• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دارالندوه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دارالندوه، به مکانی در مکه گفته می‌شود که قصی بن کلاب، برای مشورت در امورات با مردم بنا نهاد.



دار الندوه (به فتح نون و واو) واژه‌ای است که لفظ ندوه آن برگرفته از ندی، نادی و منتدی به معنای مجلسی است که مردم در آن گرد می‌آیند. و در اصطلاح تاریخی به مکانی در مکه گفته می‌شود که قصی بن کلاب آن را به منظور مشورت مردم با وی بنا نهاد.
[۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۳.



در ابتدا مکه ناحیه‌ای خشک و خالی از سکنه در سرزمین عربستان بود که حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) به دستور خداوند پس از بنای خانه کعبه، خانواده خویش،‌ هاجر و اسماعیل (علیه‌السّلام) را در آن اسکان داد. با پیدا شدن چاه زمزم قبایلی از یمن به نام‌های جَرهم و قطورا در مکه ساکن شدند.
[۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۳.



در طول تاریخ، مکه به علت موقعیت ممتاز خود به علت وجود خانه کعبه همواره مورد توجه قبایل مختلف بود و هر کدام سعی در تسلط بر این منطقه داشتند، چنان چه قبایل بنوبکر و غبشان از طایفه خزاعه بر جرهمیان چیره شده و آن‌ها را از این سرزمین به مناطق اطراف راندند.
[۷] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۵.



قصی، جد چهارم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «محمّد بن عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة) بن‌ هاشم (عمرو) بن عبد مناف (مغیرة) بن قصی (زید) بن کلاب» که از قبیله قریش بود «از دیدگاه عده‌ای افراد قریش به کسانی گفته می‌شود که فرزندان نضر بن کنانه باشند و به نظر برخی دیگر به فرزندان فهر بن مالک گفته می‌شود.»
[۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۶۴.
با دختر آخرین حاکم قبیله خزاعه که فرمانروایی قبایل مکه را بر عهده داشت ازدواج نمود. با مرگ حاکم قبیله خزاعه، وی با توجه به شایستگی‌های که داشت و نیز برتری نسب که به اسماعیل (علیه‌السّلام) می‌رسید طی کشمکش‌هایی چند، فرمانروایی مکه و تصدی امور کعبه را به دست گرفت.
[۱۱] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۷.
[۱۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۸.
[۱۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۲.



قصی اقدامات مختلفی انجام داد، از جملۀ این اقدامات، که وی را به «مجمع» مشهور ساخت، گردآوری قبایل پراکنده قریش در مکه بود. قصی با توجه به مراجعات زیادی که به وی به عنوان رئیس قبیله می‌شد خانه‌ای مختص به مشورت‌های مردمی، مشهور به "دارالندوه" که درب آن به سمت مسجدالحرام باز می‌گردید، در سمت غربی کعبه، بنا نهاد.
[۱۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۲.
[۲۰] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۳.



کارکردهایی که این مکان در طول دوره‌های مختلف تاریخی ایفا نموده متغیر می‌باشد. در زمان قصی، وی ریاست این خانه را به عهده داشته و قریش برای مشورت در امور مهم خود از جمله ازدواج، تصمیم‌گیری‌های مختلف از جمله جنگ، آماده نمودن پرچم جنگ‌ها، ختنه پسران، حرکت و سپس بازگشت کاروان‌های تجاری در این مکان و حتی پوشیدن و یا بریدن جامه عروسی دختران در این مکان صورت می‌گرفت. نظر قصی برای قریش چنان مهم بود که حتی پس از وفات وی اجرای آن را برای خود لازم می‌دانستند.
بنابر وصیت قصی ریاست دارالندوه به عبدالدار واگذار گردید.
[۲۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۵.
[۲۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۶.



تا زمان معاویه این سمت همچنان باقی بود. از جمله تصمیمات مشهوری که در این مکان گرفته شد، پیمان "حلف الفضول" برای یاری رساندن به مظلومان در زمان جاهلیت بود
[۲۷] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۶۲۶.
که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز در آن حضور داشتند و تصمیم سران طایفه‌های مختلف قریش درباره قتل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد که منجر به هجرت ایشان به یثرب گردید.
[۲۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۳۱۳.



پس از فتح مکه نیز ظاهراً با توجه به سیستم حکومتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه و اهمیت مسجد به عنوان مرکز تصمیم‌گیری‌ها، این مکان دیگر کارایی گذشته خود را از دست داد اما در گزارش‌ها آمده که به هنگام ورود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال هفتم هجری، مردم و سران قریش برای تماشای ایشان در روبروی دارالندوه صف کشیده بودند.
[۳۰] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۲، ص۱۴۵.
[۳۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۲، ص۲۴۶.



درباره سرنوشت دارالندوه در زمان حکومت معاویه چند گزارش تاریخی به صورت‌های گوناگون آمده است:

۹.۱ - گزارش اول

خرید آن توسط معاویه از عکرمة بن عامر «(عکرمة بن عامر بن‌ هاشم بن عبد مناف بن عبد الدار بن قصی).»
[۳۴] حبیب بغدادی، محمد، المنمق فی اخبار قریش، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵/۱۹۸۵، ص۳۵.
و در بعضی گزارش‌ها حکیم بن حزام «حکیم بن حزام بن خویلد بن اسد بن عبد العزّی بن قصیّ القرشی الاسدی برادر زاده خدیجه همسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد.» و دارالاماره قرار دادن آن.

۹.۲ - گزارش دوم و سوم

خرید آن از عکرمه توسط حکیم بن مزاحم در زمان جاهلیت و فروختن آن به معاویه.
[۳۷] ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ص۱۲۶.

حکیم آن را به معاویه فروخت و عکرمه نیز آن را از معاویه خرید.


اما به هر حال آن چه مشخص است دارالندوه پس از بنی‌ امیه به دست خلفای بنی‌ عباس رسید و به مرور زمان دارالندوه به منظور وسعت بخشیدن به مسجد الحرام تخریب ‌گردید. در ابتدا عبدالملک مروان و پسرش بخشی از آن را به مسجد اضافه کردند و در زمان خلفای عباسی این کار ادامه یافت. گزارش‌های تاریخی، از دوران منصور معتضد و موفق عباسی نام می‌برند که احتمالا در هر کدام از این دوران بخشی از کار و یا تعمیراتی صورت پذیرفته است. اما به هر حال سرانجام دارالندوه به طور کامل ضمیمه مسجدالحرام گردید.


در یکی از این نقل‌های تاریخی آمده است که با امتناع مردم از فروختن خانه‌هایشان برای وسعت بخشیدن به مسجدالحرام، منصور عباسی با امام صادق (علیه‌السّلام)، مشورت نمود. ایشان فرمودند:
«از مردم بپرس: آیا آنان بر خانه (کعبه) وارد شده‌اند یا خانه بر آنان؟ مردم نیز در پاسخ گفتند: ما بر خانه کعبه وارد شده‌ایم»
و بدین ترتیب خانه‌ها تخریب و تمام دارالندوه جزئی از مسجدالحرام گردید.


۱. یاقوت بن عبدالله حموی، شهاب الدین ابو عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵ م، ط الثانیة، ج۲، ص۴۲۳.    
۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۳.
۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۸۲.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۲۵-۱۲۷.    
۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۳.
۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۷۳.    
۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۵.
۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۷۴.    
۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۶۴.
۱۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۷۰.    
۱۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۷.
۱۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۷۶.    
۱۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۷۸.
۱۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۷۷.    
۱۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۲.
۱۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۷۷.    
۱۷. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۹۱.    
۱۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۲.
۱۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۸۱.    
۲۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۳.
۲۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۸۲.    
۲۲. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۵۸.    
۲۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۵.
۲۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۸۴    
۲۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۶.
۲۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۸۵.    
۲۷. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۶۲۶.
۲۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۱، ص۳۱۳.
۲۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۱، ص ۸۷.    
۳۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۲، ص۱۴۵.
۳۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، سیرة النبی، ج۳، ص ۸۲۷.    
۳۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش‌، چاپ پنجم، ج۲، ص۲۴۶.
۳۳. ابن منیع‌هاشمی بصری، محمد بن سعد، طبقات کبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۱، ص۶۵.    
۳۴. حبیب بغدادی، محمد، المنمق فی اخبار قریش، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵/۱۹۸۵، ص۳۵.
۳۵. ابن عبد البر، ابو عمر یوسف، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲/۱۹۹۲، ج۱، ص۳۶۲.    
۳۶. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ص۱۲۷.    
۳۷. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ص۱۲۶.
۳۸. یاقوت بن عبدالله حموی، شهاب الدین ابو عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵ م، ط الثانیة، ج۲، ص۴۲۳.    
۳۹. ابن منیع‌ هاشمی بصری، محمد بن سعد، طبقات کبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۱، ص۶۳.    
۴۰. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱ش، چاپ ششم، ج۲، ص۳۶۹.    
۴۱. ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳/۱۹۹۳، ط الثانیة، ج۲۱، ص۷.    
۴۲. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱ش، چاپ ششم، ج۲، ص۳۶۹    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دارالندوه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۲۲.    






جعبه ابزار