• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سلوی (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: سَلْوی‌ (لغات‌قرآن).


سَلْوی از واژگان قرآن کریم به معنای بلدرچين است.



سَلْوى به معنای بلدرچين است. در اقرب گويد: پرنده‌ای است سفيد مثل پرنده سمانى مفرد آن سلواة است.
[۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
در المنجد سفيد بودن را ننوشته و آن را با مرغ سمانى يكى دانسته است.
[۵] معلوف، لوئیس، المنجد.
در برهان قاطع ذيل لغت «كرک» گويد: مرغى است از تیهو كوچكتر كه به عربى سلوى و به تركى بلدرچين گويند.
[۶] تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع.
بعضى ديگر از لغت‌نويسان فارسى نيز آن را ذيل لغت بلدرچين و كرک، آورده‌اند. على هذا احتمال نزديک به يقين آن است كه سلوى همان بلدرچين باشد.


(وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ ...) ابر را بر شما سايبان قرار داديم؛ و «مَنّ» [ نوعى صمغ شيرين گياهان‌ ] و «سلوى» [ پرنده‌اى مانند بلدرچين‌ ] را براى شما فرستاديم...)
اين كلمه در آیه ۱۶۰ اعراف و ۸۰ طه نيز آمده است.
«منّ» ماده آبكى است كه روى بعضى درختها مى‌نشيند يعنى: «ابر را براى شما سايبان قرار داديم و بر شما منّ و مرغ بلدرچين فرستاديم.» سلوى را عسل نيز معنى كرده‌اند چنانكه در مجمع و صحاح و اقرب و غيره هم پرنده و هم عسل گفته‌اند.
[۲۶] شرتونی، سهید، اقرب الموارد.
اصل آن از سلو به معنى آرامش خاطر است. تسليت نيز از همان می‌باشد ذيل هر سه آيه چنين است‌ «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ ...» و اين مؤيد آن است كه مراد از منّ و سلوى طعام است نه مطلق احسان و تسلّى خاطر كه گفته‌اند.
در تورات فعلى سفر خروج باب ۱۶ بند ۱۳ و در سفر اعداد باب ۱۱ بند ۳۱ و ۳۲ آمدن مرغ سلوى به صحرای سینا ذكر شده كه دو ذراع بالاى‌ زمین بودند و آسوده گرفته می‌شدند.
در قاموس كتاب مقدس ذيل لغت سلوى درباره آن گفته: كه سلوى از آفریقا حركت كرده و از خلیج عقبه و سوئز گذشته وارد شبه جزيره سينا می‌شود. و از كثرت خستگى كه در بين راه ديده به آسانى با دست گرفته می‌شود و در وقت پرواز غالبا نزديک زمين باشد چنان كه در تورات است كه قريب به دو ذراع از روى زمين بالا بودند.
می‌گويد: در جزيره كابرى در يک فصل شانزده هزار از آنها صید شد و در محلى ديگر در يك روز صد هزار صيد گرديد. بعضى از سياحان گويند كه آنها جماعت سلوى را ديده‌اند كه مثل ابر روى هوا را گرفته بود.
و نيز در تورات راجع به «منّ» سخن رفته كه می‌شود آن را در سفر خروج باب ۱۶ بند ۴ و ۱۵ و ۳۲ و ۳۳ مشاهده كرد ولى تورات آن را نان آسمانى گفته است.
ناگفته نماند: در سفر اعداد باب ۱۱ بند ۳۳ گفته: گوشت هنوز در ميان دندان ايشان بود كه غضب خداوند بر ايشان افروخته شده خداوند قوم را به بلائى بسيار سخت گرفتار ساخت ...
قومى را كه شهوت‌پرست شدند در آنجا دفن كردند.
از اين سخن می‌شود پى برد كه چرا ذيل آيات بقره و اعراف بعد از جريان منّ و سلوى چنين آمده‌ (وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ) ( ولى با اين كار؛ آنها به ما ستم نكردند؛ بلكه به خود ستم مى‌نمودند.) و در سوره طه آمده‌ (وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي ...) (ودر آن طغيان نكنيد، كه غضب من بر شما وارد شود....) به نظر می‌آيد كه در گرفتن و خوردن آن طغیان و تعدّى كرده‌اند.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۱۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۲۲.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۵. معلوف، لوئیس، المنجد.
۶. تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع.
۷. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۹۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۸۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۸۴.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۸۵.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۷۲.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۵۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۸۸.    
۱۸. طه/سوره۲۰، آیه۸۰.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۸۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۶۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۸.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۵۵.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۳.    
۲۴. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۳۸۰.    
۲۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۳۸۱.    
۲۶. شرتونی، سهید، اقرب الموارد.
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۲۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸.    
۳۱. طه/سوره۲۰، آیه۸۱.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سلوی»، ج۳، ص۳۱۸.    






جعبه ابزار