• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رسالة استحباب السورة بعد الحمد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رسالة فی استحباب السورة تألیف شیخ بهاء الدین عاملی ، طاب ثراه می‌باشد.



شیخ بهائی از دانشمندان آگاه، هوشیار، مبتکر و ذی فنون شیعه است.
در نزد استادان بزرگ (که هشت شخصیت بزرگ و برجسته را در شرح حال وی نام برده‌اند) دانش اندوخته و شاگردان بنام و بزرگی را (که نودوشش نفر از آنان، شناخته شده‌اند و از آنان نام برده شده است) تربیت کرده و به جامعه علمی تشیع تحویل داده است.


آثار بسیار ارزشمند از خود به یادگار گذاشته است، بیش از هفتاد اثر، در تفسیر ، فقه ، اصول ، حساب ، ریاضیات و….
از آثار وی رساله استحباب قراءت سوره پس از حمد در نماز است که گاهی با عنوان (رسالة فی قراءة سورة بعد الحمد أو آیة)
[۲] علامه تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۵۵، دارالاضواء، بیروت.
یاد می‌شود و در منابعی، از آن به نام: (رسالة فی استحباب السورة و وجوبها)
[۳] محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، ج۷، ص۶۱، اسماعیلیان.
یاد کرده‌اند و یا (رسالة فی استحباب السورة فی الردّ علی بعض معاصریه.)
[۴] محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، ج۷، ص۵۹، اسماعیلیان.
و….
نسخه‌ای از آن در کتابخانه آستان قدس شناخته شده که برابر گزارش الذریعه ، تاریخ نگارش آن به سال ۹۸۸ می‌رسد.
[۵] علامه تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۵۵، دارالاضواء، بیروت.
و نسخه‌ای از آن همراه مجموعه‌ای در کتابخانه خوانساری وجود داشته است.
[۶] علامه تهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۲۳۹، دارالاضواء، بیروت.

در کتابخانه آیت الله مرعشی نیز، نسخه‌ای از این رساله، همراه مجموعه‌ای به شماره ۱۰۰۳ وجود دارد، در بردارنده برگ ۱۱۱ تا ۱۱۶،
[۷] فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی، ج۳، ص۱۹۶، شماره۱۰۰۳.
نگاشته شده در سال ۱۰۵۷ می‌باشد.
رساله‌ای که در پیش روی دارید، براساس این نسخه است که با تصحیح متن و استخراج منابع تقدیم می‌گردد.


در تصحیح این رساله، تنها از یک نسخه استفاده شده، از این روی، کاستی‌هایی خواهد داشت.
این رساله، از آن جهت اهمیت دارد که نخستین رساله مستقل نگاشته شده در این مقوله است.
شیخ بهائی در این رساله از نظر پدرش که قراءت سوره را مستحب می‌دانسته، دفاع کرده
[۸] محمد صالح برغانی، موسوعة البرغانی فی فقه الشیعه، ج۷، ص۱۷۱، تحقیق: عبدالحسین صالحی، نمایشگاه دائمی کتاب.
و سپس از آن برگشته است.


وی در حبل المتین ، مستحب بودن سوره را برابر روایات می‌داند امّا دست برداشتن از قول مشهور را مشکل می‌شمارد و در رساله اثنی عشریه صلاتیه که به سال ۱۰۱۲، پس از حبل المتین نگاشته شده (چون به آن ارجاع می‌دهد) سوره را واجب می‌داند. به هر حال، شیخ بهائی در رساله استحباب سوره، به نقد استدلال‌های یکی از فاضلان ناشناخته همروزگار خود پرداخته که بر واجب بودن خواندن سوره استدلال کرده است.


شیخ بهائی، در آغاز رساله، نام شماری از طرفداران هر یک از دو قول: واجب و مستحب بودن قرائت سوره را، پس از سوره حمد بر شمرده و به این نکته اشاره دارد: این فاضل معاصر، با استفاده از کتاب‌های علامه و اندیشه‌های شهید در ذکری و نکته‌هایی که خود افزوده، چهارده دلیل بر واجب بودن سوره اقامه کرده است که دوازده دلیل آن را روایات در بر می‌گیرد.
شیخ بهائی در این رساله به نقد این دلیل‌ها می‌پردازد که ما خلاصه آن را در سه عنوان: قرآن ، سیره و روایات ، گزارش می‌کنیم:

۵.۱ - قرآن

خداوند می‌فرماید: (فاقروا ما تیسر منه) مقتضای امر، عموم ماء موصوله و واجب نبودن قراءت قرآن در غیر نماز حکایت از آن دارد که: قراءت قرآن در نماز، به اندازه ممکن، واجب است.
و از دایره این واجب، بیش از حمد و یک سوره، به اجماع خارج است.

۵.۱.۱ - نقد

در پاسخ، شیخ بهائی در هر یک از این مقدمات، خدشه وارد می‌سازد و استدلال به آیه را، کافی نمی‌داند، بدین ترتیب:
۱.در این که (ما) در آیه شریفه برای عموم باشد، ابراز می‌دارد که روشن نیست و تردید می‌کند و نکته‌هایی را نیز بیان می‌کند.
۲.در دلالت امر بر واجب بودن، خدشه وارد می‌سازد و می‌گوید: در موارد بسیاری، امر برای غیر واجب به کار برده شده است.
۳.این که گفته‌اند: قراءت قرآن در غیر نماز واجب نیست را، سخن نادرستی دانسته و بر این باور است: برای یادگیری و حفظ قرآن از گزند و نابودی، قراءت آن واجب است.
۴.برابر آنچه شماری از مفسران عامه و خاصه در تفسیر آیه گفته‌اند، استدلال به آیه جایی ندارد و درست نیست؛ زیرا آنان قراءت در آیه را به معنای نماز شب گرفته‌اند از باب تسمیه کل به اسم جزء، زیرا اصل قراءت جزء نماز است.

۵.۲ - سیره

به تواتر رسیده که پیامبر (ص) بعد از سوره حمد، همیشه سوره‌ای از قرآن می‌خوانده که این خود، دلیل بر واجب بودن سوره است؛ زیرا که خود آن بزرگوار فرموده: (نماز بخوانید آن گونه که می‌بینید نماز می‌خوانم.)

۵.۱.۱ - نقد

در صورتی قراءت پیامبر و امام دلیل بر واجب بودن خواهد بود که آنان از این قراءت قصد وجوب کرده باشند و هیچ گاه برخلاف آن ره نپوییده باشند.
روشن است که این سخن را نمی‌شود ثابت کرد.
واجب بودن اقتدای به پیامبر (ص) در جائی است که علم داشته باشیم که آن عمل را به خاطر این‌که واجب بوده انجام داده و حال آن‌که می‌دانیم پیامبر (ص) و امامان (ع) بسیاری از کارهای مستحبی، مانند قنوت و… را همیشه انجام می‌داده‌اند.

۵.۳ - روایات

روی هم رفته، به دوازده روایت که تأییدهایی نیز دارند، بر واجب بودن قراءت سوره کامل در نماز، استدلال شده است که در چهار دسته می‌شود آن‌ها را تقسیم بندی کرد:
۱.روایاتی که می‌گویند: به جهت ترک بسم الله، نماز باید دوباره خوانده شود و یا بسم اللّه با سوره خوانده شود.(دلیل اول و ششم).
۲.روایاتی که می‌گویند: هر سوره‌ای رکعتی دارد و یا در نماز واجب، کم تر و یا بیش‌تر از یک سوره خوانده نشود (دلیل چهارم و پنجم) و یا حق هر سوره‌ای را از رکوع و سجود آن، باید کامل کرد. (دلیل دوازدهم) و مانند این‌ها دلیل هفتم است که می‌گوید: نماز گزار، در صورت توانایی بر حفظ سوره، یک سوره بخواند.
۳.روایاتی که می‌گویند: در هنگام شتاب و بیماری قراءت حمد کافی خواهد بود و مفهوم آن این است: در غیر آن باید سوره کامل خوانده شود. (دلیل هشتم، نهم و دهم)
۴.روایاتی که بر قراءت سوره کامل توجه می‌دهند، مانند دلیل چهاردهم که می‌گوید: پیامبر (ص) قل هو الله را در نماز می‌خواند و یا دلیل سیزدهم که امام صادق (ع) به عمر بن یزید دستور می‌دهد معوذتین را در نماز بخواند و یا دلیل یازدهم که در روایت حماد آمده: بعد از حمد یک سوره خوانده می‌شود.

۵.۱.۱ - نقد

شیخ بهائی در پاسخ از روایات ، در آغاز به مناقشه سند می‌پردازد و بر سند آن‌ها خدشه وارد می‌سازد و پس از آن، دلالت آن‌ها را به بوته نقد و بررسی می‌نهد و در این بررسی، در دلالت روایات تردید می‌کند و آن گاه روایات مخالف را می‌آورد.
به نظر ایشان، دسته نخست، دلیل است بر جزء سوره بودن بسم اللّه.
دسته دوم دلیل است بر این‌که جمع بین دو سوره کامل در نماز درست نیست.
دسته سوم خود دلیل بر مستحب بودن خواندن سوره در نماز است؛ زیرا مفهوم وصف حجت نیست و مفهوم شرط نیز که در روایتی آمده، نفی بأس در آن، حرام نبودن را نمی‌رساند، بلکه مکروه نبودن را می‌رساند.
دسته چهارم، تنها بیان گر جایز بودن قراءت سوره کامل در نماز است و این‌که معوذتین جزء قرآن است.
در برابر این‌ها، روایات صحیحی داریم که می‌گویند: در نماز، تنها خواندن سوره حمد کافی است و یا دستور به خواندن بخشی از سوره را داده‌اند (که حمل این‌ها بر تقیه مشکل است) و یا خود معصومان در نماز، بخشی از سوره‌ای را خوانده‌اند.


در پایان در پاسخ به این شبهه که تنها با قراءت سوره کامل، یقین به بری بودن ذمه حاصل می‌شود، می‌نویسد: این شبهه در باره تمام کارهای نماز می‌آید، مانند: سلام و… معنی ندارد که به سوره ویژه شود.
افزون بر این، این که با خواندن سوره به قصد وجوب، یقین پیدا می‌شود که ذمه بری است، سخنی است باطل؛ زیرا بسیاری از روایات، به مستحب بودن سوره دلالت دارند و به نظر کسانی که آن را پذیرفته‌اند، این نماز که به نیت واجب بودن قراءت گزارده می‌شود باطل است و قول مشهور مخالف براءت اصلی است و حمل روایاتی که بر مستحب بودن دلالت می‌کنند بر تقیه ، دور است؛ زیرا این‌ها زیاد و از نظر متن و دلالت قوی هستند.


از این روی محقق از قول مشهور به استحباب روی آورده و سلار و ابن جنید و ابن ابی عقیل نیز، چنین فتوا داده‌اند.
گویا بحثی را که شیخ بهائی با نگارش این رساله آغاز کرده سال‌های سال در حوزه علمیه اصفهان مطرح بوده است، بویژه که افرادی مانند صاحب مدارک
[۱۱] وحید بهبهانی، مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۴۸، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت.
و معالم
[۱۲] تحقیق علی اکبر غفاری، منتهی الجمان، ج۱، ص۱۰، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.
که از شاگردان برجسته محقق اردبیلی بشمارند، قول به مستحب بودن را پذیرفته‌اند.
علامه مجلسی این قول را مقتضای روایات می‌داند و تنها به جهت برابری آن با نظر عامه آن را نمی‌پذیرد.
[۱۳] مجلسی، بحارالانوار، ج۸۲ و ۱۲، ص۲۸۵، مؤسسة الوفاء بیروت.
و از آن‌جا که این موضوع در حوزه اصفهان مطرح بوده، آقا جمال خوانساری در شرح غرر در ذیل کلمه ۵۱۳۲، به مناسبت عمل به احتیاط در مسائل شرعیه، نمونه مثال خود را استحباب سوره یا وجوب قراءت آن بعد از حمد ذکر می‌کند و می‌نویسد:
((اگر کسی احتیاط کند و سوره کامل بخواند) یقین به براءت ذمه خود حاصل کند و بنابر هر دو مذهب نماز او صحیح باشد و اگر نخواند او را یقین به آن نباشد، بلکه شک در آن باشد.)
[۱۴] آقا جمال آمدی، شرح غررالحکم، ج۱۴، ص۱۷، دانشگاه تهران.



(۱)آمدی آقا جمال، شرح غررالحکم، دانشگاه تهران.
(۲) مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء بیروت.
(۳)تحقیق علی اکبر غفاری، منتهی الجمان، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.
(۴) شیخ بهائی، الاثنا عشریه فی الصلوة الیومیه.
(۵)شیخ بهائی، حبل المتین.
(۶)محمد صالح برغانی، موسوعة البرغانی فی فقه الشیعه، تحقیق: عبدالحسین صالحی، نمایشگاه دائمی کتاب.
(۷) علامه امینی، الغدیر، دارالکتب العربی، بیروت.
(۸)علامه تهرانی، الذریعه، دارالاضواء، بیروت.
(۹)محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، اسماعیلیان.
(۱۰) فهرست نسخه‌های خطی آستان قدس رضوی.
(۱۱) فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی.


۱. علامه امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۲۵۱ ۲۶۱، دارالکتب العربی، بیروت.    
۲. علامه تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۵۵، دارالاضواء، بیروت.
۳. محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، ج۷، ص۶۱، اسماعیلیان.
۴. محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، ج۷، ص۵۹، اسماعیلیان.
۵. علامه تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۵۵، دارالاضواء، بیروت.
۶. علامه تهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۲۳۹، دارالاضواء، بیروت.
۷. فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی، ج۳، ص۱۹۶، شماره۱۰۰۳.
۸. محمد صالح برغانی، موسوعة البرغانی فی فقه الشیعه، ج۷، ص۱۷۱، تحقیق: عبدالحسین صالحی، نمایشگاه دائمی کتاب.
۹. شیخ بهائی، حبل المتین، ج۱، ص۲۲۵.    
۱۰. شیخ بهائی، الاثنا عشریه فی الصلوة الیومیه، ص۲۷.    
۱۱. وحید بهبهانی، مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۴۸، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت.
۱۲. تحقیق علی اکبر غفاری، منتهی الجمان، ج۱، ص۱۰، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.
۱۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۲ و ۱۲، ص۲۸۵، مؤسسة الوفاء بیروت.
۱۴. آقا جمال آمدی، شرح غررالحکم، ج۱۴، ص۱۷، دانشگاه تهران.



مجله فقه - دفتر تبلیغات اسلامی - برگرفته از مقاله «رسالة استحباب السورة بعد الحمد» - شماره۱۹.    






جعبه ابزار