• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ظاهر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ظاهر، مقابل باطن؛ بخش آشکار یا بیرونی از هر چیز یا هر شخص؛ از الفاظ فتوا آنچه بر حسب لغت از لفظ فهمیده می‌شود؛ و همچنین در مقابل نصّ است.



از عنوان یاد شده به معنای اول به مناسبت در بابهای طهارت و صلات سخن گفته‌اند.

۱.۱ - در طهارت

در وضو و غسل شستن ظاهر اعضا کفایت می‌کند و شستن باطن آنها مانند درون دهان ، بینی و گوش لازم نیست.
چنان که در شستن محاسن در وضو، شستن ظاهر آن کفایت می‌کند، مگر آنکه موهای صورت به اندازه‌ای کم باشد که پوست پیدا باشد.

۱.۲ - در شستن غائط

در شستن مخرج غائط ، شستن ظاهر آن کافی است و شستن باطن لازم نیست.

۱.۳ - در مسح

در مسح بر جبیره پاک بودن ظاهر آن کفایت می‌کند و نجس بودن باطن جبیره اشکال ندارد.

۱.۴ - در تیمم

در تحریرالوسیله آمده است: «کیفیت تیمّم - در حال اختیار - آن است که کف دو دست را با هم یکباره بر زمین‌ بزند، سپس پیشانی و هر دو جبین را با هر دو کف دست هم‌زمان مسح نماید؛ به طوری که از رستنگاه مو تا طرف بالای بینی و تا ابروها را در بر بگیرد، و احتیاط (واجب) آن است که ابروها را هم مسح نماید، سپس تمام پشت دست راست را، از مچ تا نوک انگشتان با کف دست چپ مسح نماید و سپس تمام پشت دست چپ را با کف دست راست، مسح کند. و لابه‌لای انگشت‌ها جزء پشت دست محسوب نمی‌شود؛ زیرا منظور از پشت دست جایی است که ظاهر (نه باطن) بشره دستی که با آن مسح می‌نماید به آن برسد، بلکه در مسح، تعمق و دقت زیاد معتبر نیست.» ‌ و در تیمّم چنانچه با باطن دست نتوان تیمّم کرد، تیمّم با ظاهر و پشت دست انجام می‌گیرد.
[۱۰] وسیلة النجاة، ص۹۹.

امام خمینی در تحریرالوسیله می‌فرماید: «اگر صعید نبود باید به غبار لباس یا نمد زین یا یال چهارپایش از آن چیزهایی که بر ظاهر آن‌ها غبار زمین‌ هست تیمّم نماید، درحالی‌که بر چیزی که غبار دارد، دست‌هایش را بزند، ولی دست زدن بر چیزی که باطن آن غبار دارد، نه ظاهرش، کفایت نمی‌کند؛ اگرچه با دست زدن بر آن غبار بلند شود. و این (تیمّم کردن به چیزی که روی آن غبار است) در صورتی است که نتواند چیزی را که غبار دارد، تکان داده و پس از جمع‌شدن غبار آن (به‌صورت خاک) بر آن تیمّم نماید؛ وگرنه واجب است این کار را بکند.»

۱.۵ - در صلات

چنان که در صورت عدم امکان گذاردن کف دست بر زمین در حال سجده ، گذاشتن ظاهر و پشت دست کفایت می‌کند.
[۱۵] مهذب الاحکام، ج۶، ص۴۳۱.



اکثر قدما بنابر آنچه به آنان نسبت داده شده عدالت را به حسن ظاهر تعریف کرده‌اند. مراد از آن این است که ظاهر شخص از دیدگاه شرع نیکو باشد و پایبندی به احکام شرع در گفتار و رفتار او تجلی یابد.


۱. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۸۴-۸۵.    
۲. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۳۷۳.    
۳. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۵۲۹.    
۴. خمینی، روح الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۴۰.    
۵. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲، ص۱۵۹.    
۶. خمینی، روح الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۱.    
۷. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲، ص۲۷.    
۸. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۴۶۱.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۱۳، کتاب الطهارة، القول فی کیفیة التیمم، مسالة۱.    
۱۰. وسیلة النجاة، ص۹۹.
۱۱. موسوی خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۱۰۱.    
۱۲. موسوی گلپایگانی، محمدرضا، هدایة العباد، ج۱، ص۱۰۳.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۱۲، کتاب الطهارة، القول فیما یتیمم به، مسالة۶.    
۱۴. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۵۵۹.    
۱۵. مهذب الاحکام، ج۶، ص۴۳۱.
۱۶. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۲۹۰.    
۱۷. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۸، ص۷۰.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۲۵۰، برگرفته از مقاله «ظاهر».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار