• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رأی (منطق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رای، از اصطلاحات علم منطق بوده و به قضیه محموده مورد استعمال در مقدمات خطابی رای گفته می‌شود.



رای، از اصطلاحات علم منطق بوده و به قضیه محموده مورد استعمال در مقدمات خطابی رای گفته می‌شود.

۱.۱ - رأی از مقدمات خطابی

«رای» که در مقدمات خطابی استفاده می‌شود، قضیه‌ای محموده است مشتمل بر حکمی عام یا اکثری به اینکه چیزی موجود یا غیر موجود و بایسته یا نابایسته است و با اینکه مراد در آن، حکم به نحو کلّی است، اما به نحو مهمله و غیر معیّن در مقدمات قیاس خطایی به کار می‌رود؛ مثل: دوستان خیر خواه‌اند.

۱.۲ - اقسام رأی

علت ذکرنکردن سور کلی، این است که کلیت حکم به حالت ابهام باقی بماند و کذب آن پوشانده شود، زیرا اگر این قضایا را تعمیم دهند [یعنی به نحو کلی و غیر مهمل به کار برند.] به دلیل وجود موارد نقض، اقناع‌کننده نیستند.
رای اگر به تنهایی استعمال شود چه بسا از قضایای شنیع (غیر مشهور) باشد، ولی اگر با قضیه دیگری توام شود پسندیده (یعنی مشهور) می‌شود؛ مثل: «فاضل مباش تا مورد حسادت واقع نشوی»، زیرا اگر علت این حکم را حذف کنیم، نهی از فضل شنیع است، اما چون علت آن حسد است ستوده و مقبول است.
رای محمود در مشهورات، نافع است و چون در استدلال قرار گیرد نتیجه آن رای دیگری است، ولی رای دوم به تنهایی اقناع‌کننده نیست، چون رای اکتسابی است؛

۱.۲.۱ - رأی مقبول جمهور

بنابراین سه نوع رای وجود دارد: رای ظاهر و آشکاری که مقبول جمهور مردم است.

۱.۲.۲ - رأی مقبول مخاطب خاص

و رای ظاهر و آشکاری که مقبول مخاطب یا قومی خاص است و این هر دو از بیان مستغنی‌اند.

۱.۲.۳ - رأی اکتسابی

و رای مکتسب که با بیان، ظاهر می‌شود.
اگر رای به تنهایی شنیع بنماید بهتر است همراه بیان باشد؛ مثلاً اگر کسی بگوید: «افرادی مثل من نباید در جستجوی فضل باشند» این سخن بدین وجه، شنیع است، اما اگر بگوید: «افرادی مانند من اگر بخواهند در معرض حسد انسان‌های حسود قرار نگیرند نباید در پی اکتساب فضل باشند»، شناعت آن مرتفع می‌شود.
[۶] همنیاربن مرزبان، التحصیل، ص۱۹۰.
[۷] ابو‌البرکات ابن ملکا، هبة‌الله بن علی، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۲۰۲.
[۸] ابو‌البرکات ابن ملکا، هبة الله بن علی، الکتاب المعتبر فی الحکمة، جزء ۱، صفحه ۲۰۲
[۹] ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، النجاة، ص۱۰۸.
[۱۰] شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۶۸.



۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۳۸.    
۲. حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۸۴.    
۳. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۳۹.    
۴. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۴۵.    
۵. ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان، البصائر النصیریه، ص۳۶۷.    
۶. همنیاربن مرزبان، التحصیل، ص۱۹۰.
۷. ابو‌البرکات ابن ملکا، هبة‌الله بن علی، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۲۰۲.
۸. ابو‌البرکات ابن ملکا، هبة الله بن علی، الکتاب المعتبر فی الحکمة، جزء ۱، صفحه ۲۰۲
۹. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، النجاة، ص۱۰۸.
۱۰. شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۶۸.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «رأی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۹.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات منطقی




جعبه ابزار