• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روابط معنایی ایمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مفهوم عمیق ایمان و پاره‌ای مفاهیم بنیادی دیگر در قرآن مثل عمل، یقین و اسلام و شرک وجود دارد.



پیوندهای نسبتاً تنگاتنگی بین مفهوم ایمان و پاره‌ای مفاهیم بنیادی دیگر در قرآن، موجب شده که فهم معنای آن بدون بررسی این روابط امکان‌پذیر نباشد.

۱.۱ - رابطه ایمان و شناخت

صورت ذهنی یک شیء نزد فرد را علم می‌نامند که به دو گونه تصور و تصدیق است. هرگاه صورت ذهنی چیزی در عقل با اعتراف و اذعان و حکم به آن همراه باشد، گونه دوم علم پدید آمده است. بر پایه همین تعریف، برخی معتقد شده‌اند که میان تصدیق و ایمان تفاوت وجود دارد و در صورت همراهی تصدیق با التزام عملی، ایمان حاصل می‌شود.
[۳] الکافی، ج‌۲، ص‌۲۴.
[۴] الکافی، ج‌۲، ص ۳۸-‌۳۹.
با‌این بیان، تصدیق با ضد ایمان نیز قابل جمع خواهد بود:«اِنَّ الَّذینَ کَفَروا وصَدّوا عَن سَبیلِ‌اللّهِ وشاقُّوا الرَّسولَ مِن بَعدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الهُدی‌...». در این آیه تبیّن هدایت به معنای شناختن حقیقت و پی بردن به نبوت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، با کفر و امتناع از پذیرش دین خدا جمع شده است.
[۷] مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۱۶۱.
بر اساس آیه‌۲۳ جاثیه نیز خداوند گروهی را با وجود این‌که علم و آگاهی داشتند، گمراه می‌کند، زیرا هوای‌نفس خویش را معبود خود قرار داده بودند :«اَفَرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَوهُ و اَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلم».
البته گروهی از مفسران «عَلی عِلم» را اشاره به علم خداوند بر عدم هدایت آنان دانسته‌اند.
[۱۱] تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۱۲.


۱.۲ - رابطه ایمان ویقین

یقین نوعی تصدیق و اعتقاد جزمی است که احتمال کذب در آن نمی‌رود. با استناد به آیاتی که میان اهل ایمان و یقین تمایز نهاده است، می‌توان به دوگانگی ایمان و یقین نیز حکم کرد:«اِنَّ فِی السَّموتِ والاَرضِ لاَیت لِلمُؤمِنین و فی خَلقِکُم وما‌یَبُثُّ مِن دابَّة ءایتٌ لِقَوم یوقِنون». مؤمنان در این آیه کسانی هستند که با استفاده از آیات و نشانه‌های آفاقی، خدا و پیامبرش را تصدیق می‌کنند؛ ولی اهل یقین با تدبر و تفکر در آفرینش خودشان و دیگر جانداران روی زمین به یقین می‌رسند.
[۱۴] مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۱۰۹.

برخی از مفسران گفته‌اند: مقدم داشتن اهل ایمان بر اهل یقین در این آیات از باب ذکر بر اساس ترقی است ، بنابراین یقین را می‌توان برتر از ایمان شمرد، چنان‌که حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) با وجود این‌که ایمان داشت، خواهان دیدن رستاخیز مردگان بود تا به یقین و اطمینان قلبی دست یابد. در مورد کاربرد «ایقان» به جای «ایمان» در آیه ۴ بقره نیز گفته شده که تقوا با ایمان صرف کامل نمی‌شود، بلکه باید همراه یقین باشد تا هیچ‌گونه فراموشی در پی نیاید.
اهل یقین در این معنا، اصطلاحی است قرآنی که بر کمال ایمان دلالت دارد، افزون بر این، مفهوم ایمان با معنای لغوی یقین نیز تفاوت دارد که از آیه ۱۴ نمل این تفاوت به خوبی روشن است.
در این آیه آمده است که گروهی با وجود یقین به نشانه‌های الهی آن‌ها را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند:«و جَحَدوا بِها واستَیقَنَتها اَنفُسُهُم ظُلمًا و عُلُوًّا...».

۱.۳ - رابطه ایمان و عمل

در بسیاری از آیات قرآن ، هرگاه سخن از ایمان به میان آمده اشاره‌ای هم به همراهی آن با عمل صالح شده است:«و بَشِّرِ الَّذینَ ءامَنوا و عَمِلوا الصّلِحتِ اَنَّ لَهُم جَنّت»، «الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلوا الصّلِحتِ فَیُوَفّیهِم اُجورَهُم»، «اَلَّذینَ ءامَنوا وعَمِلُوا الصّلِحتِ طوبی لَهُم و حُسنُ مَاب». با توجه به عطف عمل صالح بر ایمان و لزوم تغایر معطوف با معطوف علیه، به نظر می‌رسد ایمان غیر از عمل باشد.
تمایز تبعیت و فرمانبری در عمل از پیامبر با ایمان به خدا و رسول در آیه ۱۵۸ اعراف نیز نشان از جدایی مفاهیم ایمان و عمل دارد، ازاین‌رو ادعای تطبیق ایمان بر عمل با استناد به آیاتی که از ظاهر آنها، کاهش و افزایش ایمان برمی‌آید و تکیه بر این نکته که تنها عمل قابل افزایش و کاهش است نه علم و شناخت، چندان پذیرفته نیست، زیرا ایمان مرکب از علم و التزام عملی است و هریک از این دو قابل شدت و ضعف است، بنابراین ایمان که مرکب از آن دو است نیز قابل شدت و ضعف خواهد بود.
ضمن آن‌که عمل با نفاق نیز قابل جمع است. بر اساس دیدگاه دیگری ایمان همان عمل نیست، بلکه عمل نشانه صدق و حقانیت ایمان بوده، ایمان به مثابه پایه و عمل صالح به عنوان بنایی برای ورود به بهشت و برخورداری از اجر و فوز الهی است
[۲۷] تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۱۷۳‌۱۷۴.
:«اَلَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوةَ و مِمّا رَزَقنهُم یُنفِقون اُولئِکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقًّا لَهُم دَرَجتٌ عِندَ رَبِّهِم ومَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم». در روایتی از امیرمؤمنان ، علی (علیه‌السلام) نیز ایمان، نشانه عمل صالح و عمل صالح هم نشانه ایمان دانسته شده‌است.
[۲۹] نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.


۱.۴ - رابطه ایمان و اسلام

اسلام در قرآن به معانی گوناگونی به کار رفته است؛ گاه به معنای شریعت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و گاه به معنای تسلیم شدن در برابر اراده و دستورات الهی است که در این صورت از مراتب ایمان است
[۳۲] مفردات، ص‌۴۲۳، «سلم» .
:«و‌قالَ موسی یقَومِ اِن کُنتُم ءامَنتُم بِاللّهِ فَعَلَیهِ تَوَکَّلوا‌اِن کُنتُم مُسلِمین». تسلیم شدن در برابر اراده خداوند درکنار ایمان به وی مقدمه‌ای برای رسیدن به مقام توکل شمرده شده که لاجرم به آن رهنمون است.
برخی مفسران همنشینی اسلام و ایمان را در این آیه از آن جهت شمرده‌اند که اسلام از مراتب کمال ایمان به شمار می‌رود
[۳۵] تفسیر قرطبی، ج‌۸‌، ص‌۲۳۶.
و گاه از آن به اسلام اکبر در برابر اسلام اصغر به معنای اظهار شهادتین و اقرار به وحدانیت خدا و رسالت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، تعبیر شده است
[۳۷] رساله سیر و سلوک، ص‌۳۱‌-۳۲.
، بر این اساس برخی بر این باورند که تسلیم محض شدن در برابر خداوند، شرط لازمی در تحقق مفهوم ایمان نیست، بلکه بهتر است مؤمن ، ایمان خود را با چنین تسلیمی، کامل کند.
اسلام جدای از شریعت حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مقام تسلیم، گاه تنها به معنای پذیرش خداوند و یگانگی او نیز دانسته شده‌است
[۳۹] مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۳۵۸.
:«اِذ قالَ لَهُ رَبُّهُ اَسلِم قالَ اَسلَمتُ لِرَبِّ العلَمین». برخی مفسران با بیان این‌که اسلام‌آوردن حضرت ابراهیم پیش از نبوت وی بوده، معتقد شده‌اند که اسلام آوردن بر همگان واجب و ضروری است، هرچند در هر دوره‌ای از زمان در قالب شریعتی خاص بروز می‌یابد. در این آیه و نیز آیه ۱۹ آل‌عمران :«اِنَّ الدِّینَ عِندَ‌اللّهِ الاِسلم» نوعی ترادف بین مفهوم ایمان و اسلام به چشم می‌خورد، همچنان‌که در تمایز مفهوم ایمان و اسلام به معنای شریعت حضرت‌محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گفته شده که از جهتی ایمان اعم از اسلام بوده، به طوری که بر یهود و نصارا نیز مؤمن اطلاق می‌شود و از جهتی نیز اخص از آن است و درجه‌ای برتر از اسلام به شمار می‌آید که تنها با عمل خالص و اطمینان قلبی حاصل‌می‌شود
[۴۴] سلسله مؤلفات، ج۴، ص۴۸، «اوائل‌المقالات».
:«قالَتِ الاَعرابُ ءامَنّا قُل لَم تُؤمِنوا و لکِن قولوا اَسلَمنا ولَمّا یَدخُلِ الایمنُ فی قُلوبِکُم». خداوند در این آیه اسلام عربهای بادیه نشین را پذیرفته؛ ولی آن‌ها را افرادی باایمان نمی‌داند.
اقرار و اعتراف‌زبانی به آنچه پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آورده است، تنها موجب جاری شدن حکم اسلام بر فرد می‌شود؛ ولی ایمان حاصل نمی‌شود، مگر با تصدیق و اطمینان قلبی به آنچه بر زبان جاری‌است
[۴۶] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۰۷.
، بنابراین در قرآن گاه ایمان مرتبه‌ای بالاتر از اسلام به شمار رفته‌ و گاه اسلام به مثابه درجه‌ای برتر از ایمان به کار رفته است. در مواردی نیز نوعی ترادف میان دو مفهوم ایمان و اسلام برقرار است.

۱.۵ - رابطه ایمان و شرک

گرچه ایمان مستلزم تصدیق خداوند متعالی و نبوت فرستادگان و کتابهای آسمانی و دیگر ارکان دینی است و با شرک سازگاری ندارد؛ اما در برخی از آیات نشانه‌هایی از جمع میان ایمان و نوعی شرک یافت می‌شود:«و‌ما‌یُؤمِنُ اَکثَرُهُم بِاللّهِ اِلاّ و هُم مُشرِکون». این شرک که از آن به « شرک خفی » تعبیر می‌شود هم ممکن است در عمل به صورت نافرمانی ظاهر شود و هم در فکر و عقیده به صورت شک و تردید در برخی از صفات الهی، بر این اساس همچنان‌که ایمان از نظر بسیاری دارای مراتب و درجاتی است
[۵۱] المیزان، ج۱۸، ص۲۵۹-۲۶۰.
[۵۲] شرح الاصول الخمسه، ص‌۴۷۸.
شرک نیز مراتبی دارد.
بسیاری از مفسران در ذیل این آیه از نوعی شرک در طاعت یاد کرده‌اند
[۵۳] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۳۸۶.
[۵۴] تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۲۰۰.
[۵۵] حقائق‌التأویل، ص‌۴۹۷.
که موجب کفر نمی‌شود.
[۵۶] مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۰.
[۵۸] تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۲۶۵‌-۲۶۶.
مفهوم شفا بودن قرآن نیز ناظر به برطرف کردن شکها و شبهه‌هایی است که اعتقادات مؤمنان را هدف قرار داده است ، بنابراین گرچه برخی از‌درجات ایمان به هیچ وجه با برخی از مراتب‌شرک قابل جمع نیست، با این حال برخی از مراتب ایمان به گونه‌ای آمیخته به نوعی از شرک خفی است.

۱.۶ - رابطه ایمان و اختیار

تصویر قرآن از ایمان به گونه‌ای است که آن را با خواست و اراده خود انسان پیوند می‌دهد.
در برخی آیات اختیار یکی از ملاکهای ارزشگذاری ایمان دانسته شده و ایمان از روی اکراه یا اجبار بی‌ارزش تلقی شده است:«و‌لَو‌شاءَ رَبُّکَ لاََمَنَ مَن فِی الاَرضِ کُلُّهُم جَمیعًا اَفَاَنتَ‌تُکرِهُ‌النّاسَ حَتّی یَکونوا مُؤمِنین». در این آیه خداوند ایمان را امری اختیاری می‌داند که اکراهی بر آن وجود ندارد و خود او نیز بندگان را بر این امر اجبار نمی‌کند
[۶۱] مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۲۰۶.
، بر همین اساس خداوند در جایی دیگر تنها بازگویی حق را از پیامبر می‌خواهد؛ تا هر که خواست، ایمان بیاورد و هرکه نخواست، کفر بورزد:«و قُلِ الحَقُّ مِن رَبِّکُم فَمَن شاءَ فَلیُؤمِن ومَن‌شاءَ فَلیَکفُر» همچنین ایمان آوردن از روی ترس و اضطراب و برای دفع عذاب الهی درهنگام مشاهده آن سودمند نیست:«فَلَم یَکُ یَنفَعُهُم ایمنُهُم لَمّا رَاَوا بَأسَنا...».
از دیگر آیاتی که در این زمینه می‌توان به آن‌ها استناد کرد، آیاتی است که امر به ایمان و نهی از کفر می‌کند
، کافران را نکوهش کرده، عده عذاب می‌دهد، کفر را جرم تلقی می‌کند، از حسرت کافران در روز قیامت خبر می‌دهد، سرنوشت کافران را مایه عبرت می‌شمرد، اکراه در دین را نفی کرده و به اختیاری بودن ایمان تصریح می‌کند که همگی نشان از وجود شرط اختیار برای ایمان دارد و اصولا چون اعتقاد و ایمان از امور قلبی است آدمیان توان ایجاد آن را با اجبار و اکراه ندارند.


۱. المنطق، ص‌۱۳.    
۲. المنطق، ص‌۱۵.    
۳. الکافی، ج‌۲، ص‌۲۴.
۴. الکافی، ج‌۲، ص ۳۸-‌۳۹.
۵. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۲۷۲.    
۶. محمد/سوره۴۷، آیه۳۲.    
۷. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۱۶۱.
۸. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۳.    
۹. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۷۳.    
۱۰. التبیان، ج۹، ص۲۵۹.    
۱۱. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۱۲.
۱۲. المنطق، ص‌۱۷.    
۱۳. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳-۴.    
۱۴. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۱۰۹.
۱۵. الکشاف، ج‌۴، ص‌۲۸۵.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۶۰.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۴.    
۱۸. المیزان، ج‌۱، ص‌۴۶.    
۱۹. نمل/سوره۲۷، آیه۱۴.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۱۷۳.    
۲۲. رعد/سوره۱۳، آیه۲۹.    
۲۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۸.    
۲۴. فتح/سوره۴۸، آیه۴.    
۲۵. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۲۵۹.    
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴.    
۲۷. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۱۷۳‌۱۷۴.
۲۸. انفال/سوره۸، آیه۳-۴.    
۲۹. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.
۳۰. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۱۳-۳۱۴.    
۳۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۳۲. مفردات، ص‌۴۲۳، «سلم» .
۳۳. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۱۱۳‌-۱۱۴.    
۳۴. یونس/سوره۱۰، آیه۸۴.    
۳۵. تفسیر قرطبی، ج‌۸‌، ص‌۲۳۶.
۳۶. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۱۱۳‌-۱۱۴.    
۳۷. رساله سیر و سلوک، ص‌۳۱‌-۳۲.
۳۸. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۱۱۳‌-۱۱۴.    
۳۹. مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۳۵۸.
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۱۳۱.    
۴۱. التبیان، ج‌۱، ص‌۴۷۰‌-۴۷۱.    
۴۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۴۳. الفروق اللغویه، ص۳۱۷.    
۴۴. سلسله مؤلفات، ج۴، ص۴۸، «اوائل‌المقالات».
۴۵. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۴.    
۴۶. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۰۷.
۴۷. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۴.    
۴۸. یونس/سوره۱۰، آیه۸۴.    
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۱۳۱.    
۵۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۶.    
۵۱. المیزان، ج۱۸، ص۲۵۹-۲۶۰.
۵۲. شرح الاصول الخمسه، ص‌۴۷۸.
۵۳. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۳۸۶.
۵۴. تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۲۰۰.
۵۵. حقائق‌التأویل، ص‌۴۹۷.
۵۶. مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۰.
۵۷. فصّلت/سوره۴۱، آیه۶-۷.    
۵۸. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۲۶۵‌-۲۶۶.
۵۹. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۱۸۲‌-۱۸۳.    
۶۰. یونس/سوره۱۰، آیه۹۹.    
۶۱. مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۲۰۶.
۶۲. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۶۳. غافر/سوره۴۰، آیه۸۵.    
۶۴. بقره/سوره۲، آیه۴۱.    
۶۵. بقره/سوره۲، آیه۹۱.    
۶۶. بقره/سوره۲، آیه۱۸۶.    
۶۷. نساء/سوره۴، آیه۱۳۶.    
۶۸. بقره/سوره۲، آیه۸۶‌.    
۶۹. نساء/سوره۴، آیه۱۳۷.    
۷۰. ملک/سوره۶۷، آیه۱۰.    
۷۱. عبس/سوره۸۰، آیه۱۷.    
۷۲. اعراف/سوره۷، آیه۴۰.    
۷۳. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۱.    
۷۴. دخان/سوره۴۴، آیه۲۱-۲۲.    
۷۵. غافر/سوره۴۰، آیه۱۰-۱۱.    
۷۶. زمر/سوره۳۹، آیه۵۵-۵۶.    
۷۷. ذاریات/سوره۵۱، آیه۳۵‌۳۷.    
۷۸. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۷۹. مزمّل /سوره۷۳، آیه۱۹.    
۸۰. انسان /سوره۷۶، آیه۲۹.    



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «رگرفته از مقاله ایمان».    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | ایمان




جعبه ابزار