• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم فدیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فدیه مالی معیّن برای رهایی اسیر یا جبران عمل فوت شده و یا جریمه ارتکاب برخی محرمات می باشد.



فدیه در لغت به معنای مال پرداختی برای آزاد سازی اسیر یا زندانی آمده است. گاهی نیز در معنای آن توسعه داده شده و بر هر مالی که برای رهایی از هر مشکلی، از قبیل دفع دزد یا شر ستمگری پرداخت می شود، اطلاق گردیده است.
[۱] مجمع البحرین، واژه «فدا».
[۲] ماوراء الفقه، ج۹، ص۱۱۹.



لیکن در اصطلاح فقها مقصود از آن مالی معیّن است که برای جبران عبادت فوت شده از روی عذر و یا جبران خطا و یا عقوبت بر ارتکاب بعضی محرمات، واجب شده است و نیز بر عوض مالی که برای رهایی اسیر پرداخت می شود، اطلاق گردیده است.


تفاوت فدیه با کفّاره آن است که وجوب کفّاره به عنوان عقوبت ارتکاب محرمات است، بر خلاف فدیه که رویکرد جبرانی نیز دارد. ضمن آنکه کفّاره اعم از مال و غیر مال است.


از احکام عنوان یاد شده در بابهایی نظیر صوم ، حج ، جهاد ، خلع و مبارات سخن گفته اند.


در موارد زیر برای هر روز افطار کردن (ترک روزه) فدیه؛ یعنی پرداخت یک یا دو مُدّ طعام (بنابر اختلاف دیدگاه ها) به فقیر واجب است:
پیرمرد یا پیرزنی که روزه گرفتن برای او مشقت بسیار شدید دارد؛ کسی که مبتلا به بیماری تشنگی است؛ زن بارداری که روزه گرفتن برای فرزندش و-یا به قولی-برای خودش زیان دارد؛ زن شیرده کم شیری که روزه برای نوزادش و-یا به قولی-برای خودش ضرر دارد ؛ کسی که به سبب بیماری نتوانسته روزه بگیرد و بیماری اش تا ماه رمضان آینده ادامه داشته، بنابر قول مشهور قضای آن ساقط است؛ لیکن باید در ازای هر روز یک مُدّ طعام به عنوان فدیه بپردازد.


با ارتکاب برخی محرمات احرام-همچون آمیزش با همسر، شکار کردن، چیدن ناخن و ازاله مو-فدیه واجب می شود.


به تصریح برخی، در صورت تمکّن و توانایی مالی، آزاد کردن اسیران مسلمان در ازای پرداخت مال (فدیه) واجب است.
آنچه مشرکان به عنوان فدیه برای رهایی از اسارت به حاکم اسلامی می دهند، غنیمت به شمار می رود.
به قول مشهور، چنانچه در جنگ با کفّار، پس از پایان نبرد ، کافر بالغی به اسیری گرفته شود، حاکم اسلامی میان آزاد کردن وی در ازای دریافت فدیه یا بدون آن و به بردگی گرفتن او مخیّر است.


از ارکان طلاق خلع ، پرداخت فدیه توسط زوجه در ازای دادن طلاق از سوی زوج است. بنابر این، طلاق خلع بدون فدیه صحیح نخواهد بود. همچنین است در طلاق مبارات .


۱. مجمع البحرین، واژه «فدا».
۲. ماوراء الفقه، ج۹، ص۱۱۹.
۳. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۱۵۲.    
۴. العروة الوثقی، ج۳، ص۶۲۷.    
۵. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۴-۲۵.    
۶. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۲۶۹.    
۷. جامع المقاصد، ج۳، ص۳۹۲.    
۸. جامع المقاصد، ج۳، ص۳۹۲.    
۹. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۵۶۸.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۶۵۴، برگرفته از مقاله«فدیه».    


رده‌های این صفحه : فدیه | فقه | کفارات




جعبه ابزار