• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دراسات فی اصول الفقه (محمد کلانتر)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




«دراسات فی اصول الفقه»، اثر سید محمد کلانتر، به زبان عربی، یکی از شروح باارزش کفایة الاصول آخوند خراسانی است.



مؤلف، در صدر صفحات، متن کفایه را آورده و در ذیل آن، به شرح مطالب آن می‌پردازد و در تبیین و تشریح مقاصد کتاب، احیانا، آرای محقق نایینی و برخی از اعلام دیگر را نیز می‌آورد. جلد اول کتاب که این گزارش در مورد آن نوشته شده است، حاوی شرح مقدمه و سه فصل از مقصد اول از کتاب کفایه، می‌باشد.
[۱] دراسات فی اصول الفقه، ص۲ به بعد.



مطالبی که در این شرح به بحث گذارده شده‌اند، عبارتند از: عوارض و اقسام آن، اقوال گوناگون در دلالت الفاظ بر معانی خود، اقسام وضع، توهم امکان وضع خاص و موضوع له عام و نقد آن، حروف، خبر و انشاء، اسماء اشاره و ضمایر، منشا صحت استعمال لفظ در معنای مجازی، استعمال لفظ در نوع یا صنف یا شخصش، الفاظ، برای ذات معانی وضع شده‌اند، اقسام دلالت، توهم وضع برای مرکبات، تبادر معنا از لفظ، عدم صحت سلب لفظ از معنا، اطراد، احوال پنج گانه لفظ، حقیقت شرعیه، وضع الفاظ عبادات، وضع الفاظ معاملات، اشتراک، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا، مشتق، ماده امر، صیغه امر و بحث اجزاء.



چند نمونه از بیانات شارح، در توضیح متن کفایه: ۱. مشهور آن است که عوارض، بر هفت گونه‌اند: آنچه بدون واسطه عارض می‌شود، آنچه با واسطه امر مساوی با معروض، عارض می‌شود، آنچه با واسطه جزء اخص معروض، عارض می‌شود، آنچه با واسطه جزء اعم، عارض می‌شود، آنچه با واسطه امر خارجی اعم، عارض می‌شود، آنچه با واسطه امر خارجی اخص، عارض می‌شود و آنچه با واسطه امر مباین، عارض می‌شود. بنا بر معروف، قسم اول، دوم و سوم عرض ذاتی و قسم پنجم، ششم و هفتم عرض غریب و قسم چهارم محل نزاع است.
علت اینکه مرحوم آخوند، در باب عرض ذاتی، از شیوه مشهور اعراض کرده، این است که بر مبنای بیان آنها، اکثر مسائل علم باید از مسئله علم بودن خارج باشد، چون بحث در آنها از عوارض ذاتی نیست.
۲. مرحوم نهاوندی، می‌فرماید: وضع، عبارت است از تعهد واضع و التزام او به اراده کردن معنا از لفظ در استعمالات خویش. محقق مشکینی هم همین قول را اختیار نموده است. مرحوم آخوند، گر چه وضع را نوعی ارتباط ویژه بین لفظ و معنا دانسته‌اند، ولی متذکر حقیقت آن نشده‌اند.
برخی از اساتید، وضع را هوهویت و اتحاد میان لفظ و معنا در عالم اعتبار دانسته‌اند، بدون اینکه این هوهویت مستند به شخص خاص و تعهد وی باشد.
۳. الفاظ، برای معانی واقعی وضع شده‌اند بی آنکه علم، به عنوان جزء یا قید، در آنها دخلی داشته باشد، زیرا متبادر از الفاظ، خود آن معانی‌اند، نه معانی معلومه.
۴. اجزاء، از جمله مقتضیات و شئون انجام ماموربه است، نه از مقتضیات و شئون امر، لذا مرحوم آخوند، عنوان بحث اجزاء را بر خلاف مشهور که گفته‌اند: «آیا امر به شی ء... مقتضی اجزاء است یا خیر؟» چنین قرار داده‌اند: «انجام ماموربه... اجمالا مقتضی اجزاء است».


فهرست موضوعات، در آخر کتاب ذکر شده است.
[۲] دراسات فی اصول الفقه، ص۳۴۱-۳۴۷.



۱. دراسات فی اصول الفقه، ص۲ به بعد.
۲. دراسات فی اصول الفقه، ص۳۴۱-۳۴۷.



نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.


رده‌های این صفحه : کتاب شناسی | کتب اصولی شیعه




جعبه ابزار