• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیف‌الدوله ابوالحسن علی آل حمدان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آلِ حَمْدان، سلسله‌ای شیعی مذهب از قبیله ابن تَغْلِب که از حدود ۲۹۲ق/۹۰۵م تا ۳۹۴ق/۱۰۰۴م بر بخش‌هایی از شام و شمال عراق (جزیره) فرمان راندند. نخستین فرد از حمدانیان حلب سیف‌الدوله، ابوالحسن علی (د ۳۵۶ق/۹۶۷م) بود.



سیف‌الدوله، ابوالحسن علی، برادر ناصرالدوله (د ۳۵۶ق/۹۶۷م)، نخستین فرد از حمدانیان حلب بود.


در ۳۳۰ق/۹۴۱م پس از آ‌نکه خلیفه، ابوالحسن علی را لقب سیف‌الدوله داد، در بغداد بماند. او به برادرش ناصرالدوله در برابر بریدیان و ترکان مدد می‌رسانید و نیز می‌کوشید قلمرو مستقل برای خود پدید آورد. سرانجام میان وی و ابوالحسین بریدی جنگ افتاد و کار به شکست سیف‌الدوله انجامید. او بار دیگر به یاری ناصرالدّوله به جنگ پرداخت و لشکر ابوالحسین را شکست داد و واسط را از دست بریدیان بیرون آورد و کوشید که بصره را نیز تصرف کند، اما در ۳۳۱ق/۹۴۲م که ترکان در بغداد بر ناصرالدوله شوریدند، سیف‌الدوله نیز در واسط آماج تاخت و تاز آنان گشت.
[۲] ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۳.
پس به بغداد درآمد و از آنجا در پی ناصرالدّوله که بغداد را به قصد موصل ترک کرده بود، روانه شد.


در جریان آن اختلاف‌ها که میان ناصرالدوله و خلیفه و توزون بود، سیف‌الدوله به برادر مدد می‌کرد و می‌کوشید که بغداد را تصرف کند، اما موفق نشد و توزون بر او پیشدستی کرد. از این‌رو، در ۳۳۳ق/۹۴۴م به شام رفت و حاکم حلب، یانِسِ مونسی را که از طرف محمّد بن طُغج، معروف به اِخْشید (د ۳۳۴ق/۹۴۵م)، امارت حلب داشت، گریزاند و آنجا را تصرف کرد و به سوی حِمُص رفت و با سپاه اخشید و غلامش کافور پیکار کرد و پیروز شد و بر حمص دست یافت. آنگاه به دمشق رفت و آنجا را به محاصره گرفت، اما نتوانست شهر را بگشاید و بازگشت.

۳.۱ - استیلا بر حلب

گفته‌اند که در آغاز میان سیف‌الدوله و اخشید صلح برقرار شد و سیف‌الدوله بر حلب و حمص و انطاکیه دست یافت، اما مدتی بعد جنگ درگرفت و سیف‌الدوله شکست خورد و اخشید حلب را تصرف کرد. اخشید در اوایل ۳۳۴ق/۹۴۵م درگذشت و سیف‌الدوله بر حلب استیلا یافت.
ابن خلکان به نقل از تاریخ حلب می‌گوید، «پیش از سیف‌الدّوله، حسین بن سعید برادر ابوفراس شاعر، حلب را در دست داشت»، اما صحّت این قول بعید است، زیرا در هیچ‌کدام از منابع مهمّ تاریخی بدان اشاره نشده است و عبارت پیشین ابن‌خلکان نیز آن را نفی می‌کند. با این همه، چون سیف‌الدوله، همان‌طور که اشارت شد، احتمالاً ۲ بار به حلب درآمد، پس محتمل است که بار نخست، حسین بن سعید را در آنجا گمارده باشد.

۳.۲ - تصرف دمشق

در ۳۳۴ق/۹۴۵م پس از درگذشت اخشید، اَنوجور بن اخشید همراه کافور به مصر رفت و سیف‌الدوله دمشق را تصرّف کرد و خواست بر مصر نیز حمله بَرَد. پس از سوی رمله روان شد، ولی کافور به مقابله شتافت و در «لَجّون» نزدیک طَبَریّه و رَمْله سیف‌الدوله را شکست داد و بار دیگر در نزدیکی دمشق بر او پیروز شد و مصریان حلب را نیز گرفتند، اما صلح با همان شرایط برقرار شد، جز آ‌نکه خراج از میان رفت. سیف‌الدوله پس از استقرار در حلب، نیروی نظامی خود را یکسره بر ضدّ روم شرقی به کار گرفت و تا ۲۰ سال بعد که مرگش فرا رسید، همچنان در این کار بود.
[۸] حِتّی فیلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۵۹۰، ترجمة الاسلام، مصر، ۱۹۶۴م.
[۹] حِتّی فیلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۵۹۱، ترجمة الاسلام، مصر، ۱۹۶۴م.



مشهور است که ۴۰ بار به غزو روم رفت. بارها وارد قلمرو رومیان شد و تا مشرْعَش پیش تاخت. در یکی از این جنگ‌ها، قُسْطَنْطین پسر فردس فرمانده ارتش روم کشته شد. یکبار هم که سیف‌الدوله خواست در مرز روم قلعه‌ای بزرگ بنا کند و آن را پایگاه حملات آینده خود سازد، امپراتور روم سپاهی مرکب از رومیان و روسیان و بلغاریان گردآورد و به فرماندهی فردس به مقابله فرستاد، ولی کاری از پیش نبرد. گفته‌اند که سیف‌الدوله نوه و داماد او را هم به اسارت گرفت.
[۱۱] ثعالبی ابومنصور، یتیمة الدّهر، ج۱، ص۲۲-۲۳، مصر، ۱۳۵۲ق.


۴.۱ - جنایات رومیان

در آن روزگار این جنگ‌ها که با روم شرقی می رفت، از نظر مسلمانان جهاد با کافران (غزا) تلقّی می‌شد و اینان گاه برای شرکت در این جنگ‌ها بر یکدیگر پیشی می‌جستند و چه بسا که از نقاط دوردست عازم غزا می‌شدند. چنان‌که در ۳۵۳ق/۹۶۴م که رومیان بر مَسّیصه هجوم بردند و بسیاری را کشتند و ده‌ها را بسوختند، گروهی از خراسانیان به عزم جهاد از راه ارمنستان و میافارقین نزد سیف‌الدوله رفتند و او با آنان به سوی رومیان حرکت کرد، ولی به آنان نرسید و بازگشت. سال بعد نیز رومیان دوباره حمله کردند و مصیصه و طَرَسوس (یا طَرْسوس) را گشودند و بسیاری را کشتند و مسجد جامع را به اصطبل بدل کردند و منبر را بسوختند. بعدها مسلمانان آنان را کیفری بسزا دادند.


سیف‌الدوله در صفر ۳۵۶ق/ژانویه ۹۶۷م پس از ۲۳ سال حکمرانی در حلب درگذشت. پیکرش را به میافارقین حمل کردند و در همانجا‌ به خاک سپردند.


۱. ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص۱۶۵.    
۲. ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۳.
۳. ابن تغری بردی یوسف، النّجوم الزّاهرة، ج۳، ص۲۵۵، مصر، وزاره الثّقافة والارشادالقومی.    
۴. ابن تغری بردی یوسف، النّجوم الزّاهرة، ج۳، ص۲۹۱، مصر، وزاره الثّقافة والارشادالقومی.    
۵. ابن خلکان احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۰۵، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر، ۱۳۹۸ق.    
۶. ابن تغری بردی یوسف، النّجوم الزّاهرة، ج۳، ص۲۹۱، مصر، وزاره الثّقافة والارشادالقومی.    
۷. ابن تغری بردی یوسف، النّجوم الزّاهرة، ج۳، ص۲۸۳، مصر، وزاره الثّقافة والارشادالقومی.    
۸. حِتّی فیلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۵۹۰، ترجمة الاسلام، مصر، ۱۹۶۴م.
۹. حِتّی فیلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۵۹۱، ترجمة الاسلام، مصر، ۱۹۶۴م.
۱۰. ابن اثیر عزّالدین، الکامل، ج۸، ص۵۰۸، به کوشش تورنبرگ، ۱۸۶۲م.    
۱۱. ثعالبی ابومنصور، یتیمة الدّهر، ج۱، ص۲۲-۲۳، مصر، ۱۳۵۲ق.
۱۲. ابن اثیر عزّالدین، الکامل، ج۸، ص۵۵۲، به کوشش تورنبرگ، ۱۸۶۲م.    
۱۳. ابن اثیر عزّالدین، الکامل، ج۸، ص۵۶۰، به کوشش تورنبرگ، ۱۸۶۲م.    



دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «آل‌حمدان»، ج۱، ص۴۰۹.    



جعبه ابزار