• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آقاخان سوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سِرسلطان‌محمدشاه، آقاخان سوم (۱۲۹۴-۱۳۷۴ق/۱۸۷۷-۱۹۵۷م). امام فرقه اسماعیلیان بود.



سِرسلطان‌محمدشاه، آقاخان سوم، ۱۹۵۴، در ۲ شوال ۱۲۹۴ق/۱۰ اکتبر ۱۸۷۷ در کراچی به دنیا آمد.
[۱] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۲] بریتانیکا.
او چند ماهی پس از مرگ پدر، در ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م به امامت اسماعیلیان رسید.
[۳] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



وی تحصیلات خود را در زمینه معارف اسلامی، علوم اجتماعی و تاریخ اروپا انجام داد. فارسی، عربی و علوم اسلامی را نزد معلمان مسلمان و ایرانی آموخت.
[۴] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
از جمله معلمان ایرانی او شمس‌العلمای گرکانی نویسنده ابداع‌البدایع بود.
[۵] لغت‌نامه دهخدا، ذیل شمس‌العلما.
آقاخان سوم زبان‌های اروپایی و تاریخ این کشور‌ها را از مبلغان مسیحی فراگرفت. آنان در شکل‌گیری اندیشه‌های او نقش مؤثر داشتند.
[۶] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



نخستین تجارب سیاسی و اجتماعی آقاخان به عنوان پیشوای اسماعیلیان، با موفقیت همراه بود. در ۱۳۱۱ق/۱۸۹۳م برخوردی میان مسلمانان پیرو او با هندیان بر سر کشتن گاوی رخ داد که به مرگ ۲۰ تن انجامید. او با شکیبایی و دوراندیشی از گسترش و ادامه بحران جلوگیری کرد. در ۱۳۱۵ق/۱۸۹۷م که گسترش وبا در هند بسیاری را از میان برد، آقاخان ضمن همکاری با پزشک انگلیسی را به‌کار برند. خود او برای جلب اعتماد ایشان پیش‌قدم شد.
[۷] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



در همین دوران سفرهای او به گوشه و کنار دنیا آغاز شد که تا ۱۳۱۸ق/۱۹۰۰م به درازا کشید و طی آن وی از برمه، مصر، برلین و استانبول دیدن کرد.
[۸] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
فعالیت‌های وی در زمینه استقلال هند و نهضت‌های اسلامی در شبه‌قاره، به اوایل سده ۱۴ق/اواخر سده ۱۹م بازمی‌گردد.


آقاخان در جمادی‌الاول ۱۳۱۴ق/اکتبر ۱۸۹۶م طی دیداری از دانشگاه علیگره، با سِرسیداحمدخان و نواب محسن‌الملک دیدار کرد و موفق شد به رهبری حرکت‌های اسلامی آن روز هند نزدیک شود، سپس در ۱۳۱۵ق/۱۸۹۸م به عنوان امام اسماعیلیان، نماینده مسلمانان غرب هند و نماینده نواحی بمبئی و پونا، برای تبریک شصتمین سالگرد تاجگذاری ویکتوریا در سیملا با لریالجین دیدار کرد.
[۹] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
در ۱۳۱۹ق/۱۹۰۲م به دعوت لردکرزن، فرمانروا هند، به عضویت مجلس قانون‌گذاری نایل‌السلطنه درآمد که این امر نفوذ و اعتبار او را در میان مسلمانان هند، به رغم انتقاداتی که به انگلیسی مآبی او می‌شد، افزایش داد. در این هنگام بر سر حقوق مسلمانان و سهم ایشان در حاکمیت سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی در هند، میان برخی از رهبران مسلمان و حزب کنگره شکاف افتاد. آقاخان با سِر فیروز شامهتا برای نزدیک‌سازی نظرات حزب کنگره با برخی از جناح‌های اسلامی، تماس گرفت.
[۱۰] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
اما این تماس‌ها به توافق نینجامید و برخی از رهبران مسلمانان و از جمله آقاخان سوم برای تحقق نظرات خود، به پی‌ریزی سازمان مستقل مسلمانان یعنی مسلم‌لیگ پرداختند.


در ۱۳۲۳ق/۱۹۰۶م، در دوره اصلاحات مینتو ـ مورلی، آقاخان در رأس هیأت نمایندگی مسلمانان موفق شد که پس از یک سلسله گفت‌وگو‌ها، کرسی مستقلی برای ایالات مسلمان‌نشین هند مانند پنجاب و بنگال شرقی کسب کند. موقعیت او در این سفر و جلب موافقت مقامات انگلیسی موجب شد که وی در گردهمایی مسلمانان در داکا، در ذیقعده ۱۳۲۴ق/دسامبر ۱۹۰۶م، به عنوان رهبر مسلم لیگ انتخاب شود. وی تا ۱۳۳۱ق/۱۹۱۲م در این مقام ماند.
[۱۱] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
در این هنگام آقاخان به توصیه فرمانروای هند رهبری مسلم‌لیگ را از علیگره به لکهنو منتقل کرد تا از اتحاد مسلمانان و هندو‌ها در نبرد با انگلیس جلوگیری کند. او برای معطوف کردن توجه جامعه مسلمانان از مسائل سیاسی به پیشرفت‌های فرهنگی، طرح گسترش کالج علیگره را در کنفرانس تعلیم و تربیت مسلمانان در ناگپور مورد توجه قرارداد.


آقاخان سوم در نهضت خلافت هم از فعالان و سردمداران بود. او به عنوان نماینده مسلمانان و همه مردم هند به ریاست هیأتی مرکب از چتانی، حسن‌امام و دکترانصاری به لندن رفت تا در باب این موضوع با انگلیسی‌ها گفت‌وگو کند. به هر حال این مأموریت همزمان با معاهده سور و تجزیه امپراتوری عثمانی صورت گرفت و نتایج لازم را به‌بار نیاورد.
[۱۲] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



اوج فعالیت‌های آقاخان در عرصه سیاسی هند، شرکت وی در کنفرانس میزگرد در لندن بود که پس از انتشار گزارش کمیسیون سیمون به ابتکار لرد ایروین برای مطرح کردن وضعیت دومینیون در هند، در پاییز ۱۳۴۸ق/۱۹۳۰م تشکیل شد. آقاخان با محمدعلی جناح، بیگم شاهنوازخان، سِرمحمد شافعی، سِر ظفرالله‌خان که بعد‌ها وزیر خارجه پاکستان شد و مولانا محمدعلی عضو هیأت نمایندگی مسلمانان همراه بود.
[۱۳] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
با روی کار آمدن نسل تازه رهبران حزب کنگره که شاخص‌ترین چهره‌های آن گاندی و نهرو بودند، جدایی آقاخان از روند فعالیت‌های استقلال‌خواهانه هند فزونی گرفت و انتخاب جناح به جای او به رهبری مسلم‌لیگ در ۱۳۵۰ق/۱۹۳۲م، موجب تشدید این جدایی گردید.
به اعتراف خود وی، ارتباط و علاقه او به مسائل هند در این سال‌ها رو به کاستی نهاد،
[۱۴] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
اما فعالیت‌های او در پهنه سیاست جهانی، که از مدت‌ها پیش آغاز شده بود، با شرکت وی در کارهای جامعه ملل به اوج خود رسید.


آقاخان در دوران جنگ جهانی اول، به جانبداری مطلق از دولت انگلیس پرداخت و طی پیامی از پیروان خود در سراسر جهان خواست تا همه امکانات خود را در اختیار دولت انگلستان قرار دهند.
[۱۵] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
در ۱۳۵۰ق/۱۹۳۲م نماینده هند در کنفرانس خلع‌سلاح، و از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵ق/۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷م رئیس هیأت نمایندگی هند در جامعه ملل بود و در ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م به ریاست جامعه ملل منصوب گردید
[۱۶] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۱۷] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۱۸] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۱۹] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
و تا پایان عمر در آن شهر و سواحل جنوب فرانسه به‌سر برد.


آقاخان سوم به دلایل بسیار، ازجمله علایق خانوادگی و قومی، در روزگار قاجار و پهلوی با دربار ایران روابط نزدیک داشت، اما شگفت این‌که وی به رغم دوستی با دولت انگلستان، از مخالفان قرارداد ۱۳۳۷ق/۱۹۱۹م ایران و انگلیستان بود.
[۲۰] رحیم‌زاده صفوی، اسرار سقوط احمدشاه، ص۱۲۹، به کوشش بهمن دهقان، ص۱۲۹-۱۳۱.
وی در طول جنگ دوم با رضاشاه مکاتبه داشت و در ۱۳۶۰ق/۱۹۴۱م برای جلوگیری از سقوط او، کمی قبل از اشغال ایران توسط متفقین، طی تلگرامی از سویس وی را تشویق به مداخله در جنگ به سود متفقین کرد.
[۲۱] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
در روزگار پادشاهی محمدرضا پهلوی، در ۱۳۶۸ق/۱۹۴۹م، از دولت ایران درخواست تابعیت کرد. دربار ایران درخواست وی را پذیرفت و به وی لقب حضرت والا بخشید.
[۲۲] مهدی بامداد، تاریخ رجال ایران، ص۲/۲۹۱، تهران، زوار، ۱۳۴۷-۱۳۵۳ش.
آقاخان در نامه خود به استوکس، درباره ملی شدن نفت و مناقشات ایران و انگلیس، به روش آشتی‌جویانه خود انگلستان را تشویق کرد که شرایط قرارداد خود را با ایران بهبود بخشد.
[۲۳] عامری، ع م، «دو نامه تاریخی»، ج۱، ص۵۱۳-۵۱۶، راهنمای کتاب، س ۴، شمـ ۵، ۶، (مرداد، شهریور، ۱۳۴۰ش)، ص۵۱۱-۵۱۶.



آقاخان سوم از ثروتی سرشار و شهرتی فراوان برخوردار بود. او صاحب کاخ‌های مجلل در پونا، بمبئی، ژنو، جنوب فرانسه و شرق آفریقا بود. علاوه بر پرورش اسب، که حرفه موروثی آقاخان‌هاست، به برخی رشته‌های ورزشی علاقه داشت.
[۲۴] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۲۵] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۲۶] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۲۷] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۲۸] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



مهم‌ترین ویژگی شخصیت آقاخان سوم شناخت دقیق او از جهان معاصر بود. او بخش وسیعی از ثروت خود و زکات و نذورات پیروانش را در مؤسسات اقتصادی پرسود و تعاونی‌های زراعی که متناسب با اقشار بازرگان و خرده‌مالک است، به کار انداخت.
[۲۹] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۳۰] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
همزمان با آن به یک رشته از فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغاتی از آن جمله تأسیس مدارس، دانشگاه‌ها و باشگاه‌های ورزشی و مؤسسات تحقیقاتی دست زد.
[۳۱] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۳۲] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۳۳] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۳۴] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
یکی از مهم‌ترین آن‌ها، موسسه تحقیقاتی «انجمن اسماعیلیان» است که در ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م بنیاد نهاده شده و تاکنون بسیاری از متون اسماعیلی را منتشر کرده‌ است.
[۳۵] ادوارد یوگنی‌ویچ برتلس، ناصرخسرو و اسماعیلیان، ج۱، ص۱۴، ترجمه یحیی آرین‌پور، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ش.

آقاخان سوم همچنین به امر سازماندهی و استقرار نهادهای حقوقی و اداری خاص جماعت‌های اسماعیلی در اکثر نقاط اسماعیلی‌نشین جهان پرداخت.
[۳۶] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۳۷] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



از آقاخان سوم آثار مکتوبی به جای مانده‌ است، از آن میان: ۱. «هند در حال تحوّل»، که آن را در ۱۳۳۶ق/۱۹۱۸م نوشته‌ است. این کتاب بیان‌کننده نظرات او درباره آینده هند و مسائل آسیای جنوب‌شرقی است
[۳۸] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲. «خاطرات»، که آن را در ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م نوشته‌ است؛ ۳. مقالاتی در روزنامه تایمز لندن که در برگیرنده نظرات او در باب مسائل مختلف جهانی از آن جمله مشکل هندی‌نژادان شرق افریقا در کنیا، اوگاندا و تانگانیکاست.
[۳۹] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
[۴۰] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.



او صاحب القاب و عناوین بسیار از جانب شاهان و زمامداران بود که از آن جمله‌ است: «ستاره درخشان زنگبار»، «شمس همایون» (از ایران) و ستاره ترکیه.
[۴۱] فؤاد افرام.
دربار انگلیستان در ۱۳۱۵ق/۱۸۹۸م او را شوالیه،
[۴۲] آمریکانا.
در ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م فرمانده بزرگ و در ۱۳۳۴ق/۱۹۱۶م شاهزاده...نامید.
[۴۳] Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim..
[۴۴] آمریکانا.

امپراتور آلمان به او لقب فرمانده پروسی داد.


آقاخان ۴ بار ازدواج کرد: نخستین بار در ۱۳۱۲ق/۱۸۹۵م با شاهزاده بیگم دختر جنگی‌شاه، عمویش ، که در ۱۳۲۴ق/۱۹۰۷م به جدایی انجامید. بار دوم با ترزا مالیانو در ۱۳۲۵ق/۱۹۰۸م در قاهره، که این زن مادر علی‌شاه نخستین فرزند آقاخان سوم بود. ترزا مایانو در ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م در ۳۷ سالگی درگذشت. سومین ازدواج وی با آندره کارون، مادر صدرالدین، دومین فرزند وی بود که در ۱۳۶۲ق/۱۹۴۳م به جدایی انجامید. وی در ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م با ایوت‌لابروس ازدواج کرد که با نام بیگم‌ام حبیبه تا پایان عمر همسر وی بود.


آقاخان در ۱۳ ذیحجه ۱۳۷۶ق/۱۱ ژوئیه ۱۹۵۷م در ۸۰ سالگی در ورسوا درگذشت.
[۴۵] مهدی بامداد، تاریخ رجال ایران، ج۲، ص۲۹۰، تهران، زوار، ۱۳۴۷-۱۳۵۳ش.
طبق وصیت‌نامه وی، پس از او نوه‌اش، کریم‌آقاخان، فرزند علی پسر ارشدش (۱۳۵۴ق/۱۹۳۶م) به عنوان آقاخان چهارم به امامت اسماعیلیان رسید.


۱. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲. بریتانیکا.
۳. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۴. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۵. لغت‌نامه دهخدا، ذیل شمس‌العلما.
۶. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۷. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۸. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۹. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۰. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۱. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۲. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۳. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۴. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۵. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۶. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۷. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۸. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۱۹. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۰. رحیم‌زاده صفوی، اسرار سقوط احمدشاه، ص۱۲۹، به کوشش بهمن دهقان، ص۱۲۹-۱۳۱.
۲۱. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۲. مهدی بامداد، تاریخ رجال ایران، ص۲/۲۹۱، تهران، زوار، ۱۳۴۷-۱۳۵۳ش.
۲۳. عامری، ع م، «دو نامه تاریخی»، ج۱، ص۵۱۳-۵۱۶، راهنمای کتاب، س ۴، شمـ ۵، ۶، (مرداد، شهریور، ۱۳۴۰ش)، ص۵۱۱-۵۱۶.
۲۴. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۵. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۶. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۷. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۸. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۲۹. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۰. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۱. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۲. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۳. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۴. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۵. ادوارد یوگنی‌ویچ برتلس، ناصرخسرو و اسماعیلیان، ج۱، ص۱۴، ترجمه یحیی آرین‌پور، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ش.
۳۶. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۷. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۸. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۳۹. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۴۰. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim.
۴۱. فؤاد افرام.
۴۲. آمریکانا.
۴۳. Āgā Khān، The Memoires، London، Cassel، ۱۹۵۴، Passim..
۴۴. آمریکانا.
۴۵. مهدی بامداد، تاریخ رجال ایران، ج۲، ص۲۹۰، تهران، زوار، ۱۳۴۷-۱۳۵۳ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آقاخان»، ج۱، ص۲۸۹.    



جعبه ابزار