• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خیانت منافقان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از صفات منافقان که در آیات قرآن به آن اشاره شده، «خیانت» است.



خبر خداوند، از خیانت منافقان به خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله:
«وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ‌؛امّا اگر بخواهند به تو خيانت كنند، تازگى ندارد آنها پيش از اين نيز به خدا خيانت كردند؛ و خداوند شما را بر آنها پيروز كرد؛ خداوند دانا و حكيم است.»
بر اساس روايتى از امام صادق علیه‌السلام در تفسیر جمله «وان يريدوا خيانتك ...» است.


حركت خيانت‌آميز منافقان عليه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله، با وجود برخوردارى از تفضّلات خدا و آن حضرت:
«يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ؛به خدا سوگند ياد مى‌كنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفر آميز نگفته‌اند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفته‌اند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شده‌اند؛ و تصميم به امرى خطرناك گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين ايراد مى‌گيرند كه خداوند و پيامبرش، آنان را به فضل و كَرَم خود، بى‌نياز ساختند. با اين حال، اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد؛ و در سراسر زمين، نه ولىّ و سرپرستى دارند، و نه ياورى.»
آيه مذكور، بيانگر عمل زشت و سخن نارواى منافقان درباره پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله است.


خيانت منافقان به پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله، با تصميم بر ترور آن حضرت در عقبه:
۱. «لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ‌؛آنها پيش از اين نيز در پى فتنه‌انگيزى بودند، و كارها را بر تو دگرگون و آشفته ساختند؛ تا آن‌كه حق فرا رسيد، وفرمان خدا آشكار گشت (و پيروز شديد)، در حالى كه آنها ناخشنود بودند.» طبق يك احتمال، منظور از «الفتنة من قبل» فتنه منافقان براى ترور پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله است.
۲. «يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ‌؛منافقان از آن بيم دارند كه سوره‌اى برضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مى‌سازد.» بر اساس شأن نزول، آيه بيانگر توطئه منافقان براى ترور پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله با رم دادن شتر حضرت در عقبه به هنگام بازگشت از تبوک است.
۳. «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ؛به خدا سوگند ياد مى‌كنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفر آميز نگفته‌اند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفته‌اند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شده‌اند؛ و تصميم به امرى خطرناك گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين ايراد مى‌گيرند كه خداوند و پيامبرش، آنان را به فضل و كَرَم خود، بى‌نياز ساختند. با اين حال، اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد؛ و در سراسر زمين، نه ولىّ و سرپرستى دارند، و نه ياورى.» بر اساس احتمالى، منظور از «و همّوا بما لم‌ينالوا» تصمیم منافقان براى كشتن پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله با رم دادن ناقه حضرت است.


۱. انفال/سوره۸، آیه۷۱.    
۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص ۳۶۸-۳۶۹.    
۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۲۵۲، ح ۱۰۴.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۷۴.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۳۴۰.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۵۵.    
۸. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۲، ص ۲۷۷.    
۹. توبه/سوره۹، آیه۶۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۷۹.    
۱۱. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۷۴.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۷۹.    
۱۴. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۱۹، برگرفته از مقاله «خیانت منافقان».    


رده‌های این صفحه : خیانت | موضوعات قرآنی | نفاق




جعبه ابزار