• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سنت (دیدگاه فریقین)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آئین اسلام ، سنت در درجه دوم اهمیت پس از قرآن کریم، قرار دارد، و به قرآن مرتبط است و هرگز از آن جدایی ندارد و از حیث اصل و منبع و حجیت و الزامی بودن احکام و دستورها از قرآن کمتر نیست، زیرا سنت از شخصی صادر شده است که خداوند او را در فرموده اش توصیف فرموده: «از سر هوای نفس سخن نمی‌گوید».
تردیدی نیست که سنت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خود حجت است و همانگونه که از طریق قرآن عزیز و احادیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثابت خواهیم کرد، پیروی از این سنت واجب است، همین سنت در صورتی که انتساب آن به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثابت گردد، پس از رحلت آن بزرگوار نیز بر حجیت خود باقی است.



سنت در لغت به معنای راه و روش است، خواه نیک باشد خواه بد، و به این معناست سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «من سن سنة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها الی یوم القیامة و من سن سنة سیئة فعلیه وزرها و وزر من عمل بها الی یوم القیامة».
[۳] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۴، شرح نووی، ناشر: دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم.

یعنی: هر که طریقه‌ای نیکو بنیان نهد پاداش آن و پاداش هر که تا روز قیامت بدان عمل کند، از آن او خواهد بود و هر که شیوه‌ای بد بنیان گذارد، گناه آن و گناه هر که تا روز قیامت بدان عمل کند برای او خواهد بود.
سنت از منظر اهل سنت شامل سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سنت صحابه است،
[۴] شاطبی، ابواسحاق، المرافقات فی اصول الشریعة، ج۴، ناشر دار المعرفة، بیروت، چاپ چهارم، سال انتشار: ۱۴۲۰ هـ. ق.
در حالی که از نظر شیعه سنت به، سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سنت اهل بیت (علیهم‌السّلام) توسعه داده می‌شود.

۱.۱ - سنت در اصطلاح

در اصطلاح علم اصول، عبارت است از: گفتار، کردار و تایید و امضای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).
[۶] سباعی، دکتر مصطفی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ناشر: دارالاسلام، چاپ چهارم، سال انتشار: ۱۴۲۹ هـ. ق.


۱.۲ - سنت در اصطلاح فقهاء

سنت در نزد فقهاء در مقابل بدعت آمده است شاطبی چنین می‌گوید: «کل حکم یستند الی اصول الشریعة».
[۷] شاطبی، ابواسحاق، الموافقات فی اصول الشریعة، ج۴، ص۲۸۹.
مصطفی خمیس در کتاب «پاسداری از سنت» می‌نویسد: «در اصطلاح (سنت) فقهی عبارتست از اموری که بر انجام آن ثواب مترتب باشد و در ترک آن کیفری وجود نداشته باشد (یعنی مستحب)
[۸] خمیس، مصطفی، پاسداری از سنت، ص۳۱، ترجمه: عباس جلالی، ناشر: دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، سال انتشار، ۱۳۸۵.

بیشتر علمای اهل سنت مانند شاطبی
[۹] شاطبی، ابواسحاق، الموافقات فی اصول الشریعة، ج۴، ص۲۸۹.
و دیگران، دامنه سنت را گسترش داده به طوری که همه صحابه را شامل می‌شود.
اما فقهای امامیه، از آن جایی که برای آن‌ها ثابت شده است که معصوم از اهل بیت (علیهم‌السّلام) است و سخنش، سخن و گفته پیامبر (صل الله علیه و آله) ـ از لحاظ این که قولش بر بندگان جهت است، و واجب است که از آن‌ها پیروی شود ـ اصطلاح سنت را گسترش داده‌اند، به طوری که شامل قول و فعل و تقریر هر یک از معصومین هم می‌شود، بنابراین سنت در اصطلاح آن‌ها، قول و فعل و تقریر معصوم است.

۱.۳ - سنت در اصطلاح متکلمین

گاهی متکلمین سنت را در همان اصطلاح فقهاء به کار می‌برند و گاهی نیز در اصطلاحی دیگر که عبارتست از: «مایرجح جانب وجوده علی جانب عدمه ترجیحا لیس معه المنع من النقیض»
[۱۱] شوکانی، ارشاد الفحول، ص۱۱۹، ناشر: مرکز الدرسات و البحوث بمکتبة نزار الباز، مکة المکرمه الریاض، چاپ اول، سال انتشار، ۱۴۱۷هـ. ق.
چیزی است که جانب وجودش بر جانب عدمش ترجیح دارد رجحانی که با او منع از نقیض نیست.» این معنا مرادف با مستحب است.


قرآن کریم حجت است و حجیت آن قطعی است، زیرا ثبوت تواتر آن، دلیلی بر قطعی بودن صدور و نسبت آن به خدای عزوجل است. دیگر این که قرآن به ذات خود مصون و محفوظ است و زیادی و کاستی و تحریفی در آن وجود ندارد، همه ی این موارد تنها مربوط به قرآن کریم است، بنابر این حجیت سنت، کدام است؟ آیا حجیت سنت قطعی است یا ظنی؟
برای بحث و بررسی در این زمینه نیازمند دو منبع اصلی و اساسی، قرآن کریم و سنت، یعنی جایگاه آن در احادیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستیم، در این جا باید اشاره کرد که سنت حجت است و همه مسلمانان بر این اعتقادند که باید به سنت مراجعه شود، خدای عزوجل در قرآن کریم در آیاتی بر وجوب مراجعه به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اولوالامر که از نظر عصمت در رتبه آن حضرت‌اند، دلالت دارد، به ما دستور داده که سنت را از آنان بگیریم و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روایات متعددی بر این معنا تاکید فرموده است.
[۱۲] خمیس، مصطفی، پاسداری از سنت، ص۱۳۳.



آیات زیادی از قرآن وجود دارد که به پیروی از سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور می‌دهد که ما به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.
خداوند متعال درباره پیروی از سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله ویغفر لکم ذنوبکم والله غفور رحیم».
(ای پیغمبر) بگو اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید، که خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است». و نیز می‌فرماید: «من یطع الرسول فقد اطاع الله...».
«کسی که از رسول خدا اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است...» . و علاوه بر آن سنت را مرجع مسلمانان هنگام اختلاف آن‌ها معرفی می‌کند، می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله والرسول...» .
همچنین به کسانی که از سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رویگردان شوند، هشدار داده و می‌فرماید: «قل اطیعوا الله والرسول فان تولوا فان الله لا یحب الکافرین». «بگو (ای پیامبر) فرمان خدا و رسول او را اطاعت کنید، پس اگر روی گردانیدند همانا خدا هرگز کافران را دوست ندارد». حضری در کتاب خود «اصول الفقه» می‌گوید: « سنت آمده است که بیان کننده احکام مجمل قرآن باشد، مانند: نماز، زکات، حج، روزه، طهارت، قربانی، ازدواج و آن چه متعلق به آن است مانند: ظهار، لعان و غیر آن.
و این همان قول خداوند است که می‌فرماید: «وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم».
«و این قرآن را بر تو نازل کردیم تا آن چه را که بسوی مردم نازل شده است، بیان کنی». و این گونه قرآن، رفتار، گفتار و سکوت پیامبرش را تفسیر و بیان کلامش قرار داده است.


احادیث زیادی از رسول گرامی اسلامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره‌ی حجیت سنت نبوی رسیده است، از جملة این احادیث، حدیث ثقلین است، پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حجة الوداع در غدیرخم فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی کتاب الله و عترتی اهل بیتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض، فانظروا کیف تخلفونی فیهما»
علامه محمد تقی حکیم در کتاب «اصول العامه للفقه المقارن» می‌گوید:
«واقعیت این است که بحث و مناقشه درباره حجیت سنت و یا انکار آن، مناقشه در ضروریات دین و انکار آن‌هاست و ما با کسانی که منکر ضروریات دین شوند، کاری نداریم، زیرا آنان به حکم خروج از اسلام خارج از طبیعت رسالت تلقی می‌شوند».
همچنین خضری از علمای متاخر می‌نویسد: «و علی الجمله فان حجیة السنة من ضروریات الدین، اجمع علیها المسلمون و نطق بها القرآن».
[۲۰] خضری، اصول الفقه، ص۲۳۹، ناشر: دارالفکر بیروت، سال انتشار ۱۴۱۹ هـ. ق.

«و خلاصه این که حجیت سنت از ضروریات دین است که مسلمانان بر آن اتفاق کرده‌اند و قرآن نیز بر آن تصریح دارد».


خلاف در کتاب خود «علم اصول الفقه» می‌گوید:
«اجمع المسلمون علی ان ما صدر عن رسول الله من قول او فعل او تقریر و کان مقصودا به التشریع و الاقتداء و نقل الینا بسند صحیح یقید القطع او الظن الراجح بصدقة، یکون حجة علی المسلمین»
[۲۱] رضوانی، علی اصغر، اصول فقه مقارن، ص۶۶، ناشر: ذوی القربی، چاپخانه ستاره، چاپ اول، سال انتشار، ۱۳۸۷.

«مسلمانان اجماع کرده‌اند بر این که آن چه از رسول خدا، از قول یا فعل یا تقریر صادر شده و مقصود از آن تشریع و اقتدا است و به سند صحیح که مفید قطع یا ظن راجح به صدق است، برای مسلمین حجت می‌باشد».
همچنین در کتاب «سلم الوصول» از محمد عبدالله آمده است: «الاجماع العملی من عهد الرسول الی یومنا هذا علی اعتبار السنة دلیلا تستمد منه الاحکام...»
اجماع عملی از زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تا به امروز بر اعتبار سنت به عنوان دلیلی است که از آن احکام استخراج می‌شود، زیرا مسلمانان در تمام عصرها بر احکام شرعی به روایاتی که با سند صحیح از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیده استدلال کرده‌اند و هرگز در وجوب عمل به آن چه در سنت وارد شده اختلاف ننموده‌اند».


علامه محمد تقی حکیم در کتاب «اصول العامه للفقه المقارن» می‌گوید: «و یراد من دلیل العقل هنا، خصوص ما دل علی عصمة النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و امتناع صدور الذنب و الغفلة و الخطاؤ السهو منه...»
«مقصود از دلیل عقلی بر حجیت سنت نبوی، خصوص ادله‌ای است که دلالت بر عصمت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و ممتنع بودن صدور گناه و غفلت و خطا و سهو از آن حضرت دارد که در نتیجه می‌توان از آن، حجیت سنت ایشان، از قول و فعل و تقریر را به اثبات رسانید». ایشان در ادامه کتاب می‌گوید:
«این دلیل یکی از محکم‌ترین دلایل بر حجیت سنت است و انکار آن از نظر عقل مساوی با انکار نبوت است، زیرا با احتمال صدور گناه یا خطا در تبلیغ، یا اشتباه و یا غفلت نمی‌توان به آن چه ادعا می‌کند که از طرف خداوند آورده است اطمینان حاصل کرد و با وجود این احتمال نمی‌توان برای او یا بر علیه او اقامه دلیل کرد، حتی در ادعای او نسبت به نبوت، زیرا همان طور که گفتیم هر دلیلی یقین آور نباشد حجیت ندارد، چون علم تمام کننده‌ی حجیت است.
پس هنگامی که نبوت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با دلایل عقلی ثابت شد، حتما عصمتش هم ثابت می‌شود، زیرا بین این دو ملازمه است».
[۲۴] حکیم، علامه محمد تقی، اصول العامه للفقه المقارن، ص۱۲.



در این مقاله سنت را از نظر لغت بررسی کردیم، سپس به بیان دیدگاه فقهاء ، اصولیون و متکلمین در این باره پرداختیم و همین طور اطلاق سنت را در نزد هر یک از دو مذهب شیعه و اهل سنت که به طور کلی شامل سنت معصوم (سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سنت اهل بیت (علیهم‌السّلام) ) و سنت صحابه است دیدیم. سپس به بیان حجیت سنت از منظر قرآن، سنت، اجتماع و عقل پرداختیم و گفتیم، به کمک سنت است که می‌توان این کلام الهی را فهمید و از آن بهره گرفت.
در پایان از همه کسانی که با راهنمائی‌های خود در نوشتن این مقاله مرا یاری کردند، تشکر می‌کنم. امیدوارم که بتوانیم در تمام مراحل زندگی پیرو سنت صحیح اهل بیت (علیهم‌السّلام) باشیم. و السلام.


۱. نجم/سوره۵۳، آیه۳.    
۲. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۵، کتاب الجهاد، باب۵، ص۲۴، تحقیق و نشر:مؤسسه ی آل البیت.    
۳. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۴، شرح نووی، ناشر: دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم.
۴. شاطبی، ابواسحاق، المرافقات فی اصول الشریعة، ج۴، ناشر دار المعرفة، بیروت، چاپ چهارم، سال انتشار: ۱۴۲۰ هـ. ق.
۵. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج۲، ص۶۳، ناشر:دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ سوم، سال انتشار:۱۳۷۵ ه. ش.    
۶. سباعی، دکتر مصطفی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ناشر: دارالاسلام، چاپ چهارم، سال انتشار: ۱۴۲۹ هـ. ق.
۷. شاطبی، ابواسحاق، الموافقات فی اصول الشریعة، ج۴، ص۲۸۹.
۸. خمیس، مصطفی، پاسداری از سنت، ص۳۱، ترجمه: عباس جلالی، ناشر: دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، سال انتشار، ۱۳۸۵.
۹. شاطبی، ابواسحاق، الموافقات فی اصول الشریعة، ج۴، ص۲۸۹.
۱۰. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج۲، ص۶۳.    
۱۱. شوکانی، ارشاد الفحول، ص۱۱۹، ناشر: مرکز الدرسات و البحوث بمکتبة نزار الباز، مکة المکرمه الریاض، چاپ اول، سال انتشار، ۱۴۱۷هـ. ق.
۱۲. خمیس، مصطفی، پاسداری از سنت، ص۱۳۳.
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۸۰.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۵۹.    
۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۳۲.    
۱۷. نحل/سوره۱۶، آیه۴۴.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۱۰۰، ناشر:دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، الطبعة الثالثة، المصححة:۱۴۰۳ ه. ق.    
۱۹. حکیم، علامه محمدتقی، اصول العامه للفقه المقارن، ص۱۱۹، تحقیق مجمع العالمی لاهل البیت.    
۲۰. خضری، اصول الفقه، ص۲۳۹، ناشر: دارالفکر بیروت، سال انتشار ۱۴۱۹ هـ. ق.
۲۱. رضوانی، علی اصغر، اصول فقه مقارن، ص۶۶، ناشر: ذوی القربی، چاپخانه ستاره، چاپ اول، سال انتشار، ۱۳۸۷.
۲۲. حکیم، علامه سید محمد تقی، اصول العامه للفقه المقارن، ص۱۲۰.    
۲۳. حکیم، علامه محمد تقی، اصول العامه للفقه المقارن، ص۱۲۲.    
۲۴. حکیم، علامه محمد تقی، اصول العامه للفقه المقارن، ص۱۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سنت از دیدگاه فریقین».    



جعبه ابزار