• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید عبد الحسین لاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سید عبد الحسین لاری از علمای قرن چهاردهم است.



شب ولادت حضرت امام محمد باقر علیه‌السّلام است، شب جمعه سوم ماه صفر ۱۲۶۴ ق./ ۱۸ اسفند ۱۲۶۶ ش. خدای جهان آفرین سید عبدالله را فرزندی می‌بخشد که چون باقر العلوم علیه‌السّلام نگاهبان دین باشد و نسل امام کاظم علیه‌السّلام را تداوم بخشد. پدر نام فرزند را «عبد الحسین» می‌نهد.
آقا سید عبدالله نسب از شاه رکن الدین دزفولی می‌برد و در واقع از ساداتی است که در ایران نشو و نما کرده و دیگر بار آهنگ سفر به دیار یار نموده، تا در شهر نجف اشرف سکنی گزیند و خدای هستی بخش عبد الحسین را در این دیار به وی می‌بخشد.


چیزی نمی‌گذرد که سید عبد الحسین دوران نوباوگی را طی می‌کند و با راهنمایی پدر گام در راه تحصیل دانش می‌نهد و به علوم دینی رو می‌آورد تا رضای الهی را فراهم کند و با آگاهی از دین، وجودش را از نادانی رهانیده، برای احیای ارزشهای اسلامی در جامعه نهایت کوشش را مبذول دارد.
او برای اینکه عالمی دیندار و اسلام شناسی متبحر گردد باید قرآن و سنت را به صورت کامل فرا گیرد و علم اخلاق و کلام و تفسیر را به همراه فقه و اصول آموزش بیند و توانایی درک دین الهی و استنباط احکام شرعی را بیابد. اگر او می‌خواهد فقیه باشد و عالم دینی گردد باید از هیچ یک از علوم اسلامی فروگذاری ننماید و با استفاده از اساتید حوزه نجف به هر یک از علوم دینی آشنایی یابد.


بعد از اتمام دوره مقدماتی و سطح، سید می‌بایست در درسهای خارج فقه و اصول حوزه نجف حاضر شود. درسهایی که در آن، استاد علاوه بر نظریات پیشینیان، نظرات خود را مطرح نموده، به نقد و بررسی آراء گذشتگان می‌پردازد.
با پا نهادن به نردبان ترقی، افق تجلی فرا روی عبد الحسین نمایان می‌گردد. وی گمشده خویش را در «آیة الله العظمی سید محمد حسن شیرازی» می‌یابد. میرزای شیرازی آیات الهی بر لب، فقه جعفری را به دلنوازی آهنگ آبشار در حوزه جاری ساخته است و درختان سبز آفرینش را که جز ستایش پروردگار به چیزی نمی‌اندیشمند، آبیاری می‌کند. وی در اندک مدتی از هوش سرشار شاگردش آگاهی می‌یابد و وی را مورد تجلیل قرار می‌دهد.
سرانجام تلاش بی وقفه سید عبد الحسین او را به قوه استنباط احکام الهی مجهز می‌نماید و در ۲۲ سالگی به درجه اجتهاد نائل می‌آید. آیة الله سید عبد الحسین موسوی با هجرت میرزای شیرازی از حوزه درس آیات دیگری هم استفاده می‌نماید.
نام فقهای بزرگی که پس از آشنایی با دانش و فضل شاگرد به وی اجازه اجتهاد می‌دهند چنین است:
۱. آیة الله شیخ محمد حسین کاظمی (متوفی ۱۳۰۸ ق.)
۲. آیة الله محمد فاضل ایروانی (متوفی ۱۳۰۶ ق.)
۳. آیة الله شیخ لطف الله مازندرانی (متوفی ۱۳۱۱ ق.)
۴. آیة الله شیخ حسینقلی همدانی (متوفی ۱۳۱۱ ق.)
در این میان، آیة الله همدانی از بزرگان فقهای ربانی و عارفان واصل و از پرچمداران توحید است که در نجف اشرف به تربیت شاگردان بسیاری توفیق یافته است.


ستمی که خون آشامان انگلیس به یاری رژیم قاجار در پیش گرفته‌اند، زندگی مردم را به سیاهی کشانده و آب حیات را از آنان دریغ داشته است. مردم بسان چمن خشکیده‌ای در زیر پای چکمه پوشان انگلیس توان حیات از کف داده و به زردی گراییده‌اند. فروغ زندگی از جنوب ایران رخت بربسته و خون و آتش و عفریت مرگ همه جا را فرا گرفته است.

۴.۱ - درخواست بزرگان لارستان

بزرگ مردان لارستان از این پیشامد نگران هستند. از این رو با گسیل هیاتی به عراق از زعیم عالیقدر شیعه، فقیه مجاهد و مبارزی را می‌خواهند که توان مقابله با ظلم و استبداد را داشته باشد. کسی که به دفع تجاوزات زور مداران پردازد و رهبری و مدیریت جامعه اسلامی را در لارستان بر عهده گیرد.
«حاج سید علی لاری» معروف به «حاج علی کبیر» از مجاهدان نامدار لارستانی همراه این گروه اعزامی است. یافتن فردی ورزیده و تلاشگر و فقیه و سیاستمدار و مجاهد کار آسانی نیست. مردی که هم در مدارج علمی به اجتهاد نایل آمده باشد و هم در مقام عمل جز خدا از احدی پروا نداشته باشد و توان مدیریت جامعه اسلامی در او موج زند. میرزای شیرازی به هیات لارستان می‌فرماید: «در حال حاضر کسی را در نظر ندارم. مهلت دهید تا در این باره تدبیری کنم و شخص برازنده‌ای را برای شما اختیار نمایم.»
هیات برای زیارت مرقد مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السّلام راهی نجف می‌شوند. در نجف اشرف با سید مرتضی کشمیری ملاقات می‌نمایند و سفره درد و رنج ستم را به آن بزرگ بازگو کرده، تقاضا می‌کنند تا با هجرت به لار رهبری آن دیار را بر عهده گیرد. سید با سابقه آشنایی که از آیة الله سید عبد الحسین لاری دارد، این مهم را شایسته وی می‌بیند و آنان را متوجه فقیه فرزانه‌ای می‌نماید که در نجف اشرف با تدریس و تالیف فقه استدلالی به تربیت دانشجو مشغول است.

۴.۲ - حکم میرزای شیرازی

حضرت آیة الله سید عبد الحسین لاری در چهل و پنج سالگی است و یکی از بزرگترین اساتید حوزه علمیه نجف . از این رو وقتی هیات لاری از ایشان دعوت به عمل می‌آورند، او با توجه به مسؤولیت‌های حوزوی، از قبول عزیمت به ایران خودداری می‌کند. حاج سید علی کبیر با سابقه آشنایی که از مردان خداجوی و مجاهد دارد، از همان برخورد اول، خصایص رهبری را در وجود سید لاری مشاهده می‌کند و رهبری لارستان را سزاوار چنین شخصیتی می‌داند. وی شوریده سر، از نجف به سامرا می‌رود و ماجرای نجف را با میرزای شیرازی در میان می‌نهد.
میرزای شیرازی رهبر امت اسلامی از منطقه حساس جنوب ایران و موقعیت استراتژیکی آن در مقابل استعمارگران آگاهی کامل دارد. همچنین از مجاهد مردانی که برای حفظ استقلال اقتصادی ایران در آن سرزمین تلاشهای پیگیر نموده‌اند و در «تحریم تنباکو» ایفای نقش کرده‌اند، دانشمندان مجاهدی چون سید علی اکبر مجتهد فال اسیری که با دعوت مردم به جهاد عمومی، خواب راحت را از چشم دشمنان اسلام ربود و پس از چندی از سوی قاجار به بصره تبعید گردید. اعزام دانشمندی دیگر به این منطقه، تداوم رهبری سیاسی شیعه را فراهم می‌آورد.
میرزای شیرازی با ارسال نامه‌ای سید لاری را از وقایع آشفته جنوب ایران با خبر می‌سازد و با استفاده از منصب ولایت فقیه بر ایشان فرض می‌نماید که به لارستان هجرت کند. فرمان استاد و ولی فقیه برای دانشمند آگاهی چون سید لاری جوابی جز اطاعت نمی‌تواند داشته باشد. از همین رو تقاضای مردم لارستان را می‌پذیرد و آماده هجرت می‌گردد.

۴.۳ - هجرت به ایران

نزدیک است که گیاهان سبز دشت، لباس مرگ بر تن کنند. ابری باران زا باید تا حیات را بر جانشان فرو ریزد و هجرتی از شهر زندگی سر سبزی را به ارمغانشان آورد.
هجرت سید عبد الحسین لاری به ایران، فصل پاییز جنوب را فصل گل کرد. دیگر بار رویش سبزه‌ها و شکوفه نیلوفرها آب و خاک جنوب ایران را آراست. نیلوفرهای آبی دریا را به مرزبانی نشستند و آنان که در خشکی بودند از فراز مناره‌های مساجد حرکات مشکوک دشمنان دین خدا را به دیده بانی نشستند.
حضرت آیة الله سید عبد الحسین موسوی لاری در سال ۱۳۰۹ ق. نجف اشرف را ترک می‌کند و به لارستان می‌رود. میرزای شیرازی هنگام خروج سید لاری خطاب به حاج سید علی کبیر و هیات همراهش می‌فرماید: «با بردن آقا سید عبد الحسین به لارستان، نجف را به آنجا برده‌ای و گهواره فضیلت و دانش را از فرزند فضیلت و علم خالی گذاردی.»
هر چند اگر سید لاری در نجف بماند به بالاترین مدارج علمی خواهد رسید لیکن جهاد در راه خدا مسؤولیت سنگینی است که او می‌بایست به مثابة واجب شرعی به انجام رساند و مردم محروم جنوب را از ستم قاجار و استعمار انگلیس رهایی بخشد.


حضرت آیة الله لاری علاوه بر جهاد در راه خدا و تطهیر جامعه از وجود دیوسیرتانی چون انگلیس. با تالیف کتب ارزشمندی در علم فقه و کلام و فقه سیاسی و اصول و حدیث میراث، گرانبهایی برای آیندگان باقی گذاشت. حدود چهل اثر از ایشان شناخته شده است که در علوم اسلامی و شیوه‌های حکومتی و قانون گذاری نگاشته شده است بدین قرار است:
معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، رساله در عقوبت حب دنیا (عرفان السلمانی بحقائق الایمانی)، اکسیر السعادة فی اسرار الشهادة، استخاره نامه، آیات الظالمین، رساله وجیزه در کیفیت علم امام علیه السلام، قانون در اتحاد دولت و ملت، قانون مشروطه مشروعه، هدایت الطالبین، تعلیقات المکاسب (در دو جلد)، کتاب الاصول، حاشیه بر فرائد الاصول شیخ انصاری (در دو جلد)، حاشیه بر شرح کبیر، حاشیه بر قوانین الاصول .
با توجه به زندگی سراسر مبارزه و جهاد آیة الله لاری و اشتغالاتی که‌ای بسا مانع فعالیت علمی و تحقیقی می‌گردد، تالیفات ارزنده ایشان در علوم مختلف حاکی از جهاد قلمی و استمرار حرکت فرهنگی است که ایشان از نجف اشرف با خود همراه داشته‌اند.
تاسیس حوزه علمیه و پرورش شاگردان فاضل و دانشمندی چون آیة الله سید عبد الباقی موسوی شیرازی (متوفی ۱۳۵۴ ق.) که بعد از ایشان از مراجع تقلید محسوب می‌شود یکی دیگر از ثمراتی است که زندگی پربار آیة الله لاری بر جای نهاد. وی در طی سی و سه سال اقامت در ایران بالغ بر پانصد نفر از طلاب و دانش پژوهان را با معارف اسلامی و علوم اهل بیت آشنا ساخت و با سلوک خود خاص و عام را به دین و قرآن فرا خواند. اخلاق وی درس زندگی شد و رادمردانی تربیت کرد که تا جهان باقی است بوی عطر افکارشان مشام آدمی را نوازش می‌دهد.
آیة الله دستغیب می‌فرمایند: روزی با پیرمردی از لار مصاحب شدم. فصل تابستان بود و شبها کوتاه. دیدم این مرد قبل از اذان صبح بیدار شد، وضو ساخت و به نماز ایستاد. وقتی از اهتمام ایشان به نماز شب پرسیدم جواب داد: آیة الله لاری ما را این گونه تربیت کرده است. می‌فرمود نباید نماز شب شما ترک شود.


روز جمعه چهارم شوال ۱۳۴۲ ق. (۱۵ اردیبهشت ۱۳۰۳ ه- ش) است. آیة الله لاری از خانه خارج شده، رو به مصلا می‌نهد تا نماز جمعه را چون دیگر ایام بپا دارد پس از اقامه نماز به سوی منزل بر می‌گردد. پس از چندی در جایش آرام می‌گیرد. رایحه‌ای بهشتی شنیده می‌شود. سید پس از بیست و سه سال اقامت در لار، چهار سال در فیروز آباد و شش سال در جهرم، در میان مردم دلیر تنگستان و مجاهدان جنوب به دیار باقی می‌شتابد. هم اینک مرقد مطهر آن بزرگ مجاهد در شهر جهرم به مقبره «آقا» مشهور و زیارتگاه پیروان خاندان عصمت و طهارت و فرزندان جهاد و شهادت است.






نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).






جعبه ابزار