• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صدق شرطیه منفصله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صدق شرطیه منفصله، به‌معنای مطابقت حکم به انفصال یا سلب انفصال میان مقدم و تالی با نفس‌الامر است.



صدق در قضیه شرطیه منفصله، مطابقت حکم به انفصال یا سلب انفصال میان مقدم و تالی با نفس‌الامر و مطابَق آن است. انفصال میان مقدم و تالی، یا به نحو انفصال حقیقی است یا به نحو مانعة الجمع و یا مانعة الخلو. حکم صدق یا کذب قضیه شرطیه منفصله در صور مختلف، با توجه به چهار حالتِ ممکن (۱. صدق مقدم و تالی؛ ۲. کذب هر دو؛ ۳. صدق مقدم و کذب تالی؛ ۴. کذب مقدم و صدق تالی) به شرح ذیل است:

۱.۱ - منفصله موجبه حقیقیه

در حالت سوم (صدق مقدم و کذب تالی) و چهارم (کذب مقدم و صدق تالی) صادق، و در حالت اول (صدق مقدم و تالی) و دوم (کذب مقدم و تالی) کاذب است، زیرا مفاد قضیه منفصله حقیقیه این است که نه هر دو طرف صادق باشند و نه کاذب؛ پس باید یک طرف صادق و طرف دیگر کاذب باشد.
مثال حالت سوم و چهارم: «امّا ان یکون هذا العددُ زوجاً او لا زوجاً». مثال حالت اول: «امّا ان یکون العددُ زوجاً او منقسماً بمتساویَین». مثال حالت دوم: «امّا ان یکون الثلاثةُ زوجاً او منقسماً بمتساویَین».

۱.۲ - منفصله موجبه مانعة الجمع

در حالت دوم، سوم و چهارم، صادق و در حالت اول کاذب است، زیرا مفاد قضیه منفصله مانعة الجمع این است که صدق هر دو طرف جایز نیست (بنابراین حالت اول کاذب است)، اما کذب هر دو (حالت دوم) یا یکی از آن دو (حالت سوم و چهارم) مانعی ندارد.
مثال حالت دوم: «امّا ان یکون زیدٌ شجراً او حجراً». مثال حالت سوم: «امّا ان یکون زیدٌ انساناً او حجراً». مثال حالت چهارم: «امّا ان یکون زیدٌ حجراً او انساناً». مثال حالت اول: «امّا ان یکون زیدٌ انساناً او ناطقاً».

۱.۳ - منفصله موجبه مانعة الخلو

در حالت اول و سوم صادق و در حالت دوم کاذب است، زیرا مفاد قضیه منفصله مانعة الخلو این است که کذب هر دو طرف جایز نیست (بنابراین حالت دوم کاذب است)، اما صدق هر دو (حالت اول) یا یکی از آن دو (حالت سوم و چهارم) مانعی ندارد.
مثال حالت اول: «امّا ان یکون زیدٌ لا حجراً او لا شجراً». مثال حالت سوم: «امّا ان یکون زیدٌ لا حجراً او لاانساناً». مثال حالت چهارم: «امّا ان یکون زیدٌ لا انساناً او لا حجراً». مثال حالت دوم: «امّا ان یکون زیدٌ لا انساناً او لا ناطقاً».

۱.۴ - منفصله سالبه

منفصله سالبه هر یک از سه مورد بالا، از لحاظ صدق و کذب، عکس آنهاست؛ یعنی هر چه در موجبه صادق بود در سالبه، کاذب است و هر چه در آنجا کاذب بود در اینجا صادق است، زیرا صدق موجبه، مستلزم کذب سالبه و کذب موجبه، مستلزم صدق سالبه است.
[۲] فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۶۵-۶۶.
[۴] قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۱۴-۱۱۵.
[۵] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۸۳.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌ المیزان.
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
• قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    


۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۸۲.    
۲. فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۶۵-۶۶.
۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۴۵.    
۴. قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۱۴-۱۱۵.
۵. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۸۳.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «صدق شرطیه منفصله»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۲۹.    



جعبه ابزار