری حلی: وی ملقب به شمس‌الدین و معروف به ابن قطان است. در کتاب‌های فقهی، نظرات فقهی وی مورد توجه فقیهان واقع شده است. او آثار متعددی در فقه و اخلاق دارد، مثل: ‌ معالم الدین فی فقه آل یاسین در موضوع فقه و نهج العرفان فی احکام الایمان در موضوع اخلاق، او این اثر را در سال ۸۱۹ق تالیف کرده است. دانشمندان علم تراجم، تالیفات او را نشانه فضل و علو مرتبت علمی او دانسته‌اند و او را ستوده‌اند.
[۱۱۳] بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤ البحرین، ص۱۷۲.



فاضل مقداد نزد دانشمندان اسلامی، به ویژه فقیهان و مفسران، دارای مقام و منزلت خاصی است. آنان او را به سبب جامعیتش در علوم عقلی و نقلی با القاب و اوصاف زیبا ستوده‌اند. محقق تستری،
[۱۱۹] محقق تستری، مقابیس الانوار، ص۱۴.
محدث نوری،
[۱۲۰] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۱.
محمدباقر خوانساری، شیخ عباس قمی و محمدعلی مدرس او را، فاضل، فقیه، متکلم، دقیق، دانشمند هوشمند، جمال دین و پژوهشگری بزرگ معرفی کرده‌اند.
علامه مجلسی در بحار الانوار می‌گوید: «شیخ بزرگ، مقداد، فرزند عبدالله، از فقیهان بزرگ است و تالیف‌های او در نهایت ارزش و شهرت است.»
شاگردش، حسن بن راشد حلی، می‌گوید: «شیخ ما، پیشوا، علامه اعظم، ابوعبدالله مقداد که خداوند چهره او را نورانی کرده است، مردی است با کمال، دارای صدایی رسا، زبانی برّا در گفتار بلیغ و سخنور و در علوم فراوانی متخصص است. وی فقیهی متکلم، اصولی، نحوی و منطقی است، که کتاب تالیف کرد و خوب هم تالیف کرد.»
وی نه تنها نزد دانشمندان شیعه، مقام و منزلت خاصی دارد، بلکه نزد دانشمندان اهل سنت نیز دارای موقعیت و شهرت فوق‌العاده‌ای است. نویسنده التفسیر و المفسرون از دانشمندان اهل سنت کتاب کنز العرفان فی فقه القرآن فاضل مقداد را در کنار سایر کتاب‌هایی که در مورد آیات الاحکام نوشته شده است، در فصلی جداگانه متذکر شده و بعد از ذکر مشخصات و اوصاف وی، در مورد آن کتاب به بحث و نقد و نظر پرداخته است.
نویسنده الاعلام می‌گوید: شرف دین، ابوعبدالله مقداد حلی اسدی نجفی، عالمی متکلم، معروف به فاضل سیوری، از شاگردان شهید اول و از استادان حسن بن راشد حلی و شیخ زین‌الدین ابن علاء است. فاضل سیوری از بزرگان متکلمین و از پرچمداران پژوهش است. او نقش مهمی در علوم تفسیر، کلام، فقه، حدیث و... دارد.


زمان وفات فاضل مقداد، همانند زمان تولدش، برای شرح‌حال‌نویسان مجهول بود ولی بعد از جستجو و کاوش‌های فراوان این مساله برای آنها معلوم شد. اولین کسی که به این حقیقت پی برد، جستجوگر و پژوهشگر دانشمند، شیخ محمد سماوی نجفی نویسنده الطلیعه (متوفا: ۱۳۷۱ق) بود که تاریخ وفات فاضل مقداد را که توسط شاگرد فاضل مقداد شیخ حسن بن راشد حلی بر پشت نسخه‌ای از کتاب «القواعد» شهید اول نوشته شده بود به دست آورد. وی تاریخ وفات فاضل مقداد را چنین نوشته بود: «شیخ ما، پیشوای اعظم، علامه ابوعبدالله مقداد، فرزند عبدالله، سیوری که خداوند چهره او را در نجف اشرف نورانی کرده بود، بر شرفش برترین درودها و کامل‌ترین سلام‌ها، روز یکشنبه ۲۶ جمادی الثانی سال ۸۲۶ق وفات کرد و در یکی از قبرستان‌های نجف اشرف، به خاک سپرده شد.»
[۱۲۸] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۱.


۱۰.۱ - محل دفن

مکان دفنِ فاضل مقداد هنوز به طور دقیق معلوم نشده است. عده‌ای از دانشمندان، از جمله حسن بن راشد حلی در متن فوق، محل دفن وی را در قبرستان‌های نجف دانسته‌اند. منظور از قبرستان‌های نجف، همان مقبره بزرگ وادی السلام است که محل دفن بزرگان و اولیای الهی می‌باشد.
[۱۲۹] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۱.

نویسنده روضات الجنات در این مورد می‌گوید: «گمان قوی دارم که بقعه واقع در دشت «شهروان بغداد» که در میان اهالی آن سامان، به مقبره مقداد معروف است، مدفن همین فاضل مقداد باشد، که در آن‌جا وفات یافته است و یا به حسب وصیت خودش در آن‌جا دفن شده است؛ چرا که آن‌جا محل عبور و تعدد زایرین عتبات عالیات است. و امّا این مقبره نمی‌تواند قبر مقداد بن اسود کندی از اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (و از خواص علی (علیه‌السلام)) باشد، چرا که او بنابر شواهد تاریخی در قبرستان بقیع واقع در مدینه (در سال ۳۳ق) دفن شده است.
شهروان یا شهرابان دارای نخلستان‌ها و باغ‌های فراوان، در ۱۰۱ کیلومتری شرق بغداد واقع شده بود و دانشمندان زیادی منسوب به آن هستند. این مکان در مسیر قافله‌ها و زایرین عتبات عالیات از طرف ایران، افغانستان و سایر کشورهای دور دست شرق، به عراق قرار دارد.
[۱۳۳] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۳۳۲.

بر روی مرقدی که منسوب به فاضل مقداد است بقعه‌ای بلند، سفید و قدیمی ساخته شده است که جلوه خاصی به این شهر کوچک داده است و محل زیارت علاقه‌مندان به عالمان و فقیهان اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌باشد. این مرقد آن چنان نزد اهالی آن سامان و سایر جاها مشهور است که دیگر نام شهر، از شهروان به «مقدادیه» نقل پیدا کرده است و هم اکنون به «المقدادیه» معروف است.
[۱۳۴] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۳۳۰.


۱۰.۲ - عمر

سنّ فاضل مقداد را تا وقت وفات، حدود ۸۰ سال تخمین زده‌اند، چرا که فخرالمحققین فرزند علامه حلی استاد شهید اول، در سال ۷۷۱ق درگذشته است و فاضل مقداد همان‌طور که در کتاب الاعتماد شرح رساله واجب الاعتقاد تصریح کرده، ‌فخر المحققین را درک کرده است و آن کتاب را در زمان حیات جناب فخر نوشته است، بین وفات فخرالمحققین و شیخ مقداد ۵۵ سال فاصله است.
از طرفی، بعید به نظر می‌رسد که وی «رساله واجب الاعتقاد» را پیش از ۲۰ سالگی شرح و تبیین کرده باشد. بنابراین می‌توان گفت که وی نزدیک به ۸۰ سال زندگی کرد.


۱. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مقدمه، ص۴.    
۲. علیاری، ملا علی، بهجه الامال، ج۷، ص۹۱.
۳. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۴. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ص۲۸۲.    
۵. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۵، ص۲۱۶.    
۶. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۰.    
۷. فاضل مقداد، اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، مقدمه، ط ـ بح.
۸. فاضل مقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، مقدمه، ص۹.    
۹. خواجه نصرالدین طوسی، الانوار الجلالیه، ج۱، ص۴۴.    
۱۰. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۴۲۵.    
۱۱. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۷۷.
۱۲. علیاری، ملا علی، بهجه الامال، ج۷، ص۹۳.
۱۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ص۲۸۲.    
۱۴. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۰.    
۱۵. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۵، ص۲۱۶.    
۱۶. دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ‌ص۳۷۹.
۱۷. فاضل مقداد، اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، صبح.
۱۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۱۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ‌ ص۲۸۲.    
۲۰. فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، مقدمه، ص۸.    
۲۱. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۴۵.
۲۲. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۰.    
۲۳. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۲۴. دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۳۷۹.
۲۵. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۸۵.
۲۶. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۸۰.
۲۷. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مقدمه، ص۴.    
۲۸. فاضل مقداد، نضد القواعد، مقدمه، ص۷.    
۲۹. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۳۰. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۰.    
۳۱. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۳۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۵، ص۲۱۶.    
۳۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ص۲۸۳.    
۳۴. قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۲۶۷.
۳۵. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۴۹۴۲.
۳۶. شیخ حر عاملی، الامل الامل، ج۲، ص۳۲۵.    
۳۷. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۳۴۵.
۳۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۵.    
۳۹. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مقدمه، ص۶.    
۴۰. دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۳۷۹.
۴۱. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مقدمه، ص۱۰.    
۴۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۷، ص۱۶۹.    
۴۳. فاضل مقداد، ارشاد الطالبیین، مقدمه، ص۲۵.    
۴۴. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۲.    
۴۵. فاضل مقداد، نضد القواعد، مقدمه، ص۱۲.    
۴۶. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۴۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ‌ ص۲۸۳.    
۴۸. قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۶۶۷.
۴۹. شیخ حر عاملی، الامل الامل، ج۲، ص۳۲۵‌.    
۵۰. بغدادی، اسماعیل، ایضاح المکنون، ص۲۲۹.    
۵۱. علیاری، ملا علی، بهجه الامال، ج۷، ص۹۰.
۵۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۵، ص۲۱۷.    
۵۳. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۰.    
۵۴. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۸، ص۱۵۹.    
۵۵. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ‌ص۲۴۵.
۵۶. مدرسی طباطبایی، سید حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص۱۵۳.    
۵۷. فاضل مقداد، اللوامع الالهیه.
۵۸. فاضل مقداد، نضد القواعد، مقدمه، ص۵.    
۵۹. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۲.    
۶۰. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۵، ‌ص۲۱۶.    
۶۱. دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۲۹۳.
۶۲. دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۳۲۵.
۶۳. دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۳۶۹.
۶۴. فاضل مقداد، النافع یوم الحشر، مقدمه، ص۱۶-۱۷.
۶۵. فاضل مقداد، نضد القواعد، مقدمه، ص۱۲.    
۶۶. شیخ حر عاملی، اثبات الهداه، ج۱، ‌ص۵۱.    
۶۷. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۷، ص۱۶۹.    
۶۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ‌ ص۱۷۲.    
۶۹. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۵، ص۲۱۶.    
۷۰. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۳.    
۷۱. بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤ البحرین، ص۱۷۳.
۷۲. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مقدمه، ص۱۵.    
۷۳. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۷.
۷۴. طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، ج۱، ‌ص۱.
۷۵. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۷، ص۱۶۹.    
۷۶. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۴۲.    
۷۷. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ‌ ص۳۷۹.
۷۸. خلیلی، جعفر، موسوعه العتبات المقدسه، ج۷، ص۱۲۸.    
۷۹. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۳۳۴.
۸۰. فاضل مقداد، التنقیح الرائع، مقدمه، ص۳۲.    
۸۱. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۷۹.
۸۲. دجیلی، جعفر، موسوعه النجف الاشرف، ج۶، ص۴۱۳.
۸۳. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۲۸۱.    
۸۴. بروجردی، سید علی، طرائف المقال، ج۲، ص۴۲۳.    
۸۵. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۸۶. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مقدمه، ص۵.    
۸۷. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۵.    
۸۸. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ‌ص۳۸۰.
۸۹. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۱۱۸.
۹۰. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۹۱. فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ‌مقدمه، ص۳۰.    
۹۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۵، ‌ ص۲۱۶.    
۹۳. دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ‌ص ۳۸۲.
۹۴. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۳۲۰.    
۹۵. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۹۶. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۳، ص۵۵.    
۹۷. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۹۸. فاضل مقداد، التنقیح الرائع، (مقدمه)، ص۳۰.    
۹۹. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۱۰۰. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۱۰۱. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۵، ص۲۱۷.    
۱۰۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۳، ص۴۰۸.    
۱۰۳. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۱.    
۱۰۴. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۱۰۵. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۳، ص۳۸۰.    
۱۰۶. صدر، سید حسن، الاجازه الکبیره، ص۳۴۱.
۱۰۷. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۱.
۱۰۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۴.    
۱۰۹. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۱۱۰. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۰.
۱۱۱. فاضل مقداد، التنقیح الرائع، مقدمه، ص۳۰.    
۱۱۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۱، ص۱۸۲.    
۱۱۳. بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤ البحرین، ص۱۷۲.
۱۱۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۳۶۳.    
۱۱۵. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۵، ص۳۶.    
۱۱۶.موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۳.    
۱۱۷. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۳۹۰.    
۱۱۸. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۵، ‌ص ۱۰۸.    
۱۱۹. محقق تستری، مقابیس الانوار، ص۱۴.
۱۲۰. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۱.
۱۲۱. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۴.    
۱۲۲. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۰.    
۱۲۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ‌ص ۲۸۲.    
۱۲۴. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۴۱.    
۱۲۵. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۵ (پاورقی).    
۱۲۶. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ‌ ص۳۴۲.    
۱۲۷. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام لزرکلی، ج۷، ص۲۸۲.    
۱۲۸. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۱.
۱۲۹. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف، ج۳، ص۳۸۱.
۱۳۰. فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، (مقدمه)، ص۱۰.    
۱۳۱. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۷، ص۱۷۵.    
۱۳۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ‌ص ۳۷۵.    
۱۳۳. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۳۳۲.
۱۳۴. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۳۳۰.
۱۳۵. فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، (مقدمه)، ص۲۱.    



علی کرجی، سایت‌ اندیشه قم، برگرفته از مقاله «فاضل مقداد»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۲/۲۷.    






جعبه ابزار