• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صفات جوانان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صفات جوانان با توجه به آیات قرآن عبارتند از:



جوانی، دوران خودآرایی در لباس و جمال:
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛بدانید كه جز این نیست كه زندگى این دنیا بازى و سرگرمی و آرایش نمودن و فخرفروشى‌تان به یكدیگر و افزون‌طلبى از همدیگر در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه گیاهان (سرسبز حاصل از) آن كشاورزان را به شگفت آورد سپس پژمرده شود و آن را زرد بینى سپس خشك و شكسته شود؛ و در آخرت عذابى سخت است (براى طاغیان) و آمرزش و خشنودى خدا (براى مطیعان)، و زندگى دنیا جز متاع فریب نیست.»
بنا بر اينكه اين ويژگيهاى پنج‌گانه در آيه مطابق مراحل سنّ انسان از کودکی تا پیری باشد و دوران جوانى دوران لهو و سرگرمى است.


جوانی، زمان تهور و شجاعت و زیر پا افکندن مصلحت سنجی‌ها:
۱. «فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ؛«پس به موسی ایمان نیاورد مگر فرزندانى از قوم او (مردمان مستضعف از قوم او) آن هم با ترسى از فرعون و اشراف قوم خودشان كه مبادا (فرعون) آنها را عذاب كند، و البته فرعون در روى زمین بسى برترى‌طلب و از تجاوزكاران بود تجاوز در تکبر به دعوى الوهیت و در قتل به كشتن كودكان و در ستم به شكنجه‌هاى گوناگون.»
۲. «إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا • وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحمته ويُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا؛(به یاد آر) آن گاه كه آن جوانان در آن غار بزرگ پناه گرفتند پس گفتند: پروردگارا، از جانب خود به ما رحمتى ببخش و براى ما در كارمان هدایت و نجات فراهم ساز. و (به یكدیگر گفتند) اكنون كه از آنها و از آنچه به جاى خدا مى‌پرستند كناره گرفتید، پس در این غار بزرگ جاى گزینید، تا پروردگارتان از رحمت خود براى شما بگستراند، و در كارتان براى شما رفق و آسایش فراهم سازد.»
۳. «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‌ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ‌ • وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى‌ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى‌ فَقَضى‌ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ؛و هنگامى كه موسى به رشد و كمال رسيد، حکمت و دانش به او داديم؛ و اين‌گونه نیکوکاران را پاداش مى‌دهيم. او به هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او بود (و از بنی‌اسرائیل)، و ديگرى از دشمنانش؛ آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود؛ موسى مشت محكمى بر سينه او زد و كار او را ساخت و بر زمين افتاد (و مُرد)؛ موسى گفت: اين نزاع شما از عمل شیطان بود، كه او دشمن و گمراه‌كننده‌اى آشكار است.»


جوانی، فرصت شکوفایی قدرت جسمانی و توان بدنی:
۱. «ووَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذلِكَ تَأْوِيلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً؛و اما آن دیوار از آن دو پسر نوجوان یتیم در شهر بود و در زیر آن گنجى براى آن دو بود و پدرشان هم مردى نیكوكار بود، پس پروردگارت خواست كه آن دو به حد بلوغ خود رسند، و گنج خود را بیرون آورند، به جهت رحمتى كه پروردگارت به آن دو داشت، و من آن را به خواست خود نكردم. این (اسرارى كه براى تو بازگفتم) تأویل آن سرگذشت‌ها بود كه نتوانستى بر آنها صبر ورزى.»
۲. «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‌ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ؛اى مردم، اگر از برانگیخته شدن (پس از مرگ) در شكّ اید پس (در آفرینش خود دقت كنید كه) ما شما را از خاك آفریدیم (جدّ و جدّه نخستین‌تان را بلاواسطه و به نحو اعجاز، و نسل آن دو را با واسطه به جذب مواد اوّلیه خاك و انتقال آن به بدن) سپس از نطفه سپس از علقه (لخته خون مبدّل از نطفه) سپس از مضغه (پاره‌گوشتى مبدّل از علقه) كه برخى داراى خلقت كامل و برخى غیر كامل است، تا (كمال قدرت و حكمت خود را در این آفرینش تدریجى) براى شما روشن سازیم، و ما آنچه را بخواهیم (از مضغه) در رحم‌ها تا مدت معینى (كه جنین كامل شود) برقرار مى‌داریم، سپس شما را در حال كودكى بیرون مى‌آوریم، سپس (حفظ مى‌كنیم) تا به كمال رشد بدنى و روحى خود برسید، و برخى از شما (قبل از پیرى) قبض روح مى‌شود و برخى از شما به پایین‌ترین مرحله عمر بازگردانده مى‌شود تا عاقبت بعد از دانش (فراوان) چیزى نداند. و (روى) زمین را (در فصل زمستان) خشك و مرده مى‌بینى، پس چون آب را (به صورت باران و برف و تگرگ) بر آن فرو فرستیم مى‌جنبد و بالا مى‌آید و از هر نوع (گیاه و نهال) بهجت‌انگیز مى‌رویاند.»
۳. «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‌ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ‌ • وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى‌ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى‌ فَقَضى‌ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ؛و هنگامى كه موسى به رشد و كمال رسيد، حكمت و دانش به او داديم؛ و اين‌گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم. او به هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او بود (و از بنى‌اسرائيل)، و ديگرى از دشمنانش؛ آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود؛ موسى مشت محكمى بر سينه او زد و كار او را ساخت و بر زمين افتاد (و مُرد)؛ موسى گفت: اين نزاع شما از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراه‌كننده‌اى آشكار است.»
۴. «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَيْبَةً يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ؛خدا همان كسى است كه شما را آفريد در حالى كه ضعيف بوديد؛ سپس بعد از ناتوانى، قوّت بخشيد و باز بعد از قوّت، ضعف و پيرى قرار داد؛ او هر چه بخواهد به هر كيفيت مى‌آفريند، و اوست دانا و توانا.»
۵. «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛او همان است كه شما را از خاک آفرید (جدّ و جدّه اعلایتان را ابتداء و به نحو اعجاز، و شما نسل او را با سیر مراحلى قبل از ورود به رحم، از خاك آفرید) سپس از نطفه، آن گاه از علقه (اندكى خون بسته شده)، سپس شما را در حال كودكى (از رحم مادر) بیرون مى‌آورد، بعد (شما را زنده نگه مى‌دارد) تا به حدّ كمال (جسمى و روحى) خود برسید، سپس (به زندگیتان ادامه مى‌دهد) تا پیر شوید، و از شما برخى پیش از آن (پیش از هر یك از مراحل سه‌گانه كودكى، بلوغ و پیرى) قبض روح مى‌شود، و (این مهلت) براى این است كه به مدت معینى (كه از علم ازلی الهى گذشته و در لوح محفوظ نگاشته شده) برسید و شاید (در مبدأ نشوء و سیر تكاملى‌تان) بیندیشید.»



جوانی، دوران سرگرمی‌ها و بازی‌های بیهوده:
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ؛بدانید كه جز این نیست كه زندگى این دنیا بازى و سرگرمى و آرایش نمودن و فخرفروشى‌تان به یكدیگر و افزون‌طلبى از همدیگر در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه گیاهان (سرسبز حاصل از) آن كشاورزان را به شگفت آورد سپس پژمرده شود و آن را زرد بینى سپس خشك و شكسته شود؛ و در آخرت عذابى سخت است (براى طاغیان) و آمرزش و خشنودى خدا (براى مطیعان)، و زندگى دنیا جز متاع فریب نیست.»
بنا بر اينكه اين ويژگيهاى پنج‌گانه در آيه، مطابق مراحل سنّ انسان از كودكى تا پيرى باشد و دوران جوانى دوران لهو و سرگرمى است.


۱. حدید/سوره۵۷، آیه۲۰.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۵۱.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۹، ص ۱۶۴.    
۴. یونس/سوره۱۰، آیه۸۳.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۳۶۶.    
۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۰، ص۱۶۳.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۱۶.    
۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۳، ص۳۴۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۶۱.    
۱۱. قصص/سوره۲۸، آیه۱۴.    
۱۲. قصص/سوره۲۸، آیه۱۵.    
۱۳. کهف/سوره۱۸، آیه۸۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیانفی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۷۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۰۴.    
۱۶. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۵۴.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۸.    
۱۹. قصص/سوره۲۸، آیه۱۴.    
۲۰. قصص/سوره۲۸، آیه۱۵.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۴۰.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۴۳.    
۲۳. روم/سوره۳۰، آیه۵۴.    
۲۴. غافر/سوره۴۰، آیه۶۷.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۶۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۵۴.    
۲۷. حدید/سوره۵۷، آیه۲۰.    
۲۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۲۸۹.    
۲۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۹، ص ۱۶۴.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۷۳، برگرفته از مقاله «صفات جوانان».    


رده‌های این صفحه : جوانی | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار