• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حوزه علمیه جبل عامل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مجموعه‌ای از مراکز علمی ـ آموزشی شیعی در برخی شهرها و روستاهای جبل عامل از میانه قرن هشتم تا میانه قرن دهم.
این مراکز، حوزه به مفهوم امروزی، که سنّت‌های آموزشی معیّن و ثابتی دارند، نبوده‌اند.
از این رو، حتی نمی‌توان این مراکز را با نمونه‌های پیشتر (مانند حوزه حلّه) یا نمونه بعدی (حوزه اصفهان) همانند دانست.
حوزه‌های جبل عامل عمومآ با وجود استادی فاضل پا می‌گرفت که طلاب به قصد تحصیل نزد او می‌رفتند و با مرگ استاد و به علت نبود استاد مبرِّز دیگری در آن‌جا، حوزه از میان می‌رفت.

فهرست مندرجات

۱ - مراد از جبل عامل
۲ - پیشینه فرهنگی
۳ - محل حوزه‌ها
۴ - حوزه جِزّین
       ۴.۱ - بنیان‌گذار
       ۴.۲ - اهداف شهید اول
              ۴.۲.۱ - جنبه فرهنگی
              ۴.۲.۲ - جنبه اجتماعی
       ۴.۳ - وضعیت شیعیان
       ۴.۴ - نتایج کار شهید اول
۵ - حوزه عَیناتا
       ۵.۱ - ابن حسام
              ۵.۱.۱ - زندگی
              ۵.۱.۲ - شاگردان
       ۵.۲ - احمد عیناتی
       ۵.۳ - بویهی
       ۵.۴ - ابن خاتون
       ۵.۵ - دوران شکوفایی
       ۵.۶ - دوره افول
۶ - حوزه کَرَک
       ۶.۱ - احمد بن طارق
       ۶.۲ - حسین بن محمد
       ۶.۳ - محمد بن عبدالعالی
       ۶.۴ - ابن عشره کسروانی
              ۶.۴.۱ - زندگی
              ۶.۴.۲ - شاگردان
       ۶.۵ - خاندان بنو اعرج
              ۶.۵.۱ - شخصیت‌ها
              ۶.۵.۲ - حسن بن جعفر
۷ - حوزه مَیس
       ۷.۱ - ابن مُفلح
              ۷.۱.۱ - زندگی
              ۷.۱.۲ - شاگردان
       ۷.۲ - دوره افول
۸ - حوزه مَشْغَرَه
       ۸.۱ - آل حر
              ۸.۱.۱ - اجازه علی بن عبدالعالی
              ۸.۱.۲ - محمد بن حسین
              ۸.۱.۳ - محمد بن محمد
              ۸.۱.۴ - عبدالسلام
              ۸.۱.۵ - علی بن محمد
              ۸.۱.۶ - اخباری‌گری
۹ - حوزه جُبَع
       ۹.۱ - عوامل شکل‌گیری
       ۹.۲ - محمد جباعی
       ۹.۳ - علما
       ۹.۴ - شهید ثانی
       ۹.۵ - افول
       ۹.۶ - تأثیرات
۱۰ - فهرست منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


مراد از جبل عامل در این مقاله، جبل عامل فرهنگی است که نباید با جبل عامل تاریخی یکی گرفته شود.
جبل عامل هیچ‌گاه واحدی سیاسی با حد و مرز مشخص نبوده است.
این منطقه، در واقع، یک محدوده بزرگ مسکون بوده که پس از مهاجرت قبیله یمنی عامله بدان‌جا، نام نخستین آن، یعنی جبل الجلیل، به تدریج متروک شده و به جای آن جبل عامل به کار رفته است.
در عصر ممالیک و تحت تأثیر اِعمالِ نظام رَوک (نوعی نظام تقسیم‌بندی اراضی برای گرفتن مالیات و نیز اقطاع زمین‌ها)، جبل عامل به دو شهر صور و نبطیه محدود شد و سرانجام بر اثر نهضت علمی شیعی، که عامل پیوند بخش اصلی ساکنان جبل عامل به یکدیگر بود، این منطقه اهمیت فرهنگی ویژه‌ای یافت و بخش‌هایی از مغرب و مرکز دشت بقاع نیز به این جغرافیای فرهنگی پیوستند و دو شهر مَشْغَره و کَرَک نیز بدان‌ها اضافه شدند.
بر مبنای این حیطه جغرافیایی بود که نخستین و مهم‌ترین کتاب تاریخی شرح حرکت‌های علمی در جبل عامل و عالمان آن، یعنی کتاب امل الآمل فی علماء جبل عامل، را شیخ حرّ عاملی تألیف کرد (برای تفصیل به این منبع رجوع کنید
[۱] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۹ـ۳۰، دمشق ۲۰۰۵.
).


درباره پیشینه فرهنگی حوزه جبل عامل، شواهدی در دست نیست که نشان دهد وضع فرهنگی آن‌جا پیش از فعالیت‌های محمد بن مکی عاملی (متوفی ۷۸۶) معروف به شهید اول و تأسیس حوزه جزین، با وضع فرهنگی شام و تشیع شامی چه تفاوتی داشته است.
ویژگی تشیع شامی، نداشتن فرهنگ مکتوب و فقدان سنّت فکری بود؛ اما دو شهر حلب و طرابلس، به سبب ارتباط علمی با حوزه‌های بغداد و حلّه، وضع متفاوتی داشتند.
البته نباید اقدامات فردیِ برخی عالمان جبل عامل را، در طول دو قرن پیش از شهید اول، نادیده گرفت.
از جمله این عالمان، اسماعیل بن حسین عَودی جزینی (متوفی ۵۸۰)، جمال‌الدین یوسف بن حاتم مشغری (متوفی ح۶۶۴)، طومان بن احمد مناری (متوفی۷۲۸) و صالح بن مشرف طَلُّوسی (حدود اوایل قرن هشتم، نیای اعلای شهید ثانی)، از تربیت شدگان حوزه حلّه بودند.
اقدامات این افراد در هموار کردن راه برای شهید اول و تأسیس حوزه جبل عامل سهم اساسی داشته است (برای شرح احوال این افراد به این منبع رجوع کنید
[۲] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۶۷ـ۷۶، دمشق ۲۰۰۵.
).
نام ابوالقاسم بن حسین بن محمد بن عَود حلبی (متوفی ۶۷۷ یا ۶۷۹)، فقیه حلبی دیگری را که به اجبار به جزین مهاجرت کرده بود، باید به این افراد افزود
[۳] احمد بن ابراهیم سبط بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۳۶۲ـ۳۶۵، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.
که جمعی از عالمانِ نه چندان مشهور عاملی نزد وی تحصیل کردند؛ از جمله جمال‌الدین ابراهیم بن ابی الغیث بخاری (متوفی ح۷۳۶)، که نقش مهمی در شکل‌گیری اولیه حوزه جبل عامل داشت، اما ظاهراً سیطره و سخت‌گیری‌های شدید ممالیک مانع فعالیت‌های جدّی و گسترده وی می‌شد.
[۴] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۶، ص۷۹ـ۸۳، ویسبادن ۱۹۶۲.
[۵] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۱۰، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
[۶] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۷۸ـ۸۹، دمشق ۲۰۰۵.

پدر شهید اول، مکی بن محمد جزینی (متوفی ح۷۲۸)، نزد طومان بن احمد مناری عاملی شاگردی کرده بود و مناری خود از شاگردان ابراهیم بخاری و بخاری شاگرد ابن عود بود.
[۷] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۲۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.

در نتیجه همین تلاش‌های مستمرِ تقریباً دو قرنه، حوزه جبل عامل آرام آرام شکل گرفت، هر چند بخش عمده و مهم حرکت علمی در جبل عامل، حاصل کوشش‌های شهید اول است.


اهمّ حوزه‌های علمی جبل عامل برای این شهرها یا روستاها پایه‌گذاری شده‌اند:


جِزّین، از شهرهای مرزهای شمالی منطقه جبل عامل.
حوزه علمیه این شهر را می‌توان اساس تشکیل دیگر حوزه‌های علمیه در جبل عامل دانست.

۴.۱ - بنیان‌گذار

بنیان‌گذار حوزه جزّین، محمد بن مکی بن محمد مشهور به شهید اول است.
وی پس از تحصیلات اولیه، برای تکمیل دانش خود نزد عالمان مشهور آن عصر، مدتی در مدینه اقامت گزید و در آن‌جا بخشی از مجموعه مشهور خود را، که تاریخ کتابت آن را ۷۵۰ ذکر کرده است، تألیف کرد.
[۸] رضا مختاری، الشهیدالاوّل: حیاته و آثاره، ج۱، ص۳۹، قم ۱۳۸۴ ش.

سپس به حلّه رفت که در آن روزگار مهم‌ترین مرکز علمی شیعه بود.
حدود هفت سال در آن‌جا اقامت گزید و نزد عالمان برجسته حلّه، خاصه فخرالمحققین، تحصیل کرد و برخی از مهم‌ترین آثار فقهی (از جمله کتاب ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد را که شرح فخرالمحققین بر قواعد الاحکام علامه حلّی است) خواند و فخرالمحققین به او اجازه‌ای عام برای روایت آثار خود و تألیفات پدرش در علوم نقلی و عقلی و در فروع و اصول داد.
شهید بار دیگر از مراکز علمی بغداد، دمشق، الخلیل، مصر، مکه و مدینه دیدن کرد و از بسیاری از عالمان این شهرها اجازه گرفت.
او شمار عالمان اهل سنّتی را که در حین سفرهایش دیده و از آن‌ها اجازه داشته، چهل تن ذکر کرده است.
متن چند اجازه که باقی مانده، نشان می‌دهد که وی نزد عالمان اهل سنّت فقط مجامع حدیثی اهل سنّت و برخی متون ادبی، هم‌چون الفیه ابن مالک، را قرائت کرده است.
شهید در حدود ۷۶۰ به زادگاه خود، جزّین، بازگشت.

۴.۲ - اهداف شهید اول

بنا بر شواهدی، او (شهید اول) برای ایجاد برخی تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برنام‌های منسجم داشته است.

۴.۲.۱ - جنبه فرهنگی

در جنبه فرهنگی، به تربیت شاگردان توجه فراوانی نشان داد و بسیاری از آنان را که از مناطق گوناگون، هم‌چون حلب و شهرهای عراق، بودند تربیت کرد.
بعدها این شاگردان در گسترش حوزه جبل عامل نقش مهمی ایفا کردند.
نام ۲۹ تن از این افراد دانسته است، اما بی‌تردید شمار شاگردان شهید بیش از این بوده است.
[۱۳] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۹، دمشق ۲۰۰۵.
[۱۴] جعفر مهاجر، الشهیدالاول: عصره، سیرته، اعماله و مابقی منها، فصل ۴، بخش ۵، (زیر چاپ).

شهید در جزّین مدرسه‌ای بنا نهاد که یکی از شاگردان او، به نام محمد بن علی بِتِدّینی (گ ۷ر)، آن را مدرسه‌ای بزرگ خوانده است.
دو تن از شاگردان شهید اول از حلّه نیز وی را در تأسیس مدرسه یاری کردند.
شهید هم‌چنین دو کتاب مهم خود، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة و ذِکرَی الشیعة فی احکام الشریعة، را به درخواست شاگردان خود نگاشت.
نسخه‌ای کهن از این کتاب باقی است که آن را یکی از شاگردان شهید در همان سالِ شهادت استاد، کتابت کرده است، که نشان می‌دهد شاگردان وی، بلافاصله بعد از فراغت استاد از نگارش، به استنساخ نگاشته‌های او می‌پرداخته‌اند.
[۱۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۴۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۲.۲ - جنبه اجتماعی

در جنبه اجتماعی، شهید کوشید تغییراتی در جامعه شیعیان جبل عامل پدید آورد.
وی با پیروی از نظام وکالت، که در عصر حضور ائمه برای جمع‌آوری مالیات‌های شرعی وجود داشت، نایبانی را از میان شاگردان برگزیده خود به مناطق مختلف جبل عامل فرستاد.
وی در آثار فقهی خود از فقیه جامع الشرایط با عنوان نایب عام امام یاد کرده که ظاهرآ به معنای آن است که وی قائل به شمول دامنه اختیارات فقیه جامع الشرایط در تصدی برخی مناصب سیاسی بوده است که شیعیان، امام را متولی آن مناصب می‌دانسته‌اند.
در این اندیشه، شهید از فضای فکری عمومی حاکم بر حلّه متأثر بوده است.
[۱۶] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۳، دمشق ۲۰۰۵.
[۱۷] جعفر مهاجر، الشهیدالاول: عصره، سیرته، اعماله و مابقی منها، فصل ۷، بخش ۲، (زیر چاپ).

فعالیت‌های شهید در زمینه اجتماعی، اولین سازماندهی اجتماعی شیعیان در جبل عامل به شمار می‌رود.
تلاش‌های اجتماعی او باعث شکل‌گیری برخی فعالیت‌های سیاسی شیعیان شد.

۴.۳ - وضعیت شیعیان

شیعیان جبل عامل ــکه پیشتر در نواحی ساحلی، از لاذقیه تا رأس ناقوره، اقامت داشتندــ به سبب حملات پی در پی صلیبیان مجبور به ترک زادگاه‌های خود شدند؛ شیعیان طرابلس به جبل لبنان و ساکنان صور به جبل عامل پناه بردند.
در دوره مملوکی نیز مهاجرت‌های اجباری ادامه یافت.
ممالیک، پس از بیرون راندن صلیبیان، دو شهر طرابلس و صور را نابود کردند تا امکان بازگشت شیعیان وجود نداشته باشد.
هم‌چنین به مناطق شیعه‌نشین جبلِ لبنان (هم‌چون کَسْرَوان، و جُبَیْل) مدام حمله می‌کردند و سعی در بیرون راندن شیعیان داشتند و در این راه حتی به کشتار شیعیان نیز دست زدند (برای کشتار شیعیان جبل لبنان توسط ممالیک در ۷۰۵ به این منابع رجوع کنید
[۱۸] احمد بن علی مَقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج ۲، قسم ۱، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
[۱۹] احمد بن علی مَقریزی، ج۱، ص۱۲، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
[۲۰] احمد بن علی مَقریزی، ج۱، ص۱۴ـ۱۵، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
[۲۱] صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، ج۱، ص۵۷ـ۵۸، بیروت ۱۹۹۰.
).
ممالیک، پس از بیرون راندن شیعیان، جمعیت‌های ترکمنان وفادار به خود را در این مناطق اسکان دادند.

۴.۴ - نتایج کار شهید اول

این فشارها از یک سو و فعالیت‌های شهید از سوی دیگر، به حرکت گسترده شیعیان انجامید.
به گفته صالح بن یحیی،
[۲۲] صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، ج۱، ص۱۱۱، بیروت ۱۹۹۰.
شیعیان با در دست گرفتن فرمان سلطانی
[۲۳] قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، ج۱۳، ص۱۳ـ۲۰.
مبنی بر ممنوعیت پای‌بندی به تشیع، تظاهر به اجرای سنّت کردند، ولی در باطن در پی ترویج مذهب شیعه بودند.
احتمالا این حوادث اندکی پیش از ۷۸۴
[۲۴] صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، ج۱، ص۱۱۱، بیروت ۱۹۹۰.
رخداده، یعنی زمانی که شهید اول در اوج فعالیت‌های علمی خود بوده است.
این فرمان، نشان دهنده دامنه فعالیت‌های شیعیان است که پیش از آن نمایندگان شهید به میان آنان فرستاده شده بودند.
از پیامدهای این فعالیت‌ها، شهادت محمد بن مکی در ۷۸۶ بود، اما شاگردان فراوان وی (هم‌چون مقداد بن عبداللّه سیوری، حسن بن ایوب بن نجم‌الدین حسینی، شمس‌الدین محمد بن نجده، شمس‌الدین محمد بن ضحاک صهیونی و شمس‌الدین محمد بن مجاهد) سنّتی را که شهید بنا نهاده بود، زنده نگاه داشتند و حوزه جزین را در دیگر مناطق جبل عامل تداوم بخشیدند.


عَیناتا، شهری در بلندی‌های جنوب غربی جبل عامل.
تاریخچه حوزه عیناتا با زندگانی دو خاندان برجسته شیعه این شهر پیوند دارد: بنو حسام، و آل خاتون.

۵.۱ - ابن حسام

بنیان‌گذار حوزه عیناتا، زین‌الدین جعفر بن حسام عیناتی، از بنو حسام است.

۵.۱.۱ - زندگی

حرّ عاملی او را از مشایخ برجسته شمرده و مجلسی از وی با تعبیر شیخ اعظم اعلم یاد کرده است.
با وجود این تعابیر، که نشان دهنده جای‌گاه بلند علمی اوست، درباره فعالیت‌ها و نگاشته‌های او اطلاع چندانی در دست نیست.
حرّ عاملی گفته که وی از سید حسن بن ایوب بن نجم‌الدین حسینی، مشهور به ابن نجم‌الدین، روایت کرده است.
بنابراین، جعفر بن حسام نزد ابن نجم‌الدین، که خود شاگرد شهید اول بود، درس خوانده است.
بر اساس این اطلاعات، تاریخ تقریبی حیات او نیمه نخست قرن نهم بوده است.
وی در جزین تحصیل کرد و سپس به عیناتا بازگشت و حوزه عیناتا را تأسیس کرد.

۵.۱.۲ - شاگردان

از جمله شاگردان ابن حسام، برادرش زین‌الدین علی،
[۲۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۲۳، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
جمال‌الدین احمد بن حاج علی عیناتی (متوفی ح۸۲۹)
[۳۱] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۴۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
و علی بن محمد بن دَقْماق بودند.
[۳۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۲۳، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.


۵.۲ - احمد عیناتی

جمال‌الدین احمد عیناتی در تثبیت حوزه عیناتا سهم مهمی داشت.
اطلاع ما درباره نقش جمال‌الدین بر اساس این نکته است که وی استاد دو تن از عالمان برجسته عاملی، به نام‌های محمد بن احمد بن محمد صَهیونی (متوفی ح۸۷۹) و محمد بن علی بن محمد بن خاتون عیناتی (متوفی ح۹۰۰)، بود.

۵.۳ - بویهی

ناصر بن ابراهیم احسایی بویهی (متوفی ۸۵۳)، از ساکنان احساء،
[۳۷] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۳۲ـ۲۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
نیز در جوانی به جبل عامل مهاجرت کرد و تا پایان عمر در عیناتا سکونت گزید.
با توجه به تاریخ درگذشت وی، بویهی نیز احتمالا از شاگردان جمال‌الدین بوده است.
شاگردی این اشخاص نزد جمال‌الدین نشان می‌دهد که وی برجسته‌ترین فقیه عصر خود بوده است، به طوری که بویهی برای فراگیری فقه، از منطقه احساء به عیناتا مهاجرت کرد.

۵.۴ - ابن خاتون

در میان شاگردان جمال‌الدین، شخصی که اهمیت فراوانی دارد و بعدها با کم شدن نقش خاندان بنو حسام، تأثیر مهمی در تداوم فعالیت‌های حوزه عیناتا گذاشته، شمس‌الدین محمد بن علی مشهور به ابن خاتون است (درباره خاندان ابن خاتون به این منبع رجوع کنید
[۳۹] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۷۵، دمشق ۲۰۰۵.
).
دو تن از مشهورترین شاگردان او، فرزندش ابوالعباس جمال‌الدین احمد (متوفی ح۹۷۷) و علی بن عبدالعالی کَرَکی مشهور به محقق کرکی و محقق ثانی (متوفی ۹۴۰) (برای اجازه ابن خاتون به محقق ثانی به این منبع رجوع کنید )، در تحولات حوزه جبل عامل نقش مهمی ایفا کردند.

۵.۵ - دوران شکوفایی

در روزگار ابوالعباس احمد و فرزندش نعمت اللّه علی بن احمد (متوفی ح۹۸۸) و نوه‌اش احمد، حوزه عیناتا به اوجِ شکوه خود رسید و دو تن از برجسته‌ترین فقیهان شیعه، یعنی علی بن عبدالعالی کرکی و زین‌الدین بن علی جُبعی/ جُباعی معروف به شهید ثانی (متوفی ۹۶۶)، نزد برخی از افراد خاندان ابن خاتون درس خواندند و از آنان اجازه گرفتند.
عالم و فقیه برجسته ایرانی، ملا عبداللّه بن حسین تستری (متوفی ۱۰۲۱)، به عیناتا سفر کرد و نزد نعمت اللّه علی (متوفی ح۹۸۸) مشهور به ابن خاتون و فرزندش احمد تحصیل کرد و از هر دو اجازه عام گرفت.
هم‌چنین فقیه برجسته عاملی، علی بن هلال کرکی مشهور به شیخ علی منشار (متوفی ۹۸۴)،
[۴۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۱۸۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
از جمال‌الدین احمد بن محمد بن علی بن خاتون عیناتی روایت کرده است.
[۴۵] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۲۸۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.

علی بن هلال بعدها به ایران سفر کرد و در روزگار شاه طهماسب (متوفی ۹۸۴) شیخ الاسلام اصفهان شد.
[۴۶] احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، ج۱، ص۶۱۴، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۸۳ ش.
[۴۷] اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۴.
[۴۸] اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶.


۵.۶ - دوره افول

رونق حوزه عیناتا، که بیش از یک قرن به طول انجامید، با مهاجرت برخی افراد آل خاتون به ایران و هند از میان رفت.
[۴۹] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۷۴، دمشق ۲۰۰۵.



کَرَک/ کرک نوح، واقع در مرکز جبل لبنان.

۶.۱ - احمد بن طارق

نخستین عالمِ شناخته شده این منطقه، احمد بن طارق کرکی (متوفی ۵۹۲) است.
ذهبی
[۵۰] ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۲۷۰ـ۲۷۱.
از او با وصف محدّث و عالم یاد کرده و گفته که تاجری شیعه بوده است.

۶.۲ - حسین بن محمد

اما پیش‌گامِ تأسیس حوزه کرک، حسین بن محمد بن هلال کرکی (متوفی ح۷۵۷)، شاگرد شهید اول، است.
وی با شهید در حلّه آشنا شد و نزد وی شاگردی و از او اجازه دریافت کرد (برای متن اجازه به این منبع رجوع کنید
[۵۱] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۳۷۴ـ۳۷۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
).
دانسته‌های ما درباره وی محدود به همین مطالب است.
با این حال، حوزه کرک در روزگار وی اهمیت عیناتا را نیافت.

۶.۳ - محمد بن عبدالعالی

از دیگر عالمان کرک، محمد بن عبدالعالی کرکی (متوفی ۸۰۸)، از شاگردان شهید اول، است.
وی مطمئناً در کرک ساکن بوده، اما از این‌که در شکل‌گیری حوزه کرک نقشی داشته است یا خیر، اطلاعی در دست نیست.

۶.۴ - ابن عشره کسروانی

شخصیت اصلی در تحول حوزه کرک، عزالدین حسن بن یوسف مشهور به ابن عشره کسروانی (متوفی ۸۶۲) است.

۵.۱.۱ - زندگی

درباره وی اطلاع چندانی در دست نیست.
در ضبط نام او، در منابع اختلافاتی وجود دارد (برای نمونه به این منبع رجوع کنید
[۵۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ، ص ۳۶ـ۳۷، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ، ص ۳۹، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
) و صورت صحیح نام او، یعنی کسروانی، بر اساس مطلبی است که شاگرد وی، محمد بن علی جباعی/ جبعی، آورده است.
وی نزد دو تن از شاگردان شهید، یعنی حسن بن ایوب و محمد بن علی بن نَجْده،
[۵۷] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۲۶۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
و به احتمال بسیار در جزین تحصیل کرده و پس از اتمام تحصیلات، به کرک بازگشته است، زیرا شاگردانش برای تحصیل نزد وی به کرک می‌رفته‌اند.

۵.۱.۲ - شاگردان

از میان شاگردان ابن عشره کسروانی، نام شش تن شناخته شده است که از میان آنان، دو تن شهرت چندانی ندارند، یکی محمد اسکاف کرکی،
[۵۸] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۲۶۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
[۵۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۱۱۷، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
و دیگری محمد بن احمد بن محمد مطاری.
آقابزرگ طهرانی
[۶۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
در ضمن شرح حال سید حسین بن علی حسینی سبزواری نوشته که وی نسخه‌ای از کتاب الدروس شهید اول را در ۸۷۲ در کرک کتابت کرده و در اجازه‌ای که در آخر آن درج شده، مطاری استاد خود را ابن عشره معرفی کرده و گفته که پدربزرگ او، محمد بن عبدعلی بن نجده، از شاگردان شهید اول است.
[۶۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.

دیگر شاگردان ابن عشره از عالمان و فقیهان مشهور بودند، که عبارت‌اند از: محمد بن علی جباعی (متوفی ۸۷۶)، بنیان‌گذار حوزه جُباع یا جُبَع (ادامه مقاله)؛ محمد بن محمد بن مؤذن جزينى، كه در اجازه خود به علی بن عبدالعالى میسی از استاد خود، ابن عشره كسروانی، با عنوان «شيخ افضل» ياد كرده است محمد بن احمد صهیونی و علی بن هلال جزائری (متوفی ح۹۱۰)، که اصالتاً اهل منطقه جزائر در جنوب هورهای عراق بود و به کرک مهاجرت کرد و در آن‌جا نزد ابن عشره به فراگیری فقه پرداخت.
وی در اجازه‌ای، از ابن عشره با عبارت‌های بلند و توصیفاتی هم‌چون استادم، شیخ بزرگوار، عالم، و فاضل کامل یاد کرده است.
علی بن هلال بخش اعظمی از عمر خود را در کرک به سر برد و به تعبیر شاگرد نامورش، علی بن عبدالعالی کرکی، شیخ و بزرگ بلامنازع امامیه در روزگار خویش بود.
ابن عشره در ۸۲۶ در کرک درگذشت.

۶.۵ - خاندان بنو اعرج

نکته مهم دیگر درباره حوزه کرک، اقامت خاندان سادات بنو اعرج در آن‌جاست که تا زمان مهاجرت به ایران، جای‌گاه و اهمیت ویژه‌ای در کرک داشتند و بر خلاف آل خاتون، در ایران نیز مقام ممتازی به دست آوردند.

۶.۵.۱ - شخصیت‌ها

حسن بن ایوب مشهور به ابن نجم‌الدین (از شاگردان شهید اول و از استادان جعفر بن حسام عیناتی و ابن عشره کسروانی)، فرزندش جعفر
[۶۸] حسن صدر، تکملة امل الآمل، ج۱، ص۷۱، چاپ حسین علی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت ۱۴۲۹/۲۰۰۸.
و نواده‌اش بدرالدین حسن بن جعفر کرکی (متوفی ۹۳۳)، از شخصیت‌های شناخته شده خاندان بنو اعرج‌اند.

۶.۵.۲ - حسن بن جعفر

حسن بن جعفر نخستین فرد این خاندان است که در کرک اقامت گزید.
از محضر درس او در کرک، کسانی چون شیخ علی منشار و شهید ثانی
[۷۰] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۹، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
که جملگی از عالمان مشهور دوران خود بودند، استفاده کردند.
اطلاعات جامعی درباره حسن بن جعفر کرکی در دست است.
پس از شهید اول، وی نخستین استاد حوزه جبل عامل است که درباره تألیفاتش دانسته‌های کاملی در دست داریم که برای شناخت فضای فکری و دانش‌های مورد توجه در حوزه کرک سودمند است.
از نوشته‌های اوست: الطیبة الجزریة فی القراءات العشر، در شرح کتاب طَیْبة النشْرفی القراءات العشر، از محمد بن محمد جزری؛ العمدة الجلیّة فی الاصول الفقهیة، در اصول فقه؛ المحجة البیضاء و الحجة الغراء، که در آن به مباحثی درباره فروع شریعت و حدیث و تفسیر پرداخته است؛ و مقنع الطلاب فیما یتعلق بکلام الأعراب، در دانش نحو و تصریف و معانی و بیان.
از این کتاب‌ها تاکنون نسخه‌ای شناخته نشده است.
[۷۲] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۱۶۶ـ۱۶۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.

وی، دختر محقق کرکی را به همسری گرفت و فرزندش سید حسین نخستین فرد از خاندان سادات بنو اعرج بود که به ایران مهاجرت کرد و در آن‌جا به مقامات بلندی دست یافت و بعدها فرزندانش در تمام دوره صفویه مناصب مهمی داشتند.
[۷۳] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۲، ص۶۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.



مَیس، روستایی در بلندی‌های جنوبی جبل عامل که بر دشت‌های حوله مشرف است.

۷.۱ - ابن مُفلح

شخصیت محوری در شکل‌گیری حوزه میس، علی بن عبدالعالی میسی مشهور به ابن مُفلح (متوفی ۹۳۸) است.

۵.۱.۱ - زندگی

به طور کلی، او در تحولات فرهنگی جبل عامل سهم بزرگی داشته است.
میسی نزد محمد بن محمد مشهور به ابن مؤذن جزینی و محمد بن احمد صهیونی، هر دو از شاگردان ابن عشره در کرک، تحصیل کرد و در ۸۸۴ از ابن مؤذن و در ۸۷۹ از صهیونی اجازه روایت گرفت.
در متن اجازه نامه‌ها به مکان صدور آن‌ها اشاره نشده است؛ از این رو، فقط می‌توانیم بگوییم که میسی پس از اتمام تحصیلات خود، که زودتر از ۸۸۴ نیست، به میس بازگشته و همان‌جا اقامت گزیده است.

۵.۱.۲ - شاگردان

شهید ثانی ــکه از سال ۹۲۵ تا ۹۳۳ در میس شاگرد میسی بوده
[۷۶] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۸، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
ــ از وی با تعابیری چون امام اعظم، شیخ بزرگان عصر و تربیت کننده علما (مربی العلماء) یاد کرده است.
از میان این علما، حسن بن جعفر بن ایوب کرکی و نورالدین علی بن احمد بن حَجّه جُباعی را می‌شناسیم.
[۷۹] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۸، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.

میسی شاگردان دیگری نیز داشته، زیرا عبارت «تربیت کننده علما» که شهید در وصف او به کار برده، نشان دهنده گستردگی حوزه درس و بحث اوست.

۵.۶ - دوره افول

حوزه میس که در عمر کوتاه خود خوش درخشیده بود، پس از درگذشت میسی در ۹۳۸ و به ویژه تحت فشارهای حکومت عثمانی، ضعیف شد.
از اجازه‌ای که ابراهیم، فرزند دانشمندِ میسی، در سال ۹۷۵ برای فرزند خود، عبدالکریم، در نجف صادر کرد، می‌توان دریافت که در پی مرگ میسی، ابراهیم و پسرش به نجف کوچیدند.
عبدالکریم از نجف به ایران مهاجرت کرد و به دربار شاه طهماسب صفوی راه یافت.
پسر عبدالکریم، شیخ لطف اللّه میسی است که مسجد مشهور شیخ لطف اللّه در اصفهان به نام اوست (اسکندر منشی
[۸۱] اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۷.
با این ملاحظه که به جای میسی طیسی ضبط شده است).
[۸۲] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۱۱۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.



مَشْغَرَه، شهری واقع در دامنه‌های جبل لبنان، بر کناره وادی‌ای که نهر لیتانی آن را به دو بخش دشت بقاع و جبل عامل تقسیم کرده است.
علمای مشغره خیلی زود در راه زمینه‌سازی جنبش علمی شیعی جبل عامل تلاش‌های خود را شروع کردند.
نام یوسف بن حاتِم مشغری که به حلّه رفت و در آن‌جا درس خواند، دانسته است.
[۸۳] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۶۸ـ۷۲، دمشق ۲۰۰۵.

پس از او تا روزگار محمد بن حسین بن محمد بن محمد بن مکی (متوفی ح۹۰۳) وقف‌های طولانی در فعالیت‌های علمی مشغره پدید آمد.
وی نیای خاندان حرّ است.

۸.۱ - آل حر

تاریخ این خاندان، در واقع تاریخ فرهنگی مشغره است.

۸.۱.۱ - اجازه علی بن عبدالعالی

تنها اطلاع ما درباره آغاز تاریخچه آل حرّ، اجازه علی بن عبدالعالی کرکی به شیخ حسین بن شیخ شمس‌الدین محمد حرّ بن شیخ شمس‌الدین محمد بن مکّی است، که متن کامل آن در بحار آمده است.
[۸۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۱۲۱، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.

این اجازه ــکه در ۱۶ رمضان ۹۰۳ در دمشق داده شده ــ نشان می‌دهد که فرد اجازه گرفته (مُجاز)، یعنی شیخ حسین، در آن هنگام ساکن دمشق بوده است و پدر و جدّ این خاندان اهل مشغره نبوده‌اند.

۸.۱.۲ - محمد بن حسین

هم‌چنین بر اساس تعابیر به کار رفته در وصف خاندان حرّ، آنان از علما و فقهای امامیه بوده‌اند.
با این حال، شگفت‌انگیز است که شیخ حرّ عاملی به شرح حال هیچ‌یک از آنان، که اسلاف او بوده‌اند، اشاره‌ای نکرده است.
نخستین کسی که حرّ عاملی از میان اسلاف خود معرفی کرده، جدّ پدرش، محمد بن حسین حرّ عاملی مشغری، است.
شهرت او به مشغری نشان می‌دهد که وی، به احتمال بسیار، نخستین فرد از خاندان حرّ است که از دمشق به مشغره مهاجرت کرده است.
شیخ حرّ عاملی پدر بزرگ پدرش، محمد، را عالم و فقیهی ارجمند و عالی‌قدر خوانده و گفته که وی برترین مردمان روزگارش در امور دینی بوده؛ اما، توصیف اخیر تا حد زیادی اغراق‌آمیز است، چرا که وی با بزرگانی چون علی بن عبدالعالی میسی، علی بن عبدالعالی کرکی و شهید ثانی هم دوره بوده است.
احتمالا مهاجرت وی از دمشق به مشغره، با سقوط ممالیک شام و افتادن شام به دست حکومت عثمانی و سیاست‌های ضد شیعی آنان مرتبط بوده است.
بر این اساس، تاریخ مهاجرت وی باید بعد از ۹۲۲ و نبرد مَرْجِ دابِق باشد.
هر سه فرزند او، محمد و عبدالسلام و علی، اهل علم بودند.

۸.۱.۳ - محمد بن محمد

شیخ حرّ عاملی از عموی پدر خود، محمد بن محمد، با وصف عالم فاضل محقق و مدقق یاد کرده و از تبحر وی در زبان عربی سخن گفته و افزوده که او شاعر و ادیب و توانا در فن انشا بوده و در جایی دیگر وی را برترینِ اهل عصر خود در علوم عقلی شمرده است.
به نوشته حرّ عاملی، وی نزد پدرش و شیخ حسن صاحب معالم و سید محمد صاحب مدارک درس خوانده است.
اما چنین می‌نماید که گفته شیخ حرّ درباره تحصیل او نزد صاحب معالم و مدارک نادرست باشد و در واقع، او شاگرد شهید ثانی بوده است.
[۹۰] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۹۱، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.

این محمد نخستین فرد مهاجر از خاندان حرّ به ایران است.
او در ایران با شیخ بهائی دیدار کرد و دو قصیده در ستایش وی سرود.
او علاوه بر به نظم کشیدن تلخیص المفتاح، رساله‌ای در اصول و رساله‌ای در عروض نیز تألیف کرد.

۸.۱.۴ - عبدالسلام

عبدالسلام، پسر دیگر محمد بن حسین، در مشغره نزد پدر و برادر خود علی و سپس نزد حسن بن زین‌الدین (صاحب معالم) و سید محمد عامِلی (صاحب مدارک) تحصیل کرد.
وی رساله‌ای با نام ارشاد المنصف البصیر الی طریق الجمع بین أخبار التقصیر، رساله‌ای در مفطرات و رساله‌ای درباره نماز جمعه داشته است.
عبدالسلام اولین استاد شیخ حرّ عاملی بود و شیخ حرّ او را ماهر در فقه و ادبیات عرب وصف کرده و گفته که در ده سالگی خواندن متون درسی را نزد او آغاز کرده است.
بر همین اساس، فعالیت حوزه مشغره تا ۱۰۴۳، که حرّ عاملی در آن هنگام ده ساله بوده، ادامه داشته است.

۸.۱.۵ - علی بن محمد

علی، دیگر فرزند محمد بن حسین، در قیاس با دیگر برادران خود جای‌گاه و مقام علمی چندانی نداشت، اما نسل خاندان حرّ از طریق او باقی ماند.
وی سه پسر به نام‌های حسین، حسن و محمد داشت.
حسین دومین فرد از خاندان حرّ بود که به ایران مهاجرت کرد و در اصفهان در خانه شیخ بهائی اقامت گزید و نزد او درس خواند و اندکی پس از مرگ شیخ بهائی (۱۰۳۰) درگذشت.
حسن پدر شیخ حرّ عاملی بود و خود چهار فرزند داشت که از میان آن‌ها محمد و زین العابدین به ایران مهاجرت کردند و احمد و علی در مشغره از دنیا رفتند.
محمد، دیگر فرزند علی بن محمد بن حسین، از مشغره به جباع مهاجرت کرد که تا اکنون نیز نوادگان او در همان‌جا سکونت دارند.
وی نخستین فرد از خاندان حرّ است که شیخ حرّ عاملی از او با وصف مشغری جبعی یاد کرده است.
با مهاجرت این افراد، حوزه علمیه مشغره نیز از میان رفت، اما دانش‌آموختگان این حوزه در مکان‌های دیگر به فعالیت علمی مشغول شدند.

۸.۱.۶ - اخباری‌گری

ویژگی مهم خاندان حرّ گرایش اخباری آن‌هاست.
اما این گرایش ــکه به صورت مشخص در شیخ حرّ عاملی، بنیان‌گذار واقعی اخباری‌گری در ایران، دیده می‌شود و حتی نام کتاب وی، یعنی وسائل الشیعة لتحصیل مسائل الشریعة، نیز به وضوح بر آن دلالت داردــ از کجا ریشه گرفته است؟ این پرسش، پاسخ روشنی ندارد، اما احتمالا آنان اخباری‌گری را یا بعدها اخذ کرده‌اند یا این گرایش نتیجه تحولات فکری خود اعضای این خاندان علمی بوده است که به نظر می‌رسد احتمال نخست درست باشد، خاصه آن‌که شیخ حرّ عاملی از عالمی به نام حسین بن حسن ظهیری عیناتی/عیناثی ساکن در جبع، به عنوان یکی از استادان مهم خود یاد کرده است.
این دانشمند گرایش اخباری داشته و در المسائل الظهیریة
[۹۸] حسین بن حسن ظهیری عیناثی، المسائل الظهیریة، ج۱، ص۵۴۷ـ۵۴۹، در محمدامین بن محمد شریف استرآبادی، الفوائدالمدنیة، چاپ رحمةاللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
به این گرایش خود تصریح کرده است.


جُبَع/ جُباع، شهری مشرف بر صیدا.

۹.۱ - عوامل شکل‌گیری

درباره تاریخ ارتباط جبع با مراکز علمی شیعه تا پیش از قرن نهم اطلاعی در دست نیست.
احتمالا مهاجرت شیعیان به این شهر، در پی فتح شام و مصر به دست حکومت عثمانی و تغییر اوضاع جبل عامل، باعث شکل‌گیری حوزه جباع شده است، زیرا اجداد محمد بن علی بن حسن جباعی (متوفی ۸۸۶) در روستای لویزه، در نزدیکی جباع، اقامت داشته‌اند.
[۹۹] جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۲۰۹، دمشق ۲۰۰۵.


۹.۲ - محمد جباعی

محمد جباعی نیز نزد ابن عشره کسروانی در کرک تحصیل نمود و به تصریح خود، متون گوناگون را نزد او خواند.
شهید ثانی در اجازه‌ای که به نواده جباعی، حسین بن عبدالصمد جباعی، داده وی را «شیخ امام» خوانده است.
علت واقعی این تعبیر بسیار عالی، روشن نیست، به ویژه آن‌که از شاگردانش بی‌خبریم و از تألیفاتش نیز تقریباً چیزی نمی‌دانیم، جز آن‌که نسخه خطی تنها اثر بر جای مانده‌اش، المجموع یا مجموع الجباعی، در دو مجلد، در کتابخانه ملک تهران و نسخه‌ای دیگر از آن، همراه با تعلیقات محمد بن زهره جباعی (متوفی ۹۴۴) و بهاءالدین عاملی (متوفی ۱۰۳۰)، در کتابخانه مدرسه بروجردی در نجف نگهداری می‌شود.
به این کتاب، به دلیل در برداشتن تحقیقات و اطلاعات تاریخی ارزشمند، بسیار استناد می‌شود.

۹.۳ - علما

شهید ثانی و فرزندانش، که در حوزه جبع تدریس می‌کردند، سبب رونق فراوان و به اوج رسیدن این حوزه شدند.
پیش از شهید نیز عالمانی در حوزه جبع به فعالیت و تدریس اشتغال داشتند، از جمله علی بن احمد نحاریری (متوفی ۹۲۵)، پدر شهید؛ عبدالصمد بن محمد جباعی (متوفی ۹۳۵)؛ و حسین بن ابی الحسن موسوی (متوفی ۹۶۳)، نیای آل ابی الحسن، که نَسَب خاندان صدر به او می‌رسد.
با این همه، اوج رونق حوزه جبع در دوره شهید ثانی بوده است.

۹.۴ - شهید ثانی

شهید ثانی نخست نزد پدرش به فراگیری فقه پرداخت و نزد او متون چندی، از جمله المختصر النافع و شرائع الاسلام و اللمعة الدمشقیة، را خواند که نشان می‌دهد متون مذکور متن‌های درسیِ مراکز علمی شیعه در آن روزگار بوده‌اند.
وی پس از درگذشت پدرش به میس رفت و نزد علی بن عبدالعالی میسی متون فقهی، چون شرائع الاسلام، إرشاد الأذهان و قواعد الاحکام، را آموخت.
سپس به کرک رفت و نزد حسن بن جعفر کرکی متون دیگری، از جمله القواعد الإلهیة، التهذیب، و العمدة الجلیة، را خواند.
[۱۰۲] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.

او از ۹۲۰ تا ۹۳۸ نزد عالمان مشهور شیعی عصر خود تحصیل کرد.
در سال ۹۴۲ برای تکمیل دانسته‌های خود به سفر رفت و در دمشق و قاهره نزد برجسته‌ترین عالمان عصر به خواندن متون متداول فقهی و غیره پرداخت و از بسیاری از عالمان اهل سنّت، از جمله ابن طولون دمشقی، اجازاتی دریافت کرد.
وی پس از گزاردن حج، در ۹۴۴ به زادگاهش جبع بازگشت و تا سال ۹۵۱ در آن‌جا به تدریس و تألیف پرداخت.
[۱۰۳] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۷۰، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.

در ۹۵۲ به استانبول سفر کرد و توانست اجازه تدریس در مدرسه نوریه شهر بعلبک را به دست آورد.
وی آن‌جا به تدریس مذاهب چهارگانه و فقه شیعه پرداخت و در میان اَتباع مذاهب مختلف، مرجعیت علمی یافت.
[۱۰۴] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۷۴ـ۱۷۵، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
[۱۰۵] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۸۲، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.

شهید ثانی پس از مدتی تدریس در بعلبک، به زادگاهش بازگشت، زیرا دیگر اوضاع آن‌جا را مناسب ادامه فعالیت‌های علمی خود نمی‌دید.
وی بعدها مدت اقامتش در بعلبک را روزگار خجسته و لحظات بهجت‌زا خوانده است.
[۱۰۶] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۸۲، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.

او در جبع، تا ۹۵۵، به تدریس و تألیف پرداخت.
به نوشته عودی جزینی،
[۱۰۷] محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
در ۹۵۵ آرامش شهید به پایان رسید و دشمنانش به او هجوم بردند و این دشمنی‌ها به شهادت وی انجامید.

۹.۵ - افول

با شهادت او (شهید ثانی)، رفته رفته حوزه جبع نیز کم فروغ شد، هر چند شهید شاگردان بسیاری تربیت کرد و آثار فراوانی نگاشت که برخی از آن‌ها هنوز هم تدریس می‌شوند و محل مراجعه‌اند.

۹.۶ - تأثیرات

درس آموختگان حوزه جبل عامل و آثار تألیف شده این حوزه بیشترین سهم و تأثیر را در شکل‌گیری حوزه اصفهان و حوزه‌های سپسین شیعه و حتی حوزه نجفِ متأخر داشته است.


(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۳) اسکندر منشی.
(۴) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
(۵) محمد بن علی بتدینی، مختصر نسیم السحر، به اختصار محمد مکی بن محمد شهیدی، نسخه خطی کتابخانه مدرسه بروجردی نجف، ش ۸/۳۹۹.
(۶) محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.
(۷) ذهبی، تاریخ الاسلام.
(۸) احمد بن ابراهیم سبط بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.
(۹) صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، بیروت ۱۹۹۰.
(۱۰) حسن صدر، تکملة امل الآمل، چاپ حسین علی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت ۱۴۲۹/۲۰۰۸.
(۱۱) خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۱۲) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲.
(۱۳) حسین بن حسن ظهیری عیناثی، المسائل الظهیریة، در محمدامین بن محمد شریف استرآبادی، الفوائدالمدنیة، چاپ رحمةاللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
(۱۴) محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
(۱۵) قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعة الانشاء.
(۱۶) مجلسی، بحارالانوار.
(۱۷) رضا مختاری، الشهیدالاوّل: حیاته و آثاره، قم ۱۳۸۴ ش.
(۱۸) احمد بن علی مَقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
(۱۹) احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۸۳ ش.
(۲۰) جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، دمشق ۲۰۰۵.
(۲۱) جعفر مهاجر، الشهیدالاول: عصره، سیرته، اعماله و مابقی منها (زیر چاپ).


۱. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۹ـ۳۰، دمشق ۲۰۰۵.
۲. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۶۷ـ۷۶، دمشق ۲۰۰۵.
۳. احمد بن ابراهیم سبط بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۳۶۲ـ۳۶۵، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.
۴. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۶، ص۷۹ـ۸۳، ویسبادن ۱۹۶۲.
۵. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۱۰، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۶. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۷۸ـ۸۹، دمشق ۲۰۰۵.
۷. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۲۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۸. رضا مختاری، الشهیدالاوّل: حیاته و آثاره، ج۱، ص۳۹، قم ۱۳۸۴ ش.
۹. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۷۷۱۷۸.    
۱۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۹۰.    
۱۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۹۱۱۹۲.    
۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۹۹۲۰۲.    
۱۳. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۹، دمشق ۲۰۰۵.
۱۴. جعفر مهاجر، الشهیدالاول: عصره، سیرته، اعماله و مابقی منها، فصل ۴، بخش ۵، (زیر چاپ).
۱۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۴۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۶. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۳، دمشق ۲۰۰۵.
۱۷. جعفر مهاجر، الشهیدالاول: عصره، سیرته، اعماله و مابقی منها، فصل ۷، بخش ۲، (زیر چاپ).
۱۸. احمد بن علی مَقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج ۲، قسم ۱، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
۱۹. احمد بن علی مَقریزی، ج۱، ص۱۲، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
۲۰. احمد بن علی مَقریزی، ج۱، ص۱۴ـ۱۵، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۴۱.
۲۱. صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، ج۱، ص۵۷ـ۵۸، بیروت ۱۹۹۰.
۲۲. صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، ج۱، ص۱۱۱، بیروت ۱۹۹۰.
۲۳. قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، ج۱۳، ص۱۳ـ۲۰.
۲۴. صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، ج۱، ص۱۱۱، بیروت ۱۹۹۰.
۲۵. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۴۵، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۲۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۶۹.    
۲۷. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۴۵، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۲۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۲۳، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۲۹. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۳۴، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۳۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۳۹.    
۳۱. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۴۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۳۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۲۳، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۳۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۳۸.    
۳۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۵۳.    
۳۵. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۳۴، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۳۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۲۰۲۱.    
۳۷. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۳۲ـ۲۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۳۸. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۸۷، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۳۹. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۷۵، دمشق ۲۰۰۵.
۴۰. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۳۳، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۴۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۲۰۲۷.    
۴۲. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۳۵، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۴۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۸۸۹۶.    
۴۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۱۸۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۵. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۲۸۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۴۶. احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، ج۱، ص۶۱۴، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۸۳ ش.
۴۷. اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۴.
۴۸. اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶.
۴۹. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۷۴، دمشق ۲۰۰۵.
۵۰. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۲۷۰ـ۲۷۱.
۵۱. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۳۷۴ـ۳۷۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۵۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۸۲۹.    
۵۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ، ص ۳۶ـ۳۷، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۵۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ، ص ۳۹، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۵۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۰۹ ۲۱۰.    
۵۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۰۹ ۲۱۰.    
۵۷. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۲۶۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۵۸. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۲۶۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۵۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۱۱۷، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۶۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۶۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۶۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۰۸.    
۶۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۳۶.    
۶۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۳۸۳۹.    
۶۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۳۱.    
۶۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۷۰.    
۶۷. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۰۹ ۲۱۰.    
۶۸. حسن صدر، تکملة امل الآمل، ج۱، ص۷۱، چاپ حسین علی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت ۱۴۲۹/۲۰۰۸.
۶۹. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۵۶، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۷۰. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۹، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۷۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۵۱.    
۷۲. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۱۶۶ـ۱۶۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۷۳. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۲، ص۶۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۷۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۳۵۳۸.    
۷۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۳۸۳۹.    
۷۶. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۸، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۷۷. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۴۹.    
۷۸. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۸۸، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۷۹. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۸، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۸۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۸۰۱۸۱.    
۸۱. اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۷.
۸۲. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۱۱۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۳۵۹ ش.
۸۳. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۶۸ـ۷۲، دمشق ۲۰۰۵.
۸۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۵۴۵۷.    
۸۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، ج۱، ص۱۲۱، چاپ علی‌نقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۸۶. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۵۴، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۸۷. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۷۷۱۷۸، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۸۸. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۵۴، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۸۹. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۷۸، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۰. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۹۱، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۹۱. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۶۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۲. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۷۸، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۳. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۰۷، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۴. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۰۷، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۵. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۷۸، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۶. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۷۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۷. محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الآمل، ج۱، ص۷۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.    
۹۸. حسین بن حسن ظهیری عیناثی، المسائل الظهیریة، ج۱، ص۵۴۷ـ۵۴۹، در محمدامین بن محمد شریف استرآبادی، الفوائدالمدنیة، چاپ رحمةاللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
۹۹. جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۲۰۹، دمشق ۲۰۰۵.
۱۰۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۰۸۲۱۰.    
۱۰۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۴۸.    
۱۰۲. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۱۰۳. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۷۰، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۱۰۴. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۷۴ـ۱۷۵، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۱۰۵. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۸۲، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۱۰۶. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۸۲، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.
۱۰۷. محمد بن علی عودی جزینی، رسالة بغیة المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ج۱، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم ۱۳۹۸.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه جبل عامل»، شماره۶۶۴۰.    






جعبه ابزار