• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شکل سوم شرطی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شکل سوم شرطی، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای قیاس اقترانی شرطیِ دارای هیئت شکل سوم از اَشکال اربعه قیاس است.



قیاس اقترانی شرطی، قسمی از قیاس اقترانی است که یک یا هر دو مقدمه آن از قضایای شرطی باشد. قیاس اقترانی شرطی به لحاظ نوع مقدمه به قیاس اقترانی مرکب از حملیه و شرطیه (حملیه صغرای قیاس است) و قیاس اقترانی مرکب از شرطیه و حملیه (شرطیه صغرای قیاس است) و قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه تقسیم می‌شود. هر کدام از این موارد نیز به اعتبار متصل یا منفصل‌ بودن قضیه شرطی و همچنین به لحاظ اینکه حد وسط در مقدم یا تالی واقع شده باشد، تقسیمات فرعی دیگری پیدا می‌کند.
[۲] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۲۲-۳۲۳.

همچنین، قیاس اقترانی شرطی نیز مانند قیاس اقترانی حملی به لحاظ موقعیت حد وسط در مقدمتین به چهار شکل (با عنوان شکل اول شرطی، شکل دوم شرطی، شکل سوم شرطی و شکل چهارم شرطی) تقسیم می‌شود.
مقدم و تالی در قضایای شرطیه به منزله موضوع و محمول در قضایای حملیه است. جزء مکرَّر به منزله حد اوسط و جزء غیر مکرَّر که در صغرا موجود است به منزله حد اصغر و جزء غیر مکرَّر که در کبرا موجود است به منزله حد اکبر است. نتیجه از اسقاط حد مکرَّر، و ترکیب جزء غیر مکرَّر صغرا با جزء غیر مکرَّر کبرا حاصل می‌شود.
بنابراین هر گاه جزء مکرَّر در صغرا تالی و در کبرا مقدم باشد شکل اول است و هر گاه جزء مکرَّر در هر دو مقدمه، تالی باشد شکل دوم است و هر گاه جزء مکرَّر در هر دو مقدمه، مقدم باشد شکل سوم است و هر گاه جزء مکرَّر در صغرا مقدم و در کبرا تالی باشد شکل چهارم است.
[۳] فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۳۷-۱۳۸.
[۴] ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۱۵۵-۱۶۱.



۱. قیاس اقترانی مرکب از حملیه و شرطیه متصله (حملیه، صغرای قیاس است و حد وسط در مقدم شرطیه واقع شده است)؛ مثل: هر (ا) (ب) است و هر گاه (ا) (ج) باشد (س) (ش) است؛ پس گاهی اگر بعض (ب) (ج) باشد (س) (ش) است.
۲. قیاس اقترانی مرکب از حملیه و شرطیه متصله (حملیه، صغرای قیاس است و حد وسط در تالی شرطیه واقع شده است)؛ مثل: هر (ا) (ب) است، و هر گاه (ج) (د) باشد (ا) (س) است؛ پس گاهی اگر (ج) (د) باشد بعض (ب) (س) است.
۳. قیاس اقترانی مرکب از حملیه و شرطیه منفصله (حملیه، صغرای قیاس است و حد وسط در مقدم شرطیه واقع شده است)؛ مثل: هر (ا) (ب) است، و دائماً یا (ا) (ج) است و یا (س) (ش)؛ پس گاهی یا بعض (ب) (ج) است و یا (س) (ش).
۴. قیاس اقترانی مرکب از حملیه و شرطیه منفصله (حملیه، صغرای قیاس است و حد وسط در تالی شرطیه واقع شده است)؛ مثل: هر (ا) (ب) است، و دائماً یا (ج) (د) است و یا (ا) (س)؛ پس گاهی یا بعض (ب) (س) است و یا (ج) (د).
۵. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و حملیه (شرطیه صغرای قیاس است و حد وسط در مقدم شرطیه واقع شده است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و هر (ا) (س) است؛ پس گاهی اگر بعض (ب) (س) باشد (ا) (س) خواهد بود.
۶. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و حملیه (شرطیه صغرای قیاس است و حد وسط در تالی شرطیه واقع شده است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است، و هر (ج) (س) است؛ پس گاهی اگر (ا) (ب) باشد بعض (د) (س) است.
۷. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و حملیه (شرطیه صغرای قیاس است و حد وسط در مقدم شرطیه واقع شده است)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و هر (ا) (س) است؛ پس گاهی یا بعض (ب) (س) است و یا (ج) (د).
۸. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و حملیه (شرطیه صغرای قیاس است و حد وسط در تالی شرطیه واقع شده است)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و هر (ج) (س) است؛ پس گاهی یا (ا) (ب) است و یا بعض (د) (س).
۹. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله (حد وسط، تالی در صغرا و مقدم در کبراست)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و هر گاه (ا) (ب) باشد (س) (ش) است؛ پس گاهی اگر (ج) (د) باشد (س) (ش) است.
۱۰. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله (حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از مقدم است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و هر گاه (ا) (ت) باشد (س) (ش) است؛ پس گاهی اگر بعض (ب) (ت) باشد (ج) (د)، و (س) (ش) است.
۱۱. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله (حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از تالی است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و هر گاه (س) (ش) باشد (ج) (خ) است؛ پس گاهی اگر (ا) (ب) باشد و یا (س) (ش) باشد بعض (د) (خ) است.
۱۲. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله (حد وسط در صغرا، جزئی از مقدم و در کبرا، جزئی از تالی است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و هر گاه (س) (ش) باشد (ا) (خ) است؛ پس گاهی اگر (ا) (ب) باشد و یا (س) (ش) باشد، بعض (ب) (خ) خواهد بود.
۱۳. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله (حد وسط در صغرا، جزئی از تالی و در کبرا، جزئی از مقدم است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و هر گاه (ج) (خ) باشد (س) (ش) است؛ پس گاهی اگر (ا) (ب) باشد بعض (د) (خ)، و (س) (ش) خواهد بود.
۱۴. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه منفصله (حد وسط، مقدم در صغرا و کبراست)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و دائماً یا (ا) (ب) است و یا (س) (ش)؛ پس گاهی یا (ج) (د) است و یا (س) (ش).
۱۵. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه منفصله (حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از مقدم است)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و دائماً یا (ا) (خ) است و یا (س) (ش)؛ پس گاهی یا بعض (ب) (خ) است و یا (ج) (د) است و (س) (ش).
۱۶. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه منفصله (حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از تالی است)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و دائماً یا (س) (ش) است و یا (ج) (خ)؛ پس گاهی یا (ا) (ب) و (س) (ش) است و یا بعض (د) (خ) است.
۱۷. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه منفصله (حد وسط در صغرا، جزئی از مقدم و در کبرا، جزئی از تالی است)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و دائماً یا (س) (ش) است و یا (ا) (خ)؛ پس گاهی یا بعض (ب) (خ) است و یا (ج) (د) است و (س) (ش).
۱۸. قیاس اقترانی مرکب از دو شرطیه منفصله (حد وسط در صغرا، جزئی از تالی و در کبرا، جزئی از مقدم است)؛ مثل: دائماً یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د)، و دائماً یا (ج) (خ) است و یا (س) (ش)؛ پس گاهی یا بعض (د) (خ) است و یا (ا) (ب) است و (س) (ش).
۱۹. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و منفصله (متصله، صغرای قیاس و حد وسط، تالی در صغرا و مقدم در کبراست)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و دائماً یا (ا) (ب) است و یا (س) (ش)؛ پس گاهی یا (ج) (د) است و یا (س) (ش).
۲۰. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و منفصله (متصله، صغرای قیاس و حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از مقدم است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و دائماً یا (ا) (خ) است و یا (س) (ش)؛ پس گاهی یا بعض (ب) (خ) و (ج) (د) است و یا (س) (ش) است.
۲۱. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و منفصله (متصله، صغرای قیاس و حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از تالی است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و دائماً یا (س) (ش) است و یا (ج) (خ)؛ پس گاهی یا (ا) (ب) و بعض (د) (خ) است و یا (س) (ش) است.
۲۲. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و منفصله (متصله، صغرای قیاس و حد وسط در صغرا، جزئی از مقدم و در کبرا، جزئی از تالی است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و دائماً یا (س) (ش) است و یا (ا) (خ)؛ پس گاهی بعض (ب) (خ) و (ج) (د) است و یا (س) (ش) است.
۲۳. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه متصله و منفصله (متصله صغرای قیاس و حد وسط در صغرا، جزئی از تالی و در کبرا، جزئی از مقدم است)؛ مثل: هر گاه (ا) (ب) باشد (ج) (د) است و یا (د) (خ) است و یا (س) (ش).
۲۴. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و متصله (منفصله، صغرای قیاس و حد وسط، تالی در صغرا و مقدم در کبراست)؛ مثل: یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د) و هر گاه (ج) (د) باشد (س) (ش) است.
۲۵. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و متصله (منفصله، صغرای قیاس و حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از مقدَّم است)؛ مثل: یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د) و هر گاه (ب) (خ) باشد (س) (ش) است.
۲۶. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و متصله (منفصله، صغرای قیاس، و حد وسط در هر دو مقدمه، جزئی از تالی است)؛ مثل: یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د) و هر گاه (س) (ش) باشد (د) (خ) است.
۲۷. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و متصله (منفصله، صغرای قیاس و حد وسط در صغرا، جزئی از مقدم و در کبرا، جزئی از تالی است)؛ مثل: یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د) و هر گاه (س) (ش) باشد (ب) (خ) است.
۲۸. قیاس اقترانی مرکب از شرطیه منفصله و متصله (منفصله، صغرای قیاس و حد وسط در صغرا، جزئی از تالی و در کبرا، جزئی از مقدَّم است)؛ مثل: یا (ا) (ب) است و یا (ج) (د) و هر گاه (د) (خ) باشد (س) (ش) است.
درباره شکل اول، دوم و چهارم قیاس اقترانی شرطی نیز از لحاظ انواع ترکیبات و حالات مختلف جایگاه حد وسط، وضع به همین منوال است و با تدبر در مثال‌های فوق می‌توان به راحتی برای آنها مثال ذکر کرد، البته شرایط اختصاصی هر شکل باید مراعات شود.


در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة.
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌ المیزان.
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۲۷۴.    
۲. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۲۲-۳۲۳.
۳. فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۳۷-۱۳۸.
۴. ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۱۵۵-۱۶۱.
۵. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۲۵۸-۲۸۸.    
۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۱۴۳-۱۷۴.    
۷. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۵۰۷-۵۳۰.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «شکل سوم شرطی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۲۷.    



جعبه ابزار