• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوسیالیسم (مکاتب اقتصادی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سوسیالیسم، اندیشه‌ای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که برای ایجاد یک نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی می‌کوشد، جامعه‌ای که در آن تمامی قشرهای اجتماع سهمی برابر در سود همگانی داشته‌ باشند.



سوسیالیسم (Socialism) در لغت به‌معنی اصالت جمع، جامعه‌گرایی و جامعه‌باوری، از واژه فرانسوی سوسیال (Social) به‌معنای اجتماعی، اخذ شده است. ریشه لاتینی آن، واژه Socius به‌معنای شریک و همراه است.
[۱] آریانپور کاشانی، عباس، فرهنگ کامل انگلیسی فارسی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۵، چاپ هفتم، ص۵۲۳۱.
[۲] جعفری، محمدرضا، فرهنگ فشرده انگلیسی-انگلیسی، انگلیسی-فارسی، تهران، تنویر، ۱۳۷۸، چاپ پنجم، ص۱۱۸۱.
[۳] علیزاده، اکبر اسد، سوسیالیسم، قم، نشریه مبلغان، ۱۳۸۶، ش۹۲، ص۴۶.



از میان تعاریف فراوانی که برای سوسیالیسم مطرح شده است، می‌توان تعریف زیر را به عنوان جامع‌ترین تعریف قلمداد کرد:
«سوسیالیسم به معنای ساده خود، نظامی سیاسی ـ اقتصادی است که در آن دولت از راه برنامه‌ریزی یا به شکلی مستقیم‌تر ابزارهای اساسی تولید را کنترل می‌کند یا مالک قانونی آن است. هدف از اعمال چنین کنترلی بر دارایی‌های صنعتی و گاه کشاورزی، تولید کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه است، نه تولید آنچه سودآور باشد.
در عین حال، همه اشکال سوسیالیسم امیدوارند که جامعه‌ای مساوات‌طلب ایجاد کنند؛ جامعه‌ای که همه اعضا را زیربال حمایت خود بگیرد و برای ریشه‌کن ساختن فقر یا کاهش آثار آن به مؤسسات خیریه خصوصی نیازی نباشد.»


اصطلاح سوسیالیسم در متون سیاسی بسیار به کار رفته است، اما مانند دموکراسی و آزادی تعریف جامع و مانعی ندارد؛ برخی سوسیالیسم را به معنای برابری، دادگری، پایان استثمار فقرا از سوی اغنیا مطرح می‌کنند و بعضی مانند بسیاری از آمریکایی‌ها، سوسیالیسم را به معنای مصادره اموال خصوصی و کنترل شدید زندگی خصوصی افراد از سوی دولت، و چیزهای بد دیگر قلمداد می‌کنند.
فرهنگ انگلیسی آکسفورد سوسیالیسم را این‌گونه تعریف کرده است: «نظریه یا سیاستی که مالکیت یا نظرات کل اجتماع بر ابزار تولید ـسرمایه، زمین، داریی و غیره‌ـ و اداره آنها در جهت تامین منافع همگانی را هدف خود قرار می‌دهد، یا از آن حمایت می‌کند.»
آستین رنی می‌گوید: «سوسیالیسم نظامی است که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله کالا در مالکیت دولت است و از سوی دولت اداره می‌شود. پس به معنای دقیق، نقطه مقابل سوسیالیسم، سرمایه‌داری است؛ یعنی نظامی که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله کالا در جامعه، در مالکیت خصوصی است و توسط مالکان خصوصی اداره می‌شود.»


ایدئولوژی به‌معنای وسیع کلمه، طیف متنوعی از‌ اندیشه‌ها و متفکران را دربر می‌گیرد که تنها ویژگی مشترک آنها اعتقاد به "لزوم برابری بیشتر برای انسان‌ها و افزایش نقش کارگران در اداره جوامع" است. سوسیالیسم در واقع ایدئولوژی است که در مخالفت با کاپیتالیسم قائل به لغو مالکیت خصوصی و خواهان برقراری مالکیت اجتماعی می‌باشد. این ایدئولوژی درصدد است تا به تحقق مالکیت اجتماعی توسط اتحادیه‌های کارگری یا پرولتارلیا کمک کند و به‌طور غیرمستقیم توسط دولت (پاسدار همه منافع مردم)، نه گروه‌های خاص اجرا شود و اصالت دادن به اجتماع، مخلوقات اجتماعی و کاهش یا حذف تقسیمات طبقاتی را هدف خود می‌داند.
[۴] خداپرست، یونس، سوسیالیسم، سایت پژوهه: http://www.pajoohe.com/fa/index. php?Page=definition&UID=۳۶۲۰۴.
لذا در همین راستا مجموعه حرکت‌های مرتبط با افکار اقتصادی که از آغاز دهه ۱۷۹۰ تا دهه‌های اول ۱۸۰۰ میلادی علیه‌ اندیشه اقتصادی کلاسیک شکل گرفت، چارچوب اولیه مکتب سوسیالیسم و بعد از آن، مارکسیسم را تشکیل می‌دهد.
[۵] دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌ اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۵.

مکتب کلاسیک در دهه‌های ذکر شده، پاسخ‌گوی مشکلات اقتصادی و اجتماعی نبوده است، مشکل فقر و بیکاری حل نشده بود، اقتصاد خودکار لسفری، با واقعیات جامعه پس از انقلاب صنعتی سازگار نبود، تضمینی برای حمایت از مقررات مربوط به اتحادیه‌های کارگری، حقوق کار و قراردادها وجود نداشت و روز به روز فقر گسترده‌تر و فقرا بیشتر می‌شدند؛ به‌ویژه نارضایتی اقشار کارگر، افزوده می‌شد و این نارضایتی، زمینه اعتراض را فراهم می‌کرد. این حوادث، زمینه اولیه تدوین نظریّه سوسیالیستی را فراهم نمود.
[۶] دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌ اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۶.



طبق تحقیق به عمل آمده، نشانه‌های طرح نظام سوسیالیسم را می‌توان در آثار افلاطون (۴۲۷-۳۴۷ ق. م) ملاحظه کرد. وی می‌گوید: «ثروت افراد متعلق به عموم است و باید به مصرف عمومی برسد و مشاغل افراد را دولت باید تعیین کند.» این همان تفکر اصلی نظام سوسیالیستی است که در قرن چهارم قبل از میلاد از زبان افلاطون مطرح گشت.
این تفکر کم و بیش در قرون مختلف بین فلاسفه و علمای سیاسی و اجتماعی مطرح بوده است، و عاقبت در قرن ۱۹ و ۲۰ به اوج خود رسید. در قرن ۱۸ «جان استوارت میل» از فیلسوفان بنام انگلیسی رسما خود را سوسیالیست نامید؛ اما دیگران او را سوسیالیست ایده آلیست (خیال‌پرست) می‌شمردند، در برابر «کارل مارکس» که او را سوسیالیست ماتریالیست (مادی) قلمداد می‌کردند.
در قرن ۱۹ «رابرت اون» (۱۷۷۱-۱۸۵۸ م) مؤسس سوسیالیسم نوین در انگلیس شناخته می‌شود که برای اولین بار واژه سوسیالیسم را در این کشور به کار برد و در سال ۱۸۴۱ م رساله‌ای را تحت عنوان «سوسیالیسم چیست؟» منتشر ساخت و با انتشار این رساله، اصطلاح سوسیالیسم معروف و مشهور گردید.
در فرانسه نیز طرفداران «سن سیمون» (۱۷۶۰-۱۸۲۵ م) مانند «پیری لارو» برای نخستین‌بار این اصطلاح را با تعریف دقیق به کار بردند. این مکتب سپس در آلمان و آمریکا نیز رواج یافت.
کارل مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳ م) واضع فلسفه سوسیالیسم جدید کمونیسم است که این فلسفه را متشکل نموده و به صورت یک ایدئولوژی مدون در آورد. و «لنین» پیشوای انقلاب روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ م و پس از وی «استالین» از سوسیالیسم مارکسی حمایت کردند و آن را در اتحاد جماهیر شوروی سابق عملاً به اجرا در آوردند و یک نظام کاملاً سوسیالیسم مادی‌گرا به وجود آوردند. این تفکر همچنان ادامه دارد و برخی از کشورهای جهان بر اساس همین نظام اداره می‌شوند.


اصول و مؤلفه‌های عمده نظام سوسیالیستی ـ که آن را از دیگر نظام‌های غیر دینی متمایز می‌سازد ـ عبارتند از:

۶.۱ - جامعه‌گرایی

جامعه‌گرایی (جامعه‌باوری): مهم‌ترین اصل مشترک تمامی نظریه‌های سوسیالیستی، اهتمام آنها به ترجیح جامعه بر فرد، و فراتر نهادن سود همگانی بر سود فردی است. از این‌رو، لبه تیز انتقاد سوسیالیست‌ها به سوی «مالکیت خصوصی» (اساسی‌ترین مؤلفه سرمایه‌داری) بوده است. سوسیالیسم معاصر بسان سوسیالیسم سابق، فردگرایی اقتصادی، صنعتی و سرمایه سالاری مدرنیسم را رد می‌کند. این مکتب با فردیت انسان و آزادی‌های اقتصادی لیبرالی و سرمایه‌داری موافق نیست و فرد را عضوی از پیکره جامعه می‌نگرد؛ البته این نگرش، با آزادی‌های فردی که در برخی از نحله‌های سوسالیستی به ویژه در اروپای غربی بر آن اهتمام می‌شود، منافاتی ندارد. سوسیالیسم در واقع، بر ضد لیبرالیسم اقتصادی و کاپیتالیسم است؛ زیرا از نظر لیبرالیسم و کاپیتالیسم دخالت دولت در اقتصاد موجب اخلال و عدم شکوفایی سیستم اقتصادی است؛ اما سوسیالیست‌ها معتقدند مالکیت خصوصی، رژیم اقتصادی آزاد و مناسبات تولیدی مالکیت خصوصی و اقتصاد آزاد و مبارزه با نابرابری از مسائل بسیار مهم نظام اقتصادی و سیاسی اسلام است ناشی از آن و اصل ارزش اضافی، عامل اساسی نابرابری‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی و حتی فرهنگی بوده و هست، و اعتقاد دارند که دخالت و نظارت دولت در مقام نماینده اجتماع یا اکثریت، می‌تواند نفع عمومی را از دست‌برد فرد در امان دارد.

۶.۲ - اصالت جمع

این اصل به‌عنوان واکنشی در برابر لیبرالیسم اقتصادی مبتنی بر اصالت فرد و آزادی‌های نامحدود فردی شکل گرفته است؛ که درست در نقطه مقابل آن قرار دارد. از آن‌جا که نظم طبیعی جامعه تحت تاثیر قوانین طبیعت در قالب زندگی اشتراکی هماهنگ افراد تضمین می‌شود، بنابراین جامعه از وجود حقیقی برخوردار است و فرد به اعتبار این‌که عضوی از جامعه است، وجود اعتباری دارد. نتیجه طبیعی این دیدگاه، تقدّم منافع جامعه نسبت به فرد است؛ که سلب آزادی‌های فردی را در زمینه فعالیت‌های اقتصادی، دنبال می‌کند. دو اصل بعدی ریشه در این دیدگاه دارد.

۶.۳ - مالکیت دولتی

نفی مالکیّت فردی بر ابزار مادی تولید نیز واکنشی در برابر به‌رسمیت شناختن مالکیت فردی بر ابزار تولید به‌صورت نامحدود و به‌عنوان تنها شکل مالکیت در نظام اقتصاد سرمایه‌داری لیبرال است. با این استدلال که مالکیت فردی بر ابزار تولید، موجب کسب درآمد می‌شود؛ بدون این‌که رابطه‌ای میان درآمد و کار وجود داشته باشد. بنابراین سوسیالیسم، برای قطع ریشه نابرابری‌های اقتصادی که از درآمد بدون کار به‌وجود می‌آید، مالکیت دولت را بر ابزار تولید پیشنهاد می‌کند.

۶.۴ - برنامه‌ریزی متمرکز اقتصادی

عدم توافق نظریه تعادل خودکار بازار با واقعیات و بروز عدم تعادل‌ها و بحران‌های اقتصادی موجب گردید که سوسیالیسم، برنامه‌ریزی متمرکز اقتصادی را به‌عنوان تنها راه علاج هرج و مرج‌های اقتصادی مطرح کند. بنابراین، سازمان برنامه‌ریزی دولتی در سطح گسترده، اقدام به تدوین برنامه اقتصادی می‌کند، نیازها و امکانات تولیدی جامعه به‌وسیله سازمان‌های برنامه‌ریزی برآورد می‌شود و تولید به‌وسیله مؤسساتی که متعلق به دولت بوده و با مدیریت دولتی اداره می‌شود، انجام می‌پذیرد. در نتیجه امکان ارزشیابی و انتخاب افراد در زمینه تولید و یا مصرف وجود ندارد.

۶.۵ - برابری

یکی دیگر از مؤلفه‌های سوسیالیسم، اصل "برابری" است. سوسیالیست‌ها مالکیت خصوصی ابزار تولید را سرچشمه تمام مفاسد و بیدادگری‌ها و نابرابری‌های زیان‌خیز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌دانند. به‌همین جهت، بر اصل برابری تاکید دارند.

۶.۶ - فراملیّتی

از جمله اصول و عناصر سوسیالیسم، تفکرات فراملیتی (انترناسیونالیستی: Internationalistic)؛ و گونه‌هایی از تمایلات انسان‌گرایانه و اومانیستی بودن است (اومانیسم جمع‌گرا). سوسیالیست‌ها داعیه کوشش و مبارزه برای آزاد ساختن کل بشریت را دارند.
[۷] نمازی، حسین، نظام‌های اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷، چاپ پنجم، ص۲۴۵-۲۴۹.



مکاتب سوسیالیستی بسیار متنوع هستند. برخی از آنها عبارتند از:

۷.۱ - سوسیالیست تخیلی

این گروه از سوسیالیست‌ها معتقد بودند از طریق ایجاد نهادهای سوسیالیستی (Utopic Socialism)؛ و گسترش آن، یا از راه اصلاح نظام سرمایه‌داری، می‌توان به یک جامعه سوسیالیستی رسید. به این دسته از سوسیالیست‌ها به دو علت سوسیالیست‌های تخیّلی اطلاق شده است:
۱. تصوّر این‌که نظام سرمایه‌داری قابل اصلاح است.
۲. راه‌حل‌های نسبتا غیر عملی برای رسیدن به یک جامعه سوسیالیستی ارائه داده‌اند.
[۸] جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی (نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۲.

سیسموندی (Leonard Simon de Sismondi: ۱۷۷۳-۱۸۴۲)، یکی از افراد اصلی این مکتب است؛ که اوّلین اعتراض او به هدف اقتصاد کلاسیک‌ها بوده است. از نظر کلاسیک‌ها هدف اقتصاد، "ثروت" است؛ ولی به‌نظر او ثروت، امری مادّی و غیر انسانی است. به‌نظر سیسموندی بی‌عدالتی‌های اجتماعی که از سیستم آزادی مبادله به‌وجود آمده، دخالت دولت را به‌منظور اصلاح وضع اجتماعی و تغییر جریان نامطلوب اقتصاد ضروری می‌سازد.
[۹] قدیری اصلی، باقر، سیر‌ اندیشه‌های اقتصادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴، ص۱۲۳.
سیسموندی به‌منظور تضمین حقوق کارگران و جلوگیری از استثمار ناحق ایشان، تدابیر گوناگونی پیشنهاد کرد. اهمّ این تدابیر عبارتند از: تایید و قبول حقّ تشکیل اتحادیه صنفی کارگری، ممنوعیت کار خردسالان، محدودیّت ساعات کار و پرداخت دستمزد در مدت بیماری و سالمندی.
[۱۰] لویی، بدن، تاریخ عقاید اقتصادی، هوشنگ نهاوندی، تهران، چاپخانه بهمن، ۱۳۴۰، ص۸۷.
تدوین‌ اندیشه سوسیالیست‌های تخیّلی تقریبا از سال ۱۸۰۰ آغاز گردید. سن سیمون (Saint Simon: ۱۷۶۰-۱۸۲۵)، سیمون سیسموندی، شارل فوریه (Charles Fourier: ۱۷۷۳-۱۸۳۷) و رابرت اون (Robert Owen: ۱۷۷۱-۱۸۵۸) به‌عنوان بنیان‌گذارن آن معروف هستند.
[۱۱] لویی، بدن، تاریخ عقاید اقتصادی، هوشنگ نهاوندی، تهران، چاپخانه بهمن، ۱۳۴۰، ص۳۱۹.


۷.۲ - سوسیالیسم علمی

گروهی دیگر از سوسیالیست‌ها با ردّ نظریه فلسفی ایده‌الیسم و پذیرش اصالت ماده به این نتیجه رسیدند که جامعه، چیزی جز یک پدیده مادی نیست، دارای یک حرکت جبری است و جامعه سرمایه‌داری، بر پایه اصول ماتریالیسم، به‌صورت جبری دچار تحول شده و به سوسیالیسم خواهد رسید. به‌همین جهت معتقدند که اصلاح نظام سرمایه‌داری ممکن نیست و تنها با انهدام آن است که سوسیالیسم پدیدار می‌گردد. به این دسته از سوسیالیست‌ها، سوسیالیست‌های دگرگون‌طلب نیز اطلاق می‌شود؛ که البته به ادعای خودشان، چون بر پایه قانون‌مندی‌های طبیعت قرار گرفته، آن‌را سوسیالیسم علمی نام‌گذاری کرده‌اند. آغاز شکل‌گیری عقاید سوسیالیسم علمی (Scientific Socialism)؛ و در عین حال پایان سیطره سوسیالیسم تخیّلی، از زمان انتشار منشور معروف مارکس و انگلس در سال ۱۸۴۸ است.
[۱۲] جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی (نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۳.


۷.۲.۱ - بنیان‌گذار کمونیسم

کارل مارکس (Karl Marx: ۱۸۱۸-۱۸۸۳)، فیلسوف اجتماعی، رهبر انقلابی و پایه‌گذار مکتب کمونیسم است. او در زندگی خود، به تحلیل کامل اقتصادی نظام سرمایه‌داری پرداخت. این تحلیل تحت عنوان "سرمایه" مهمترین اثر مارکس را تشکیل می‌دهد؛ که جلد اول آن در سال ۱۸۶۷به چاپ رسید. وی در بزرگ‌ترین پایتخت سرمایه‌داری جهان، کتاب سرمایه را در انتقاد شدید از رژیم سرمایه‌داری نوشت.
[۱۳] تفضلی، فریدون، تاریخ عقاید اقتصادی (از افلاطون تا دوره معاصر)، تهران، نی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۱۵۵.
بر اساس نظریه فلسفه مادی تاریخ وی، کلیه جوامع بشری متناسب با مراحل پیشرفت ابزار مادی تولید، ناگزیر هستند، مراحل پنج‌گانه نظام‌های کمون‌های اولیه، برده‌برداری، فئودالی، سرمایه‌داری و سوسیالیستی را به‌ترتیب طی می‌کنند. به‌اعتقاد او، نظام سوسیالیستی مرحله‌ای موقّت و گذرا برای استقرار نظام اقتصاد کمونیستی است.
[۱۴] نمازی، حسین، نظام‌های اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷، چاپ پنجم، ص۸۱.


۷.۳ - سوسیالیسم دولتی

نوعی از تفکرات سوسیالیستی است که توسط لویی بلان (Louis Blanc: ۱۸۱۱-۱۸۸۲) بنیان‌گذاری شد. لویی بلان به‌همراه سایر طرفدارانش توانست دولت را مجبور به دخالت در امر اقتصادی کرده تا در مورد تجدید ساعات کار و جلوگیری از کار اجباری زندانیان، تصمیماتی بگیرد. دولت همچنین اقدام به تشکیل دفاتر کاریابی و شرکت‌های تعاونی و کارگاه‌های ملی نمود.
[۱۵] جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی (نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۵.


۷.۴ - سوسیالیسم مسیحی‌گرا

ابتدا در آلمان و انگلستان ظهور پیدا کرد و سال آغازین این تفکر ۱۸۴۸ و چارلز کینگرلی اولین نظریه‌پرداز آن است. در قالب این‌ اندیشه بود که کارگرها برای کاهش دردها و رنج‌های خود به مذهب پناه بردند و از امیدبخش بودن مذهب نیرو می‌گرفتند. توجه به آموزش و بهداشت عمومی، تدوین مقررات در کارخانه‌ها و سامان‌دهی تعاونی‌ها از پایه‌های فکری این دیدگاه محسوب می‌شود.

۷.۵ - سوسیالیسم آنارشیسم‌گرا

مبتنی بر این تفکر بود که دولت به‌طور کلی یک ترتیبات ظالمانه است و تماما باید برچیده شود. براساس این تفکر، نظم و قانون در جامعه، توسط خود مردم و انجمن‌های داوطلب تدوین و اعمال می‌گردد و برای تحقّق آن، دولت مستقلی لازم نیست. می‌توان از پرودون (Pierre Joseph Proudhon: ۱۸۰۹-۱۸۶۵) به‌عنوان بنیان‌گذار این مکتب نام برد.

۷.۶ - سوسیالیسم سندیکاگرا

در این‌ اندیشه، ضروری است که تمام کارگران یک اتحادیه بزرگ را تشکیل دهند. به‌عقیده آن‌ها فعالیت اتحادیه عمومی کارگران سرانجام باعث کنار گذاشتن نظام سرمایه‌داری می‌گردد.

۷.۷ - سوسیالیسم صنف‌گرا

این روی‌کرد، حضور دولت را برای حفظ منافع اصناف مورد تایید قرار می‌دهد. طبق عقیده صنف‌گرایان، اداره امور کارخانه‌ها باید در اختیار کارگران و صنف‌های مرتبط با آن‌ها باشد و دولت برای تمام اقشار جامعه خدمات مورد نیاز عمومی را ارائه نماید.
[۱۶] دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۹-۳۲۱.


۷.۸ - سوسیالیسم اخلاقی

چنین سوسیالیستی که به سوسیالیسم یوتوپیایی یا آرمان‌شهری هم مشهور است به کاپیتالیسم این‌گونه انتقاد می‌کند که وضع موجود وضع خوبی نیست؛ لذا به‌دنبال جامعه‌ای است که به‌طور کامل خارج از وضع موجود است و از طرف دیگر به موجودات بشری دیدگاهی انسان‌دوستانه دارد؛ به این صورت که موجودات بشری مخلوقاتی هستند که عشق و همدلی و هم‌کاری آنها را به‌هم پیوند داده است. بنابراین به‌طورکلی این گروه از سوسیالیست‌ها همانند انگلس که پیش از مارکس بودند، انتقادی اخلاقی نسبت به کاپیتالیسم داشتند. به‌طورخلاصه قدرت اخلاقی سوسیالیسم نه از توجه به آنچه مردم دوست دارند، بلکه از توجه به آنچه آنها توان تبدیل‌ شدن به آن را دارند، نشات می‌گیرد.
[۱۷] هیوود،‌ اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاسیت، ترجمه عباس کاردان و حسن سعید کلاهی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷، ص۹۸.


۷.۹ - سوسیالیسم تجدید نظرگرایانه

بسیاری از پیروان مارکس و سوسیالیسم، علاوه‌بر دیدگاه جهان‌گرایانه نسبت به سرمایه‌داری، دارای نگرش تجدید نظرخواهانه در مورد سوسیالیسم نیز بودند. آنها از اتحادیه‌های تجاری، اصلاحات مالیاتی، تعاونی مصرف، نظارت دولت بر صنعت و ملی کردن صنایع کلیدی حمایت می‌کردند و معتقد بودند با حمایت از تشکل‌های کارگری و توصیه به دولت‌مردان باید به حل مشکلات پرداخت و زمینه تحقق عدالت اجتماعی را فراهم ساخت.
[۱۸] دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۴۶.



این‌که با وجود گرایش وسیع و متفاوت، سوسیالیسم و مارکسیسم در چند دیدگاه اشتراک دارند. هر دو‌ اندیشه اقتصاد لسفری «اولین اصل مکتب کلاسیک این است که بهترین دولت دولتی است که حداقل دخالت را در امور داشته باشد. این اصل به اصل لسفر معروف است. اصطلاح لسفر یک اصطلاح فرانسوی (lassiez faire: let them do it) و به‌معنای "بگذار بگذرد" است.» و وجود هماهنگی منافع بین طبقات را ردّ می‌کنند. برای فراهم کردن شرایط بهبود زندگی توده‌های مردم، مالکیّت عمومی را به‌ رسمیت می‌شناسند. تفاوت این دو مکتب در این است که در‌ اندیشه سوسیالیسم، شعار اصلی این است که از هرکس به‌اندازه توانایی‌اش کار کشیده و به هرکس به‌اندازه کارش پرداخت شود. اما در تفکر کمونیسم گفته می‌شود از هرکس به‌اندازه توانایی‌اش کار کشیده و به هرکس به‌اندازه نیازش پرداخت شود.
[۱۹] دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۶.



۱. عقاید مارکسیستی و سوسیالیستی، یکی از مهم‌ترین پروژه‌های انتقادی نسبت به مکتب کلاسیک و سرمایه‌داری هستند؛ که اولا روی چند دشواری کلیدی سرمایه‌داری متمرکز شدند. ثانیا در هر صورت، نگرش جایگزینی را برای آن مطرح ساختند.
۲. تفکر مارکسیسم، در واقع‌اندیشه اقتصادی و اجتماعی را با تاریخ مرتبط می‌سازد، در این صورت، خود، نوعی افکار نهادگرایانه است.
[۲۰] دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۴۸.

۳. سوسیالیسم با انگیزه خدمت به خلق و طبقات محروم طراحی شد، اما به دو دلیل در این هدف موفق نبود:
ا‌) به‌علت نبود انگیزه، سطح تولید پایین بود؛ در نتیجه فقرزدایی در سطح وسیع صورت نگرفت؛ اگر چه توزیع درآمد نسبتا عادلانه توسط سوسیالیست‌ها به ارمغان آورده شد.
ب‌) نادیده گرفتن آزادی انسان‌ها که یک میل فطری است، باعث شد تا مکتب سوسیالیم به‌رغم توزیع عادلانه درآمد، به یک مکتب مورد تنفر برای اکثر افراد تبدیل شود.
[۲۱] رزمی، سیدعلی‌اکبر، نظام‌های اقتصادی، مشهد، موحد، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۷۴.



مالکیت خصوصی و اقتصاد آزاد و مبارزه با نابرابری از مسائل بسیار مهم نظام اقتصادی و سیاسی اسلام است.
اقتصاد اسلامی بر عمیق‌ترین ابزار علمی استوار است: از جهتی، مالکیت خصوصی را مشروع شمرده، بر اقتصاد آزاد تاکید دارد و آن را موجب زیادی تولید و رقابت در میدان‌های کار و تجارت و باعث تشویق بر گسترش هر چه بیشتر کار و تولید و ایجاد احساس مسئولیت در انجام کار می‌داند. اسلام، کار را هم چون جهاد در راه خدا و مایه شرف انسان قلمداد نموده، بیکاری و تنبلی را به شدت تقبیح و از آن نهی می‌کند. در مکتب اسلام، دولت موظف است امکانات کار و تجارت و امنیت لازم را برای مردم فراهم آورد تا مردم با خیالی راحت به کار اقتصادی خود بپردازند.
و از طرف دیگر، اسلام قوانین ثابتی را وضع کرده که زمینه تراکم ثروت و جمع شدن اموال در نزد گروهی خاص را از بین ببرد؛ مثلاً در اسلام ربا، حرام شده و نیز احتکار اموال و بهره‌کشی از افراد و غش در اموال و ضرر رساندن به اموال دیگران شدیدا نهی شده است.
از نظر اسلام، دولت موظف است کنترل بازار را به دست گیرد و جلوی گران‌فروشی، اجحاف و غش در معاملات را بگیرد و از تجار و صاحبان پول مالیات اخذ کند و بر هر فرد مسلمان، واجب است که هنگامی که اموالش از حد مقدار تعیین شده بالا برود و رشد داشته باشد، خمس و زکات آن را بپردازد تا برای فقرای جامعه خرج شود. این‌ها از جمله قوانینی است که تا حدودی باعث جلوگیری از تراکم ثروت می‌گردد.
بنابراین، اقتصاد اسلامی به هیچ وجه با نظام‌های اقتصادی مورد نظر سوسیالیسم که با روح عدالت بیگانه است و مردم را به سوی فقر و بدبختی سوق می‌دهد، هماهنگی و سازگاری ندارد.


۱. آریانپور کاشانی، عباس، فرهنگ کامل انگلیسی فارسی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۵، چاپ هفتم، ص۵۲۳۱.
۲. جعفری، محمدرضا، فرهنگ فشرده انگلیسی-انگلیسی، انگلیسی-فارسی، تهران، تنویر، ۱۳۷۸، چاپ پنجم، ص۱۱۸۱.
۳. علیزاده، اکبر اسد، سوسیالیسم، قم، نشریه مبلغان، ۱۳۸۶، ش۹۲، ص۴۶.
۴. خداپرست، یونس، سوسیالیسم، سایت پژوهه: http://www.pajoohe.com/fa/index. php?Page=definition&UID=۳۶۲۰۴.
۵. دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌ اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۵.
۶. دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌ اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۶.
۷. نمازی، حسین، نظام‌های اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷، چاپ پنجم، ص۲۴۵-۲۴۹.
۸. جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی (نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۲.
۹. قدیری اصلی، باقر، سیر‌ اندیشه‌های اقتصادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴، ص۱۲۳.
۱۰. لویی، بدن، تاریخ عقاید اقتصادی، هوشنگ نهاوندی، تهران، چاپخانه بهمن، ۱۳۴۰، ص۸۷.
۱۱. لویی، بدن، تاریخ عقاید اقتصادی، هوشنگ نهاوندی، تهران، چاپخانه بهمن، ۱۳۴۰، ص۳۱۹.
۱۲. جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی (نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۳.
۱۳. تفضلی، فریدون، تاریخ عقاید اقتصادی (از افلاطون تا دوره معاصر)، تهران، نی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۱۵۵.
۱۴. نمازی، حسین، نظام‌های اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷، چاپ پنجم، ص۸۱.
۱۵. جاسبی، عبدالله، ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی (نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم)، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴۵.
۱۶. دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۹-۳۲۱.
۱۷. هیوود،‌ اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاسیت، ترجمه عباس کاردان و حسن سعید کلاهی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷، ص۹۸.
۱۸. دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۴۶.
۱۹. دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۱۶.
۲۰. دادگر، یدالله، تاریخ تحولات‌اندیشه‌های اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۳۴۸.
۲۱. رزمی، سیدعلی‌اکبر، نظام‌های اقتصادی، مشهد، موحد، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۷۴.



پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «سوسیالیسم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۲۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سوسیالیسم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۶/۰۶.    

رده‌های این صفحه : مقالات پژوهه




جعبه ابزار