• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سقوط اصفهان‌ (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سقوط اصفهان، اثر پطرس دی سرکیس گیلانتز است که ترجمه آن توسط محمد مهریار صورت گرفته است. در قرن ۱۲ هجری این کتاب توسط مولف به زبان ارمنی نوشته شده است.



گزارش‌های وی را به دو قسمت عمده می‌توان تقسیم نمود. قسمت نخستین عبارت از وقایعی است که بیشتر در اصفهان، پایتخت دولت صفوی ، اتفاق افتاده است. و قسمت دوم شامل حوادثی است که در شمال؛ یعنی نواحی قفقاز و حدود سرحدی ایران و ترکیه روی داده است.
در قسمت دوم گزارش‌های خود، گیلاننتز جزئیات ظلم و جوری که در قفقازیه و جبال قفقاز هم از ایرانیان و هم از ترکان بر ارمنیان می‌رفته است و رفتار آن هر دو را با خلیفه بزرگ ارمنی، قتل عام ارمنیان قاپان، رفتار و ختانگ، رهبر گرجیان، و از آن کنستانتین (محمد قلیخان) کاختییی و نایب او در ایروان، همه را بشرح و تفصیل آورده است. وی حمله ترکان را نیز همچنان توصیف نموده است.
مانند این‌ها جالب تر و پر ارزش، اطلاعاتی است که وی از طهماسب میرزا، ولیعهد ظاهری و جانشین واقعی شاه سلطان حسین بدست می‌دهد. از این گذشته، به نحو غیر مستقیم حالت اختلاف و دشمنانگی میان شیعه و سنی و سیاست روسیان و ترکان را نسبت به ایران روشن می‌سازد.
[۱] سقوط اصفهان‌، پطرس دى سركيس گيلانتز، ترجمه: محمد مهريار، ص۱۱-۱۴۳.



در ترجمه حاضر، اصل ارمنی کتاب مبنای کار قرار داده شده و تا آن جا که ممکن بوده کوشیده، با نهایت امانت معنای هر جمله را، که اغلب آسان بدست نمی‌آمد، روشن و واضح بیاورد. سعی دیگر این بوده که در زبان مترجم به (انگلیسی) نیز جملات و عبارات تعقید و ایهام نداشته باشد. مخفی داشتن اندیشه خاص مؤلف، یا فصیح و بلیغ ساختن ترجمه، و یا با افزودن محاسن بدیعی و تصنعات لفظی، وقتی که ممکن است مقصود و نظر او را دگرگون جلوه دهد، در کتبی از این قبیل، حتی آن جا که بیان وی ناقص و یا نارسا باشد، نیز مجاز شمرده نمی‌شود. دست زدن به چنین کاری، درست همان گونه که بیش از یک صد سال پیش اسپلمن، در ترجمه کتاب تربیت کورش کزنفون، ضمن اشاره به ملاحظات الکساندر پوپ درباره ترجمه منظوم، صحیح و به جا متذکر شده است، همان عبارت پردازی است نه ترجمه. از این جهت اغلب حقایق تاریخی بر اثر چنین اعمالی تحریف شده و دستخوش خلط و اشتباه شده است.

۲.۱ - علل آسان نبودن کار ترجمه

باید گفت که کار در ترجمه این کتاب آسان نبوده است و علل ذیل نیز دشواری کار را افزون ساخته است.
۱- غرابت گفتار مؤلف که، در زبان ارمنی از لهجه معمولی جلفا تبعیت نمی‌کند.
۲- رعایت نکردن و یا عدم توجه مؤلف به اصول و قواعد دستور زبان.
۳- خطاها و اغلاط ناشی از درست نخواندن متن نسخه خطی و در برخی موارد، اشتباهاتی که در نسخه چاپی اتفاق افتاده است.
۴- ابهامات و تعقیداتی که بر اثر علل فوق در متن اصلی رخ داده بود به انضمام سقطاتی که، یا اصلا در نسخه اصل وجود داشته، و یا در دست ناشرین مجله، و یا هنگام چاپ، در کتاب حاصل شده است.
۵- اغلاط و نارسایی‌های توضیحات و پاورقی‌های نسخه چاپی.

۲.۲ - ترجمه غلط

ترجمه حاضر با ترجمه روسی پرفسور پاتکانوف، و ترجمه او با متن ارمنی چاپی کتاب، تقریبا لغت بلغت، مقایسه و مطابقه شده است. در جریان این مقایسه معلوم شد که متاسفانه پرفسور پاتکانوف برخی لغات خارجی را انداخته است و برخی لغات و عبارات دیگر را اشتباه ترجمه نموده است.
همین ملاحظه در مورد ارقام و اعداد نیز وجود دارد. مؤلف در کتاب خویش به جای ارقام و اعداد، حروف بزرگ بکار برده است، و سخت شگفت است که پرفسور پاتکانوف آن‌ها را در چندین مورد غلط ترجمه نموده است.

۲.۳ - کتاب عبرت آموز

کتاب، فی الواقع برای همه عبرت آموز است، چونکه نه تنها واقعه هائله محاصره اصفهان و کشتار فجیع مردم بی پناه را، از یکسو به دست افغانان ویران گر و از سویی دیگر پراکندگی اوضاع مملکت را بر اثر قحط و غلا و بی سامانی، نشان می‌دهد، بلکه آغاز حملات روسیان پرخاشگر و هجوم آن‌ها را به ولایات و پریشانی و ناتوانی دستگاه اداری و نظامی کشور را در مقابله با آن‌ها خوب آشکار می‌سازد.

۲.۴ - مقدمه و توضیحات

مقدمه و توضیحاتی توسط دکتر لاکهارت برگزارش‌های گیلاننتز در این کتاب قید شده است.
وی چنین می‌گوید: «بر حسب درخواست آقای دکتر کارومیناسیان به تحریر این مقدمه بر ترجمه انگلیسی گزارش‌های گیلاننتز دست می‌برم، و حقیقت را خشنودم که در قبال زحمات او، و دقت عظیمی که در ترجمه این کتاب بکار برده است، باین وسیلت مختصر خدمتی نسبت بوی انجام دهم. مساعی جمیل او در این مورد، آن گاه بهتر روشن می‌شود، که در نظر آوریم وی در اصفهان پزشکی است سخت در حرفت خویش مشغول، و برای پرداختن باین امور کمتر وقت و فرصت دارد.»
آقای دکتر میناسیان، با آماده ساختن ترجمه انگلیسی یادداشت‌های گرانبهای گیلاننتز، خدمت بزرگی به انجام آورده است. چون به هر حال بیش از ترجمه روسی آن، که در سال ۱۸۷۰ میلادی (۱۲۸۶ هجری) به دست پروفسور پاتکانوف صورت گرفت، در مراکز جهان باختر منتشر خواهد گشت. مدت زمانی که در گزارش‌های گیلاننتز مورد بحث قرار گرفته است، فقط از آغاز مارس ۱۷۲۲ میلادی (۱۱۳۵ ق) تا آخر اگوست سال بعد است، با این همه در آن دوره نسبتا کوتاه، ایران با سوانح و غایله‌های بی نظیری مواجه گردید. در ۸ مارس ۱۷۲۲ میلادی (۱۱۳۵ ق) محمود افغان، از اهالی قندهار، که پدرش میرویس ۱۳ سال پیش یوغ حکومت ایران را از گردن باز گرفته بود، با افراد غلزایی طایفه خویش و برخی مردم هزاره و بلوچ که به مدد او برخاسته بودند، سپاهیان ایران را، با همه کثرت عدد در نزدیکی گلون آباد، که قریه‌ای است در ۱۲ میلی اصفهان، کنار شاهراه آن شهر به یزد ، درهم شکست.

۲.۵ - موضوع گزارش‌های این کتاب

موضوع گزارش‌های این کتاب، راجع به وقایع و حوادث سال ۱۷۲۲ میلادی (۱۱۳۵ هجری) تا اول سپتامبر سال بعد است، و باین ترتیب حوادث حمله افغانان بر ایران، و نتایج حاصل از آن را در ترکیه و روسیه در برمی گیرد. از آن جا که مقر گیلاننتز در رشت بوده است، وی می‌توانسته است با بسیاری کسان، که از منطقه مورد حمله افغانان گریخته بودند و به گیلان می‌آمدند، ارتباط حاصل کند.

۲.۶ - مخبرین

گذشته از ژوزف اپی سالیمیان سایر مخبرین وی عبارت بودند از: ژوزف (هوسپ) پسر ساهیجان، مگرتیج راهب و ثورس.
گیلاننتز با شکیبایی بسیار تمامی آن چه را، که آنان می‌باید بگویند، گوش می‌کرده است، و سپس بدون اندک اغراق و تحریفی، آن‌ها را ثبت می‌کرده است.
متاسفانه این روش پسندیده کمتر در میان وقایع نگاران و مورخان مشرق دیده می‌شود. وی شروح مختلف را با یکدیگر مطابقه و مقایسه می‌کرده است، و هر یک را با دیگری می‌سنجیده است، تا تباین و اختلاف آن‌ها را با یکدیگر روشن سازد، و پس از رسیدگی نهایی، سرانجام با نهایت دقت، بر حسب شیوه خاص خود، شرح وقایع را، بدون این که چیز نامربوطی بدان اضافه کند، در فقرات مجزا از هم، برشته تحریر می‌کشیده است.

۲.۷ - صداقت در گزارش‌ها

اگر به اخبار و گزارش‌هایی برخورد می‌کرده است که مشکوک و مبهم بوده است، با صداقت هر چه تمام تر آن‌ها را با قید این که «باید مورد تحقیق واقع شود»، ثبت می‌نموده است، و هر کجا صحت آن‌ها به تحقیق می‌پیوست، در جای مناسب مراتب را تذکر می‌داده است. گزارش‌های وی را عنوان و سر فصل نیست، چون هیچ وقت در نظر نداشته است، کتابی تالیف کند، باین جهت گزارش‌های وی به صورت نامه‌هایی طولانی با سقف بزرگ (میناس) درآمده است. این گزارش‌ها به ۱۳۳ فقره تقسیم شده، و هر قسمت به تاریخی که گزارش آن به وی رسیده، ثبت شده است.
اصلا این فقرات به عنوان گزارش اخبار برای اسقف بزرگ (میناس) تنظیم شده است؛ ولی یک نسخه ترجمه روسی آن‌ها را نیز وی به سردار روسی، لواشف، که در آن زمان فرمانده سپاهیان روسی در گیلان بوده، تسلیم می‌داشته است.

۲.۸ - خودداری از بیان مطالب مبهم

از وضع و ترتیبی که گیلاننتز گزارش‌های خود را ترتیب داده است، واضح می‌گردد که وی نهایت کوشیده است، از بیان مطالب مبهم خودداری کند. به همین جهت همت خویش را منحصرا به ذکر حقایق مصروف داشته است، و بدین سبب نیز مطالب گزارش‌های او کاملا با گزارش‌های سایر مورخین و ناظرین زمان تطبیق می‌نماید.
پس از اشاره به حمله افغانان و جنگ گلون آباد، گیلاننتز اطلاعات دقیق و مشروحی درباره محاصره طولانی اصفهان، تسلیم شهر به افغانان، رفتار محمود افغان با شاه سلطان حسین و خاندان شاهی، قتل عام شاهزادگان و اعیان و رفتار ناهنجار افغانان با ارمنیان، که هم نسبت بایرانیان و هم افغانان ملتی اسیر و مقهور شمرده می‌شدند، بدست می‌دهد.
وی غرامتی را که محمود افغان بر ارمنیان جلفا، شرکت‌های هند شرقی انگلیسی، هلندی، فرانسوی و بازرگانان محلی و دیگران در اصفهان و قزوین گذاشته بود، به تفصیل شرح داده است.
گیلاننتز در نامه نگاری سبکی غریب و خاص خود دارد، که به لهجه معمولی قرن هفدهم و هیجدهم ارمنیان جلفا نمی‌ماند. عجیب تر این که، در میان همه چیزهای دیگر، بسیاری از لغات ارمنی را در معنایی کاملا مخالف استعمالات رایج آن‌ها بکار می‌برد. وی لغات و اصطلاحاتی مستخرج از دست کم شش زبان اصلی، ارمنی، فارسی، ترکی، روسی، گرجی، عربی و استعمالات عامیانه این السنه را بکار می‌برد؛ و آن‌ها را چنان، به سبک خاص خویش در بیان مطالب، درهم می‌آمیزد که استفاده معنی از عبارات وی سخت دشوار می‌گردد؛ و شاید تنها برای کسی قابل فهم باشد، که در لهجه ارمنی جلفایی و زبان‌های سابق الاشعار اطلاعات کامل و کافی داشته باشد. شیوه وی در ارمنی ساختن لغات و جملات بیگانه سخت شگفت است، و درست نیست گفته شود که مکتوبات وی به لهجه معمولی قدیم ارمنیان جلفا است. ظاهرا علت این امر این است که وی بسیار در کشورهای بیگانه سفر کرده، و مدت‌ها در این ممالک بسر برده و با مردمانش درآمیخته و با آن‌ها تماس نزدیک پیدا کرده است.


ضمایمی از سقناخ‌ها و سپاه ارمنی به علاوه فهارسی از نام کسان، جای‌ها و کتاب‌ها در انتهای کتاب قید شده است.


۱. سقوط اصفهان‌، پطرس دى سركيس گيلانتز، ترجمه: محمد مهريار، ص۱۱-۱۴۳.



نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






جعبه ابزار