• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طرح اعتراض شخص غایب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مدعی علیه غایب پس از حضور چنانچه به حکم صادره معترض است، می‌تواند اعتراض خود را نزد قاضی صادرکننده حکم و یا قاضی دیگر طرح نماید.



مدعی علیه غایب پس از حضور چنانچه به حکم صادره معترض است، می‌تواند اعتراض خود را نزد قاضی صادرکننده حکم و یا قاضی دیگر طرح نماید. این طرح مرافعه، نقض حکم قاضی محسوب نمی‌گردد تا مشمول دلایل منع قرار گیرد؛ محقق یزدی می‌گوید: «لعدم تمامیته بعد کون الحجة باقیه».
[۱] عروة الوثقی،ج۳، ص۴۶.
یعنی، در مرحله نخستین قضاوت نهایی انجام نشده و قضیه فیصله نیافته است تا اعاده مرافعه احیانا نقض حکم سابق محسوب شود.
از نظر فقه اسلامی اعتراض شخص غایب می‌تواند وجوه مختلف داشته باشد، از جمله: جرح شهود ، عدم صلاحیت قاضی ، وجود بینه معارض و غیره.


هرگاه صاحب حق غایب بوده باشد و وکیل وی دعوی حق مالی مطرح سازد، و بدهکار ادعا کند که مال را به موکل، یعنی صاحب حق، تسلیم کرده ولی بینه ندارد، قاضی چه تصمیمی باید اتخاذ کند؟
در مساله فوق محقق حلی تردید کرده و می‌گوید برای این صورت، دو وجه متخالف می‌توان استدلال کرد. از یک سو می‌توان گفت قاضی نمی‌تواند به رسیدگی غیابی اقدام و حکم به لزوم پرداخت صادر نماید، به این دلیل که ممکن است بدهکار ادعا کرده باشد و از طرفی نتیجه عدم صدور حکم آن است که هیچ
گاه صاحب حق نتواند طلب خویش را از طریق وکیل مطالبه نماید. ایشان در نهایت، استدلال اول را با اصول و قواعد حقوق اسلامی منطبق تر می‌دانند.


۱. عروة الوثقی،ج۳، ص۴۶.
۲. شرایع الاسلام، جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۲۲.    



قواعد فقه،ج ۳،ص ۲۴۴،برگرفته از مقاله«طرح اعتراض شخص غایب»    



جعبه ابزار