• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبودیت در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبودیت و بندگی و انجام عبادت‌های مهم فضایلی همچون توکل و شجاعت و شهامت و صبر و استقامت را در وجود انسان زنده می‌کند، و از رذایل اخلاقی همچون جبن و ترس، تردید و دو دلی، اضطراب و نگرانی در برابر حوادث مهم، و دنیاپرستی، دور می‌سازد؛ و به این ترتیب، بخش مهمی از فضایل اخلاقی را در وجود انسان زنده می‌کند، همانگونه که بخش قابل توجهی از رذایل را می‌میراند.



برای پی بردن به تاثیر عبادت و نیایش در تهذیب نفوس و پرورش فضائل اخلاقی، قبل از هر چیز باید با مفهوم و حقیقت عبادت آشنا شد.
گرچه بحث درباره حقیقت عبادت سخنی مبسوط و گسترده را می‌طلبد و بزرگان در تفسیر و اخلاق و فقه و حدیث درباره‌ی آن سخن بسیار گفته‌اند، اما در یک اشاره کوتاه چنین می‌توان گفت: برای یافتن حقیقت عبادت باید به واژه «عبد» و مفهوم آن که ریشه‌ی اصلی عبادت است توجه نمود.
«عبد» از نظر لغت به انسانی گفته می‌شود که سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد؛ اراده‌اش تابع اراده‌ی او، و خواستش تابع خواست اوست؛ در برابر او خود را مالک چیزی نمی‌داند و در اطاعت او سستی به خود راه نمی‌دهد.
بنابراین عبودیت اظهار آخرین درجه‌ی خضوع در برابر کسی است که همه چیز از ناحیه‌ی او است و به خوبی می‌توان نتیجه گرفت که تنها کسی می‌تواند «معبود» باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسی جز خدا نیست!
به تعبیر دیگر، و از بعد دیگر «عبودیت» نهایت اوج تکامل روح یک انسان و قرب او به خداست، و عبودیت تسلیم مطلق در برابر ذات پاک اوست؛ عبادت تنها رکوع و سجود و قیام و قعود نیست، بلکه روح عبادت تسلیم بی قید و شرط در برابر کمال مطلق و ذات بی مثالی است که از هر عیب و نقص مبراست.
بدیهی است چنین عملی بهترین انگیزه‌ی توجه به کمال مطلق و پرهیز از هرگونه آلودگی و ناپاکی است؛ چرا که انسان سعی می‌کند خود را به معبود خویش نزدیک و نزدیکتر سازد تا پرتوی از جلال و جمال او در وجودش ظاهر شود که گاه از آن تعبیر به «مظهر صفات خدا شدن» می‌کنند.
در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة؛ عبودیت گوهری است که ربوبیت در درون آن نهفته شده است.» اشاره به این که عبد تلاش و کوشش می‌کند که خود را در صفات شبیه به معبود سازد و پرتوی از صفات جلال و جمال او را در خود منعکس کند، و نیز انسان در سایه‌ی عبودیت به جایی می‌رسد که به اذن پروردگار می‌تواند در جهان تکوین، تدبیر و تصرف کند، و صاحب ولایت تکوینیه شود، همان گونه که آهن سرد و سیاه بر اثر مجاورت با آتش، گرم و سرخ و فروزان می‌شود؛ این حرارت و نورانیت از درون ذات او نیست بلکه پرتو ناچیزی از آتش به او افتاده و به این رنگ در آمده است.


به باور امام‌ خمینی حقیقت عبادت، سرایت دادن ثنای حق تا نشئه عالم مادی و ملکی بدن است و برای هر یک از مراتب انسانی در این عبادت بهره‌ای برشمرده و معتقد است، همچنان که عقل، بهره‌ای از معارف و ثنای ربوبیت دارد، قلب و صدر و بدن نیز بهره‌ای از آن دارند. بهره بدن همین عبادات و نسک است. ایشان همچنین عبودیت را خضوع تام در برابر خداوند و فنای در حضرت حق می‌داند و معتقد است در جایی‌ که شخص از انانیت خارج شود به حقیقت عبودیت نائل می‌شود. ازاین‌رو طبق روایات عبودیت جوهری است که باطن آن ربوبیت است.
به باور امام‌ خمینی عبادت نوعی ثناخوانی معبود است و هر عبادتی ثنای پروردگار به وصفی از اوصاف و اسمی از اسمای اوست و همه عبادات، حتی عبادت انسان کامل، دائم تحت حجب اسماء و صفات حق واقع می‌شود، هرچند انسان کامل عابد اسم اعظم الله و غیر او عابد سایر اسماء و صفات هستند و ازآنجاکه ثنای هر کسی فرع معرفت اوست و کسی را توان معرفت ذات پروردگار نیست، پس انسان به حقیقت ثنای او نیز نمی‌تواند قیام کند، چنان‌که کسی نمی‌تواند حقیقت چگونگی عبادت و ثنای معبود را ادراک کند، زیرا آن نیز فرع بر معرفت به ذات، صفات و چگونگی ارتباط با عالم غیب و شهود است. به اعتقاد ایشان عبادت و ربوبیت با هم تلازم دارند به این معنا که هر مقدار در عبودیت از انانیت مفقود شود، در ظل حمایت ربوبیت یافت می‌شود و بنده به‌ جایی می‌رسد که حق‌تعالی سمع و بصر و دست و پای او می‌گردد و تصرفات او تصرفات حق می‌شود که این مرتبه قرب نوافل و اولین مرتبه ولایت است. بنابراین تمام هدف عبادت به فعلیت رسیدن کمالات انسان و الهی شدن او می‌باشد و اگر انسان توانست با دستگیری اولیای الهی به کنه عبودیت برسد، به گوشه‌ای از اسرار عبادت دست می‌یابد.
[۷] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۲۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



با این اشاره به قرآن باز می‌گردیم و چگونگی تاثیر عبادت را در پرورش فضایل اخلاقی در آیات قرآن بررسی می‌کنیم.
۱. ‌ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید، آن کس که شما و کسانی را که پیش از شما بودند، آفرید، تا پرهیزگار شوید.
۲. ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد، تا پرهیزکار شوید.
۳.... و نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه باز می‌دارد.
۴. به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است هنگامی که بدی به او رسد بی تابی کند و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می‌شود (و بخل می‌ورزد) مگر نمازگزاران آنها که نماز را پیوسته به جا می‌آورند.
۵. از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات) بگیر تا به وسیله ی آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی.
۶. آنان کسانی هستند که ایمان آورده‌اند، و دلهای شان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد!
۷. ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید! (زیرا خداوند با صابران است! }


در تمام آیاتی که در بالا آمده، رابطه‌ی نزدیکی میان «عبادت» و تقوا و پرهیز از گناه و پرورش فضایل اخلاقی دیده می‌شود و نشان می‌دهد کسانی که می‌خواهند به تهذیب نفس راه یابند باید از در عبودیت و پرستش خداوند وارد شوند؛ سالکان راه خدا، و پویندگان طریق خودسازی و تقوا، باید از نیایش و عبادت یاری طلبند و ناخالصی‌های وجود خود را در کوره‌ی داغ عشق به خدا بسوزانند و از بین ببرند، و مس وجود خود را با کیمیای عبادت زر کنند.
در همین راستا، در نخستین آیه، همه‌ی انسانها را بدون استثنا مخاطب ساخته و راه تقوا را این گونه به آنها نشان می‌دهد؛ می‌فرماید: «ای مردم! پروردگارتان را که شما و پیشینیان شما را آفریده پرستش کنید تا پرهیزکار شوید! » (یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون).
تکیه بر آفرینش پیشینیان ممکن است اشاره به این باشد که اعراب جاهلی برای توجیه پرستش بتها، تکیه بر فعل پیشینیان داشتند، آیه‌ی فوق می‌گوید خداوند هم آفریدگار شماست و هم آفریننده‌ی پیشینیان است؛ آری! او خالق همه کس و همه چیز و مالک همه کس و همه چیز است؛ و تنها او شایسته‌ی عبادت است، نه بتها؛ اگر رو به سوی عبودیت خالص او آرید، شکوفه‌های تقوا بر شاخسار جان شما آشکار می‌شود؛ و این آلودگی‌های اخلاقی شما ناشی از عبادت خرافی شماست.
این آیه رابطه‌ی نزدیک تقوا و عبادت را به طور مطلق بیان می‌کند.


در حالی که در آیه‌ی بعد به رابطه‌ی «روزه» (که یکی از عبادات مهم است) و «تقوا» اشاره شده است؛ می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید روزه بر شما نوشته شده (همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد) تا پرهیزگار شوید!» (یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون).
هر کس به روشنی در می‌یابد که به هنگام روزه داشتن، نور و صفای تازه‌ای در دل احساس می‌کند، خود را به نیکی‌ها نزدیکتر، و از زشتی‌ها و بدی‌ها دورتر می‌بیند، حتی آمارهای مستند نشان می‌دهد که در ایام ماه مبارک رمضان سطح جرائم در جامعه‌ی روزه‌دار، بسیار پایین می‌آید، تا آنجا که ماموران انتظامی به اعتراف خودشان در این ماه به کارهای عقب مانده‌ی ماه‌های دیگر می‌پردازند! این امور به خوبی نشان می‌دهد که هر قدر انسان به عبودیت خداوند نزدیکتر شود از زشتی‌ها دورتر خواهد شد.


در سومین آیه، به رابطه‌ی نزدیک «نماز» و پرهیز از گناه و فحشاء و منکر اشاره شده است؛
در این آیه شخص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به عنوان یک الگو و اسوه، مخاطب به این خطاب شده است: نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه باز می‌دارد (و اقم الصلاة ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر).
«فحشاء و منکرات» مجموعه ی افعال غیراخلاقی است، و می‌دانیم تمام افعال غیر اخلاقی سرچشمه‌ای از صفات ضد ارزشی در درون جان انسان دارد؛ و به تعبیر دیگر، همیشه اخلاق درونی است که در اخلاق برونی اثر می‌گذارد.
تاثیر نماز در باز داشتن از فحشاء و منکر نیز درست به همین دلیل است؛ زیرا نماز با افعال و اذکار بسیار پرمحتوایش، انسان را در جهانی برتر و والاتر (جهان قرب به خدا) وارد می‌کند؛ و این نزدیکی او را از سرچشمه‌های اصلی فحشاء و منکر که همان هوای نفس و حب افراطی به دنیا است دور می‌سازد.
به همین دلیل، نمازگزاران واقعی کمتر گرد گناه می‌گردند؛ و هر قدر نماز روح و جان و محتوای بیشتری داشته باشد، به همان نسبت انسان از منکرات و زشتی‌ها دورتر می‌شود و شکوفه‌های فضایل و اخلاق در درون جانش آشکارتر می‌گردد.


در چهارمین آیه، بعد از اشاره به بعضی از رذایل اخلاقی مانند جزع و بی تابی به هنگام بروز مشکلات، و بخل به هنگام دست یافتن به خیرات، تنها نمازگزاران را استثنا می‌کند، و می‌فرماید: انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است، هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می‌کند و هنگامی که خوبی به او رسد بخل می‌ورزد و مانع دیگران می‌شود مگر نمازگزاران، آنها که نماز را به طور مرتب به جا می‌آورند. (ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون)
این آیات به روشنی ثابت می‌کند که توجه به ذات پاک پروردگار و عبادت و نیایش در پاک سازی روح و جان از رذائل اخلاقی مانند بخل و جزع و بی تابی اثر مستقیم دارد.


در پنجمین آیه، اشاره به تاثیر مساله‌ی زکات در پاکسازی روح و تزکیه‌ی نفس می‌کند و می‌دانیم زکات در اسلام یکی از عبادات مهم محسوب می‌شود؛ می‌فرماید: «از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات) بگیر تا به وسیله ی آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی». (خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها).
تعبیر «تزکیهم بها» دلیل روشنی بر این حقیقت است که تطهیر و تزکیه‌ی نفس به وسیله ی زکات حاصل می‌شود، چرا که زکات، رذایلی همچون بخل و دنیاپرستی و حرص و آز را از روح، زایل می‌کند، و نهال نوع دوستی و سخاوت و حمایت از مستضعفان را در سرزمین دل پرورش می‌دهد.
روایاتی که در ذیل این آیه نقل شده است نیز این حقیقت را روشن‌تر می‌کند:
در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌خوانیم: «ما تصدق احدکم بصدقة من طیب و لا یقبل الله الا الطیب الا اخذها الرحمان بیمینه و ان کانت تمرة فتربو من کف الرحمان فی الرحمان حتی تکون اعظم من الجبل؛ هیچ کس از شما صدقه‌ای از مال حلال نمی‌پردازد (و البته خداوند جز حلال قبول نمی‌کند) مگر این که خداوند آن را با دست خود می‌گیرد، حتی اگر یک دانه خرما باشد، سپس در دست خدا نمو می‌کند تا بزرگتر از کوه شود!»
این حدیث که تشبیه و کنایه‌ی پرمعنایی در بردارد اهمیت فوق العاده‌ی این عبادت بزرگ، و ارتباط مستقیم آن را با خدا و مسائل معنوی روشن می‌سازد.


در ششمین آیه، به یکی دیگر از عبادات مهم و معروف، یعنی ذکر خدا اشاره شده و از تاثیر عمیق آن در آرامش دل‌ها، سخن می‌گوید؛ می‌فرماید: آنان کسانی هستند که ایمان آورده‌اند، و دل هایشان به یاد خدا مطئمن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌پذیرد! (الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب).
آرامش دل همیشه توام با توکل بر خدا، و عدم وابستگی به مادیات و عشق به زرق و برق دنیا و آز و طمع و بخل و حسد است. چرا که اگر این صفات رذیله در دل باشد، آرامشی در آن نخواهد بود. بنابراین، یاد خدا می‌تواند اثر عمیقی در دور ساختن انسان از این رذایل داشته باشد، تا شکوفه‌ی آرامش بر شاخسار دل آشکار گردد. به تعبیر دیگر، اگر یک نظر اجمالی به ریشه‌های ناآرامی روح و پریشانی خاطر و اضطراب‌ها و نگرانی‌ها بیندازیم، می‌بینیم همه‌ی آنها از رذائل اخلاقی سرچشمه می‌گیرد، ولی یاد خدا آنها را می‌خشکاند و نا آرامی را به اطمینان و آرامش مبدل می‌سازد. (برای توضیح بیشتر به تفسیر نمونه ذیل آیه مراجعه فرمایید، که تحلیل روشن و مبسوطی در این زمینه در آنجا آمده است.)


در هفتمین و آخرین آیه، به تاثیر نماز و روزه در تقویت روح انسان اشاره کرده، می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است! » (یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرین).
در بعضی از روایات اسلامی صبر به روزه تفسیر شده است.
[۱۸] تفسیر برهان، ج۱، ص۱۶۶.

در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است که در ذیل آیه‌ی: «استعینوا بالصبر و الصلاة» فرمود: «الصبر هو الصوم». که یکی از مصداق‌های روشن صبر است، وگرنه صبر مفهوم وسیعی دارد که هرگونه استقامت در برابر هوای نفس و وسوسه‌های شیطان و استقامت در طریق اطاعت پروردگار، و در برابر حوادث ناگوار و مصائب را شامل می‌شود.
در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) می‌خوانیم که هرگاه کار مهمی برای او پیش می‌آمد نماز می‌خواند، سپس آیه: «و استعینوا بالصبر و الصلاة» را تلاوت می‌فرمود (کان علی اذا احاله امر فزع، قام الی الصلوة ثم تلا هذه الآیة و استعینوا بالصبر و الصلوة) اشاره به این که نماز به من نیرو می‌بخشد.
آری! این عبادت‌های مهم فضایلی همچون توکل و شجاعت و شهامت و صبر و استقامت را در وجود انسان زنده می‌کند، و از رذایل اخلاقی همچون جبن و ترس، تردید و دو دلی، اضطراب و نگرانی در برابر حوادث مهم، و دنیاپرستی، دور می‌سازد؛ و به این ترتیب، بخش مهمی از فضایل اخلاقی را در وجود انسان زنده می‌کند، همانگونه که بخش قابل توجهی از رذایل را می‌میراند.


از آنچه در بالا آمد به خوبی می‌توان نتیجه گرفت که عبادات اثر بسیار عمیقی از جهات مختلف در تهذیب اخلاق دارند؛ این تاثیر را می‌توان در چند جهت خلاصه کرد:
۱. توجه به مبدا آفرینش و حضور پروردگار در تمام زندگی انسانها سبب می‌شود که انسان مراقب اعمال و رفتار خویش باشد، و هوای نفس را تا آنجا که می‌تواند کنترل کند، چرا که عالم محضر خداست، و در محضر خداوند کریم، گناه کردن و راه خلاف پیمودن عین ناسپاسی است.
۲. توجه به صفات جلال و جمال او که در عبادات و مخصوصا دعاها آمده است، نیایش کننده را دعوت می‌کند که پرتوی از آن اوصاف کریمه را در درون روح و جان خود منعکس کند و در مسیر تکامل اخلاقی قرار گیرد.
۳. توجه به معاد، همان دادگاه بزرگی که همه چیز در آنجا حسابرسی می‌شود، نیز اثر بازدارنده‌ی قوی و نیرومندی برای پاک سازی روح و جسم انسان دارد.
۴. عبادت و نیایش اگر با حضور قلب و آداب آن باشد، صفا و نورانیت غیر قابل توصیفی می‌آورد که در برابر آن ظلمات اخلاق رذیله تاب مقاومت ندارند؛ به همین دلیل، انسان پس از یک عبادت آمیخته با حضور قلب، خود را به نیکی‌ها نزدیکتر می‌بیند.
۵. محتوای عبادات و دعاها مملو است از آموزش‌های اخلاقی و بیان راه و رسم سیر و سلوک الی الله، که دقت در آنها نیز درس‌های بزرگی به انسان در این زمینه می‌دهد. عاشقان خود سازی و سالکان الی الله از طریق عبادت می‌توانند به هدف والای خود برسند و بدون عبادت و نیایش و مناجات و راز و نیاز با پروردگار مخصوصا در خلوت و به ویژه در سحرگاهان راه به جایی نمی‌برند.


اظهار عبودیت در دعا (قرآن)؛ عبودیت؛


۱. منسوب به امام صادق علیه السلام، مصباح الشریعه، ص۷.    
۲. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۰۶، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۴. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۵. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۱۶، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۶. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۷. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۲۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۱.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۸۳.    
۱۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۵.    
۱۱. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹-۲۳.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
۱۳. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۷۰۲.    
۱۴. رعد/سوره۱۳، آیه۲۸.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۰۹.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۵۳.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴.    
۱۸. تفسیر برهان، ج۱، ص۱۶۶.
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۵۴.    
۲۰. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۴۸۰.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عبودیت در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۵.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار